نامه ای
از ایران
جمع کردن
سفره انقلاب 57
و انتقام از مردم
یک استراتژی است
آمریکا همه مهره های لازم در داخل حاکمیت
جمهوری اسلامی جمع کرده و تعجب آور نیست اگر برنامه خوردن سر سید (موسوی) و
شیخ (کروبی) را بدست این دولت داشته باشد. آنها می خواهند برای حرکت بعدی
هیچ مزاحمی سر راه نداشته باشد. می خواهند ملت ایران را به جائی برسانند که
تاوان بهمن 57 را پس بدهد. شاید قبول آن کمی دشوار باشد، اما بیان واقعیت
همیشه با واکنش روبروست. می خواهم بگویم عاقلانه ترین کاری که علی خامنه ای
نه در یکسال گذشته، بلکه در طول عمر سیاسی اش کرده، مخالفت با ترور و یا
دستگیری موسوی و کروبی بوده است. البته معتقدم او دورنگری کرده و آینده
تیره و تاری را در نظر داشته است. یعنی لحظه ای که سپاه و احمدی نژاد علیه
او دست به کودتا بزنند و یا امریکا به ایران حمله کند. برای چنین روزی و
چنین لحظه ای، حضور موسوی و کروبی در میان مردم، یعنی امکان تشکیل یک دولت
وحدت ملی و بسیج مردم برای دفاع از ایران و حتی دفاع از جمهوری اسلامی. این
یگانه کار عاقلانه ایست که می توان به حساب علی خامنه ای گذاشت و هرچه زمان
جلوتر می رود، بنظرم این تدبیر عاقلانه بیشتر جا باز می کند، همانقدر که
امریکا و دارودسته احمدی نژاد اصرار دارند کلک موسوی و کروبی در همین تب
تند کودتائی کنده شود و راه برای آینده هموار.
آمریکا طلب 32 ساله اش را می خواهد و این روزها صحنه های سرانجام انقلاب
مشروطه جلوی چشم خیلی ها رژه می رود. وقتی ستارخان راهی تهران شد، انگلیس
ها که فتح تهران را قریب الوقوع می دیدند دست بکار شدند. در تهران بست
نشستن در سفارت را اشارت دادند و همزمان مامور سرسپرده شان یپرم خان را از
ترکیه عازم گیلان کردند تا از ملاکین رشت سوار جمع کند وراهی تهران شود.
طرف داخلی دیگرشان "اسعد بختیاری" و سوارانش را نیز از جنوب راهی پایتخت
کردند و دم دروازه تهران(همین فیشر آباد) به ستارخان که تازه سه قلعه قزل
قلعه را گرفته بود رسیدند و گفتند "انا حاج الشریک" و برسر ملت آن رفت که
ما 70 سال بعدش خواندیم که یپرم جاسوس بود و یا عامل شد و به ریاست امنیت
رسید و باقر خان را داد به تیر زدند و در باغ اتابک اعظم او را به حبس کرد.
همین بانک مرکزی فعلی در خیابان فردوسی که قره العین هم به زمان ناصرالدین
شاه همانجا محبوس بود تا خفه اش کردند.
آمریکا برای از سر راه برداشتن موسوی و خاتمی و کروبی، یپرم خان ها و
اسعدبختیاری ها را از آستین بیرون کشیده است. شازاده پهلوی هم پشت ویترین،
نقش جور کردن جنس مغازه را دارد. نقشی مثل نقش ظاهرشاه درآخر عمری.
آمریکا و انگلیس همه نیروهای اصیل انقلاب 57 و معروف به خط امام را می
خواهد افقی و یا عمودی ببرد.
یکی از دوستداران سید را جلوی اوین دیدم. جمله متفکرانه ای گفت: "آزادی در
حد فاصل یادگار امام تا میدان انفلاب خلاصه شده و بلوار کشاورز و تقاطع
کارگر سنگرهائی اند که می خواهند در هم بکوبند."
همین فرد که آدم مطلعی است، درباره بازی های بزرگ پشت صحنه برای به خیابان
کشیدن سپاه و بسیج می گفت: احمدی مقدم نقش خود را خوب بازی می کند. روز قبل
از عاشورا در جلسه ای که با شرکت مسئولیت انتظامات برگزار شده بود گفته بود
با نیروهای تحت امرش از پس قضیه بر می آید، اما از حدود 12.30 بعد از ظهر
به بیت رهبری خبر داد که کنترل از دست نیروی انتظامی در رفته و می ترسیم
افراد انتظامی به مردم بپیوندند. دستور بفرمایند سپاه و بسیج وارد عمل
شوند.
بعد از این تماس، قرارگاه عاشورا نیروهای بسیج و یکان ویژه را وارد میدان
کرد. نیروهای بسیج با لباس پلنگی ابتکار عمل سرکوب را برعهده گرفتند. بازی
را به هم پاس می دهند. فرمانده انتظامی به فرمانده سپاه و فرمانده سپاه به
فرمانده بسیج و هر سه به بیت رهبری. تمام این بازی برای همان نتیجه ای
انجام می شود که دربالا برایتان نوشتم. یعنی از بین بردن هر گونه امکان و
آلترناتیو مورد پذیرش و حمایت مردم جهت مقابله با سرنوشت انقلاب مشروطه و
ممکن ساختن دفاع از انقلاب 57 و دفاع از کشور در برابر تهاجم خارجی.
طراحان بین المللی و دست های پنهان داخلی از سالها پیش تدارک این فاجعه را
دیدند. تا 30 سال در این مملکت زندگی نکرده باشید نمی توانید درک عمیق کنید
که چه می بینیم که به این نتیجه رسیده ایم. لباس شخصی ها امروز پیدایشان
نشده. اینها سالهاست تمرین کرده اند.
در مجلس ترحیم سیاوش کسرائی، دار و دسته حسین الله کرم و ده نمکی محمد قاضی
مترجم سرشناس ایران را در مرز 70 سالگی کتک زدند و قاری کور مجلس را هنگام
قرائت قرآن از منبر پائین کشیدند. بعدها فاش شد که آنسوی خیابان، سعید
امامی با عینک سیاه، پشت یک درخت کمین کرده و صحنه را تماشا می کرد.
فقط یک نمونه را گفتم تا بدون ذکر مثال از مطلب عبور نکنم. مطلب همان است
که دربالا نوشتم: برنامه ای چندین ساله برای هم سرنوشت کردن انقلاب مشروطه
و رهبرانش با انقلاب 57 و رهبرانش به مرحله پایانی رسیده است و اگر خامنه
ای یک کار عاقلانه در زندگی اش کرده باشد، مقاومت در برابر ترور موسوی و
کروبی و خاتمی و یا دستگیری آنهاست.
راه توده 268 31.05.2010