راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

ایگورلیگاچف:
رئیس جمهور جدید روسیه
حتی یکسال
یک شرکت بزرگ را اداره نکرده
ترجمه بهروزبکتاشی

 

ایگور لیگاچف، دبیردوم حزب کمونیست اتحاد شوروی در زمان دبیرکلی گرباچف، مقاله تازه ای درباره وضع اقتصادی روسیه و مقاسیه آن با اقتصاد دوران اتحاد شوروی نوشته است. این مقاله در آستانه آغاز به کار رئیس جمهور جدید روسیه نگاشته شده و لیگاچف با صراحت می نویسد که رئیس جمهور جوان و جدید روسیه، تاکنون حتی برای یکسال نیز یک شرکت بزرگ را اداره نکرده است. این مقاله در دو بخش ترجمه شده که دراین شماره و شماره آینده راه توده منتشر میشود.

همه کسانیکه حقیقت برایشان با ارزش است، صرفنظر از علائق سیاسی، بر سر این نکته متفق القولند که دهه 90 پس از فروپاشی اتحاد شوروی،غصب مالکیت عمومی برای ثروتمند شدن شخصی توسط گروهی از خائنین،احیاء کنندگان سیاسی از بین کارمندان رهبری حزب و دولت، بطور باور نکردنی سالهای دشوار و تراژیک برای خلق ما بود، که با تلفات بسیار، ویرانی در اقتصاد،علم، فرهنگ، محرومیت ها و تلفات در زندگی میلیونها انسان همراه بود. این جنایت با زور، وعده وعیدهای دروغین و عوامفریبی صورت گرفت. ادعا می کنند که سیستم شوروی بطور کامل سیمای خود را نشان داد و قابل اصلاح و بهتر شدن نبود.لازم بود که این سیستم در هم شکسته شود و با سیستم گویا کامل دیگری تعویض گردد.
آنچه را که به دوره 8 ساله رهبری رئیس جمهور پوتین مربوط می شود، بنظر او «روسیه از نقطه نظر اقتصادی تغییر یافت و از نظر اجتماعی و سیاسی مستحکم تر گردید». من بلافاصله می گویم که با چنین ارزیابی خود فریبانه گذشته نزدیک، دشوار است که برای صعود مستمر کشور حساب باز کرد. بسختی لازم است ثابت کرد که برای تدوین خط مشی درست اجتماعی-اقتصادی کشور و موفقیت های آن، ارزیابی دقیق، تحلیل عمیق اوضاع و دلایل اصلی وضعیت پیش آمده کنونی در دولت لازم و ضروری است. آیا تغییراتی در اقتصاد صورت گرفته اند؟ بله. قدری استخراج نفت، گاز، ذغال، سنگ معدن، فلزکاری، تولید سیمان افزایش یافته است. درآمدها از صادرات مواد خام، از جمله نفت و قیمت های جهانی به 10-12 برابر افزایش داشته است. تغییرات بسیاری صورت گرفته اند اما عمدتا در جهت وخامت. حتی یک رشته اقتصاد به سطح دوران شوروی نرسیده است.
بعنوان مثال، بهره وری کار در صنایع روسیه را که از مهمترین نمودارهای اقتصادی است به یاد آوریم. این بهره وری پائین تر و بیش از 10 بار عقب تر از آمریکا است. در اتحاد شوروی این عقب ماندگی 2 بار بود و به ما دائم می گویند که شکل خصوصی سرما یه داری مالکیت ثمر بخش تر از شکل دولتی-سوسیالیستی است. حقیقتا،همانطوریکه مشخص است، واقعیت عکس این قضیه است. بعلاوه، مجتمع ماشین سازی، الکترونیک که لکوموتیو های اقتصادی و تجسم پیشرفت های علمی-تکنیکی در بخش تولید هستند در وضعیت نزول و فلاکت قرار دارند. تولید ابزار آلات، تراکتور، کمباین، ماشین های دیزلی، هواپیما، کشتی، دستگاه های ساختمان سازی و علمی به اندازه 10-20 برابر و بیشتر کاهش یافته است. تولید محصولات الکترونیک تنها شامل 3 درصد از سطح دوران شوروی است. ادعای این نکته که روسیه از نظر اجتماعی و سیاسی مستحکم تر گردیده موجب شگفتی است. جمعیت کشور که ثروت اصلی دولت است، همانند دهه نود از بین می رود. درآمد سوپر پولداران بیش از 40 برابر سریعتر از فقرا رشد می کند. تحصیل، درمان، مسکن سال به سال گرانتر و غیر قابل دسترسی میگردد. 6 میلیون از جمعیت کشور کاسته شده است. در صورتیکه در روسیه شوروی در طی 20 سال آخر آن 15 میلیون بر جمعیت افزوده شده بود. ضمنا نمایندگان حکومت سرمایه تهمت زدن به شیوه زندگی شوروی با نامیدن«برابری در فقر» را ادامه می دهند.» (نیزاویسیمایا گازتا»16 آوریل 2008).
بر خلاف گرایش جهانی بسوی افزایش مالکیت بخش دولتی در تولید صنعتی (طی سده اخیر در جهان سهم مالکیت دولتی از 8 درصد به 48 درصد افزایش یافته است) در کشور ما بقایای مالکیت دولتی را به حراج گذاشته اند و دروازه ها را بطور وسیع به روی هجوم سرمایه خارجی گشوده اند. در روسیه نزدیک به 20 هزار موسسه با شرکت سرمایه خارجی که شامل 3 میلیون کارمند است وجود دارد. طی 5 سال اخیر بطور متوسط 450 موسسه در سال در بازار حراج بفروش رسیده است. این نکته نه واهی، بلکه واقعی است. حکومت هم اکنون گام هائی را که بسوی حفظ خط مشی کنونی اجتماعی- اقتصادی، القائ شیوه تولید کاپیتالیستی، حکومت بورژوازی کلان و بوروکرات های دولتی بر می دارد، به نمایش میگذارد. رئیس جمهور مدودوف کار خود را با ملاقات الیگارشها- نیمه تئوکرات ها- در جلسه هئیت رئیسه شورای دولتی در رابطه با مسائل تجارت کوچک را آغاز کرد. او نگران آن بود که چطور مالیات بر تجارت کلان را کاهش دهد. گویا، این مانع اصلی رشد اقتصادی است. این منطق فردی است که حتی برای یک سال هم شرکت بزرگی را اداره نکرده است.


 


راه توده 175 05.05.2008
 



 


 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت