راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

سالروز تولد لنین
در راه انقلاب سوسیالیستی نوین به پیش
ترجمه کیوان خسروی

22 اپریل سالروز تولد لنین رهبر انقلاب اکتبر در روسیه و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود. به همین مناسبت از جانب حزب کمونیست روسیه فدراتیو مراسمی در میدان سرخ مسکو برپا شد و صفی طویل از مردم برای ورود به مقبره لنین در این میدان تشکیل شد. به همین مناسبت"آ. کِلنف" مقاله ای تحلیلی نوشت که سایت حزب کمونیست روسیه فدراتیو آن را منتشر کرد. ترجمه این مقاله را می خوانید.

پس از مارکس جنبش رهايی بخش کارگری هرگز شخصيت نابغه ای مانند لنين به یاد ندارد. آگاهی بی باک، اراده آهنين و تزلزل نا‌پذير، سرسختی و چيره گری در سیاست و نفرت مقدس تا لحظه مرگ، شور انقلابی و نبوغ سازمانی، همه اينها تجسم خود را در لنين يافت.
- طبقه کارگر مديون تدوين آموزش لنين دربا‌ره ديکتاتوری پرولتاريا، اتحاد کارگران و دهقانان ، درباره اهميت مسائل ملی برای پرولتاريا وسرانجام آموزش وی درباره نقش و ماهيت حزب است. همه اينها ثروتی دردستان لنين، سرمايه ای بی مرگ برای بشریت است.
( از بيانيه کميته مرکزی حزب کمونيست روسيه ( بلشويک ) ژانويه سال 1924 ).
در سال 1932 گ. جروی نماينده بانک انگليسی « يونايتد دومينيون» به اتحاد شوروی آمد. به وی امکان دادند تا به همه کشور سفر کند و همه جا را ببیند. مشاهدات وی را تکان داد. وی ضمن سخنرانی در برابر سرمايه داران بزرگ انگليس در اکتبر سال 1932 گفت:
«روسيه به پيش حرکت می کند، زمانی که بسياری از کارخانه های ما بيش از حد از کار باز ما‌نده اند و نزديک به 3 ميليون مردم ما نااميدانه در جستجوی کار هستند، در حالیکه ما برنامه پنجساله روسيه را به تمسخر می گیریم و شکست آن را پيش بينی می کنیم، واقعیت نشان می دهد که روسیه با برنامه پنج ساله بيش از آنچه که مورد نظر بود، انجام گرفته است... درهمه شهرهای صنعتی که من با‌زديد کردم، بخش ها و نواحی جديد ساخته شده اند و طبق برنامه معين اين نواحی به خيابان های عريض و به درختان و پارک های کوچک با آپارتمان های نوع جديد، مدارس، بيمارستان ها ، کلوپ های کارگری و شيرخوارگاه ها و کودکستان هايی که در آن از کودکان مادران کارگر مواظبت می کنند، مجهز شده ا‌ند... طرح های روسيه را سعی نکنيد دست کم بگيريد و اشتباه نکنيد و اميدوار نباشید دولت شوروی به این آسانی شکست بخورد.... امروز روسيه کشوری دارای روح و آرمان است. روسيه کشور فعاليت فوق العاده است. من معتقدم که کوشش و گرايش روسيه سالم است ... بسيار با اهميت است که همه جوانان و کارگران روسيه امید و آرمانی واحد دارند که متاسفانه امروز در کشورهای سرمايه داری این اميد و آرمان نیست» .
15 سال پیش از آن، در اکتبر سال 1917، هنگاميکه بلشويک ها به رهبری لنين اداره کشور را در دست گرفتند، در روسيه هرج و مرج، آنارشی و ويرانی حاکم بود. دشمن از همه سو می تاخت و جهان غرب، ضمن حدس و گمان درباره آينده روسيه، راه حل و چاره ای «برای بحران اين کشور» نمی ديد. اما بتدريج يکی با سراسيمگی و ديگری با وحشت به «انسان کوتاه قد کرملين» اعتماد کردند و ديدند که او راه حل و چاره را می بيند.
لنين ضمن رهبری همه جوانب حيات جمهوری جوان شوروی جمعا 5 سال در راس شورای کميسر ملی (ریاست جمهوری) قرارداشت. طی اين دوران روسيه از وضعیت جنگ های امپرياليستی بيرون آمد، قدرت دفاعی آن بازسازی و کشور ازهجوم و تاخت و تاز مداخله گران نجات يافت و آتش جنگ داخلی خاموش شد. به موازات از ميان برداشته شدن تهديد خارجی، اقدامات فوری در زمينه برچيدن بيسوادی، مبارزه با گرسنگی و بی سرپرستی کودکان و غيره آغاز شد.
نمی خواهيم ديگر به دفعات متناوب تکرار کنيم حزب لنين طی بيست سال با رهبری استالين کشور را به سمت اوج ترقی معاصر ارتقاء داد و آنرا به قدرت جهانی پيشرو تبديل کرد و برای مردم سطح بسيار عالی کيفيت زندگی را بوجود آورد. برای ما کمونيست های معاصر، برای زحمتکشان روسيه بويژه مهم است ايده لنينی و تجربه سياسی که به دوره مبارزه عليه استبداد، در راه سرنگونی حاکميت مالکين وسرمايه داران، در راه تبديل پرولتاريا از «طبقه ای درخود» به «طبقه ای برای خود» مربوط است.
اين ها نسخه های مبارزه از پيش آماده شده ای نبوده و پيروی کورکورانه از لنین هم نيست، گمان نمي رود برای ما ا‌مروز، درشرايط تاريخی ديگر پيروزی آ‌سان بدست بيايد. اما با اتکاء به ايده ها ومتدولوژی لنينی، ضمن آموزش ميراث غنی علمی او، بايد بطور مبتکرانه وخلاق به واقعيت پی ببریم و راه پيروزی انقلاب سوسياليستی نوين را جستجو کنیم.
بمثابه شخصيتی تاريخی ، لنين همه جانبه بود. او دانشمندی تمام ژرف اندیش، شخصيتی دولتی و رهبری سياسی بود. درعین حال که سازمانده جنبش کارگری در روسيه هم بود. جنبشی نه تنها سياسی بلکه اقتصادی بود. پس از انقلاب 1905 روسيه رشد بسيارسريع صنايع در روسيه آغاز شد، در کارخانه های روسيه شمار عظيمی از دهقانان ديروزی که از مبارزه طبقاتی و منافع طبقاتی درک وشناختی نداشتند، به کارگران تبدیل شدند. حزب بلشويکها درعمل ناگزير شد برای روشنگری سياسی طبقه کارگر از صفر شروع کند.
همه نبوغ و قريحه لنين بمثابه نويسنده آثارسياسی واجتماعی لازم بود که بطور رسا و قابل فهم به پرولتاريای نوين از ابتدا منافع طبقاتی آنان را توضيح دهد. دراوت سال 1912 درروزنامه «پراودا» مقاله کوتاه او دربا‌ره «مبارزه اعتصابی ودستمزد» ظاهر شد. لنين مبارزه اعتصابی کارگران روسيه را درسال 1905 مورد تجزيه و تحليل قرارداد و نشان داد که آن موفقيت نه تنها درعرصه سياسی بلکه درعرصه اقتصادی بسیار بزرگ بوده است.
تاريخ می تواند تکرار شود، البته بر پايه و اسا‌سی نو. در دوره سقوط فئوداليسم، واژه «ژاکوبين ها» که موجب هراس و نفرت آريستوکرات های همه کشور ميشد، اکنون در دوره شکست موقت سوسياليسیم درروسيه، واژه «بلشويک» و نام لنين موجب نفرت سرمايه داران و کمونيست ستيز های همه کشور ميشود.
نفرت از «ژاکوبين ها» فئوداليسم را از شکست نجات نداد. مي توان ترديد نداشت که تراکم نفرت بورژوازی نوظهور از و.ای.لنين و از بی مرگی آثار او نیز سرمايه داری را از سقوط ناگزير آن نجات نخواهد داد.


راه توده 220 27.04.2009

 

بازگشت