راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

جعلیات و حقایق
فاجعه الکلیسم
با فروپاشی شوروی
ابعاد عظیم تر به خود گرفت
ایگورلیگاچف- ترجمه "م. شیزلی"

(7)

 

اگـر انسانها به تخدیر، مست و مسموم کردن خود با الکل، تنباکو و افیون هم پایان دهـند، تصور تحول مثبت در زندگی همه مردم مشکل است (ل. ن. تولستوی).
اگر بخواهیم به یکی مسائلی که، به نسبت بیشتر از هر مسئله دیگری مشخصه فاجعه جامعه روسیه است، بپردازیم، بی شک، بازگشت روسیه از سوسیالیسم به عقب، به سرمایه داری است. بازگشتی که سالانه ۷٠٠ ـ ٨٠٠ هزار انسان در آن از دست می روند.
این پیش بینی سازمان ملل متحد واقعیت می یابد، که تا سال ٢٠۵٠، جمعیت روسیه از رقم ١٤۵ میلیون نـفـر، به ١٢٠ـ ١٢۵نفـر کاهش خواهد یافـت و در آمریکا از ٢٨٠ میلیون نفر به ٣۵٠میلیون نفـر خواهد رسید. در دوره حاکمیت شوروی، نرخ رشد جمعیت سالانه روسیه، بین ٨٠٠ ـ ٩٠٠هزار نفر بود.
تا کنون، دولت هیچ برنامه ای برای بیرون بردن کشور از بحران جمعیتی ندارد. حاکمیت سعی می کـند، کاهش جمعیت کشور را به حساب نوزادان و مهاجران از کشورهای مشترک المنافع وحوزه دریای بالتیک بگذارد. در ضمن، شرکت کـنندگان چهار کنگره خلق های برادر و دو کنگره خلق های دولت های متحد بلاروس و روسیه که پس از قطعه- قطعه کردن اتحاد شوروی تشکیل گردید، اعلام کردند که؛ مهاجرت مردم روس زبان از کشورهای مشترک المنافع، مسئله اصلی نبوده، بلکه، مسئله مهم، اتحاد داوطلبانه خلقهای برادر، برمبنای اتحاد نوین دولت های برابر حقوق جمهوری های مستقل می باشد. لازم به یادآوری است که،سال به سال از تعداد مهاجران نیز کاسته می شود. اگـر در سال ١٩٩۷، تعداد مهاجران شامل ۵٩۷ هزار نفر بود، در سال ٢٠٠٤به رقم ١١٢ هزار نفر کاهش یافت. تعداد مردگان، ٨٠٠ هزار نفر بیشتر از متولدین بود. بدین ترتیب، تنها ١۵ درصد کاهش جمعیت را مهاجرین تشکیل می دهند.
بموازات فـقـر و شرایط سخت زندگی اکثریت مردم، میخوارگی و اعتیاد به مواد الکلی، یکی از علل بحران جمعیتی در روسیه می باشد. در این رابطه، لازم به گفتن است که از مبارزه حاکمیت شوروی با میخوارگی، تجـربیاتی بدست آمد. در اینجا، منظور «کارزار ضد الکلیسم» سالهای ١۹٨۵ـ ١٩٨٨می باشد. البته، در توضیح آن، مغلطه هائی هم بود. این مبارزه جنبه های مثبت و منفی هم داشت.
به تاریخچه آن می پردازم. در آغاز سال های ٨٠ قرن گذشته، انبوه نامه ها به کمیته مرکزی حزب و دولت، روزنامه ها و رادیو- تلویزیون واصل می شد(بسیاری از آنها را زنان و مادران نوشته بودند) که، در آنها، زنان با درد و اندوه بی حد، میخوارگی که پسران و شوهران آنها را می ربود، کودکان را معیوب می ساخت، لعن می کردند.
استفاده از مواد الکلی به حد بحرانی، ۹ـ ١٠ لـیتر الکل خالص به ازای هر نفر در سال رسیده بود. درآمد دولت از فروش نوشیدنی های الکلی درسال ١۹٨٤، به بیش از ۵٣ میلیارد روبل رسید، یعنی در فاصله ١۹٦٤ـ ١۹٨٤، چهار برابر افزایش یافته بود.
ازخواندن نامه های پردرد زنان لرزه بر اندام انسان می افتاد. بیهوده نیست که می گویند، هـر قدر مردان ودکا می نوشند، همان قدر زنان و کودکان اشک می ریزند. بی توجهی به صدها انسان ممکن نبود. در سال ١۹٨٤، هیئت سیاسی حزب کمونیست اتحاد شوروی، کمیسیونی به رهبری م. س. سالامانتسوف، برای بررسی و یافتن راه های مؤثر جلوگـیری از میخـوارگی و الکلـیسم، تشکیل داد. در سال ١۹٨۵، تصویب نامه کمیته مرکزی حزب کمونیست، شورای وزیران و قرار هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد شوروی صادر گردید. این اسناد، حفاظت از خلق، تحکیم سلامتی انسان، نجات کودکان و بزرگان از رنج وعذاب، ارتقاء توان کاری انسان ها را هدف قرار داده بود. و به همین خاطر، حزب کمونیست و دولت به از دست دادن چنین درآمدی از بودجه دولـتی راضی شدند. کار بی نظیری که نمونه آن در جهان دیده نشده است.
با پشتیبانی مردم، بلافاصله اجرای مجموعه تصمیمات اتخاذ شده شروع شد.
تولـید ودکا،٤٠درصد کاهش داده شد، کـنیاک، بلاتغـییر ماند و شامپایـن ۵٠ درصد افـزایش یافت. به تولـید هرگونه فرآورده«مستی آور» از میوه ها و میوه های بوته ای خاتمه داده شد. نیکولای ریژکوف، صدر هیئت وزیران اتحاد شوروی، در کنگره ٢۷حزب کمونیست اتحاد شوروی(سال ١۹٨٦) اعلام کـرد: « حزب مبارزه آبرومندانه ای را با میخوارگی و الکلیسم آغاز کرده است. خط سیر کاهش تولید و فروش مشروبات الکلی را بدون انحراف به پیش خواهیم برد».
در اجرای مجموعه تدابیر اندیشیده شده برای لغو میخوارگی، کـفایت و کمال اجتماعی - فرهنگی نیازمندی های مردم اتحاد شوروی، نقش بزرگی بازی کرد.
آن وقت ها، شبکه وسیع کانون های فرهنگی، کلوب ها، سینما- تئاترها، مدارس ورزشی کودکان در سراسر کشورگسترده بود. اما، اینک دهها هزار مرکز آموزشی، فرهنگی و ورزشی بسته شده است. بیش از ٨٠درصد جمعیت شهرنشین، در منازل مستقـل ساکن بودند. مسکن رایگان بود. اکنون ساخت مسکن دو برابر کاهش یافته است و مسکن رایگان نیز تقریبا وجود ندارد(مترجم: پس از اعطای استقلال به آذربایجان، رئیس جمهور وقت، با اولین فرمان صادره خود، مجتمع های خانه سازی را غیر اقتصادی خواند و همه آنها را تعـطیل کرد).
در عین حال، در برنامه دوازدهم حزب کمونیست(سالهای ١۹٨٦ـ ١۹۹٠)، ساخت ٦هزارکلوب در مناطق روستائی، ٤٢سالن کنسرت در مراکز استانها و شهرهای بزرگ در نظر گرفته شده بود. برای ساختن منازل جدید برنامه ویژه ای تنظیم گردیده بود. در چهار سال اوّل نوسازی(سالهای ١۹٨۵ـ ١۹٨٨)، طرح احداث مراکز تحصیلی، فرهنگی و خانه های مسکونی بطور کامل اجرا شد.
با بهره گیری از امکانات وسیع کشور، از جمله رسانه های جمعی، ادبیات، هنر، ورزش، صنعت توریسم رشد یافت، در مجامع کارگری و یا محل سکونت، تبلیغ زندگی سالم برای مردم گسترش داده شد.
در گزارش سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست ا.ج. ش.س.(سال ١۹٨٦)، در باره تشدید مبارزه بر علیه میخواری و الکلیسم گفته می شود: «بخاطر سلامتی جامعه و انسان، ما تصمیم جدی گرفته ایم، با عادت هائی بدی که در طول قرنها شکل گرفـته و ریشه دوانده است مبارزه می کـنیم. بدون آنکه محو دستاوردها شویم، می توانیم بگوئیم که میخواری را در تولـید عقب رانده ایم، اکنون در مجامع عمومی کاهش یافته است... نباید عقب نشینی کرد».
سیل نامه های تشکرآمیز به خاطر آنچه که حزب برای رهائی کودکان از میخوارگی کرده بود، به ارگانهای مرکز و محلی حاکمیت وارد شد. خانواده های زیادی نفس راحتی کشیدند، معتادان الکلی از ظاهر شدن در خیابان ها پرهیز می کردند. مشحصا به چه چیزی دست یافتیم؟ براساس آمار و به گفته متخصصان جنایتکاری ٢٠ـ ٣٠درصد، غیبت از کار، آسیب دیدگی در محل کار و در زندگی، حوادث رانندگی و همچنین بیماری های قلب و عروق به میزان قابل توجهی کاهش یافـت.
در گزارش کمیته مرکزی حزب کمونیست ا. ج. ش. س.، به کنفرانس حزبی(سال ١۹٨٨)، آورده شده است: « آمار تولد در کشور بالا رفته و میزان مرگ ومیر کاهش یافته است که، بی ارتباط با مبارزه برعلیه میخوارگی و الکلیسم نیست». تعداد متولدین در سالهای ١۹٨٦ و ١۹٨۷نیم میلیون نفر بیشتر از حد معمول بود. از میزان مرگ ومیر در میان کودکان نیز کاسته شده است. در این سالهای سپرده های مردم به بانکها، ٣۵ میلیارد بیش از حد معمول بود. بازدهی کار تولیدی با سالانه یک درصد افزایش، ١٠میلیارد روبل به صنوق بودجه کشور افـزود. با یک حساب شفاهی می توان فهمید که هشیاری، سود بیشتری از فروش ودکا برای دولت داشت.
درحزب و جامعه و در میان رهبری روحیه احساس مسئولیت بسیارعالی برای ریشه کن ساختن الکلیسم، خاتمه دادن به «مـفـتخواری» درسرسفـره دولـت شکـل گـرفته بود. هر کسی، در هر مقامی، حتی مقامات عالیرتبه، در استعمال مواد الکلی زیاده روی می کرد از مقام خود عزل می گردید(این گـفـته نویسنده، حداقل در رابطه با مقامات عالی رتبه، بشدت قابل تردید است. چرا که، باریس(بوریس) یلتسین، یکی از کوتاچیان ضد شوروی و اولین رئیس جمهور روسیه "مستقل"، نه تنها در استـفاده از مواد الکلی زیاده روی می کرد، حتی، به گـفـته دوستان و دشمنانش، معـتاد الکلی و دائم الخمر بود (به نقـل از متن اخبار تلویزیونهای روسیه، یورونیوز، رادیو بی.بی.سی. و... در روز مرگ یلتسین) و تا ۳١ دسامبر سال ١٩٩٩، هنگامی که زبانش مشکل در دهان می چرخید و کلماتش به سختی مفهوم بود، بالاجبار، از حاکمیت کنارگیری کرد، به کارش ادامه می داد. مترجم»).
در باره حادثه دیگری. از استان اولیانوفـسک نامه هائی در باره میخوارگی رهبر دبیر ایالتی حزب، به کمیته مرکزی حزب و بدتر شدن وضعیت استان واصل شد. پلنوم کمیته ایالتی، دبیر اول کمیته ایالتی حزب را از کار برکنار کرد. در بازگشت از اولیانوفسک(من چهار روز آنجا بودم)، زنی که کارمند هتل اقامتم بود، پیش من آمد و گـفـت: « الآن من و شما، به خانه می رویم. قبلا، وضع طور دیگری بود، مهمانان عالی مقام می آمدند و در معیت رهبران ایالتی ساعت های زیادی خوشگذرانی می کردند».
متاسفانه در جریان مبارزه با میخوارگی اشتباهاتی روی داد، بالا به متدهای اداری، ممنوعیت و تبلیغاتی دست می زد. تولید الکل در خانه ها جان گرفت. امّا، حتی با احتساب مشروبات الکلی تولید شده در خانه ها، مصرف سرانه آن در سال ١٩٨۷، فقط ٦ لـیتر الکل خالص در سال بود.
به تصحیح اشتباهات پرداختند، تاکتیک ها تغییر کرد، استفاده مفید از اوقات فـراغت سازماندهی گردید. چرا که ما متکی به اکثریت مردمی بودیم که از ادامه کار دولت و سازمانهای اجتماعی در طرد بیماری قرنها، پشتیبانی می کردند. کار و فعالیت همه کسانی که، برای حراست سلامتی خلق انجام دادند، شایسته افتار است.
اما در جریان نوسازی، اوضاع سیاسی کشور حاد شد، نیروهای ضد سوسیالیست که ارتباطات خارجی داشتند سر بلند کردند، تبلیغات بر علیه میخوارگی و الکلیسم فروکش کرد. به اصطلاح دموکرات ها، در فحاشی های خود، از آن بهره می گرفتند، شایعه از بین بردن تاکستان ها و خالی شدن خزانه دولت و سیستم پولی کشور را برسر زبان ها انداختند. همه اینها دروغ خصمانه ای بیش نبود.
با این همه، قبل و بعد از شروع «تبلیغات ضد الکلیسم» (در سالهای ١٩٨١ـ ١٩٨۵) و(١٩٨۵ـ ١٩٨٨)، محصول انگور در حدود ۵ـ ٦ میلیون تن در سال بود. این ارقام در اسناد آماری موجود است. در عین حال، فروش انگور تازه در این دوره، از ۳٠٠میلیون تن در سال به یک میلیون تن افزایش یافـت. نهادهای اقتصادی مجبور شدند سیستم نگهداری و حمل و نقل انگور را بطور بنیادی سازماندهی نمایند. اما چرا در روسیه سال ٩٠ و سال ٢٠٠٠، همین حاکمیت فعلی محصول انگور را دو برابر کاهش داد؟ جـواب این سؤال را باید دموکـراتهای دروغگـو، «حزب روسیه واحد» بدهد.
یاد آوری یک موضوع دیگر را لازم می دانم. آقای سابچاک که، نقـش کـمی در تخـریب کشور نداشت، هنگام برگزاری کـنگره نمایندگان خلقها اعلام کرد که ناحیه کراسنادار تاکستانها را می برند. نمایندگان کراسنادار ازهمین آقا (با تـقـبـل هزینه سفر ایشان)خواستند به ناحیه سـفـر کرده و نشان دهد، در کجا تاکستانها را بریده اند. اما چه معنی داشت، چون ایشان و تاکستان های بریده شده را سرما برد.
آنچه که به تحلیل رفتن بودجه مربوط است، این مسئله خطرناکی نبود، همانطور که هنگام کاهش تولید ودکا قـیمت محصولات الکلی ۵ ⁄ ١برابر افزایش یافـت.
اینک بیش از ١٠سال است که الکلی کردن عمومی جامعه ادامه دارد. در هر جا می خورند، در محل کار، در خانه و به هر سبب و بهانه ای می خورند. اگر در دوره حاکمیت شوروی رقم معتادان الکلی چند ده هزار نفـر بود، الآن دیگر سر به میلـیـونها نـفـر می زند. مصرف سرانه الکل به ١٦ـ ١٨ لیتر الکل خاص در سال رسیده است. علیرغم اینکه رئیس جمهور، در ارتباط با توسعه الکلی کردن جامعه، برای چندمین بار هشدار داده است، هیچ نتیجه مثبتی حاصل نشده است. واقعا هم مردم را به ورزش دعوت کرد. البته، این مشکل تنها با دعوت به ورزش کردن حل شدنی نیست. مجموعه تدابیر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باید بکار گرفته شود. تولید الکل و ودکا، باید در انحصار دولت باشد. سالها می گذرد، هنـوز گاری درگل مانده است.
بجای اینکه همه مردم را با ارزیابی از نکات منفی و مثبت «تبلیغات ضد الکلیسم» و درک هدف اصلی آن- حفاظت از مردم، ممانعت از میخوارگی میلیونها انسان، رهائی زنان، کودکان، خویشان و نزدیکان از رنج وعذاب میخوارگی،- به این مسئله جلب کـنند، به هذیان گوئی در باره گذشته مشغولـند. در این کار،«حزب روسیه واحد» و شبه حزبی آنها، حزب لیبرال- دموکرات، گوی سبقت از دیگرا ربوده اند. عدم مبارزه با الکلیسم، باعث رواج جنایت کاری و فـقـر گسترده شده است.
رهبران کنونی، «حزب روسیه واحد»، چندان تمایلی به حفاظت از مردم در مقابل میخوارگی ندارند. آنها در تلاشتند مغازه ها را با مشروبات الکلی خوب پر کـنند. اکـنون، حاکمیت الـیگارش ها و بوروکرات های دولتی،هـیچ توجـهی به میخـوارگی عمومی و الکـلیسم نداشـته و از سود سرشـار بازار الکل، به عـنوان ابزاری برای انحـراف اذهـان مـردم از اعـتراضات اجـتماعی، به شـدت استـفـاده می کـند.

راه توده 143 06.08.2007

 

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت