راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مردم و حکومت
بر سر دو راهی
انتخاب وانتصاب

 

دوران انتخابات در جمهوری اسلامی پایان یافته است؟ این سئوال از بعد از انتخابات 22 خرداد و کودتائی که علیه رای مردم شد، یکی از کلیدی ترین سئوالات روز در ایران است.

شیوه برگزاری انتخابات مجلس هشتم و سپس انتخابات دهم و تقلب و کودتا علیه رای مردم به نظر بسیاری به عمر انتخابات در جمهوری اسلامی پایان داده است. هستند کسانی که معتقدند انتخابات در جمهوری اسلامی دیگر انتخابات واقعی نمی‌تواند باشد و بنابراین بساط انتخابات برای همیشه برچیده شده است. در این سخن هسته درستی وجود دارد، به این شرط که از آن نتایج درستی گرفته شود و نه نتایج مورد نظر حکومت. زیرا اتفاقا تبلیغات حکومتی هم در همین سمت است. یعنی می‌خواهد چنین القا کند که انتخابات توسط حکومت و میان نامزدهای مورد نظر حکومت به شکل فرمایشی برگزار خواهد شد یا اصلا برگزار نخواهد شد. بنابراین جنبش مردم بهتر است از خواست اجرای قانون اساسی و انتخابات آزاد منصرف شود.

درست این است که با کودتای 22 خرداد دیگر نه برگزاری انتخابات برای جمهوری اسلامی کاری ساده است و نه وادار کردن یا ترغیب مردم به شرکت در هر انتخاباتی، به این آسانی ممکن. ولی این هنوز بدان معنا نیست که کار انتخابات در جمهوری اسلامی پایان یافته است، زیرا آن زمان که مجلس هشتم و دولت دهم منصوب شد هنوز جنبش سبز وجود نداشت و یا تا این اندازه دامنه پیدا نکرده بود. امروز حکومت فقط یک سر انتخابات و روز به روز سر کوچک تر شونده آن است. سر دیگر انتخابات جنبش سبز مردم است و برگزاری و سرنوشت هر انتخاباتی در آینده ایران باید با در نظر گرفتن مردم و جنبش سبز آنان تنظیم شود.

بدینسان اکنون مسئله انتخابات برای کودتاچیان به دو شکل مطرح است.

1- بساط انتخابات را به کلی جمع کنند،

 2- آن را نمایشی و فرمایشی برگزار کنند.

برای مردم مسئله درست برعکس است:

1-     انتخابات باید برگزار شود،

2-     ا نباید نمایشی و فرمایشی باشد.

جنبش سبز نمی تواند عرصه انتخابات و همراهی اکثریت مردم، یعنی عرصه‌ای را که در آن دست بالا را دارد کنار بگذارد. نمی توان از هم اکنون به این عنوان که عمر انتخابات واقعی در جمهوری اسلامی پایان یافته، بدست خود، خیال حکومت را از معضل انتخابات آسوده کرد. ضمن اینکه نباید این تصور نادرست را دامن زد که از این پس، جمهوری اسلامی با انتخابات با جمهوری اسلامی بدون انتخابات هیچ تمایز و تفاوتی ندارد. به هیچ وجه چنین نیست. زیرا چنانکه گفتیم برگزاری یا عدم برگزاری انتخابات و شیوه آزاد یا فرمایشی برگزاری آن هر یک بازتاب نقش مردم و میزان تاثیر جنبش بر روی حکومت و جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی بدون انتخابات یعنی حکومتی که جنبش مردم را سرکوب و جمهوریت را به این یا آن شکل حذف کرده، در حالیکه جمهوری اسلامی با انتخابات برعکس یعنی جنبشی که حکومت را به عقب نشینی وادار و فشار رای مردم را به این یا آن شکل حفظ کرده است.

نه از همین امروز می‌توان از پایان عمر انتخابات در جمهوری اسلامی سخن گفت و نسبت به آن بی‌اعتنا بود و یا پیشاپیش هر انتخاباتی را تحریم کرد. نه می‌توان از شرکت در هر نمایش انتخاباتی، در هر شکل و حالت دفاع کرد. شمشیر ضرورت برگزاری انتخابات و آزاد بودن انتخابات را باید بالای سر حکومت و جناح بندی‌های حکومتی نگه داشت و آنان را ناگزیر از تن دادن به قانون اساسی و خواست مردم کرد. چرا که در غیر اینصورت شرکت نکردن مردم درانتخابات را باید بپذیرد و این ضربه ایست که ممکن است حکومت ظرفیت تحمل آن را نداشته باشد.

به همان اندازه که جنبش سبز برای برگزاری انتخابات ایستاده و آسوده خاطر بسوی انتخابات آینده می‌رود، در جبهه حکومتی بزرگترین جنگ و نگرانی بر سر انتخابات‌های آتی جریان دارد. نگرانی برای جنبش سبز اگر هست که هست در اینجاست که حکومت برای خلاص شدن از شر انتخابات دست به حادثه جویی‌ها و حادثه سازی‌های بزرگ داخلی و خارجی ایران برباد ده بزند. خطر در اینجاست.



                راه توده 29 29 آذرماه 1389

بازگشت