راه توده                                                                                                                                                         بازگشت

 

 

مشت نمونه خروار

سفرهای احمدی نژاد و

نامه های مردم به او

  

سفرهای نمایشی- تبلیغاتی احمدی نژاد در چهار سوی ایران همچنان ادامه دارد. او در این سفرها حرف های هیجان انگیز برای مردم می زند، اسرائیل نابود می کند، امریکا را محکوم می کند و وعده آبادانی و مبارزه با فقر می دهد. در این بازی جدید که فعلا رهبر نیز تا سقوط این طشت مسی از بام ایران پشت آن سنگر گرفته، رئیس جمهور نامه های مردم را جمع می کند و با خود به تهران می آورد. در هیچ یک از این سخنرانی ها بحث از تولید و کارخانه، مخالفت با دروازه های باز کشور به روی واردات، تعاونی های کشاورزی، تضمین خرید محصولات کشاورزی و تقویت بازار تولیدات داخلی و ده ها حرف و سخن دیگری در همین زمینه ها که نشانه اقدام و یا اندیشه ای واقعی برای تحولات در اقتصاد و مناسبات غارتگرانه حاکم بر آن باشد نیست. او در این سخنرانی ها هرگز به فاجعه صندوق های قرض الحسنه و چپاولی که از مردم کرده اند نمی کند، از نقش سازمان اقتصاد اسلامی که ام الفساد اقتصادی دلالی و مرکز پولشوئی (از جمله شستن پول ناشی از قاچاق مواد مخدر) است یاد نمی کند، همچنان که درباره بودجه پنهانی و عظیم انواع سازمان های مذهبی و نظامی سخن نمی گوید و به هیچ پرسشی هم درباره درآمدهای میلیاردی تولیت آستانقدس، شاه عبدالعظیم، حضرت معصومه، شاهچراغ و صدها امام زاده قدیمی و نوظهور در سراسر ایران نمی کند و معلوم نیست پول های مردم را تولیت های این اماکن چه می کنند. او با هیچیک از این مسائل کاری ندارد. او می گوید با فقر مخالف است. همین!

حاصل سفرهای نمایشی- تبلیغاتی احمدی نژاد، نه طرح های زیربنائی و دگرگون کننده مناسبات حاکم اقتصادی، بلکه عوامفریبی دریافت نامه ها و درخواست های مردم مطرح است و سیمای جمهوری اسلامی نیز به این عوامفریبی پوشش وسیع خبری می دهد.

ستاد دریافت نامه ها نیز که در تهران است، سوغات احمدی نژاد از این سفرها را جمع کرده و آنها را پس از دسته بندی، می فرستد به ادارات و بانک ها و سازمان های دولتی که رسیدگی کنند. این نامه ها که با هزاران امید نوشته شده در ادارات و سازمان ها و بانک ها مقداری دست به دست می شود و هر اداره نیز یک دایره نامه های دریافتی ریاست جمهوری درست کرده که آنها را در آنجا بایگانی می کند. تمام!

برخی از این نامه ها را از ایران "اسکن" کرده و بصورت عکس برای ما فرستاده اند. مضمون آنها غم انگیز است. هم بدلیل مشکلاتی که در آنها مطرح شده و هم به دلیل امیدی که مردم برای حل و رفع بدبختی هایشان به این نامه رسانی به احمدی نژاد بسته اند. مضمون نامه ها عموما فردی است، در حالی که حاصل جمع همه آنها، همان بحرانی است که سراپای جمهوری اسلامی را فراگرفته و تا اساس درست نشود، این مشکلات فردی نیز حل نخواهد شد. شاید چند ده نفری وام بگیرند و یا به فلان مشکل قضائی و اداری شان هم رسیدگی شود، اما این خرده کاری ها دردی را از کل جامعه درمان نخواهد کرد. ضمنا مضمون این نامه ها نشان دهنده اجزاء آن کل، یعنی بحران عمومی و عمده است، که می کوشند آن را پشت اسرائیل ستیزی و جنگ طلبی پنهان شده و یا در جمکران بدست امام زمان بسپارند. آن نامه هائی که به چاه های دوقلوی امام زمان انداخته می شود نیز فراتر از همین مضمون ها نیست. بدین ترتیب، آنچه را بخش وسیعی از مردم با سازمان یابی و بیان آنها از طریق سندیکاها، اتحادیه ها و با فشاراز پائین باید از دولت بگیرند، با تشویق دولت و روحانیون، تبدیل به نامه های پراکنده ای شده که چند نمونه آن را می خوانید. این چند نمونه را از میان نامه هائی که برای راه توده فرستاده شده انتخاب کرده ایم و با هدف خنثی کردن پیگیری های امنیتی برخی نشانه های آن را همراه با اسامی نویسندگان نامه ها حذف کرده و مضمون را حفظ کرده ایم.

ده ها هزار نامه ای که مردم به احمدی نژاد می دهند، همین مضمون ها را دارد. مشکلات مطرح شده در این نامه ها، بی شک در ساختار کنونی حکومتی رفع نخواهد شد، اما این مشکلات زیربنای آن تحولی است که درایران روز به روز اجتناب ناپذیرتر می شود.

نامه ها:

 راه توده

1- بنام خدا

خدمت رئیس جمهورعزیز جناب آقای احمدی نژاد

هیچ کس در این مملکت وجود ندارد که به داد ماها رسیدگی کند، این همه درتلویزیون در اخبار و رادیو و غیره شعارمی دهید که شیعه علی «ع» هستیم مسلمان هستیم دم از اسلام می زنید ولی بالعکس آن عمل می کنید نه دفتر مقام رهبری نه ریاست جمهوری دیگر چه انتظاری از استاندار و فرماندار و بخش دار و کمیته امداد از این قبیل ارگان ها باید داشته باشیم اینجانب دوسال بیکارم به هرکجا می روم وامی یا چیزی بگیرم جواب درست. مگر ما جز این مملکت نیستیم فقط درزمان رای گیری ویا راهپیمائی ها به وجود ما نیازدارید. این همه به کشورهای خارجی کمک می کنید چرا به ملت خودتان نمی رسید می خواهید تظاهرکنید خود نمائی کنید که راه ما راه علی است چرا با دین علی بازی می کنید به مردم دروغ می گوئید مردمی که 8 سال دفاع مقدس نمود. چندمین نامه ای است که به دفترریاست جمهوری می فرستم ولی این دفعه رونوشت به سازمان ملل هم خواهم زد تا بدانید که نه ریاست جمهوری ونه دفتررهبری به داد ما رسیدگی نمی کند چکارباید بکنیم آیا دزدی کنم یا اینکه قاچاق فروشی نمایم این شماهایی که الان دارید نامه ام را می خوانید جواب این سوال مرا بدهید جناب آقای رئیس جمهوری می گویند من به فقیر و بی چاره ها کمک می کنم چرا سر حرف شان نیستند و به قولی که داده اند عمل نمی کنند بخدا دیگرخسته شده ام دیگرصبروحوصله ام به لب آمده دیگرتحمل زندگی نکبت بار را ندارم . اگرچنانچه به وضع ما رسیدگی نشد دیگر زن وفرزندانم را در خانه ام نمی گذارم نماز بخوانند پرونده بچه هایم را از مدرسه می  گیرم نمی گذارم به تحصیل ادامه دهند اگر شیعه علی هستید و مسلما نگذارید این خانواده از هم پاشیده شود به روح امام قسم رسیدگی به وضع ما نشود حتی دین خودم را به دین دیگری خواهم فروخت.

 

2- برادر محترم و ارجمند جناب آقای دکتراحمدی نژاد ریاست محترم جمهوری اسلامی گرم به گرمای خورشید بی پایان،

 

.... از شما خواهش می کنم اگر هم نمی خواهید کاری برایمان انجام دهید حداقل جواب نامه من را بدهید تا بدانم نامه من را خوانده اید و برایم به عنوان یک هموطن ارزش قائل شدید؟ چون دوبار برای آقای خاتمی نامه نوشتم و خبری از جواب نامه نشد، اینجانب لیلا ... 22 ساله که در خانواده ای فقیر بزرگ شدم و بخاطر اینکه خرج و مخارج پدر پیرم کم شود مجبوربه ازدواج شدم. شوهرم معلول و در مجتمع شهدای فتح المین شیراز پرونده دارد... در سال 80 در محضر عقد کردیم هر چند می دانستم که با یک فرد بیکار و بدون هیچ وسیله زندگی ازدواج می کنم اما تن به این ازدواج دادم تا به خاطرخدا و بخاطر خودم این کار کردم به امید خودش. اما هر چه بهزیستی مراجعه کردم و از آنان تقاضا کردم وامی به ما بدهند تا شوهرم مغازه بزند ومخارج زندگیمان را در بیاورد اما گوش شنوا وجود نداشت. تا اینکه د رسال 83 مبلغ 500 پانصدهزارتومان وام در اختیار ما قرار دادند اما ما قبول نمی کردیم چون کاری نمی شد با آن کرد اما مسئولش می گفت من نمی دانم اگر این را نگیری دیگرخبری از وام نیست درصورتی که همان موقع وام اشتغال مبلغ سه میلیون تومان بود اما به زورهمان مبلغ پانصد هزارتومان را نوشت وما یک دستگاه جوش خریدیم وگذاشتیم گوشه خانه، و باریک قسط دیگر هم به خرجمان اضافه شد وکارمن سخت ترشد چون با یک دستگاه جوش تنها کاری نمی توان انجام داد. شوهرمن هم جوشکاری را بطورتجربی یاد گرفته است اما وسایل ندارد، ما حتی وسایل زندگیمان را مردم کمکهایی کردند و حال با این سن وسال ازبس که در خانه ها کارکردم هم نفس تنگه گرفتم وهم ناراحتی قلبی ودکتربرایم یک اکووهشت ورزش نوشت و به بهریستی مراجعه کردم وهرچه خواهش کردم که مبلغی به من کمک کنند تا اینها را انجام دهم ودرمان کنم گفتند بخشنامه نداریم که بدهیم...

 

3- بنام ا...

 

محضر مبارک و شامخ ارزشمند جناب دکتراحمدی نژاد ریاست محترم محبوب جمهوری اسلامی ایران

سلام علیکم

احتراما" خاطر خطیر عالی را معطوف و مصدع می دارد اینجانب ... به دلالت از گواهی حضور در جبهه های حق علیه باطل از ناحیه مقاومت بسیج مالک اشتر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران عضوفعال بسیج همراه با اعضاء خانواده ام بوده ومی باشم درسال 1374 طی قولنامه ای بجهت سرپناه دادن زن وفرزندان ملکی را خریداری و با مجوز شهرداری اقدام به دریافت آب وبرق وتلفن گازشهری نموده ام النهایه مالک اصلی عرصه ملک خریداری شده با درخواست قلع وقمع بنا وخلع ید منتهی به صدورحکم به خواسته مالک گردیده است ودرصورت عدم موافقت درجلب رضایت مالک منجربه اجرای حکم خواهد شد. ازکمیته امداد امام خمینی « ره» طلب استعمداد نموده ام لیکن پاسخ واصل ننموده ام علی ایحال با عنایت به مراتب معنونه تقاضای صدوراتخاذ تصمیمی شایسته به هرتقدیرممکن بمنظوراهداء تسهیلات درجهت جلب رضایت مالک ملک خریداری شده را دارم حسب صدوراتخاذ تصمیم شایسته دراین منوط به امر عالی است.

تهران- خ خاوران ...

 

4- بسم اله الرحمن الرحیم

 

با عرض سلام وخسته نباشید به حضورمحترم رئیس جمهورآقای محمود احمدی نژاد

اینجانب ... صادره ازخدابنده ساکن استان قزوین ... دارای 5 عائله هستم. 3 فرزند دارم که همه آنها محصل هستند....دوم دبیرستان ...دوم راهنمایی و ... سوم ابتدائی است. شوهرم بیکاراست و به علت بدهکاری زیادی به مردم ما را ترک کرده است و حالا به منزل مراجعه کرده ولی مشکل ما حل نشده است. بلکه مشکل ما بیشترشده است وهیچ گونه درآمدی نداریم ازنظر درمان، پوشاک، خوراک درعذاب هستیم.

یکی ازفرزندانم نیز 5 سال است که بیماراست. من برای خرجی و دوا ودرمان فرزندم ازدوست آشنایان قرض کرده ام به هرجا مراجعه می کنم جوابی به نمن دهند. به کمیته امداد مراجعه می کنم می گویند باید طلاق بگیری تا به تو کمکی شود. به استانداری می روم. همه بانکها می روم فرمانداری کمیته امداد به ما هیچ گونه جوابی نمی دهند من می خواهم یک مغازه کوچک درست کنم که بتوانم ازآن امرارمعاش کنم ولی هیچ سرمایه ای دردست من نیست تا بتوانم مشکل خرجی خودم وفرزندانم را حل کنم. ازشما مسئولین محترم تقاضا دارم  حد اقل به من وامی بدهید تا بتوانم کارم را انجام دهم ودست به سوی این آن دراز نکنم.

 

5-  آقای احمدی نژاد خودم می دانم پیام بنده بسیج یا رزمنده شروع جنگ تا پایان جنگ به گوش شما نمی رسد ولی امیدوارم آقایان که درراس کارهستند یا کارشناس شما می باشند فکرقیامت یا فکرانسانیت داشته باشند. بنده 54 سال سن دارم بی کار هستم و در یک مدرسه روستا زندگی می کنم.

به گفته کروبی که فرمود ازپول نفت ماهی 000ر50 هزارتومان می دهیم تقاضا دارم ازاین حساب وام جهت پول پیش منزل بدهید.

شهرری...

 

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                                               بازگشت