راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

مصاحبه اشپیگل با مورالس
اولین رئیس جمهور سرخپوست بولیوی
سرخ اندیشانی
با پوست های سرخ
ترجمه آبتین سرمدی
 

 

مجله اشپیگل در شماره 27 اگوست خود متن مصاحبه ای را منتشر کرده است که این نشریه آلمانی با "اوو مورالس" رئیس جمهور انقلاب بولیوی انجام داده است. مورالس و چاوز نسل سوم انقلابیون امریکای لاتین اند. اگر نسل اول را "سیمون بولیوار" بدانیم که در سالهای 1783 – 1830 جنبش ملی استقلال امریکا لاتین از استعمارگران اسپانیائی را رهبری کرد، و نسل دوم را "کاسترو" در انقلاب کوبا و برافراشتن استقلال در برابر ایالات متحده بدانیم. مورالس نخستین رئیس جمهور سرخپوست در امریکای لاتین است که در بقایای باقی مانده کمون های اولیه در بولیوی بدنیا آمده است. در گردش به چپ جدیدی که اکنون در امریکا لاتین رو به اوج است، مورالس شاید پیشگام سوسیالیسم بومی در بولیوی و شاید امریکا لاتین باشد. این که سرانجام جنبشی که او اکنون رهبری می کند به کجا خواهد انجامید و در کنار ایالات متحده به راه مستقل خویش ادامه خواهد داد، موضوعی است که اکنون مورد بحث نیست. آنچه امروز آشکارتر از روز است، رشد یک جنبش انقلابی در امریکا لاتین برای سوسیالیسم است و اساسا بدلیل همین سمت گیری جنبشی است انقلابی. آنچه را مورالس در مصاحبه با اشپیگل طرح کرده را می توان مقایسه کرد با آنچه دولت فقیرنواز احمدی نژاد می گوید و یا شعارهای جنگی که رهبر جمهوری اسلامی میدهد. رهبری که از یکسو فرمان خصوصی سازی و آلوده سازی گسترده نهادهای نظامی و امنیتی به سرمایه گذاری های بزرگ در نفت و پتروشیمی و خدمات عمومی میدهد و از سوی دیگر از مقابله اتمی با امریکا سخن می گوید. این مقایسه نشان میدهد، تفاوت انقلاب با توهم، بسیج انقلابی مردم و عوامفریبی مذهبی، ترویج فرهنگ انقلابی و ترویج خرافات مذهبی، ملی کردن منابع ملی و تاراج این منابع و... را
با هم بخوانیم:
- چرا گرایش به چپ در امریکای لاتین تا این حد رشد کرده است؟
- ناعدالتی، نا برابری و فقر اکثریت جامعه ما را برای دست یافتن به زندگی بهتر به این سمت سوق می دهد. اکثریت سرخپوستان بولیوی از لحاظ فرهنگی بی هویت و از لحاظ سیاسی تحت فشار و از لحاظ اجتماعی مردمانی طرد شده بودند و ثروت های ملی و طبیعی کشور غارت شده بود. با آنها همانند حیوان رفتار می شد. در دهه های 1930- 1940 آنها به دشواری حتی اجازه ورود به شهر را داشتند و اگر هم وارد شهر می شدند آنها را با "د.د.ت" باصطلاح ضدعفونی می کردند. حال امروز ما در پارلمان و در ساختمان ریاست جمهوری نشسته ایم. برای من، چپ بودن یعنی مبارزه با ناعدالتی و نابرابری.
- شما مجلس موسسان را برای تشکیل یک جمهوری جدید فراخوانده اید. این جمهوری جدید چه شکل و محتوائی خواهد داشت؟
- ما نه می خواهیم کسی را کنار بگذاریم و نه حق کسی را پایمال کنیم. قصد ما تشکیل یک جمهوری متنوع، با حقوق یکسان برای همه است. مسیری طولانی را هم برای رسیدن به آن باید طی کنیم. در بولیوی مرگ و میر کودکان رقم هولناکی را نشان میدهد. در روستاها نیمی از کودکان د رهمان روزهای اول می میرند. از خانواده 6 نفره پدری من فقط دو نفر زنده ماندند.
- در نشست مجلس موسسان برای تغییر قانون اساسی، حزب سیاسی طرفدار شما رای کافی بدست نیآورد. آیا با فراکسیون های دیگر وارد مذاکره برای اتحاد و ائتلاف می شوید؟
- ما همیشه برای گفتگو آماده ایم و این در فرهنگ سرخپوستان یک سنت دیرینه است. ما بیهوده برای خود دشمن تراشی نمی کنیم. با رقیت سیاسی و ایدئولوژیک بله، اما با دشمن نه.
- چرا یکی از مهم ترین برنامه های حکومت شما، یعنی ملی کردن منابع طبیعی را موقتا کنار گذاشتید؟ آیا بولیوی فاقد متخصصین ورزیده برای بهره برداری از منابع طبیعی خود است؟
- ما با شرکت هائی که به نوعی دچار زیان شده اند در حال مذاکره هستیم و اگر در حال حاضر در منابع طبیعی سرمایه گذالری نمی شود ارتباطی با ملی کردن آن ندارد. این اشتباه حکومت قبلی است که تمام سرمایه گذاری ها را در صنعت گاز به این بهانه که گویا بازار ملی گاز وجود ندارد کنار گذاشت. ما تلاش خود را برای استخراج و حفاری آن دوباره بکار خواهیم گرفت. با آرژانتین قرادادی برای صدور گاز بسته ایم و با ونزوئلا نیز دراین زمینه همکاری می کنیم. با یک شرکت هندی هم برای استخراج سنگ آهن قرارداد بسته ایم. با این قراردادها می توانیم حدود 7 هزار کار مستقیم و ده هزار کار غیر مستقیم ایجاد کنیم. ما از رقیبان سابق خود شرایط و قیمت های بهتری را بدست آورده ایم.
- بزرگترین مشکل شما برزیل است، زیرا بولیوی برای صدور گار خود قیمت بالائی طلب می کند. این امر اختلالی در روابط دو کشور بوجود نمی آورد؟
- ما با رئیس جمهور برزیل "لولا" روابط برادرانه داریم. او شرایط ما را درک می کند، اما با کنسرن های انرژی برزیل مشکل داریم. مذاکره با آنها بسیار مشکل است، گرچه ما خوشبین هستیم.
- اما کنسرن های برزیلی تهدید کرده اند که کلیه سرمایه گذاری های را قطع خواهند کرد.
- این ارتباطی به دولت برزیل ندارد، بلکه تهدیدی است از طرف بعضی از مدیران کنسرن ها. آنها تلاش می کنند از طریق مطبوعات ما را تحت فشار بگذارند. برزیل قدرت بزرگی است اما باید با احترام با ما برخورد کند. "لولا" هم به من گفته است که بزودی قرارداد جدیدی با ما برای صدور گاز خواهد بست.
- شما به شیلی به دلیل اینکه در 120 سال پیش در یک جنگ راه شما را به دریا مسدود کرد گاز نمی فروشید. اکنون در شیلی سوسیالیستها در قدرت هستند. آیا حالا به شیلی گاز صادر خواهید کرد؟
- ما می خواهیم مسائل تاریخی مان با شیلی را کنار بگذاریم. دریا ما را از هم جدا کرد و حالا باید دریا ما را به هم پیوند بدهد. شیلی برای اولین بار اعلام آمادگی کرده است که با ما برای ارتباط با دریا مذاکره کند و این آغاز بسیار مهمی است. رئیس جمهور شیلی در مراسم انتقال ریاست جمهوری به من شرکت کرد و من هم در مراسم انتقال قدرت به "میشل" شرکت کردم. بدین طریق ما همدیگر را تکمیل می کنیم. شیلی به مواد خام نیاز دارد و ما برای ارتباط دریائی به شیلی. سرانجام باید برای منافع دو خلق راه حل معقولانه ای پیدا کنیم.
- آیا دولتی کردن منابع طبیعی بخاطر اوتوریته هوگوچاوز بود؟
- به هیچ وجه. نه کوبا و نه ونزوئلا هیچکدام در امور داخلی ما دخالتی ندارند. فقط هفت نفر از مشاورین قابل اعتماد من از تاریخ اعلام آن با اطلاع بودند. چند روز قبل از آن من شخصا کاسترو و چاوز را در کوبا ملاقات کردم و موضوع بحث ما هم ملی کردن نبود. قبل از سفر به کوبا من ملی کردن را امضاء کردم. معاون من هم آن را به اطلاع کابینه رساند. وقتی کاسترو در آن مورد از من سئوال کرد به او گفتم بزودی آن را اعلام خواهیم کرد، ولی تاریخ اعلام آن را به او هم نگفتم. حتی کاسترو به من هشدار داد که تا نشست مجلس موسسان صبر کنم.
- چاوز می خواهد در ونزوئلا سوسیالیسم قرن 21 را برقرار کند. اخیرا مشاور آلمانی او "هاینس دیتریش" در بولیوی بود. آیا شما هم خواهان ساختن سوسیالیسم هستید؟
- اگر سوسیالیسم به مفهوم زندگی بهتر و ایجاد عدالت و برابری است و اگر می تواند مشکلات اجتماعی و اقتصادی را از میان بردارد ما به آن خوش آمد می گوئیم.
- شما با اشتیاق از "کاسترو" بعنوان "پدربزرگ انقلاب همه کشورهای امریکای لاتین" نام می برید. از او چه آموخته اید؟
- بیش از هر چیز همبستگی را. او به ما کمک های زیادی کرده است. اکنون 20 بیمارستان و یک کلینیک چشم پزشکی مدرن در بولیوی دایر شده است. اینها کمک های کم ارزشی نیستند. پزشکان کوبائی تا به حال 30 هزار تن از هم میهنان من را که مبتلا به بیماری آب مروارید چشم بودند مجانی عمل کرده اند و 5 هزار نفر از دانشجویان وابسته به اقشار محروم جحامعه ما در کوبا مجانی تحصیل پزشکی می کنند.
- پزشکان بولیوی اعتراض می کنند که پزشکان کوبائی ما را بیکار کرده اند.
- دولت بولیوی به پزشکان کوبائی حقوق نمی دهد. بنابراین کار هیچ پزشکی از او گرفته نشده است.
- ایالات متحده نگران نفوذ بیش از حد چاوز است. خود را زیاد به ونزوئلا نزدیک و وابسته نکرده اید؟
- آنچه ما را به چاوز پیوند می دهد ایده مربوط به یک امریکای لاتین بزرگ است. داشتن یک سرزمین پدری بزرگ، درست همانگونه که قبل از فتح آن بوسیله استعمارگران اسپانیائی بود. این ایده کهن ریشه در اعماق امریکای لاتین دارد. سیمون بلوار هم برای تحقق این ایده مبارزه کرد. ما خواهان یک امریکای لاتین بزرگ مانند اتحادیه اروپا، با یک پول واحد و مشترک مانند "یورو" هستیم که ارزش بیشتری نسبت به دلار خواهد داشت. نفت ونزوئلا هیچ تاثیری برای بولیوی ندارد، اما گازوئیل را با تخفیف زیاد از آنها دریافت می کنیم. با اینجال ما وابسته به ونزوئلا نیستیم. ما همدیگر را تکمیل می کنیم. ونزوئلا هم سطح رفاه خود را به دیگر کشورهای محروم امریکای لاتین تقسیم می کند و این به مفهوم وابستگی نیست.
- درامریکا لاتین نیروهای چپ به جریان های مختلفی تقسیم شده اند. مانند شاخه سوسیال دموکراسی "لولا" در برزیل و یا "میشل باچله" در شیلی و جریان چپ رادیکال تری که بوسیله "کاسترو" و "چاوز" و حتی خود شما نمایندگی می شود. آیا چاور موجب شکاف در امریکا لاتین نمی شود؟
