پاسخ به پیام های شما

که با تاخیر دریافت شد!

دو نامه از دو بازداشتی دوران پس از کودتای 22 خرداد که از مشاهدات و شنیده های خود در زندان اوین برای ما نوشته اند. اشاره به پیام های تبریک سالگرد حزب توده ایران که دریافت شد و دو پیام در این ارتباط را هم به آن دلیل که از ایران رسیده بود، مستقل از این ستون و این صفحه منتشر کرده ایم که خواهید خواند. دلیل تاخیر در پاسخ به نامه ها و پیام ها را نیز نوشته ایم و در این زمینه نیز پوزش خواسته ایم.

 

پیام گیر راه توده برای مدتی نسبتا طولانی دچار اشکال فنی شده بود و ما خود نیز از این اشکال فنی با خبر نبودیم تا سرانجام با چند پیام تلفنی که دریافت کردیم از این مسئله با اطلاع شدیم. اشکال فنی رفع شد و حالا اشکال بزرگتری گریبانمان راگرفته است. انبوهی از پیام های جمع شده در پشت خط، یکباره بر سرمان ریخته است که نمی دانیم با آنها چه کنیم. برخی از آنها مشمول مرور زمان شده است، زیرا توضیحاتی بوده مربوط به شماره های گذشته راه توده، برخی از آنها مقالات و نوشته هائی برای انتشار بوده که آنها نیز چون اغلب مستند به رویدادهای روز بوده، با گذشت زمان تازگی و به روز بودن آنها منتفی شده است. ما سعی می کنیم دراین شماره به برخی پیام هائی که مطالب مندرج در آنها مشمول زمان نشده پاسخ بدهیم و یا لااقل دریافت آنها را اعلام کنیم تا جای گله ای باقی نماند.

دوستان راه توده سلام - ما یک تیم 5 نفره بودیم که از ساله 1376 نشریه راه توده و دیگر نشریات چپ را مطالعه می کردیم و بتدریج رسیدیم به صحت نظرات شما. بعلت مسائل امنیتی در ایران هیچگاه سعی نکردیم با شما ارتباط بگیریم. روز عاشورا، من را دستگیر کردند و نزدیک به 3 ماه در اوین بند 240 و 209 بودم. بعد از آزادی با قرار وثیقه، یکبار دیگر برای دستگیری من به خانه ام مراجعه کردند که خوشبختانه در خانه نبودم و پس از آن هم دیگر به خانه بازنگشتم تا خود را به ترکیه رساندم.

در طول سه ماه بازجوئی همراه با سه نوبت شلاق روزانه برای همه آنها که در روزعاشورا گرفته بودند، می خواستند بدانند من چه ارتباطی با راه توده دارم. دلیل این که دنبال چنین ارتباطی می گشتند این بود که همان شب دستگیری به خانه من مراجعه کرده و کامپیوتر من را برده بودند. در این کامپیوتر یک مقاله از راه توده پیدا کرده بودند. من واقعیت را گفتم. این که ارتباطی با خارج از کشور و با راه توده ندارم، اما مقالات و مطالب آن را مطالعه می کردم و برای دوستانی که طالب خواندن آن بودند ارسال می کردم.

بالاخره پس از سه ماه که بازجوهای جوان و بسیجی و کم عقل و کم اطلاع ما را زیر شلاق و مشت و لگد گرفته بودند، بالاخره برای یک هفته دست از سر من برداشتند و پس از آن یک آقای نسبتا مسنی برای بازجوئی من آمد که او را استاد دانشگاه معرفی کردند. برخلاف آن بسیجی های کم عقل، این بازجو بسیار مطلع بود و تصور می کنم از بازجوهای دهه 60 رهبران حزب توده ایران بود. ساعت ها از من سئوال کرد و خودش هم توضیحاتی در باره حزب توده ایران داد، بی آنکه دست روی من بلند کند. من بدرستی گفتم که بعنوان یک کارشناس ارشد سرگرم تحقیق درباره احزاب سیاسی ایران هستم و یکی از زمینه های تحقیقی من حزب توده ایران بوده است. سرانجام گفت که من قبول کردم که تو ارتباط با راه توده نداری اما در این حوادث اخیر یک چیز دستگیرمان شد و آن این که "شیری که ما 25 سال پیش یالش را چیده بودیم، دوباره سر بلند کرده است."

من عین جمله ایشان را برای شما نوشتم تا خود قضاوت کنید که منظورش چه بود.

ایشان گفت: ما میدانیم که حزب توده اهل آتش زدن و سنگ پرانی خیابانی نیست. می دانیم که آنها همیشه صبر می کنند تا زمان و فرصت فراهم شود و سپس وارد میدان می شوند. این تجربه را ما از سال 57 داریم. در این درگیری های بعد از انتخابات هم آنها خط می دهند. این کار همیشگی توده ای هاست!

آنها اصلا در حوزه نامه مردم نمی رفتند و تمامی گیرشون این بود که چرا راه توده از شعارهای اسلامی حمایت می کند؟

 

راه توده- با سپاس از شما که این نامه را برای ما ارسال داشتید. انتشار نام شما را به صلاح ندانستیم اما متن کامل آن را برای مطالعه – بویژه بخش های مربوط به بازجوئی ها و نظراتی که درباره راه توده و حزب توده ایران مطرح شده بود- دراختیار اعضای شورای سردبیری راه توده گذاشتیم.

درباره کمک به پذیرش شما بعنوان پناهنده، همانگونه که خواسته بودید عمل شد. امیدواریم به وعده خود برای حفظ این ارتباط و نوشتن مقالات تحقیقی – سیاسی برای راه توده عمل کنید.

با سپاس

 

سلام و درود بر شما- چند سالی است که خواننده راه توده هستم . پس از انتخابات 22 خرداد به دلیل نوشتن مطالبی تحلیلی روی وبلاگم دستگیرشدم. من هیچ رابطه ای با شما نداشتم، اما 3 ماه بازداشت بودم تا با قرار وثیقه آزاد شدم. در این سه ماه عمده بازجوئی های من بر محور مطالبی می گشت که در وبلاگم نوشته بودم. بازجوها می گفتند این مطالب شبیه نوشته های راه توده است و تو حتما با آنها درتماس هستی. بالاخره با وثیقه آزادم کردند زیرا واقعا هم ارتباطی با شما نداشتم و اگر مقالات و تحلیل هایم شبیه شما بود، به این دلیل بود که تحت تاثیر آنها قرار می گیرم.

در زندان که بودم اخبار بیرون را گاهی که برایِمان می آوردند بیشتر مواقع با استناد به تحلیل های شما بود. فعلا آزاد شده ام. من اگر یک هفته راه توده را نبینم مثل عقربه سردرگم یک ساعت دیواری می شوم!

راه توده- از این که با پیام خود ما را جریان دستگیری خود قرار دادید سپاسگزاریم. ما انتشار تمامی نامه شما را صلاح ندانستیم که اطمینان داریم دلیل آن را درک می کنید. این چند خط را هم از آن جهت منتشر کردیم که هم شما بدانید پیامتان به ما رسید و هم دیگرانی که در خارج از کشور برای خود تئوری بافی می کنند بدانند حکومت نسبت به کدام فکر و اندیشه ای نگران است.

دست شما را می فشاریم

 

 دوستان عزیز. مهمترین دلیلی که  مرا به عنوان مخاطب حرفه ای به شما مطمئن می کند،  صداقت و به روز بودن و قابل اطمینان بودن، ادب و رعایت اصول اخلاقی در روزنامه نگاری و انتقال اطلاعات و تحلیل هاست.

پیروز باشید- امید

راه توده- ما انتشار بخش هائی از نامه نسبتا مفصل شما را صلاح ندانستیم. همچنان که انتشار بخش هائی از آن را با هدف آگاهی شما از دریافت نامه شما و آگاهی خوانندگان راه توده از آنچه در ایران می گذرد مفید دانستیم. در این ارتباط نامه ها و پیام های دیگری نیز دریافت داشته ایم که همگی مربوط به حوادث بعد از کودتای 22 خرداد است. از میان این نامه ها نیز، خلاصه برخی را با همان هدفی که خلاصه نامه شما را در همین شماره منتشر کردیم و در آینده نیز نامه های دیگری را منتشر خواهیم کرد.

 

با سلام- جهت اطلاع لازم است بگویم که مصاحبه آقای رییس دانا در سایت صدای مردم  نیز گذاشته شده و به نوعی از آن پشتیبانی شده است و اینکه شما گفته اید ممکن است عده ای فکر کنند ایشان نماینده و سخنگوی چپ ها است  کاملا درست است. خوب است که نامه مردم هم موضع خود را اعلام کند.

با تشکر- خان داداش

 

با درود-  آقایان زرافشان و رئیس دانا بدلیل ضدیتی که با جنبش سبز ابراز میدارند؛ آزاداند هرچه دل تنگشان میخواهد در ایران بگویند. کسانی در انجمن نویسندگان در خارج از کشور نیز حرف های آنها را تکرار می کنند. شک نداشته باشید که اگر نظراتی غیر از این داشتند، درحکومتی که اظهار نظر و حرکت روحانیون مخالف نیز تحمل نمی شود، این آقایان هم اینگونه فضای اظهار نظر و مصاحبه و مقاله نداشتند.

با درود بر شما- فیروز افروز

 

سلام- خسته نباشید. مقاله "خشت اول را کج نگذارید" در  راه توده شماره 285 خیلی قوی و تاثیر گذار بود. با مضمون مقاله "هویت ایرانی" در شماره 283 موافق نیستم. گرچه تکثر و تنوع نظر تا این حدود در راه توده هم را مجاز می دانم.

پایدار باشید- بهروز

 

حسین- اجازه بدهید شما را دوست خطاب کنم به این دلیل که تحلیل‌ها و مطلب راه توده این را ثابت کرده است. می خواهم توجه شما را به این سایت (www.rael.org) جلب کنم.

 

پیشنهاد- (بدون نام)- مدتی است که سایت شما را دنبال می کنم. با تشکر از زحماتی که می کشید می خواستم پیشنهاد کنم هراز چندگاهی ویدئو کلیپ هائی از متفکران سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و محیط زیست را منتشر کنید. لیستی را هم دراین مورد برایتان ارسال می کنم.

راه توده- با تشکر. پیشنهاد و لیست شما را بررسی می کنیم.

 

با درود. لطفا خاطرات آقای خدائی را ادامه بدید. خیلی جالب است و آموزنده. ضمنا درباره دکتر یزدی و قضیه پسران ایشان هم از ایشان سئوال کنید و اگر اطلاعاتی دارند منتشر فرمائید.

راه توده- مشابه این پیام بسیار دریافت شده است اما از آنجا که در پیام این دوست عزیز مسئله دکتر یزدی و پسرانش مطرح شده آن را بصورت مستقل منتشر کردیم. در این باره، هم در اسناد حزبی و هم در پرسش و پاسخ های زنده یاد کیانوری مطالب دقیق و مستندی مطرح شده است که ایشان و دیگر علاقمندان می توانند مستقیما به آنها مراجعه کنند. ما نیز سعی می کنیم در ادامه بازانتشار پرسش و پاسخ ها و اسناد حزبی مطالبی را هم در این باره استخراج کرده و منتشر کنیم.

درباره خاطرات و بهتر است بنویسم "یادمانده ها" نیز قرار نیست این سلسله گفتارها متوقف شود. فصل جدید این خاطرات از آغاز مهاجرت و خروج از ایران به سمت افغانستان قرار است بزودی شروع شود.

 

درود به رفقای راه توده- خسته نباشید! لطفا در خصوص جریانی که گرایش بین المللی مارکسیستی نامیده شده و با وب سایتی به نام مبارزه شاخه ایران خود را تبلیغ می کند و من اخیرا و تصادفا با آن آشنا شدم زحمت قبول نموده از ماهیت این جریان ظاهرا بین المللی ما را آگاه نمائید.

مثل اینکه قاعده بر اینست که هر جریانی می خواهد خود را مطرح کند، باید تاخت و یورشی به توده ایها بکند. انگار تا از صحرای کربلا نگویند اشک کسی در نمی آید! شک من به آنان گذشته از حمله به حزب از آنجا شروع شد که حزب کمونیست کارگری را جریانی مطرح در داخل دانسته و مهندس موسوی را سوپاپ اطمینان رژیم معرفی کرده است.

مطالب  راه توده وهمچنین برنامه تلویزیونی آقای دکتر محیط را بطور مرتب میخوانم و دنبال میکنم حال صرف نظر از نگرش آقای محیط به گذشته حزب و تفاوت تحلیل ها در مورد آقای خمینی خصوصا در مقطع انقلاب 57 در حال حاضر دیده گاهها و تحلیل های ایشان از ایران و رویدادهای آن به راه توده نزدیک است. نظرتان را در باره ایشان بیان نمایید. البته میدانم که کار بسیار فشرده ای دارید و ازمطرح کردن این مسائل و نظرات هم پرهیز می کنید.

سلامت و شاد باشید

 

راه توده- دوست گرامی! همانگونه که خودتان هم اشاره کرده اید، متاسفانه ما وقت چندانی برای دنبال کردن همه سایت ها و برنامه های تلویزیونی و بررسی همه نظرات ودیدگاه هائی که بویژه در خارج از کشور منتشر می شود را نداریم. به همین دلیل تاکنون نتوانسته ایم به برنامه های آقای محیط نیز گوش بدهیم و یا آن را ببینیم. به همین دلیل از اظهار نظردر اینباره معذوریم، اما از این که ایشان درباره حوادث امروز ایران، نظیر ما می اندیشند- البته با استناد به نوشته شما- خوشحالیم. امیدواریم این دستان، به هزاردستان تبدیل شود.

درباره آن وب سایت بین المللی هم نیازی به توضیح ما نیست و شما خودتان نوشته اید که "دم خروس" از کدام جیب آن سایت در آمده است. این تک مضراب های خارج از نت، سابقه ای چند ده ساله در خارج از کشور دارد. از کنفدراسیون دانشجوئی پس از کودتای 28 مرداد که بتدریج به آلت دست ساواک شاهنشاهی تبدیل شد، تا تشکل های مجهول الهویه ای که مثل قارچ در مهاجرت سه دهه اخیر در خارج از کشور سبز شده و بازیچه طرح های امنیتی جمهوری اسلامی شدند. مثل حادثه آفرینان کنفرانس برلین. گوشتان پر باشد و به مطالعه و کار خودتان ادامه بدهید. جوجه را در داخل کشور می شمارند نه در سوئد و هلند و آلمان و فرانسه و امریکا!

 

 

راه توده                                                                                                                                                          بازگشت


                                راه توده 288 18.10.2010