راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

قیمت و تولید
حساب سرانگشتی
توده های مردم
هدایت احمدی

 

سینکی معاون وزیر بازرگانی می فرمایند که 80 تا 90 درصد قیمت کالا توسط کمیسون نظارت برقیمت گذاری کالاها و اصناف قیمت گذاری می شود. (بخوان بازار و اصناف بازار و تجار)، معنی این صحبت اینست که بفرض طرح نمایندگان مجلس هفتم تصویب شود (گویا تصویب شده است) و دولت مسئولین سازمان ها و شرکتهای وابسته را وادار به تثبیت قیمت کند، حداکثر 10تا20 درصد می تواند در قیمت کالاها و بعبارت دیگر افزایش گرانی تأثیر بگذارند. فرض کنیم افزایش قیمت در سال 84 حدود 30 درصد باشد، معنی طرح نمایندگان مجلس اینست که 3تا6 درصد از 30 درصد کم می شود. یعنی گرانی و تورم در سال 84 حدود 24-27 درصد خواهد بود.
از یکسو درمجلس و بدرستی می گویند «یکی از عوامل مهمی که باعث تورم می شود عدم تولید است» و از سوی دیگر گفته می شود "تثببت قیمت باعث اخراج کارگران می شود"
1-عدم تولید و تورم : آنچه در درجه اول باعث تورم می شود عدم تولید است. فرض کنیم که در جامعه 100 من گندم داریم و مقدار پول در جامعه 100 تومان است، طبق اصول علم اقتصاد قیمت هر من گندم 1 تومان خواهد شد.
حالا فرض کنیم مقدار گندم همان 100 من باقی بماند و پول موجود در جامعه به 150 تومان برسد، خودبخود چه بخواهیم و چه نخواهیم گندم موجود در بازار منی 5/1 تومان خواهد شد و بالعکس چنانچه بهر دلیل پول به 50 تومان برسد (همیشه کمتراین حالت اتفاق افتاد) برسد گندم منی 5/0 تومان خواهد شد.
بهترین راه جهت مبارزه با گرانی و تورم افزایش تولید و مبارزه با کاهش تولید است. یعنی کاری کنیم که تولید کفش زیاد بشود، تولید شکر زیاد بشود، تولید لوازم خانگی زیاد شود، تولید پنبه زیاد بشود، تولید فولاد زیاد بشود، تولید نساجی زیاد بشود....
واردات 40 تا 45 میلیارد دلاری بزرگترین خدمتکار گرانی و تورم است. واردات یا بعبارتی واردات بی رویه (رسمی غیر اصولی، قاچاق و قاچاق پنهان) یعنی نابودی تولید پنبه، نابودی کارخانه کفش، یعنی نابودی تولید لوازم خانگی، یعنی نابودی شکر، یعنی نابودی منسوجات و ... یعنی کاهش تولید، یعنی تورم و گرانی. هرکسی در این مملکت در جهت واردات بویژه واردات افسارگسیخته قدم بر می دارد، بزرگترین خیانتکار، بزرگترین گران کننده کالا و اجناس است. حالا می خواهد این واردکننده بطور رسمی دولت و وزارت بازرگانی باشد، می خواهد قاچاقچیان پنهان و غیرپنهان باشند هرکسی و هر سازمانی و هر ارگانی می خواهد باشد. خیانتکار است زیرا باعث نابودی تولید، یعنی گرانی، تورم، بیکاری 5تا6 میلیون نفری شده و می شود.
وقتی حجت الاسلام سید احمد خاتمی، عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان در سخنرانی خود در تبریز از تهاجم فرهنگی و كودتای خزنده فرهنگی می گوید، همانجا باید گریبانش را گرفت و پرسید چرا از کودتای تجاری، از تهاجم 60 میلیارد دلاری واردات رسمی دولتی و قاچاق و قاچاق رسمی و قاچاق پنهان از امریكا، از ژاپن از اروپا از جنوت شرقی آسیا، كه باعث فروش نرفتن تولیدات داخلی و در نتیجه ركود تولید كارخانه ها و تق و لق شدن تولید بنگاه ها تولیدی و صنعتی و بنگاه های كشاورزی و بالاخره تعطیلی عده زیادی از آنها شده افاضه نمی فرمائید. کودتای موهوم فرهنگی را رها کنید و به این کودتا بپردازید که تاکنون 5 تا 6 میلیون تلفات (بیکاری و اخراج کارگران) داده است. البته اگر برای طرح کودتای فرهنگی ریگی به نعلین نداشته باشید که دارید!
زنان و مردان نیشابوری با 8 تا 12 ساعت كار تنها 30 تا 35 هزار تومان( حداكثر 50 هزار تومان) دستمزد می گیرند( روز نامه كار و كارگر 19/6/85 صفحه 3 ) در صورتی که طبق مصوبه دولت نهم نباید حقوق كارگران كمتر از 150 هزار تومان( 180 هزار تومان) باشد. اینها نیز نیمه جان های آن کودتای واقعی هستند که تلفاتش بیکاران و اخراجی و گرسنه ها هستند. وقتی از لیبرالیسم سخن می گوئید، اگر ریگی در کفش نداشته و چوب را برای نهضت آزادی و ملی مذهبی ها و آزادیخواهان بلند نکرده باشید، باید از لیبرالیسم اقتصادی ( نئولیبرالیسم اقتصادی) بنالید که فرماندهان و ژنرال هایش بانك جهانی، صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی اند.
سئوال از حجت الاسلام سید احمد خاتمی: چرا از تهاجم اقتصادی ( بیكاری ، فقر و..) كه به گفته قرآن از سیاه ترین پدیده های بشری است صحبتی بمیان نمی آورید؟
یك سال پیش مركز مدیریت حوزه علمیه قم پرسش هایی در رابطه با مسایل جنسی و روابط دختران و پسران در جمهوری اسلامی مطرح كرده بود و خواسته بود هر كسی كه مایل است راه حل های پیشنهادی خودش را در رابطه با این تهاجم فرهنگی اعلام كند . از آن حوزه که سید احمدی خاتمی هم محصول آنست، جز این نباید انتظار داشت. رابطه دختر و پسر و نداشتن توان ازدواج را نه مشکل بیکاری و ناتوانی اقتصادی برای ازدواج، بلکه تهاجم فرهنگی تبلیغ می کنند. درست همان شیوه ای که سید احمد خاتمی در سخنرانی تبریز از آن بهره گرفت.

 


 

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت