راه توده                                                                                                                                                          بازگشت       

 

 

مافیای اقتصادی
پشت فرمان تحریف
اصل 44 قانون اساسی
سنگر بندی کرده!
هدایت احمدی

 

 

 

 

 

مردم حق دارند بدانند صندوق قرض الحسنه بسیجیان، موسسه مالی و اعتباری مهر و موسسه مهر اقتصاد ایرانیان، مطابق قانون اساسی جزء کدام یک از بخش های اقتصادی ایران اند؟

در اصل 44 قانون اساسی سه بخش عمومی، دولتی و تعاونی تعریف شده است.

صندوق قرض الحسنه بسیجیان چگونه اداره می شود؟ هیئت مدیره آن بر چه اساسی انتخاب شده و می شود؟ و در چه زمانهایی مجمع عمومی تشکیل شده؟ هیئت های مدیره دوره های مختلف چه کسانی بوده اند؟

چرا و با چه مکانیزمی صندوق قرض الحسنه بسیجیان تبدیل به موسسه مالی و اعتباری مهر شد؟ موسسه اخیر مدیریتش با چه کسانی بوده و هیئت مدیره ها چگونه انتخاب شده است؟ و چگونه انتخاب می شوند؟

بر اساس قانون تجارت، کس و یا کسانی که 51 در صد سهام هر موسسه ای را در اختیار داشته باشند آن کس و آن کسان همه کاره و در حقیقت مدیریت آن را به عهده دارند. این 51 در صد دراختیار چه کسانی است؟

51 در صد سهام صندوق قرض الحسنه بسیجیان، موسسه مالی و اعتباری مهر، موسسه مهر اقتصاد ایرانیان از چه کسانی و چه نیروهایی هستند؟ در مالکیت بسیج است؟  در مالکیت سپاه است؟

تنها سندی که دراختیار است مصاحبه ایست که سالنامه بهار در سال 1388 با عیسی رضائی رئیس سابق مالی و بودجه موسسه مالی و اعتباری مهر منتشر کرده است. او دراین مصاحبه می پذیرد که بسیج بخش مهمی از این 51 در صد سهام را دراختیار دارد. اما جزئیات این مالکیت نیز معلوم نیست، همچنان که سیستم مالیاتی ناظر بر این سهام معلوم نیست.

مردم حق ندارند بدانند شرکت توسعه معادن روی زنجان، شرکت توسعه صنعتی ایران، تراکتور سازی ، ایرالکو و دهها کارخانه تولیدی دیگر را دولت احمدی نژاد بر مبنای چه معیاری و به چه کس و چه کسانی و کدام شخصیت  حقیقی و حقوقی بخشیده است؟

در همین مصاحبه، عیسی رضائی می گوید سالها موسسه مالی و اعتباری مهر ضرر می داد و تنها در سال 85 به نقطه سر به سر  رسید.

سئوال اینست  که  8 هزار میلیارد تومان (8 میلیارد دلار) دارایی موسسه مالی و اعتباری مهر در سال 88( در مدت 3 سال) از کجا آمده است؟

رضایی در این مصاحبه چندین بار تکرار می کند که ما اصلا در صندوق مان و موسسه مان از منابع دولتی استفاده نمی کنیم ولی توانستیم میلیارد ها تومان و دلار ثروت و دارایی در مدت 3 سال اخیر بهم بزنیم.

رضایی می گوید: ما از امکانات سپاه و بسیج استفاده نمی کنیم در عین حال به بسیج وابسته هستیم . چه اشکالی دارد، که ما به بسیج وابسته باشیم؟

 بعد از پیروزی انقلاب 57 تمام  کارخانه ها، موسسات و مستغلات بنیاد پهلوی، کارخانه داران، مالکین و بطور کلی طاغوتیان ملی گردید و در اختیار و در مالکیت عمومی و دولت انقلاب قرار گرفت.

با تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی قسمت اعظم آنهادر اصل 44 قانون اساسی تثبیت گردید و مالکیت آنها به دولت (در مالکیت دولت یا مالکیت عمومی) واگذار گردید.

بنابراصل 44 قانون اساسی صنایع سنگین، صنایع مادر، بانک ها، بیمه ها و... در مالکیت دولت به نمایندگی از طرف کل مردم ایران در آمد، لذا بنا بر این اصل اقتصاد جمهوری اسلامی ایران شامل سه بخش دولتی( عمومی) ، بخش تعاونی و بخش خصوصی  باید باشد.

رضایی در همین مصاحبه توضیح می دهد که چگونه ابتدا با خرید سهام خرد و با ترفند های مختلف!( بخوان دغل کاری های مختلف) از جمله با  خرید 20 در صد سهام خریداری شده این معادن توسط مهر اقتصاد ایرانیان و تشکیل مجمع عمومی  شرکت روی زنجان و در نهایت چگونه مدیریت شرکت توسعه معادن روی زنجان با 135 هزار سهام دار( بخوان تصاحب و بدست آوردن مالکیت شرکت توسعه معادن روی زنجان) بدست گرفتند.

در اینجا مدیریت یعنی به تدریج بدست آوردن 51 در صد سهام( شاید تا کنون این کار انجام شده است)  و نیز بلعیدن میلیارد ها تومان مایملک و سودشرکت توسعه معادن روی زنجان .

تصرف شرکت توسعه معادن روی زنجان یعنی به خاک سیاه نشاندن 135 هزار سهام دار( 135 هزار خانوار تقریبا نیمی از جمعیت استان زنجان) توده های مردم استان زنجان.

رضایی می تواند توضیح بدهد که مگر دولت کمرش بیل خورده بود که نمی توانست همان کاری که مهر اقتصاد ایرانیان انجام داده است دولت نهم ( دهم) بعنوان نماینده مردم انجام بدهد چه لزومی داشت و دارد که گره کار را با دست مهر اقتصاد ایرانیان که معلوم نیست سرش به کجا بند است انجام بدهد.

رضایی توضیح می دهد که چگونه سهام شرکت توسعه صنعتی ایران به شدت کاهش یافت و به 48 تومان رسید و ما ( مهر اقتصاد ایرانیان) در این حالت 30 در صد سهام را خریدیم در نتیجه مدیریت شرکت( و نیز مالکیت آن ) را بر عهده گرفتیم، طولی نکشید که ارزش سهام دو برابر شد.

در نتیجه مهر اقصاد ایرانیان با 30 در صد سهام - که معلوم نیست به چه دلیلی سهام  آن به 48 تومان نزول پیدا کرد- شرکتی با 250 هزار نفر سهام دار( بخوان 250 هزار خانوار یا  1250000 نفر جمعیت) ، تصاحب و تصرف کرد.

 به احتمال زیاد  رضایی و دست های پنهان مهر اقتصاد ایرانیان با انواع ترفند هایی  سهام شرکت توسعه صنعتی ایران را ابتدا به 48 تومان رسانده و سپس با استفاده از همان  دست های پنهان بعد از خرید سهام آن را دو برابر کردند.

 درست همان کاری که بورس بازان امریکا و اروپایی مانند سوروس( سوروس بورس باز مشهور امریکایی و نیز رهبر کودتا های مخملی در اکرائین، گرجستان ) عمل می کنند. بهمین جهت حد س زده می شود رضایی و مهر اقتصاد ایرانیان مشاورانی از بورس بازان بزرگ امریکا و اروپا را یا استخدام کرده اند و از آنها مشاوره می گیرند، شاید خود سوروس یکی از افراد مشورت دهنده باشد.

تراکتور سازی تبریز، ایرالکو( ایرالکو را با 40 در صد سهام آن تصرف کردیم) و شاید تاید واتر و شرکت های دیگر را که لیست کامل آنها داده نشده است به روش های فوق الذکر تصرف و تصاحب کرده اند.

او در ادامه همین مصاحبه مدعی می شود که اگر شرایط خرید این کارخانه ها توسط دیگران فراهم شود، آنها را خواهند فروخت، اما با شرایط کنونی هیچ سرمایه داری این کارخانه ها را از ما نمی خرد. او می گوید:

بخش خصوصی حاضر است برای چنین صنعتی پول بدهد ؟( منظور صنعت عقب افتاده و قدیمی)  کدام بخش خصوصی واقعا با نیت اقتصادی اقدام به خرید صنایع ما می کند، بیشتر آنها دنبال زمین هستند. با صدای بلند اعلام می کنم اگر می خواهیم این وضع صنعت درست شود ، باید قانون کار را اصلاح کنیم، باید مشکل کمبود نقدینگی را حل کنیم ، همین جا می گویم ما دنبال این نبودیم که مالکیت شرکت هایی را که می خریم تا ابد بر عهده بگیریم. چون بنا بر این است که شرکت هایی مانند مهر اقتصاد درست  شود تا واسطه  بین دولت و مردم شود.

 


 

 

            راه توده  261    15 فروردین ماه 1389

 

بازگشت