- سوسیال دمکرات هائی وجود دارند که بیشتر از دیگران در مسیر عدالت گام گذاشته اند؛ خواه آنها را سوسیال دمکرات بنامیم و یا کمونیست. دست کم دیگر مانند سابق در امریکا لاتین نژاد پرست و فاشیست وجود ندارد. کاپیتالیسم در امریکا لاتین فقط خسارت ببار آورده است.
- شما اولین پرزیدنت سرخپوست در تاریخ بولیوی هستید. فرهنگ سرخپوستان چه نقشی در حکومت شما دارد؟
- ما باید آگاهی اجتماعی خود را از ترکیب فرهنگ های مختلف بالا ببریم. در حکومت من نخبگان از هر قشری می توانند وزیر یا سفیر شوند.
- تصور می کنید سرخپوستان می توانند مدل اجتماعی بهتری از دمکراسی غربی سفیدپوستان ارائه دهند؟
- قبلا مالکیت خصوصی وجود نداشت. همه چیز در خدمت همگان بود. در کمون های سرخپوستانی که من در آنها به دنیا آمدم هم چیز متعلق به کمون بود. این شیوه زندگی بسیار عادلانه تر است. ما سرخپوستان ذخیره اخلاقی چنین جریانی در امریکای لاتین هستیم.
- درست است که همه ادارات باید زبان های مختلف سرخپوستان را فراگیرند؟
- در شهرها باید مسئولین ادارات زبان منطقه را یاد بگیرند. زبان اسپانیائی یگانه زبان کشور ما نیست و تازه آن را هم باید خوب بیاموزیم و به آن مسلط شویم.
- آیا رفتار با سرخپوستان از زمان به قدرت رسیدن شما بهتر شده است؟
- بله، به مراتب. قشر میانی، نخبگان و شاغلین اکنون به تبار سرخپوستی خود افتخار می کنند. متاسفانه قشر بالائی در جامعه وجود دارد که با تحقیر با ما برخورد می کند.
- عده ای از منتقدین ادعا می کنند که اکنون سرخپوستان نژاد پرست شده اند.
- این هم یکی دیگر از آن جنگ های کثیفی است که مطبوعات علیه ما راه انداخته اند. ثروتمندان و بزرگ مالکان نژاد پرست هنوز چنین امکانی را دراختیار دارند.
- کلیسای کاتولیک شما را متهم می کند که خواستار رفرم دینی در کتاب های درستی هستید.
- من خودم کاتولیک هستم و آزادی مذهب هم موضوع بحث نیست. اما من مخالف انحصار مسائل مذهبی هستم. بعضی از بزرگ مالکان می خواهند علیه اصلاحات ارضی جنگ صلیبی راه بیاندازند.
- این بزرگ مالکان سرگرم تدارک یک لشکرکشی علیه برنامه اصلاحات ارضی اعلام شده شما هستند. مگر شما می خواهید از چه کسانی سلب مالکیت کنید؟
- از بزرگ مالکانی که نمی خواهند زمین های خود را کشت کنند. ما تلاش می کنیم اصلاحات ارضی خود را با شیوه های مسالمت آمیز و دمکراتیک پیش ببریم.
- بولیوی به دو منطقه – پولداران در شرق و فقرا درغرب- تقسیم شده است. اکنون در شرق یک جنبش خودمختاری درجریان است. آیا این کشور را به سمت از هم پاشیدگی نمی برد؟
- بعضی از گروه های الیگارشی فاشیستی در این راه کوشش می کنند. اما آنها در رای گیری اخیر مجلس موسسان در اقلیت قرار گرفتند.
- رابطه شما با ایالات متحده چگونه است؟ آیا شما به واشنگتن سفر می کنید؟
- دیدار با بوش در برنامه من نیست، اما من برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر خواهم کرد. زمانی که فقط نماینده پارلمان بودم از طرف ایالات متحده برای من ویزا صادر نشد، اما اکنون و بعنوان رئیس جمهور ظاهرا مشکلی در این مورد وجود ندارد.

 

 

 

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت