راه توده                                                                                                                                                         بازگشت

 

 

با مطبوعات و کوشندگان نخستين

 مارکسيسم در ايران آشنا شويم

126 سال پيش

شناخت مارکسيسم

در ايران آغاز شد

 

نخستين بار روزنامه "ايران" در شماره 18 مارس 1880 به درج مقاله اي درباره سوسياليسم که در روزنامه "اختر" چاپ اسلامبول نشر يافته بود، دست  زد. روزنامه "ايران نو" ارگان حزب دمکرات ) تاسيس 1910( ظاهرا نخستين نشريه اي است که برخي مباحث مارکسيستي را مطرح ساخته است.

 

در سال 1904 مهاجرين ايراني مقيم قفقاز حزب "همت" و پس از آن حزب "اجتماعيون عاميون"  به رهبري "نريمان نريمانوف" را بوجود آوردند. در سال 1916 در قفقاز حزب "عدالت" به رهبري "اسداله غفارزاده"، از مهاجرين سياسي مشروطيت بوجود آمد و همين حزب در30 خرداد 1299) 22 ژوئن 1920( موفق شد نخستين کنگره "حزب کمونيست ايران" را تشکيل دهد.

حزب کمونيست ايران با ارگان هاي غني مطبوعاتي خود به اشاعه انديشه هاي مارکسيستي در ايران دست زد. مطبوعات روزانه چون "حقيقت"، "کار"، "پيکان"، مجله تئوريک "جرقه" هفته نامه تئوريک "خلق"، روزنامه "اقتصاد ايران" و در خارج کشور نشرياتي چون "ستاره سرخ" )ارگان تئوريک حزب کمونيست ايران که بين سال هاي 31- 1929 در وين چاپ مي شد(، "پيکان" و "نهضت" در توضيح و ترويج نسبتا منظم و پيگير اجزاء سه گانه مارکسيسم يعني کمونيسم علمي، اقتصاد سياسي و فلسفه، نقش برجسته اي ايفا کردند.

بدون شک نمي توان از پيشينه گسترش مارکسيسم در ايران سخن گفت و به کوشش خستگي ناپذير دکتر اراني در اين راه نپرداخت. اراني را به حق مي توان بزرگترين مروج مارکسيسم - لنينيسم در ايران دانست. اراني طي اقامت در اروپا يکي از نويسندگان و اداره کنندگان روزنامه هاي "پيکار" و " بيرق انقلاب" بود. پس از مراجعت به ايران موفق شد در آغاز سال 1311 با همکاري عده اي ديگر از همرزمانش نخستين شماره مجله "دنيا" را منتشر کند. انتشارمجله "دنيا" در تاريخ جنبش کارگري و کمونيستي ايران اهميت و مقام خاصي را داراست. در مطبوعات ايران مجله "دنيا" در نوع خود بي سابقه و بي مانند بود. مجله "دنيا" بمنزله نخستين سنگ بناي تربيت نسل جديد مارکسيست هاي ايراني بشمارمي رود. انتشار مجله "دنيا" تا تابستان سال 1314 ادامه داشت ومجموعا 12 شماره آن منتشرگرديد و سپس توقيف شد. دکتر اراني در دوران کوتاه فعاليت علمي خود در ايران که جمعا کمتر از شش سال بود آثار فلسفي فراوان و متنوعي تدوين کرد و تا آنجا که شرايط سانسور اجازه مي داد منتشر ساخت، نظير: "عرفان واصول مادي"، "ماترياليسم ديالکتيک"، "انسان از نظر مارکسيسم" و ...

سقوط ديکتاتوري رضا خان در سال 1320 و بوجود آمدن شرايط دمکراتيک نسبي در ايران، توسعه جنبش دمکراتيک توده ها و تاسيس حزب توده ايران، پروسه انتشار افکار مارکسيستي به مرحله نوين و عالي تري گام نهاد. از مشخصات اين دوره تبليغ انديشه مارکسيستي - لنينستي در سطح عالي ترو عمق بيشتري به نسبت گذشته است. نشريات چون "مردم"، "مردم براي روشنفکران"، "مردم آدينه"، "ظفر"، "مسائل حزبي" و غيره در سال هاي 1940 نقش برجسته اي ايفا کردند. آثار کلاسيک هاي مارکسيسم - لنينيسم، آثار مارکسيست هاي بنام ديگر کشورهاي جهان به فارسي ترجمه و چاپ شد. مثلا "مانيفست حزب کمونيست" که بخش هائي از آن در سال هاي 1303- 1300 ترجمه و در روزنامه "توفان" - که نشرآن را "فرخي يزدي" بعهده داشت - بچاپ رسيده بود، در سال 1322 توسط زنده ياد "عبدالحسين نوشين" ترجمه و چاپ گرديد.

کودتاي 28 مرداد 1332 نيز نتوانست وقفه اي در اين جريان بالنده ايجاد کند. نشرياتي چون "مردم" و "مسائل حزبي" انتشار يافتند و به ايفاء نقش ارزنده خود ادامه دادند.

در سال 1339 نخستين شماره از دوره دوم "دنيا" بعنوان "ارگان تئوريک و سياسي کميته مرکزي حزب توده ايران" نشر يافت و منادي مرحله نويني در انطباق خلاق مارکسيسم - لنينيسم بر شرايط ويژه ايران گرديد. دوره دوم "دنيا" تا سال 1353 ادامه داشت.  "مجله دنيا" طي 14 سال انتشار خود وظايفي را که در برابر او بود به شايستگي انجام داد و نقش مهمي در ترويج مارکسيسم - لنينيسم، و طرح و تحليل مسائل حاد جامعه ايران و جنبش انقلابي کشور، تدوين و تنظيم تاريخ جنبش کارگري در ايران، بررسي مسائل و مباحث مختلف مربوط به تاريخ و فرهنگ کشور، توضيح مشي حزب در عرصه هاي مختلف و دفاع از آن ايفاء کرد و به همين سبب حيثيت و اعتبار بزرگي در نزد نيروهاي انقلابي و مترقي کشور ما کسب کرده است."

)از نامه هيئت دبيران کميته مرکزي حزب توده ايران به هيئت تحريريه مجله " دنيا"(

 

از سال 1353 دوره سوم مجله "دنيا" بمثابه "ارگان سياسي و تئوريک کميته مرکزي حزب توده ايران" نشر يافت. در اين دوره نيز"دنيا" به حق نقش سايسته خود را حفظ کرد و با زنده نگاهداشتن سنن اراني، مشعل دار مبارزه در راه دفاع از اصول مارکسيسم - لنينيسم در قبال هرگونه پيرايه انحرافي گرديد.

دوره دوم مجله "پيکار" نيز در ترويج ايدئولوژي طبقه کارگر در ميان جوانان و دانشجويان نقش ماندني اي ايفا کرد. اولين شماره "پيکار" در خرداد- تير 1350 بمثابه نشريه حزب توده ايران براي دانشجويان منتشر شد و تا پايان سال 1352 ادامه يافت. از جمله اقدامات ارزنده "پيکار" معرفي آثار کلاسيک هاي مارکسيستي - لنينيستي به زبان ساده براي جوانان و نوآموزان مارکسيسم - لنينيسم بود. از جمله "پيکار" به معرفي آثار ارزنده اي چون "مانيفست حزب کمونيست"، "ايدئولوژي آلماني" و... دست زد.

در اوج ترور و اختناق،  آثار مارکسيستي به شکل هاي گوناگون بدست علاقمندان و مشتاقان آن مي رسيد. راديوي پيک ايران در اين زمينه دست و ابتکار جالب و ارزنده اي زد وبا پخش آثاري چون "مانيفست حزب کمونيست" ، "بيماري کودکي"، چپ گرائي در کمونيسم"، مندرجات مجله "دنيا" و نيز دروس منظم فلسفه، اقتصاد سياسي و تاريخ جنبش جهاني کارگري و کمونيستي توانست نقش ماندگاردر ترويج مارکسيسم- لنينيسم ايفا کند.(راه توده اکنون درحال تايپ دوباره، ويراستاري و باز انتشار پيگيرانه اين آثار روي سايت خود است. براي نسل جوان کشور ضرورت تاريخي دارد از پيشينه حزب توده ايران در جامعه ايران آگاه شود، بويژه گرايش هاي جديد چپ بايد تاريخ جنبش کمونيستي ايران را بياموزند. )

 

4-  چگونه مارکسيسم- لنينيسم را بياموزيم

"ساواک" شاهنشاهي قسمت عظيمي از نيرو و توان خود را در جهت جلوگيري از پخش اين ايدئولوژي بکار گرفته بود. هر گونه کتاب و اثر مارکسيستي ممنوع و خواندن يا داشتن آن متضمن مجازات هاي سنگين بود. چه بسا افرادي بخاطر خواندن "مانيفست" در زير شکنجه شهيد شدند و چه فراوانند کساني که بخاطر يک جزوه سال ها در زندان هاي اهريمنان رژيم آريامهري بسر بردند.

با آغاز انقلاب 57 و با خيزش نوين جنبش توده اي، نشر آثار مارکسيستي بالا گرفت و دستگاه تضييقي قدرت آن را نداشت که از پخش انديشه ها ممانعت بعمل آورد. اين نشر و ترويج با يورش به حزب توده ايران در سال 1361 و 1362 يکبار ديگر متوقف شد.

در سال هاي اخير کساني دست به ترجمه و نشر ناقص و مغلوط ارزشمندترين برگ هاي مارکسيستي - لنينيستي زدند، حتي گاه ترجمه هاي حزب توده ايران را دستکاري کرده و با اضافه کردن مطالبي به آنها و تحريف برخي مباني اصولي آنها، بنام خود منتشر کردند.

ترجمه هاي غلط و آثار گمراه کننده فراواني با انگيزه هاي متنوع نشردهندگان آن نيز بنام مارکسيسم در جامعه منتشر و ترويج داده مي شود. کساني آگاهانه به تحريف آثارمارکسيستي دست مي زنند. هدف آنان خدشه دار کردن و ناقص نماياندن مارکسيسم است، مي خواهند مارکسيسمي سرودم بريده بسازند و آن گاه با حمله به اين ساخته ذهن خود، مارکسيسم راستين و اصيل را بکوبند. يا بنام مارکسيسم و با سوء استفاده از جاذبه آن علاقمندان را به انحراف کشانند.

برخي آثارمارکسيستي توسط عناصر صادق ولي "عجول" به فارسي بر گردانيده شده و در اين راه کوشش هائي نيز مي شود. اين دوستان که شوق و علاقه پشتکارشان ستودني است بايد توجه کنند که انبوهي کتب مارکسيستي به زبان فارسي، به تنهائي کمکي در اشاعه آن نيست. اين کميت بايد با کيفيتي در خور اين آثار همراه باشد. والا بجز آشفته فکري نتيجه ديگري نخواهد داشت. نمونه اي از اين کوشش، ترجمه اثر دوران ساز انگلس "آنتي- دورينگ" است. اين اثر که به حق دقيق ترين ترجمه را مي طلبد و برگردان آن کار ظريف و در عين حال دشواري است متاسفانه با ترجمه مغلوط و ثقيل، که خواننده را دچار سردرگمي و بالطبع دل زدگي از مطالعه مارکسيسم مي کند، نشر يافته است.

 

به مارکسيسم - لنينيسم نبايد بمثابه مجموعه اي از افکار جامد، احکام جزمي و قالبي نگريست. اما آموزش منظم و پيگيرمارکسيسم - لنينيسم در همه ابعاد و اجزاء آن اهميت حياتي دارد.

منابع آموزش مارکسيسم - لنينيسم را به دو بخش عمده مي توان تقسيم کرد:

 

آثار مارکس، انگلس و لنين عموما در مجادله با نظريات مختلف و در رابطه با مسائل خاص نگاشته شده است. مثلا  "18 برومر لوئي بناپارت " در پيوند با شرايط اجتماعي فرانسه در اواخر دهه چهل قرن 19 نگاشته شده، "ايده ئولوژي آلماني" در نبرد فکري با "برونوبائور و هگلي هاي جوان، "فقر فلسفه" در پاسخ به "فلسفه فقر" پرودون، "آنتي دورينگ" در رد نظريات "دورينگ فيلسوف آلماني"، " دوستان مردم کيانند و..." در نبرد با نظريات ميخائيلفسکي نارودنيک، " دو تاکتيک سوسيال دمکراسي در انقلاب دمکراتيک" در پيوند با وقايع و تجارب انقلاب 7- 1905 روسيه در رد نظريات منشويک ها در زمينه تاکتيک سوسيال دمکراسي در انقلاب دمکراتيک و ... نگاشته شده اند. براي استفاده از اين آثار بايد به روح مطلب پي برد، شرايط و نقطه نظرات را شناخت، عام را از خاص، عمده را از غيره عمده تشخيص داد و آنگاه در رابطه با وضع مشخص، اگر نقل قول صحيح بود، بکار گرفت.

براي مثال مارکس، انگلس و لنين در برخي از آثارخود از خرده بورژوازي بعنوان يک نيروي ارتجاعي نام مي برند. آيا استفاده از اين نقل و قول ها در هر وضعيتي صحيح است؟ مسلما خير. مارکس، انگلس و لنين در مقطع کلي به مسئله مي پردازند و در چارچوب کل روند اجتماعي نقش اجتماعي - تاريخي خرده بورژوازي را ارزيابي مي کنند، ولي کيست که نداند که آنان همواره بر اتحاد با تمامي نيروهاي بينابيني تاکيد کرده اند و پرولتاريا را به وسيع ترين اتحاد ممکن با همه اقشار زحمتکش غير پرولتري فرا خوانده اند. روح اين آموزش اينست که بايد دشمن عمده را شناخت و با تمامي نيروهائي که در زير ستم اين دشمن عمده هستند براي ريشه کن کردن آن متحد شد. تحليل مشخص از وضع مشخص به بيان لنين جوهر شناخت مارکسيستي است.

براي نخستين آشنائي با مارکسيسم جزوء کم حجم ولي پرمضمون "الفباي مبارزه" و نيز "آنچه يک کارگربايد بداند" ضروراست. پس از آن از آثاري چون "بنياد آموزش انقلابي"، "اصول فلسفه مارکسيسم" و... مي توان استفاده کرد. کتاب "زندگي و آموزش لنين" نيز مي تواند آغاز خوبي باشد. و آنگاه بايد به مطالعه ديگر اجزاي مارکسيسم پرداخت. مثلا  در حوزه اقتصادي سياسي مي توان از کتاب ساده "اصول علم اقتصاد" زنده ياد "عبدالحسين نوشين" شروع کرد و سپس به مطالعه "مباني علم اقتصاد" نيکي تين و آنگاه کتاب "اقتصاد سياسي" نوشته زنده ياد جوانشير پرداخت. اگر مطالعه اين کتب با دقت توام باشد مي توان با اطمينان گفت که مطالعه "کاپيتال" آسان و جذاب خواهد بود.

براي آسان کردن کارآموزندگان مارکسيسم - لنينيسم در ايران فهرست کوتاهي از درسنامه ها و آثار کلاسيک مارکسيستي را در زيرمي آوريم، با تصريح اين نکته که اين فهرست را مي توان با کتب ديگري تکميل کرد:

 

درسنامه ها

 

الف – کتب مقدماتي:

1- آنچه يک کارگربايد بداند – ا. گويا

2- الفباي مبارزه – احسان طبري

 

ب- کتب راهنما:

1- واژه نامه سياسي واجتماعي – اميرنيک آئين

 

ج- فلسفه:

1- ماترياليسم ديالکتيک -  اميرنيک آئين

2- اصول فلسفه مارکسيسم-  آفانسيف

3- بنياد آموزش انقلابي -  احسان طبري

4- ماترياليسم تاريخي-  اميرنيک آئين

5- زمينه تاريخ فلسفه – خليابيچ

6- يادداشت هاي فلسفي واجتماعي – احسان طبري

 

د- اقتصاد سياسي:

1- اصول علم اقتصاد- عبدالحسين نوشين

2- مباني علم اقتصاد- نيکي تين

3- اقتصاد سياسي – ف. م. جوانشير

 

ه - تاريخ جنبش جهاني کمونيستي و کارگري:

1- نگاهي به تاريخ جنبش جهاني کمونيستي وکارگري – ف.م. جوانشير

2- زندگي وآموزش لنين – بهرام دانش

3- تاريخ حزب کمونيست اتحاد شوروي  جزوه اول، سال 1356.

 

 

آثارکلاسيک هاي مارکسيسم – لنينيسم

 

1- سه منبع وسه جزء مارکسيسم – لنين

2- کارل مارکس، زندگينامه با فشرده اي ازمارکسيسم – لنين

3- مقدرات تاريخي آموزش کارل مارکس – لنين

4- اصول کمونيسم – انگلس

5- مانيفست حزب کمونيست – مارکس وانگلس

6- وظايف سوسيال دمکرات هاي روسيه – لنين

7- دولت وانقلاب -  لنين

8- بيماري کودکي چپ گرائي درکمونيسم – لنين

9- چه بايد کرد؟ -  لنين

10- يک گام به پيش، دو گام به پس – لنين

11- دوتاکتيک سوسيال دمکراسي درانقلاب دمکراتيک – لنين

12- انقلاب پرولتري وکائوتسکي مرتد-  لنين

13- دوستان مردم کيانند وچگونه عليه سوسيال دمکراتها مي جنگند- لنين

14- درباره حزب پرولتري طرازنوين – لنين

15- درباره همزيستي مسالمت آميز-  لنين

16- بيداري آسيا – لنين

17- درمقابله با ترتسکيسم – لنين

18- لودويک فويرباخ و پايان فلسفه کلاسيک آلمان -  انگلس

19- آنتي دورينگ -  انگلس

20- هجدهم برومرلويي بناپارت -  مارکس

21- کاپيتال -  مارکس

22- امپرياليسم بمثابه بالاترين مرحله سرمايه داري – لنين

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                                             بازگشت