سلاح شيميائی به ا بتكار اسرا ئيل به ايران و عراق انتقال يافت!

اسناد دو دهه مناسبات پنهان

ميان امريكا، ايران و عراق

 بخش اول

ترجمه بايرام منصوری

 

اخيرا گزارش مشروحی تحت عنوان اسناد روابط آمريكا و عراق منتشر شده است كه در آن اشاراتی نيز به روابط مشابه با جمهوری اسلامی در طول دوران رياست جمهوری رونالد ريگان و پدر جورج دبليو بوش شده است. اين گزارش نشان می دهد كه چگونه حاكميت جمهوری اسلامی، بدون آگاهی مردم و محروم كردن ميليون ها ايرانی كه با شركت در يك انقلاب عظيم نظام شاهنشاهی را سرنگون كردند از اطلاع پيرامون معاملات و زدوبندهای پشت پرده، كشور و انقلاب را به ورطه نابودی كشاندند. امری كه در حال حاضر نيز می كوشند تكرار كنند و به بهانه موقعيت جنگی، مردم ايران را از اخبار مهم مربوط به سرنوشت شومی كه امريكا می خواهد برای آن ها رقم بزند محروم ساخته و اجازه مقابله و خنثی سازی آن را به مردم ندهند. ادامه جنگ با عراق با شعار فتح كربلا از دل همين مناسبات امريكائی و سقوط در دام اسرائيل و امريكا ممكن شد و جنگ داخلی در ايران نيز می تواند از دل همين سياست و مشی بيرون بیايد.

 

سند 1 : سفارت آمريكا در تركيه ـ از ريچارد بوم به وزارت امور خارجه. ارسال محموله به عراق ـ 21 نوامبر 1980

كمی پس از جنگ ايران و عراق سفارت ايالات متحده در آنكارا گزارش داد كه بنادر تركيه مملو از كالاهايی شده است كه قرار است به عراق حمل شود و نيز كالاهای اسرائيلی كه از طريق تركيه قرار است به سوی "جنگجويان اسلامی”  سرازير گردد. در ميان كالاهای نامبرده بايد به سلاح های شيميايی برای ارسال به ايران اشاره شود. فروش سلاح های فوق به هر دو طرف ايران و عراق ناشی از " تيز هوشی اسرائيلی"  می باشد.

توضيح:

جنگ ايران و عراق برای هر دو كشور يك تراژدی بود، كه نتيجه آن كشته شدن صدها هزار نفر و خسارات بيشمار بود. اين جنگ توسط بازار اسلحه هر چه بيشتر به درازا كشيد و اسلحه فروشان كشورهای بريتانيا، اسپانيا، ايتاليا، فرانسه، آلمان، برزيل، آرژانتين، شيلی، كره شمالی، چين، آفريقای جنوبی، اروپای شرقی، اسرائيل، آمريكا و غيره كه اشتياق دو طرف در خريد اسلحه و مهمات و تكنولوژی نظامی را مشاهده كردند، از فروش آن ها دريغ نورزيدند. ايران كه محتاج وسايل يدكی سلاح های آمريكايی خود و نيز زير ساخت ارتش خود بود كه توسط آمريكا بنا نهاده شده بود، نمی توانست مستقيما سلاح خود را از آمريكا وارد كند، از اينرو برای تامين مايحتاج نظامی به كشور ثالثی مثل اسرائيل روی آورد.

سند 2 : سفارت آمريكا در اسرائيل. از ساموئل لوئيس به وزارت امور خارجه.

منبعی گفته است كه در حالی كه آمريكائي ها در ايران به گروگان گرفته شده اند، اسرائيل از فروش اسلحه به ايران خودداری خواهد كرد، با اين حال دلالان اروپائی بدون تائيد و يا تائيد دولت مطبوعشان سلاح های مورد نياز ايران را تامين خواهند نمود.

(دانشجويان پيرو خط امام در سپتامبر 1979 در اعتراض به پذيرفتن شاه از سوی آمريكا برای معالجات پزشكی سفارت آمريكا را در ايران اشغال و 52 كارمند اين سفارت را به گروگان گرفتند. در پاسخ، كارتر حساب های ايران را در اين كشور مسدود و تحريم هايی را بر عليه اين كشور وضع كرد. گروگان ها تا 20 ژانويه 1981 كه زمان ايراد سوگند توسط رونالد ريگان، رئيس جمهور تازه آمريكا بود، آزاد نشدند.)

سند 3: وزارت امور خارجه آمريكا. از الكساندر هيگ وزير امور خارجه به ديپلمات های خاور نزديك و جنوب آسيا.

موضوع: تسليحات نظامی برای ايران و عراق  16 فوريه 1981.

موضع ايالات متحده عدم پشتيبانی از هر يك از طرف های درگير به منظور جلوگيری از گسترش مناقشه و پايان دادن به جنگ و برقراری مجدد ثبات در منطقه می باشد.

سند 4 : بخش حافظ منافع آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون به وزارت امور خارجه.

دورنمای سفر دريپر، معاون دستيار وزارت امور خارجه به بغداد. 4 اپريل 1981 .

بخش حافظ منافع آمريكا در عراق (در اين زمان روابط رسمی ديپلماتيك ميان ايالات متحده و عراق وجود نداشت. اين روابط بعدها در نوامبر 1984 بر قرار گرديد) می گويد كه ايالات متحده در حال حاضر بيش از هر زمان ديگر بخصوص پس از انقلاب 1958 عراق، به منافع خود در ارتباط با اين كشور آگاهی يافته است. (پس از آنكه عراقی ها پادشاهی هاشمی را كه از سوی استعمار بريتانيا در عراق منصوب گرديده بود، از سلطنت خلع كردند)

موريس دريپر معاون دستيار وزير خارجه آمريكا، قرار است از بغداد بازديد كند. پس از توقيف فيليپ جيب در سال 1977 اين نخستين ملاقات يك مقام بلند پايه دولت آمريكا با مقامات عراقیبه بشمار می رود.

سند 5: الكساندر هيگ، وزير امور خارجه به بخش حافظ منافع آمريكا در عراق. پيام وزير امور خارجه آمريكا به وزير امور خارجه عراق. 8 آپريل 1981

در پيام الكساندر هيگ به سعدون حمادی وزير امور خارجه عراق آمده است؛ آنچه كه از همه مهمتر است، اين است كه دو كشور بتوانند به طور آزاد و سيستماتيك نقطه نظرهای خود را با يكديگر رد و بدل كنند. بنابراين لازم است كه امكانات سفر موريس دريپر به بغداد فراهم گردد.

سند 6 : بخش حافظ منافع آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون به وزارت امور خارجه.

ملاقات با سعدون حمادی در بغداد. 12 اپريل 1981

در حالی كه دولت بوش به تلاش هايش برای بهبود روابط با عراق ادامه می دهد، بخش حافظ منافع آمريكا در عراق خواستار اطلاعات بيشتر از واشنگتن شده است تا بتواند با عراقی ها در موارد مربوط به منافع مشترك به گفتگو بپردازد.

سند 7 : نامه وزارت امور خارجه عراق. از سعدون حمادی به الكساندر هيگ. 15 اپريل 1981

وزير امور خارجه عراق از سفر دريپر استقبال می كند.

وزير امور خارجه عراق با تشكر از الكساندر هيگ وزير امور خارجه آمريكا از سفر دريپر و مذاكره پيرامون تقويت روابط تجاری ميان دو كشور حمايت و از قول آمريكا برای عدم فروش تسليحات به ايران تشكر كرد.

سند 8 : بخش حافظ منافع آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون به وزارت امور خارجه آمريكا

نامه وزير امور خارجه عراق به وزير امور خارجه آمريكا. 20 اپريل 1981

پس از خواندن " نامه دوستانه و غير مخاصمت آميز" حمادی، وزير امور خارجه عراق به الكساندر هيگ، رئيس بخش حافظ منافع آمريكا در عراق با نظرات محمد الصحاف، مقام رسمی وزارت امور خارجه در اين مورد كه مكاتبات مفيد طرفين برقرار شده است، موافق می باشد.

سند 9 : وزارت امور خارجه آمريكا. از الكساندر هيگ به بخش حافظ منافع آمريكا در عراق.

ملاقات با رئيس گروه مذاكره كننده عراقی به نام العمر. 22 اپريل 1981  

دريپر پس از بازگشت به واشنگتن رئيس بخش حافظ منافع امريكا در عراق را مطمئن ساخت كه از سفرش به بغداد بسيار راضی بود و درونمای بهبود روابط و افزايش حجم تجاری ميان دو كشور را بسيار روشن ديد. او از اين فرصت استفاده می كند تا از يك شركت امريكائی برای برنده شدن در مناقصه طرح مترو در عراق پشتيبانی نمايد.

سند 10: بخش حافظ مافع امريكا در عراق. از ويليام اگلتون به وزارت امور خارجه امريكا. ملاقات با طارق عزير. 28 می 1981

ويليام انگليتون پس از مشورت هايش در واشنگتن با طارق عزيز، نماينده ای از امريكا ملاقات كرده است، وارد مذاكره می شود. انگليتون به اطلاع طارق عزيز می رساند كه دولت امريكا از گرايش های مثبت در روابط ميان امريكا و عراق راضی است. انگليتون پس از ملاقات با طارق عزيز به واشنگتن گفت كه ما در شرايطی هستيم كه در صورت داشتن پيغامی دو جانبه، امكانات ارتباط مستقيم بين رهبران دو كشور را فراهم سازيم.

سند 11: از الكساندرهيگ به بخش حافظ منافع امريكا درعراق.

سياست امريكا در مورد فروش اسلحه و انتقال آن ها به عراق و ايران- 3 جون 1981

واشنگتن به بخش حافظ منافع امريكا درعراق می گويد كه "ايالات متحده" اطلاعات شخصی درباره گزارش مربوط به داشتن سلاح و لوازم يدكی امريكائی توسط ايران در اختيار ندارد و از بخش حافظ منافع می خواهد تا به مقامات رسمی عراق اطمينان دهد كه فروش هر نوع اسلحه ای به عراق و ايران را نه تامين كرده است و نه آن را ناديده گرفته است.

سند12: از بخش حافظ منافع امريكا در عراق به وزارت امور خارجه

ديدارپيلزبری از بغداد- 27 سپتامبر 1981

يكی از اعضای پارلمان امريكا از طرف سناتور اورين هيچ (سناتور جمهوريخواه ايالات يوتا) در چارچوب سفر به خاورميانه از پارلمان عراق بازديد خواهد كرد و در فضائی مطبوع و دوستانه، حمايت خود از بهبود روابط با عراق را بيان خواهد داشت.

سند 13: از الكساندر هيگ به بخش حافظ منافع امريكا در عراق. خارج كردن نام عراق از ليست حاميان بين المللی تروريسم 27 فوريه 1982

وزرات امور خارجه نام عراق را از ليست كشورهای حامی تروريسم بين المللی خارج می كند. اين امر تاثيری در سياست امريكا در مورد جنگ ايران و عراق ندارد.

سند 14: از رونالد ريگان. استراتژی ايالت متحده درباره خاور نزديك و آسيای جنوب غربی. 19 مارچ 1982 پرزيدنت ريگان خواستار بررسی مجدد سياست امريكا در مورد خاورميانه و آسيای جنوب غربی شد تا بتواند در مورد انتقال اسلحه و طرح های اطلاعاتی تصميم گيری كند. بدليل تغيير و تحول در زمينه روابط ديپلماتيك و بازار جهانی نفت، اين بررسی لازم به نظر می رسد.

 

(پايان قسمت اول)

 

 

 

 مقاله در فرمات PDF :