راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اشاره- پدیده الهیات رهائی بخش در اروپا و آمریکای لاتین پدیده جدیدی نیست. کوشش محافل مذهبی مسیحی در انطباق دیدگاه های خود برمبارزات خلق های تحت ستم در نظام سرمایه داری - بویژه در آمریکای لاتین- از جمله مواردی است که وجه مشترک مبارزان سیاسی غیر مذهبی و باورمندان مذهبی روشنفکر مسیحی را تشکیل می دهد، کوشش جهت کندوکاو هر چه بیشتر در این رابطه و رسیدن به نقاط مشترک ما بین روشنفکران چپگرای غیر مذهبی و روشنفکران مذهبی چپگرا از جمله موارد بحث های جدی مطرح در اروپا است. آیا چنین پدیده ای خاص جوامعی است که در آن مذهب اکثریت مردم مسیحیت است؟ چنین الهیاتی شامل کشورهای اسلامی نمی شود؟

کنفرانس مشترک مارکسیست ها و کشیش ها در آلمان
سقوط خدایان
از آسمان ها
و ظهور خدای سرمایه
در روی زمین
روزنامه چپگرای «یونگه ولت»
نوشته «اتو مایر» کشیش کلیسای اوانگلیش شهر مونستر آلمان
ترجمه عسگر داوودی

 

کنفرانسی که در هفته پایانی ماه مه امسال با شرکت شماری از مسئولین مذهبی مسیحی و چند تن از فلاسفه وتحلیلگر مارکسیست، از طرف «موسسه مارکس ـ انگلس» و «موسسه کاتولیکی الهیات» شهر مونستردر آلمان بر گزار شد، توجه محافل چپگرا و مذهبی اروپا را به خود جلب کرده است. این کنفرانس تحت عنوان «خدایان غیر واقعی ـ انتقاد دینی تحت عنوان انتقاد کاپیتالیستی» با شرکت «ورنر زپمن» دکتر فلسفه و جامعه شناس از تئوریسین های فصلنامه«اوراق مارکسیستی» ارگان تئوریک حزب کمونیست آلمان و نویسنده چندین کتاب سیاسی ـ جامعه شناسی در رابطه با نظام سرمایه داری معاصر، «هانس پیتر برنتر» تئوریسین و نظریه پرداز عضو حزب کمونیست آلمان، «روبرت اشتایگر والد» سیاستمدار و فیلسوف عضو حزب کمونیست آلمان و دارنده کتاب های متعدد «کونو فووزل» متخصص رشته الهیات کلیسای کاتولیک و ریاضیات آلمان و نویسنده کتب در ارتباط در رشته تخصص خود، «میکائیل رامینگر» عضو «انستیتو الهیات شهر مونستر آلمان» و «دیک بوئر» متخصص رشته «الهیات اصلاح طلبانه» از مسئولین کلیسای اوانگلیش هلند، فعال صلح، استاد و مدرس رشته «الهیات» درمدارس عالی و عضو «حزب کمونیست هلند» برگزار شد
در این کنفرانس مارکسیست های غیر معتقد به الهیات از سوئی و باورمندان به الهیات کلیسای کاتولیک از سوی دیگر و نیز یک کشیش مارکسیست ـ کاتولیک دیدگاه های خود را در رابطه با جامعه شناسی، سیاست وامکان همکاری های متقابل مبارزاتی در رابطه با نظام سرمایه داری و نئولیبرالیسم، صلح جهانی، با امید برای همکاری های بیشتر آینده، در میان گذاشتند.
در کنفرانس مذکور تئوریسین های چپگرای کاتولیک استدلال کردند که تئوری مذهبی «خداوند رهائی بخش» در کتاب انجیل نمودی برای مبارزه و آزادی انسان هاست و نمونه عینی آن را با عنوان «الهیات رهائی بخش در ارتباط با سوسیالیسم قرن بیست و یکم»در آمریکای لاتین ذکر کردند، همچنین تئوریسین های چپگرای کاتولیک دیدگاه های سنتی سرخ پوستان را نیز نمونه ای ازباورمندی مذهبی رهائی بخش سنتی ارزیابی کردند.
متخصصین الهیات شرکت کننده در کنفرانس این برداشت و تحلیل که مارکس در کتاب معروفش«نقد اقتصاد سیاسی» دارای دیدگاه های ضد دینی بوده است را نفی می کنند
«نقد اقتصاد سیاسی» ( اشاره به هفت دفتری است که مارکس در طول زمستان ۸-۱۸۵۷ نوشته است. نسخۀ کامل این دفاتر در سال ١٩٥٣ برای اولین بار به زبان آلمانی تحت عنوان گروندریسه [یا شالودۀ] نقد اقتصاد سیاسی منتشر شد) و اصطلاح Fetischism «بتواره پرستی یا موهوم پرستی» را نیز که مارکس در کتاب چهار جلدی خود «سرمایه» عنوان کرده است را آنگونه که تاکنون به معنای ضد الهیات معنی شده است را نمی پذیرند و برداشتی منفی نیز از این دیدگاه مارکس دریافت نمی کنند، این اندیشمندان الهیات اصطلاح «خلقت» که تاکنون از اثر مذکور مارکس تعبیر شده است را نیز نمی پذیرند، بلکه معتقدند که منظور مارکس از «خلقت» همان نظریه «امانوئل کانت» در باره «خلقت» بوده است.
نقد عقل محض (به آلمانی: Kritik der reinen Vernunft) اولین کتاب از سه‌گانهٔ کتاب فلسفه انتقادی ایمانوئل کانت است که اولین‌بار در سال ۱۷۸۱ چاپ شد. این کتاب مهم‌ترین اثر کانت است و دربارهٔ ویژگی‌های عقل و حد و مرز توان آن در شناخت متافیزیک.
کانت در این کتاب به بررسی انواع شناخت و تقسیم‌بندی مفاهیم و نیز بررسی محسوسات، فاهمه (یا ادراک) و عقل محض پرداخته است.
او در این کتاب عقل را از محسوسات و مفاهمه جدا کرده و ویژگی‌های عقل محض در شناخت متافیزیکی[را شرح داده است.
موضوع ایدئولوژی الهیات و مبحث «بت واره پرستی و موهوم پرستی» از جمله مباحث داغ کنفرانس اندیشمندان مذهبی و مارکسیست بود. مارکسیست های شرکت کننده در کنفرانس اصراری دربرداشت سنتی از مبحث «بت واره پرستی یا موهوم پرستی » ندارند و بر این باورند که این اصطلاح بیشتر یک تفسیر از دیدگاه مارکس است.
متاسفانه فرصت بررسی و بحث در رابطه با موضوع «بت واره پرستی » به عنوان پدیده ای از پدیده های خاص جامعه مصرفی مربوط به نظام سرمایه داری در این کنفرانس فراهم نشد و انتطار می رود که در نشست های آینده مطرح شود.
آنچه که هنوز دردسر ساز است، اینست که مباحث مذهبی حتی در اروپا به منزله یک ارثیه از نسلی به نسلی دیگر اگر چه کمرنگ تر از آنچه که بوده به «انسان مدرن امروزی» منتقل می شود، بدون آنکه بر داشت ها و تحلیل هائی امروزی درآن ها ارائه شده باشد.
امروزه ما در بحرانی «بین المللی مالی» بسر می بریم که «نئولیبرالیسم» حاکم از انسان ها جزمطیع بودن و بردگی توقع دیگری ندارد. تسلط خدایان دروغین سنتی بی تاثیر و پوچ از کار در آمده و چشم اندازی در این رابطه قابل مشاهده نیست، از «قدرت های آسمانی» فقط جز نام و نشان اثری نمانده است، اما «قدرت» سرمایه و بازار سرمایه داری همچنان باقی است و باید کوشید تا از این بی هویتی اجتماعی حاصل از تسلط سرمایه بر زندگی انسان خلاص شد.

راه توده 271 14.06.2010
 

بازگشت