راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

خطر حمله به ایران
محور گفتگوی طولانی
کاسترو- شوسودفسکی

ترجمه س. ابراهیم بیگی

 

 

بخش چهارم گفتگوی طولانی پرفسور شوسودفسکی با فیدل کاسترو را در این شماره راه توده می‌خوانید. سه بخش پیشین را می‌توانید در شماره‌های 295-296 و 297 راه توده بخوانید و بخش پنجم و پایانی را در شماره آینده راه توده خواهید خواند.

این گفتگو را ما سعی کردیم با وسواس کامل برای انتقال دقیق بحث‌ها، ترجمه و منتشر کنیم. کاری که در  سایت‌های فارسی زبان صورت نگرفته و این درحالی است که محور عمده این دیدار و بحث و گفتگو خطراتی بوده و هست که ایران را تهدید می‌کند.

 

میشل شوسودوفسکی: اگر خطری در رابطه با کل بشریت مطرح باشد، این مسئله باید تیتر اول همه‌ی روزنامه‌های جهان شود. زیرا جامعه‌ی بشری به کلی می‌تواند قربانی تصمیماتی شود که ژنرال‌های 3 ستاره می‌گیرند. ژنرال هائی که حتی راجع به پیامدهای کار خود (استفاده از سلاح‌های تاکتیکی اتمی) بی اطلاع هستند.

ما در اینجا راجع به رسانه‌ها، بویژه رسانه‌های غربی صحبت می‌کنیم که جدی ترین موضوعی را که دنیای امروز ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد پنهان می‌کنند، که همانا خطر سلاح‌های اتمی (و در نهایت جنگ اتمی) است. ما این خطر را جدی تلقی می‌کنیم، چرا که حتی هیلاری کلینتون و باراک اوباما اذعان داشته‌اند که راجع به استفاده از سلاح‌های اتمی در یک جنگ به اصطلاح پیشگیرانه علیه ایران فكر کرده‌اند.

ما به هیلاری کلینتون و باراک اوباما راجع به موضع گیری هایشان، یعنی راجع به استفاده‌ی یک طرفه از سلاح‌های اتمی علیه ایران چه می‌توانیم بگوییم؟

فیدل کاسترو: بلی این مسئله دقیقا فاش شد که بحث‌های جامع و مفصلی در همین رابطه در جلسه شورای امنیت ملی ایالات متحده وجود داشته است. کتابی نیز توسط باب وودوارد (Bob Woodward) نوشته شده است که چگونگی انجام این مباحث را فاش می‌سازد و از این نظر با ارزش است. ما مواضع جو بایدن، هیلاری کلینتون و باراک اوباما و چگونگی انجام این بحث‌ها، و اینکه چه کسی علیه توسعه و بسط دادن جنگ مقاومت نشان داده، و چه کسی قادر به استدلال و بحث‌های جدی با نظامیان بوده را می‌دانیم. این فرد کسی نیست جز باراک اوباما و این مسئله یک حقیقت است.

اتفاقا من مشغول نوشتن آخرین "تاملات" خود در این باره هستم. تنها کسی که آنجا رفته و به اوباما (در راستای ضد جنگ) مشاوره داده و علیرغم عضویتش در حزب جمهوری خواه موضعی مخالف - در رابطه با جنگ- داشته است، کولین پاول (Colin Powell) بوده است. این شخص به اوباما یادآوری کرده است که او رئیس جمهور ایالات متحده است (!) و باید قاطع تر عمل کند و او را تشویق به اعلام قطعی و محکم اراده‌ی خود در جلسه‌ی شورای امنیت ملی کرد.

من فکر می‌کنم ما باید مطمئن شویم که این پیام و این بحث و گفتگوی مفصل ما به همه‌ی مردم دنیا می‌رسد. فکر می‌کنم خیلی‌ها مقالاتی را که در گلوبال ریسرچ قرار می‌دهید می‌خوانند. به نظرم باید مسائل را باز کنیم و این مباحث را در قالب تزهای افشاگرانه دنبال کنیم و از آن حمایت کنیم. من هر بار که شما این مباحث را به پیش می‌کشید بسیار خرسند می‌شوم، چون به نظرم باید این مسائل باز شوند و با توجه به شرایطی که همگی روی کمبود اطلاعاتی و رسانه‌ای که دراین عرصه وجود دارد موافقیم.

اکنون باید بپرسیم که چطور می‌توانیم کاری کنیم که همه‌ی مردم از این اطلاعات با خبر شوند؟ من اخیرا به فهرستی از افراد مشهور در امر خبرگزاری نگاه می‌کردم و دریافتم که بیش از 20 درصد آنها با گلوبال ریسرچ همکاری داشته‌اند. افراد با اعتباری که همان دغدغه‌ها و نگرانی‌ها را به صورت علنی یا غیرعلنی دارند که ما داریم. برای پخش نظرات آنها زمان زیادی دراختیار نداریم.

میشل شوسودوفسکی: جنبش ضد جنگ در ایالات متحده، کانادا و اروپا منشعب شده است. برخی‌ها (حتی در این جنبش) فکر می‌کنند که خطر اصلی از ایران نشات می‌گیرد، گروهی می‌گویند آنها (ایرانی ها) تروریست هستند و به طور خلاصه اطلاع رسانی غلط و آلوده نیز بهرحال در خود جنبش وجود دارد.

از طرف دیگر در همایش اجتماعی جهانی (World Social Forum)، موضوع جنگ اتمی حتی بخش کوچکی از بحث‌های بین افراد چپ و مترقی را نیز شامل نمی شود! در خلال جنگ سرد صحبت از خطرات مناقشه‌ی اتمی وجود داشت و مردم این آگاهی را داشتند.

در آخرین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک درباره‌ی عدم گسترش تسلیحات اتمی بحث شد و تاکید شد که خطرات اتمی از ناحیه‌ی موسسات غیردولتی و تروریست‌ها نشات می‌گیرد.

باراک اوباما نیز مدعی شد که خطرات اصلی از القاعده بر می‌خیزد که دسترسی به سلاح‌های اتمی نیز دارد. همچنین اگر صحبت‌های اوباما را بخوانید، به این نکته می‌رسید که اوباما حتی اینطور تلقین می‌کند که تروریست‌ها قابلیت تولید بمب‌های اتمی کوچک - و به گفته‌ی آنها "بمب‌های کثیف" - را دارند. این موضوعات راه‌هایی برای پیچیده تر کردن شرایط و منحرف کردن اذهان عمومی از موضوع اصلی (جنگ اتمی) و مسببان اصلی آن است.

فیدل کاسترو: اتفاقا این همان چیزی است که به او (اوباما) می‌گویند. این چیزی است که مردم کشور خودش به او می‌گویند و به او باورانده اند.

نگاه كنید من با "تاملات" خود چه می‌كنم؟ آنها را برای سازمان ملل متحد می‌فرستم. برای دولت‌ها ارسال می‌كنم. این ها نوشته‌هایی كوتاه است و مطمئنم كه بسیاری آن را می‌خوانند. مسئله این است که آیا این سخنان درست هستند یا نه؟ البته زمانی که یک فرد همه این اطلاعات را جمع آوری كند، چون در "تاملات" هم مسایل بسیاری آمده، بر روی فرد تاثیر می گذارد. بنظرم شما هم از سوی ما باید بر روی افشای مسایل اصلی متمركز شوید. ما نمی توانیم همه‌ی مسائل را پوشش دهیم.

شوسودوسفکی: من نیز در همین جا یک سوال دارم که اتفاقا به یك جنبه‌ی مهم انقلاب کوبا مربوط می‌شود. به نظرم بحث راجع به آینده‌ی بشریت بخشی از یک گفتمان انقلابی است. اگر جامعه در مجموع خود در خطر جنگ اتمی قرار دارد پس ضروریست به این یا آن شكل انقلابی در عرصه نظری و عملی در برابر این خطر (جنگ اتمی) بوجود آید.

فیدل کاسترو: من مجددا تکرار می‌کنم که جامعه‌ی بشری 700 متر زیر زمین گیر افتاده است و برای بیرون آوردن آن نیاز به انجام عملیات نجات داریم. این پیامی است که باید به تعداد کثیری از مردم منتقل کنیم. اگر مردم در دسته‌های بزرگ بر صحت این پیام اعتقاد پیدا کنند، آنها نیز کاری را که شما در حال انجام هستید انجام خواهند داد و از چیزهایی که مورد پشتیبانی شماست پشتیبانی خواهند کرد. مهم نیست آن کسانی که این پیام را می‌رسانند چه کسانی هستند، واقعیت این است که افرادی پیدا بشوند که این حرف‌ها را بزنند و در نهایت همه‌ی مردم این حرف را دریابند و تکرار کنند.

باید چگونگی و شرایط رسیدن به توده‌هایی که آگاهی مناسب دارند را درک کنیم. راه حل در روزنامه‌ها نیست. راه حل اینترنت است، اینترنت ارزان تر است و در دسترس بیشتری قرار دارد. من از طریق اینترنت و برای دریافت خبر با شما نزدیك شدم. پیشنهاد من این است که شما از طریق اینترنت به دنبال اخبار بگردید، نه از طریق آژانس‌های خبری، نه از طریق رسانه‌ها، نه از طریق CNN، بلکه از طریق یک خبرنامه که به صورت روزنامه من دریافت می‌کنم؛ که حدودا 100 صفحه در هر روز می‌شود.

مدتی پیش، در ایالات متحده دو سوم مردم مخالف جنگ با ایران بودند و امروز 50 درصد موافق عملیات نظامی علیه ایران هستند!

شوسودوفسکی: تحلیل چیزی که اتفاق افتاده مربوط به این توجیه رسانه‌ها است که می‌گویند: "بلی، جنگ اتمی خیلی خطرناک است، یک تهدید عمومی است، اما این تهدید از ناحیه‌ی ایران برمی خیزد". و نشانه‌هایی نیز در روزنامه‌ی نیویورک تایمز وجود داشت که نوشته بود: "به ایران اتمی نه بگویید!" و پیام همه‌ی این پوسترها و اعلان‌های بزرگ در روزنامه‌ها عملا در جهت معرفی کردن ایران بعنوان یک تهدید علیه امنیت عمومی جهان می‌باشد، حتی اگر این تهدید در عمل وجود نداشته باشد، چرا که ایران در حال حاضر سلاح‌های اتمی ندارد.

بهرحال این وضعیت ماست و نیویورک تایمز در اوایل همین هفته متنی را منتشر کرد که نوشته بود: "بلی، قتل‌های سیاسی قانونی هستند!"

بنابراین وقتی رسانه‌هایی داریم که مسائل را اینطور به ما القا می‌کنند. با سطح توزیع این نوع اخبار که همه جای دنیا را فرا گرفته است، مقابله با این جریان خبری کار بسیار مهم و سنگین است که بر دوش ما احساس می‌شود. ما برای معکوس کردن این روند امکانات محدودی در اختیار داریم و بعلاوه پیام‌ها و مقالات وبسایت‌های مترقی بعنوان وبسایت‌های جایگزین، بُرد کمتری دارند و نظراتشان در بین مردم در محدوده‌ی کمتری منتشر می‌شود. علاوه بر آن، در حال حاضر گونه‌های مختلفی از رسانه‌های جایگزین (مثل ماهواره – مترجم) نیز وجود دارند که موسسات اقتصادی هزینه آن را می‌پردازند.

فیدل کاسترو: با همه‌ی اینها ما هنوز باید بجنگیم.

میشل شوسودوسفکی: بلی ما مبارزه را ادامه می‌دهیم، اما پیام مهم همان چیزی است که شما دیروز گفتید (منظور پیام ویدئویی منتشر شده توسط فیدل کاسترو است –مترجم)، که در صورت وقوع جنگ اتمی، "خسارت جانبی" آن نابودی کل بشریت خواهد بود.

فیدل کاسترو: بلی، بشریت و حیات آن.

شوسودوفسکی: و این بدیهی و حیاتی است که اینترنت باید بعنوان وسیله‌ای روشنگرانه در جهت جلوگیری از جنگ عمل کند.

فیدل کاسترو: بلی، در حقیقت این تنها راهی است که می‌توان از جنگ اجتناب کرد. اگر می‌خواهیم یک نظریه‌ی جهانی ایجاد کنیم، موضوع مثل همان مثالی است که ذکر کردم: حدود 7 میلیارد نفر در عمق 800 متری زمین گیر افتاده اند؛ ما از پدیده‌ی معدنچی‌ها در شیلی برای روشن کردن این قبیل مسائل استفاده می‌کنیم.

میشل شوسودوفسکی: تشبیهی که شما با نجات 33 معدنچی انجام دادید در حقیقت بیان می‌کند که همان طور که 33 معدنچی در زیرزمین گیر افتاده بودند و نجات پیدا کردند و توجه رسانه‌ای بسیاری را نیز به خود جلب کرد، اکنون نیز در شرایط مشابه حدود 7 میلیارد نفر انسان در عمق 800 متری زمین گیر افتاده‌اند و نمی دانند که در صحنه‌ی جهانی و سیاست‌های پشت صحنه‌ی آن چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما ما باید آنها را نجات بدهیم. سلاح‌های اتمی ایالات متحده و متحدانش مجموع بشریت را در تهدید قرار گرفته است، زیرا آنها هستند که می‌گویند این سلاح‌ها را به كار خواهند گرفت.

فیدل کاسترو: و اگر مقاومت و مخالفتی در برابر آنها صورت نگیرد، نه تنها مایل به استفاده از آن (بمب اتمی) هستند، بلکه واقعا از این سلاح‌ها استفاده خواهند کرد. آنها؛ بواسطه‌ی قدرت نظامی و تکنولوژی‌های مدرنی که در اختیار دارند سرمست گشته‌اند و نمی دانند که چکار دارند می‌کنند.

آنها از عواقب این کار اطلاع ندارند؛ فکر می‌کنند که شرایط فعلی و بعدی را می‌توانند در کنترل خود نگه دارند. اما این کار غیر‌ممکن است.

شوسودوفسکی: یا باور دارند كه اینها هم گونه‌ای از همان سلاح‌های متعارف هستند.

فیدل کاسترو: بله آنها دچار توهم هستند و باورشان این است که هنوز می‌توان از چنین سلاح‌هایی در دنیا استفاده کرد. فکر می‌کنند در دوره‌ی تاریخی دیگری زندگی می‌کنند، و صحبت‌های آلبرت انشتین را به یاد نمی آورند که می‌گفت از سلاح‌های مورد استفاده در جنگ جهانی سوم اطلاع ندارد، اما مطمئن هستم که سلاح‌های مورد استفاده در جنگ جهانی چهارم، سنگ و کلوخ و چوب هستند! و من می‌خواهم اضافه کنم که: "کسی زنده نخواهند ماند که حتی بتواند از آن سنگ‌ها و چوب‌ها استفاده کند". این واقعیت است و من این مسئله را در همان سخنان كوتاهی كه مرا به نوشتنش تشویق كردید نیز بیان کردم.



                راه توده 29 6  دی‌ ماه 1389

بازگشت