راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

اسناد سخن مي گويند

بازی دو طرفه

ميان امريکا و رهبران و سرداران

جنگ 8 ساله با عراق

 ترجمه بايرام منصوری

 

مدت ها پيش گزارش مشروحي تحت عنوان اسناد روابط آمريكا و عراق منتشر شد كه در آن اشاراتي نيز به روابط مشابه با جمهوری اسلامي در طول دوران رياست جمهوری رونالد ريگان و پدرش جورج دبليو بوش شده بود. آن گزارش نشان داد كه چگونه حاكميت جمهوري اسلامي، بدون آگاهي مردم و محروم كردن ميليون ها ايراني كه با شركت در يك انقلاب عظيم، نظام شاهنشاهي را سرنگون كرد، از اطلاع پيرامون معاملات و زدوبندهاي پشت پرده، كشور و انقلاب را به ورطه نابودي كشاند. امري كه در حال حاضر نيز با سياست اتمي و جنگي مي كوشند تكرار كنند و از هم اکنون به بهانه موقعيت جنگي، مردم ايران را از اخبار مهم مربوط به سرنوشت شومي كه امريكا مي خواهد براي آن ها رقم بزند محروم ساخته و اجازه مقابله و خنثي سازي آن را به مردم نمي دهند. ادامه جنگ با عراق با شعار فتح كربلا از دل همين مناسبات امريكائي و سقوط در دام اسرائيل و امريكا ممكن شد و حمله اتمي به ايران و جنگ داخلي در کشور نيز مي تواند از دل ادامه همان سياست و مشي بيرون بيايد. در حقيقت آن نکته محوري و مور بحث ما اينست که در پس شعارهاي ضد امريکائي و ضد اسرائيلي، بايد ديد سياستي که اجرا مي شود چقدر در خدمت اين دو کشور و تا چه اندازه در برابر قدرت هاي جهاني است؟ حاکميت با سياست اتمي خود به منافع ملي کمک مي کند و در پي حفظ ايران يکپارچه و قدرتمند کردن آنست و يا برعکس، با اين سياست به ظاهر مستقل و قدرتمند، ايران را به کام نابودي سوق مي دهد؟

اسناد گذشته، اگر در خدمت تحليل امروز ايران قرار گيرد، آنوقت از دل آن، شناخت از حوادث امروز و سرانجام آن بدست مي آيد، و اين شناخت است که مي تواند و بايد پايه هاي روش، شعار، جبهه و نوع مقابله با سياست حاکم و در برابر حاکميت کنوني را شکل ببخشد. به همين دليل بازخواني اسناد زير اهميت دارد:

 

«سند 1 : سفارت آمريكا در تركيه ـ از ريچارد بوم به وزارت امور خارجه. ارسال محموله به عراق ـ 21 نوامبر 1980

كمي پس از جنگ ايران و عراق سفارت ايالات متحده در آنكارا گزارش داد كه بنادر تركيه مملو از كالاهايي شده است كه قرار است به عراق حمل شود و نيز كالاهاي اسرائيلي كه از طريق تركيه قرار است به سوي "جنگجويان اسلامي”  سرازير گردد. در ميان كالاهاي نامبرده بايد به سلاح هاي شيميايي براي ارسال به ايران اشاره شود. فروش سلاح هاي فوق به هر دو طرف ايران و عراق ناشي از " تيز هوشي اسرائيلي مي باشد.»

توضيح:

جنگ ايران و عراق براي هر دو كشور يك تراژدي بود، كه نتيجه آن كشته شدن صدها هزار نفر و خسارات بيشمار بود. اين جنگ توسط بازار اسلحه هر چه بيشتر به درازا كشيد و اسلحه فروشان كشورهاي بريتانيا، اسپانيا، ايتاليا، فرانسه، آلمان، برزيل، آرژانتين، شيلي، كره شمالي، چين، آفريقاي جنوبي، اروپاي شرقي، اسرائيل، آمريكا و غيره كه اشتياق دو طرف در خريد اسلحه و مهمات و تكنولوژي نظامي را مشاهده كردند، از فروش آن ها دريغ نورزيدند. ايران كه محتاج وسايل يدكي سلاح هاي آمريكايي خود و نيز زير ساخت ارتش خود بود كه توسط آمريكا بنا نهاده شده بود، نمي توانست مستقيما سلاح خود را از آمريكا وارد كند، از اينرو براي تامين مايحتاج نظامي به كشور ثالثي مثل اسرائيل روي آورد.

«سند 2 : سفارت آمريكا در اسرائيل. از ساموئل لوئيس به وزارت امور خارجه:

منبعي گفته است كه در حالي كه آمريكائي ها در ايران به گروگان گرفته شده اند، اسرائيل از فروش اسلحه به ايران خودداري خواهد كرد، با اين حال دلالان اروپائي بدون تائيد و يا تائيد دولت مطبوعشان سلاح هاي مورد نياز ايران را تامين خواهند نمود.»

(دانشجويان پيرو خط امام در سپتامبر 1979 در اعتراض به پذيرفتن شاه از سوي آمريكا براي معالجات پزشكي سفارت آمريكا را در ايران اشغال و 52 كارمند اين سفارت را به گروگان گرفتند. در پاسخ، كارتر حساب هاي ايران را در اين كشور مسدود و تحريم هايي را بر عليه اين كشور وضع كرد. گروگان ها تا 20 ژانويه 1981 كه زمان ايراد سوگند توسط رونالد ريگان، رئيس جمهور تازه آمريكا بود، آزاد نشدند.)

«سند 3: وزارت امور خارجه آمريكا. از الكساندر هيگ وزير امور خارجه به ديپلمات هاي خاور نزديك و جنوب آسيا:

موضوع: تسليحات نظامي براي ايران و عراق  16 فوريه 1981.

موضع ايالات متحده عدم پشتيباني از هر يك از طرف هاي درگير به منظور جلوگيري از گسترش مناقشه و پايان دادن به جنگ و برقراري مجدد ثبات در منطقه مي باشد.

«سند 4 : بخش حافظ منافع آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون به وزارت امور خارجه:

دورنماي سفر دريپر، معاون دستيار وزارت امور خارجه به بغداد. 4 اپريل 1981 .

بخش حافظ منافع آمريكا در عراق (در اين زمان روابط رسمي ديپلماتيك ميان ايالات متحده و عراق وجود نداشت. اين روابط بعدها در نوامبر 1984 بر قرار گرديد) مي گويد كه ايالات متحده در حال حاضر بيش از هر زمان ديگر بخصوص پس از انقلاب 1958 عراق، به منافع خود در ارتباط با اين كشور آگاهي يافته است. (پس از آنكه عراقي ها پادشاهي هاشمي را كه از سوي استعمار بريتانيا در عراق منصوب گرديده بود، از سلطنت خلع كردند)

موريس دريپر معاون دستيار وزير خارجه آمريكا، قرار است از بغداد بازديد كند. پس از توقيف فيليپ جيب در سال 1977 اين نخستين ملاقات يك مقام بلند پايه دولت آمريكا با مقامات عراقيبه بشمار مي رود.

«سند 5: الكساندر هيگ، وزير امور خارجه به بخش حافظ منافع آمريكا در عراق. پيام وزير امور خارجه آمريكا به وزير امور خارجه عراق. 8 آپريل 1981:

در پيام الكساندر هيگ به سعدون حمادي وزير امور خارجه عراق آمده است؛ آنچه كه از همه مهمتر است، اين است كه دو كشور بتوانند به طور آزاد و سيستماتيك نقطه نظرهاي خود را با يكديگر رد و بدل كنند. بنابراين لازم است كه امكانات سفر موريس دريپر به بغداد فراهم گردد.

سند 6 : بخش حافظ منافع آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون به وزارت امور خارجه:

ملاقات با سعدون حمادي در بغداد. 12 اپريل 1981

در حالي كه دولت بوش به تلاش هايش براي بهبود روابط با عراق ادامه مي دهد، بخش حافظ منافع آمريكا در عراق خواستار اطلاعات بيشتر از واشنگتن شده است تا بتواند با عراقي ها در موارد مربوط به منافع مشترك به گفتگو بپردازد.

سند 7 : نامه وزارت امور خارجه عراق. از سعدون حمادي به الكساندر هيگ. 15 اپريل 1981

وزير امور خارجه عراق از سفر دريپر استقبال مي كند.

وزير امور خارجه عراق با تشكر از الكساندر هيگ وزير امور خارجه آمريكا از سفر دريپر و مذاكره پيرامون تقويت روابط تجاري ميان دو كشور حمايت و از قول آمريكا براي عدم فروش تسليحات به ايران تشكر كرد.

سند 8 : بخش حافظ منافع آمريكا در عراق. از ويليام ايگلتون به وزارت امور خارجه آمريكا

نامه وزير امور خارجه عراق به وزير امور خارجه آمريكا. 20 اپريل 1981

پس از خواندن " نامه دوستانه و غير مخاصمت آميز" حمادي، وزير امور خارجه عراق به الكساندر هيگ، رئيس بخش حافظ منافع آمريكا در عراق با نظرات محمد الصحاف، مقام رسمي وزارت امور خارجه در اين مورد كه مكاتبات مفيد طرفين برقرار شده است، موافق مي باشد.

سند 9 : وزارت امور خارجه آمريكا. از الكساندر هيگ به بخش حافظ منافع آمريكا در عراق.

ملاقات با رئيس گروه مذاكره كننده عراقي به نام العمر. 22 اپريل 1981  

دريپر پس از بازگشت به واشنگتن رئيس بخش حافظ منافع امريكا در عراق را مطمئن ساخت كه از سفرش به بغداد بسيار راضي بود و درونماي بهبود روابط و افزايش حجم تجاري ميان دو كشور را بسيار روشن ديد. او از اين فرصت استفاده مي كند تا از يك شركت امريكائي براي برنده شدن در مناقصه طرح مترو در عراق پشتيباني نمايد.

سند 10: بخش حافظ مافع امريكا در عراق. از ويليام اگلتون به وزارت امور خارجه امريكا. ملاقات با طارق عزير. 28 مي 1981

ويليام انگليتون پس از مشورت هايش در واشنگتن با طارق عزيز، نماينده اي از امريكا ملاقات كرده است، وارد مذاكره مي شود. انگليتون به اطلاع طارق عزيز مي رساند كه دولت امريكا از گرايش هاي مثبت در روابط ميان امريكا و عراق راضي است. انگليتون پس از ملاقات با طارق عزيز به واشنگتن گفت كه ما در شرايطي هستيم كه در صورت داشتن پيغامي دو جانبه، امكانات ارتباط مستقيم بين رهبران دو كشور را فراهم سازيم.

سند 11: از الكساندرهيگ به بخش حافظ منافع امريكا درعراق.

سياست امريكا در مورد فروش اسلحه و انتقال آن ها به عراق و ايران- 3 جون 1981

واشنگتن به بخش حافظ منافع امريكا درعراق مي گويد كه "ايالات متحده" اطلاعات شخصي درباره گزارش مربوط به داشتن سلاح و لوازم يدكي امريكائي توسط ايران در اختيار ندارد و از بخش حافظ منافع مي خواهد تا به مقامات رسمي عراق اطمينان دهد كه فروش هر نوع اسلحه اي به عراق و ايران را نه تامين كرده است و نه آن را ناديده گرفته است.

سند12: از بخش حافظ منافع امريكا در عراق به وزارت امور خارجه

ديدارپيلزبري از بغداد- 27 سپتامبر 1981

يكي از اعضاي پارلمان امريكا از طرف سناتور اورين هيچ (سناتور جمهوريخواه ايالات يوتا) در چارچوب سفر به خاورميانه از پارلمان عراق بازديد خواهد كرد و در فضائي مطبوع و دوستانه، حمايت خود از بهبود روابط با عراق را بيان خواهد داشت.

سند 13: از الكساندر هيگ به بخش حافظ منافع امريكا در عراق. خارج كردن نام عراق از ليست حاميان بين المللي تروريسم 27 فوريه 1982

وزرات امور خارجه نام عراق را از ليست كشورهاي حامي تروريسم بين المللي خارج مي كند. اين امر تاثيري در سياست امريكا در مورد جنگ ايران و عراق ندارد.

سند 14: از رونالد ريگان. استراتژي ايالت متحده درباره خاور نزديك و آسياي جنوب غربي. 19 مارچ 1982 پرزيدنت ريگان خواستار بررسي مجدد سياست امريكا در مورد خاورميانه و آسياي جنوب غربي شد تا بتواند در مورد انتقال اسلحه و طرح هاي اطلاعاتي تصميم گيري كند. بدليل تغيير و تحول در زمينه روابط ديپلماتيك و بازار جهاني نفت، اين بررسي لازم به نظر مي رسد.

 

بخش دوم

 

آغاز انقلاب ايران، شروع فصل نويني در مناسبات امريكا با عراق و دولت صدام حسين بود. دولتي كه بدليل قرارداد دوجانبه نظامي با اتحاد شوروي وقت مغضوب كاخ سفيد بود. آغاز توطئه هاي پياپي امريكا عليه انقلاب 57 ايران، سر فصل نوين مناسبات امريكا با دولت صدام حسين شد و دروازه هاي بزرگترين كارخانه هاي اسلحه سازي امريكا به روي بغداد گشوده شد.

استقرار ارتشبد آريانا رئيس اسبق ستاد كل ارتش شاهنشاهي در تركيه براي كودتا در ايران و فعاليت هاي سپهبد پاليزبان در كردستان عراق كه حمايت امريكا ضامن حضورشان در عراق و تركيه بود، سرآغاز اين فصل نوين شد. چند طرح ناكام كودتائي در ايران بعد انقلاب و شعله ور شدن جنگ در كردستان ايران امريكا را به نتيجه قطعي ديگري رساند: برپائي جنگ ميان دو كشور ايران وعراق و بزانو در آوردن انقلاب ايران از يك سو و غارت در آمد ناشي از فروش نفت در عراق جهت خريد تسليحات نظامي.

تجاوز ارتش عراق به ايران در حالي صورت گرفت كه تعدادي از ژنرال هاي دوران شاه در بغداد بسر برده و نقش مشاور ستاد جنگي عراق را برعهده گرفته بودند.

 امريكا با طارق عزيز بر سر آزاد سازي جنوب ايران توسط ارتش عراق و سپردن آن بدست ژنرال هاي ارتش شاهنشاهي تفاهم كرده بود و به همين دليل شاپور بختيار در سفري كوتاه و شتابزده به بغداد با مقامات عراقي ديدار و قرار و مدار لازم براي تشكيل دولت در جنوب ايران را گذاشته بود.

تجاوز ارتش عراق به خاك ايران با مقاومت همه جانبه ملي مردم ايران روبرو شد و طرح اشغال برق آساي خاك ايران، حمايت مردم محلي از ارتش متجاوز عراق و برپائي دولت نظامي به رهبري ژنرال هاي فراري شاه با ناكامي روبرو شد.

فتح خرمشهر و به عقب راندن ارتش عراق تا آنسوي مرزهاي ايران فصل درخشان و فراموش نشدني مقاومت ملي ايران در برابر تجاوز خارجي و دفاع از خاك ميهن بود. سه بار ناكام ماندن طرح اوليه، يعني تصرف سريع جنوب ايران و تشكيل دولت ژنرال هاي شاه تحت حمايت امريكا، مشاوران نظامي و سياسي كاخ سفيد طرح دوم را به اجرا گذاشتند:

 

 جنگ فرسايشي و طولاني مدت!

اينكه درحاكميت ايران چه كساني ماموريت امريكائي ايفاء كردند و يا چه كساني خام انديش و ناشيانه به دام اين توطئه افتادند آنقدر اهميت ندارد كه نتيجه فاجعه 8 سال جنگ فرسايشي براي ايران دارد: شعله هاي جنگ تنها شهرهاي جنوبي كشور را نسوزاند، بلكه يك انقلاب عظيم مردمي را به كام كشيد و انقلاب را سوزاند!

عراق بازيچه سياست پيشگان امريكائي و همانند ايران اسير دست دلالان رسمي و غير رسمي سلاح جنگي شد.

سياست پيشگان و حتي ژنرال هائي كه امروز بغداد را در تصرف دارند و براي نخستين بار پس از جنگ دوم جهاني، يك كشور را آشكارا به مستعمره نوين امريكا تبديل كردند، درهمان سال ها يك پايشان در بغداد و كاخ هاي صدام حسين بود  پاي ديگرشان در وزارت دفاع و كاخ سفيد امريكا.

 رامسفلد وزير دفاع  جنگ طلب كنوني امريكا در همان سال ها نزديك ترين دوست صدام حسين بود. شركت هاي امريكائي كه اكنون قراردادهاي بازسازي عراق ويران شده بر اثر اشغال نظامي عراق را با كاخ سفيد و وزارت دفاع بسته اند بزرگترين طرف هاي فروش اسلحه به عراق و ايران بودند و آن ها كه وجود سلاح شيميائي در عراق را بزرگترين بهانه و توجيه حمله نظامي به عراق كردند، در همان سال ها خود بزرگترين صادر كنندگان سلاح شيميائي به عراق و مشوق صدام حسين براي استفاده از آن عليه ايران بودند.

صدام اسير خودبزرگ بيني و خشونت خويش چنان در دام توطئه هاي امريكا باقي ماند كه با حمله به كويت زمينه ساز تجاوز اوليه امريكا عليه تماميت ارضي عراق و سپس تصرف عراق شد. انقلاب ايران نيز در جنگ فرسايشي چنان به زانو در آمد كه ارتجاع مذهبي، غارتگران و گروهي از سرداران سپاه توانستند بر ويرانه انقلاب حاكميت خود را استوار سازند.

اسنادي كه از دو دهه مناسبات امريكا با ايران و عراق منتشر شده، تنها گوشه بسيار ناچيزي از آن فاجعه ايست كه امروز و در پايان جنگ با ايران و اشغال کويت گريبان عراق را گرفته و اگر فكري به حال حاكميت ايران و ايجاد تغييرات اساسي در آن نشود، با سياست هاي ماجراجويانه و جنگي- اتمي فردا گريبان ايران را خواهد گرفت.

بخش دوم اسناد منتشره از مناسبات امريكا با ايران و عراق را که در بر گيرنده اسناد فروش سلاح شيميائي به عراق و سفر رامسفلد به عراق و ديدار با صدام حسين است مي خوانيد:

 

بخش دوم:

«سند 15-  بخش حافظ منافع امريكا درعراق. از ويليام ايگلتون به وزارت بازرگاني

موضوع: هليكوپتر و هواپيما براي وزارت كشاورزي عراق- 20 سپتامبر 1982

 

مدير هوانوردي كشاورزي عراق از كارخانجات توليد كننده هواپيماهاي سمپاشي غلات دعوت مي كند تا اطلاعاتي درباره هليكوپترها و نيز آموزش براي حل مشكلات كشاورزي با وسائل موجود را در اختيار عراق قرار دهند، زيرا خلبانان با مشكل تنفس بخارهاي مسموم دفع آقات نباتي روبرو هستند.»

در اين زمان است كه ايران گزارش مي دهد كه عراق از سلاح هاي شيميائي در جنگ با ايران استفاده مي كند.

براساس مقاله اي كه در سال 1991 در لس آنجلس تايمز به چاپ رسيد، هليكوپترهاي ساخت امريكا از سوي عراق براي حملات شيميائي مورد استفاده قرارگرفت؛ براساس گفته هاي سيا، عراق با استفاده از هليكوپترهاي امريكائي و وسائل پخش سموم دفع آفات نباتي، استفاده از جنگ افزارهاي بيولوژيكي را امتحان مي كرد.

سند16- از جورج شوتز در وزارت امور خارجه به بخش حافظ منافع امريكا درعراق.

موضوع: ملاقات با وزير امور خارجه عراق.  15 ژانويه 1983


وزارت امور خارجه امريكا از بخش حافظ منافع امريكا در عراق مي خواهد تا به اطلاع مقامات رسمي عراق برسانند كه جورج شوتز وزير امور خارجه امريكا از ملاقات با سعدون حمادي وزير امور خارجه عراق استقبال كرد، اما انتقاد كنگره از عراق و "حساسيت مسئله تروريسم" را نيز بايد در نظر داشت (عراق از برخي گروه هاي ناسيوناليست فلسطيني حمايت مي كرد) وزارت امور خارجه معتقد است كه عراق با قطع حمايت خود از تروريسم، فضاي مثبتي در اين ملاقات بوجود آورد.

سند 17- وزارت امور خارجه امريكا. از جورج شوتز وزير امور خارجه به وزارت امور خارجه.
موضوع: ملاقات وزير امور خارجه در دهم مي با طارق عزيز وزير امور خارجه عراق.

 

جورج شولتز، وزير امور خارجه امريكا به طارق عزير وزير امور خارجه عراق مي گويد كه ايالات متحده مايل است جنگ ايران و عراق پايان يابد. او مي گويد كه ايالات متحده در اين جنگ بي طرف است، اما تاكيد مي كند كه طارق عزيز مي داند كه " ما ازطرق مختلف براي عراق مفيد بوده ايم."

سند 18 - از جورج شوتز وزير امور خارجه امريكا به بخش حافظ منافع امريكا در عراق.

موضوع: پيام وزير امور خارجه به طارق عزيز: عراق از تروريسم حمايت مي كند" 23 ماه مي 1983.

جورج شوتز وزير امور خارجه در پيامي به طارق عزيز درباره "منافع بسيار مهم مشترك" ميان عراق و ايالات متحده صحبت مي كند. شوتز به طور غير مستقيم عراق را تشويق مي كند تا از گروه هاي فلسطيني كه مبارزان شيعه فعال در آن ها بر عليه ايالات متحده و دولت غير مذهبي عراق فعاليت مي كنند فاصله بگيرد و مي گويد: "بنظر مي رسد كه منبع الهام اعمال تروريستي بر عليه عراق و ايالات متحده از يك جا مي باشد. باهمكاري يكديگر در مبارزه باتروريسم، تلاش هاي ما موثرتر خواهد بود. در رابطه با سياست هاي عراق به نظر مي رسد كه عراق دارد به اين نتيجه مي رسد كه منافع ملي اش در سوي تروريسم بين المللي تامين نخواهد شد."

سند 19- از سيا. برنامه هاي اتمي عراق: پيشرفت عليرغم عقب نشيني. جولاي 1983

سيا در رابطه با برنامه هاي اتمي عراق تاكيد مي كند كه اين كشور طرح هائي دارد كه سرانجام به توليد سلاح های هسته ای منجر خواهد شد. تاكنون چنين برنامه اي را شناسائي نكرده است، اما معتقد است كه عراق نشانه هائي به دست داده است كه ممكن است در اين مسير حركت كند." با اين حال سيا به مشكلات مربوط به تحقيقات بيشتر و تهيه مخفيانه تكنولوژي غني كردن مواد از سوي اين كشور نيز اذعان دارد.

سند20-  بخش حافظ منافع امريكا در عراق. از باربارا بودين به وزارت امور خارجه.

موضوع: "ميليتاريزه كردن هليكوپترهاي هيوز" 8 جون 1983

اين گزارش به وزارت امور خارجه امريكا مي گويد كه يك مقام رسمي (احتمالا از كره جنوبي) گزارش داده است كه عراق از دولت وي تقاضا كرده است كه هليكوپترهاي هيوز كه در سال هاي پيش از 1983 به عراق فروخته است را به هليكوپترهاي نظامي تبديل كند. اين تقاضا از سويكشور مزبور رد شد.

سند 21- از رونالدريگان. استراتژي امنيت ايالات متحده براي خاورنزديك و جنوب آسيا- جولاي 1983

اين استراتژي مقاصد منطقه اي، استراتژي و طرح هاي عملياتي در مورد خاورميانه را در بر مي گيرد.

سند 22- وزارت امور خارجه، دفتر اطلاعات مربوط به خاورميانه و جنوب آسيا. از جاناتان هوي به لارنس ايگل برگر.

موضوع: "جنگ ايران وعراق: تحليل مربوط به امكان تغيير موضع امريكا درمورد بي طرفي كامل در جنگ- 7 اكتبر 1983

اين تحليل در مورد امكانات عملي چرخش امريكا به سوي عراق در جنگ ايران و عراق در رابطه با نقطه نظرهاي امريكا صحبت مي كند. براساس اين تحليل" بي طرفي امريكا به استثناي فروش اسلحه تغيير يافته است، چرا كه نيروهاي ايران از مرز عراق در تابستان 1982 گذشته و وارد اين كشور شده اند. (به نظر ما تمهيدات ديگر مثل تهيه اطلاعات تاكتيكي دراين موضع گيري تازه پيش بيني نشده كه اگر لازم باشد تصميماتي دراين زمينه اتخاذ خواهد شد.)"

سند 23- سرويس اطلاعات مربوط به خبرگزاري هاي خارجي

موضوع:"خبرگزاري جمهوري اسلامي گزارش مي دهد كه رژيم عراق براي متوقف كردن عمليات والفجر4 از سلاح هاي شيميائي استفاده كرده است. "22 اكتبر 1983
ايران گفته است كه عراق از سلاح هاي شيميائي بر عليه نيروهاي ايراني استفاده كرده است.

سند 24- وزارت امور خارجه. دفتر امور سياسي- نظامي. يادداشت اطلاعاتي از جاناتان هوي به جورج شوتز.

موضوع: "استفاده عراق از سلاح هاي شيميائي” اول نوامبر 1983

مقامات رسمي دفتر امور سياسي- نظامي وزارت امور خارجه امريكا به جورج شوتز مي گويند كه اين وزارتخانه اطلاعاتي در دست دارد كه براساس آن عراق همه روزه از سلاح هاي شيميائي استفاده مي كند. آنها مي گويند "ما در عين حال مي دانيم كه عراق توانائي توليد سلاح هاي شيميائي به كمك شركت هاي غربي كه احتمالا تحت نظارت شركت هاي امريكائي فعاليت مي كنند را داراست." اين مسئله بايد به مسائل ديگر كه در جلسه آينده شوراي امنيت ملي مطرح مي شود اضافه گردد و در چارچوب آن ابعاد همكاري با عراق در مد نظر قرار گيرد. مقامات رسمي فوق متذكر شده اند كه بخاطر تداوم اعتبار سياست هاي امريكا در امور سلاح هاي شيميائي اين پاسخ حائز اهميت خواهد بود.

سند 25- وزارت امور خارجه، دفتر دستيار وزير امور خارجه در امور خاورنزديك و جنوب آسيا. يادداشت از سوي جاناتان هوي به لارنس ايگل برگر.

موضوع: استفاده عراق از سلاح هاي شيميائي (شامل"بازداشتن عراق از استفاده از سلاح هاي شيميائي” و تاريخچه استفاده عراق از سلاح هاي شيميائي”) 21 نوامبر 1983
مقامات رسمي وزارت امور خارجه پيشنهاد بحث راجع به استفاده از سلاح هاي شيميائي را در اسرع وقت با مقامات عراقي مطرح مي كنند تا از استفاده بيشتر از اين سلاح ها مخالفت بعمل آمده و از عكس العمل نا مطبوع عراق در قبال موضع گيري ما در ميان مردم در مورد اين مسئله جلوگيري شود."

"درمورد تاريخچه استفاده عراق از سلاح هاي شيميائي در اين گزارش آمده است كه عراق دراكتبر 1982 از سلاح هاي مرگبار شيميائي استفاده كرده است و در جولاي و اگوست 1983 آنها را برعليه نيروهاي ايراني بكار گرفته است. اين اواخر نيز از اين سلاح ها بر عليه كردهاي شورشي استفاده شده است."

سند 26- از رونالد ريگان.

موضوع: "سياست امريكا در قبال جنگ ايران وعراق" 26 نوامبر 1983

پرزيدنت رونالد ريگان دستور مي دهد تا مشورت هايي با كشورهاي منطقه كه مايل هستند با ايالات متحده در مورد ابعاد حمايتي توليد نفت در خليج فارس و زير ساخت هاي حمل و نقل آنان همكاري كنند انجام شود. ايالات متحده اولويت درجه اولي براي تاسيس امكانات نظامي به منظور استفاده سريع از نيرو در منطقه براي حفاظت تاسيسات نفتي قائل است.

سند 27- وزارت امور خارجه. ازكنت دام به بخش حافظ منافع امريكا در عراق.

موضوع: "ديدار رامسفلد از عراق" 7 دسامبر 1983

براساس اين سند، دونالد رمسفلد مايل است در چارچوب سفرهايش به كشورهاي خاورميانه به عنوان فرستاده پرزيدنت ريگان، از عراق نيز بازديد بعمل آورد، اما دونالد رامسفلد معتقد است كه سفرش ارزشي نخواهد داشت مگر اينكه وي مستقيما با صدام حسين ملاقات كند.

 

سند 28- بخش حافظ منافع امريكا در عراق. از ويليام ايگلتون به وزارت امور خارجه

موضوع: "سفر رامسفلد به عراق" 10 دسامبر 1983

رئيس بخش حافظ منافع امريكا در عراق به محمد الصحاف معاون وزير امور خارجه عراق مي گويد كه "شايد مهمترين فايده" سفر قريب الوقوع رامسفلد به بغداد برقراري تماس مستقيم ميان فرستاده پرزيدنت ريگان و پرزيدنت صدام حسين باشد."
مسائل مورد بحث در اين ملاقات جنگ ايران و عراق، مناقشه اعراب واسرائيل، لبنان، سوريه و هر موضوعي كه عراقي ها مايل به گفتگو در باره آنها باشند خواهد بود.

 

   

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت