راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

حق با آقای عسگراولادی است!
کودتای 28 مرداد
بالشتی نرم برای مذهبی ها
زندان و شکنجه و اعدام
برای توده ای ها

 

در سالگرد کودتای ضد ملی 28 مرداد، بار دیگر آنها که پس از انقلاب بهمن 57 و براثر غفلت مردم به حاکمیت در جمهوری اسلامی دست یافتند، به زعم خود این کودتا را برای مردم تشریح کردند. رسانه های گروهی تصویری و صوتی و نوشتاری هم نه درخدمت آنها که خونشان دراین کودتا بر زمین ریخته شد، شکنجه شدند و سالها در زندان کودتا ماندند، بلکه درخدمت همین افراد قرار گرفت تا از کودتای 28 مرداد بگویند!
از جمله این مفسران هر ساله کودتای 28 مرداد که امسال هم به نیابت از جمعیت تازه حزب شده "موتلفه اسلامی" دلائل و نتایج کودتای 28 مرداد را تفسیر کردند؛ حاج حبیب الله عسگراولادی مسلمان بود.
آقای عسگراولادی که خود از متهمین کودتای خزنده علیه انقلاب 57 و آرمان ها و اهداف واقعی آنست، در مصاحبه 28 مردادی خود با خبرگزاری دولت احمدی نژاد "فارس"، برای وصل کردن مطبوعات و اصلاح طلبان جمهوری اسلامی به امریکا و انگلیس(یعنی ادامه توطئه کودتائی علیه انقلاب 57) گفته است:
با گذشت نیم قرن از حادثه كودتای 28 مرداد بنا به اقرار مقامات سیاسی و امنیتی لندن، واشنگتن هنوز اسناد واقعی دخالت این دو كشور در كودتای 28 مرداد و ارتباط آنها با جریانهای وابسته را فاش نكرده است. تحلیل آنها این است كه اختلافات بین رهبران نهضت ملی باز هم در حوادث سیاسی ایران كاربرد دارد و می‌توانند از آن بهره بگیرند. مطبوعات در اختلاف افكنی بین رهبران نهضت ملی و تعمیق آن نقش كلیدی داشته و عمدتاً پاشیدن بذر اختلاف در افكار عمومی در زمین مطبوعات از سوی بیگانگان مدیریت و رهبری می‌شد.
اهانت، تشویش اذهان و نشر اكاذیب علیه رهبران نهضت ملی بویژه آیت‌الله كاشانی سكه رایج مطبوعات آن روز بود. »
عسگراولادی پس از تکرار همان اتهاماتی که قاضی مرتضوی متوجه مطبوعات می کند، به تقلید از محسنی اژه ای وزیر اطلاعات دولت احمدی نژاد نیز گفت:

«کودتای 28 مرداد یك كودتای نرم بود، چرا كه هیچ مقاومتی تقریباً صورت نگرفت و حتی مصدق كمترین مقاومت از خود نشان نداد، در حالی كه زمان كودتا خود فرمانده كل قوا بود.
اگر كودتا صورت نمی‌گرفت، ما حداقل یك دولت نیرومند ملی داشتیم كه می‌توانست منافع و مصالح ملی را بر اساس مطالبات مردم صیانت كند و شاه یك مقام تشریفاتی می‌شد و قدرت به دولت انتقال می یافت. حداكثر مطالبات ملیون همین بود، اما جریان نواب صفوی و تا حدودی آیت‌الله كاشانی و ... واقعاً خواهان اجرای حدود و اسلامی كردن مناسبات حكومت با مردم بودند.
آمریكایی‌ها با كمترین هزینه كودتای 28 مرداد را مدیریت كردند، طبیعی بود جز كسانی كه كمك مالی دریافت كردند، اراذل و اوباش و مطبوعات وابسته در صف اول ایستاده بودند. »

آقای عسگراولادی درباره نیمه خالی لیوان کودتای 28 مرداد بی ربط هم نمی گوید. کودتای 28 مرداد برای امثال ایشان، فدائیان اسلام، آیت الله کاشانی و بسیاری از روحانیون و مراجع مذهبی که صبح روز بعد از کودتا پیام های تائید کودتا برای دربار شاهنشاهی فرستادند و متن اطلاعیه های آنها- از جمله آیت الله بروجردی- را مطبوعات وقت بدستور دربار کودتا منتشر کردند کودتای سفتی هم نبود. نرم بود، چون کاری با آنها نداشتند. حمام زرهی را سرتیپ بختیار و سرهنگ امجدی و سرهنگ زیبائی برای توده ای ها خالی کردند و مخوف ترین شکنجه ها شامل حال توده ایها شد. همچنان که تیرهای میدان چیت گر را هم برای تیرباران توده ایها برپا کردند. کودتا نرم بود، اما برای آقایان!
عسگراولادی از اختلاف افکنی در نهضت ملی می گوید. درست می گوید اما غلط آدرس می دهد. آنها که اختلاف افکنی کردند اتفاقا همان هائی بود که با عسگراولادی ها همفکر و یک نظر بودند. یعنی دور و بری های کاشانی، دارودسته نواب صفوی و فدائیان اسلام این نقش را داشتند و برای مطبوعات درباری سوژه و بهانه تبلیغاتی می ساختند. درد نهضت ملی 1330 پخش قرآن در کوچه محل سکونت آیت الله کاشانی بود؟ که نواب صفوی پا را بیخ گلوی گاشانی گذاشته بود که با آن موافقت کند؟ آن ها که مصدق را مسلمان نمی دانستند و با تبلیغ آن آب به آسیاب دربار شاهنشاهی می ریختند چه کسانی بودند جز همان ها که دور و بر نواب صفوی بودند و بعدها شدند موتلفه اسلامی؟
(آنچه که عسگراولادی در باره فرمانده کل قوا می گوید دقیق نیست. نه تنها دقیق نیست، بلکه برای نسل کنونی گمراه کننده نیز هست. مصدق اختیار تعیین وزیر برای وزارت جنگ را از شاه گرفته بود و همچنین تعیین رئیس شهربانی که مطابق قانون از زیر مجموعه های وزارت کشور بود. دراین میان شاه وزیر جنگی را به مصدق تحمیل کرد که عامل خودش بود و با کودتاگران همراه شد و رئیس شهربانی مصدق هم توسط همان هائی ربوده و ترور شد که از لات و لوت های سازمان یافته و پل ارتباطی کاشانی و فدائیان اسلام بودند و بعدها مانند سید مهدی میراشرافی مدیر و صاحب امتیار روزنامه "آتش" (از اطرافیان کاشانی) شدند بلند گوی کودتاچی ها!

راه توده 145 20.08.2007
 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت