بازگشت

 

نگاهی به سخنرانی جدید علی افشاری

ترک میدان

هم استراتژی، هم تاکتیک

  

«علی افشاری» دبیرسیاسی سابق دفتر تحکیم وحدت و عضو رهبری کنونی طیف "علامه" دفتر تحکیم، در همایش انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیركبیر گفت: جنبش دانشجویی در شرایطی قرار گرفته كه در همین انتخابات هم یك دوره‌ً جدید فعالیت ‌های آن از حالت جنینی خارج شد و كماكان نقش تاریخی خود را به عنوان پیشقراول یا پیشتاز جنبش اجتماعی ایران بر عهده دارد. چون جامعهً مدنی در كشور بسط پیدا نكرده و كماكان احزاب و نهادهای سازمان ‌یافته و مؤثری وجود ندارد و جنبش دانشجویی باید بار نبود آن را به دوش بكشد و زبان گویای تغییر در جامعه و یا عنصر اصلی تشكیل ‌دهنده‌ی گفتمان متفاوت در كشور باشد و با توجه به تغییراتی كه در فضای سیاسی كشور پیش آمده باید دید آینده‌ً جنبش دانشجویی چه خواهد شد؟

( این اظهار نظر را می توان خواند و کمی خندید، نه فقط به جمله پردازی ها و لفاظی های پوچ علی افشاری، بلکه به نتیجه ای که او در همین چند خط از گذشته و حال و آینده جنبش دانشجوئی می گیرد. یعنی می گوید در انتخابات ریاست جمهوری این جنبش- که نقش امثال افشاری با انتشار طرح رفراندوم در فلج کردن آن کتمان ناپذیراست- پیشقرآول بود و بعدا هم باید وظیفه احزاب را برعهده بگیرد( توجه داشته باشید که ایشان از جمله تئوریسین های ضرورت فاصله گیری دفتر تحکیم از احزاب و در واقع بخوانید جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی بود). در پایان همین تحلیل حیرت آور، تازه علی افشاری می گوید با تغییرات سیاسی که درکشور بوجود آمده( منظور افتادن قوه مجریه بدست لباس شخصی ها و بسیج و سپاه است و مسئولیت دفتر تحکیم وحدت در این زمینه نیز به جای خود محفوظ!) " باید دید آینده جنبش دانشجوئی چه خواهد شد؟")

علی افشاری در بخش دیگری از سخنان خود، که حداقل ناشی از بی اطلاعی او از تاریخ 8 دهه جنبش دانشجوئی در ایران است گفت:

«جنبش دانشجویی در اوایل دهه‌ً هفتاد در ایران شكل گرفت، در دهه‌ً شصت پس از حوادث انقلاب فرهنگی اساسا فعالیت ‌های دانشجویی ماهیت جنبشی نداشت و می‌توان از اوایل دهه‌ً هفتاد این پدیده را قائل شد كه به طور نسبی یك نوع جنبش دانشجویی به عنوان زیر مجموعه‌ای از جنبش اجتماعی كشور وجود داشته است. این به مرور گسترش پیدا می ‌كند تا دوم خرداد 76 كه در این دوره به عنوان نقاد اصلی حاكمیت خود را نشان می‌ دهد و برای تغییر حاكمیت بر اساس رویكرد اصلاح از درون تلاش می ‌كند و بیشترین نقش را در شكل‌ گیری دوم خرداد و پیروزی خاتمی ایفا می‌ كند. این روند تا سال 79 یعنی اعتقاد جنبش دانشجویی و عملگری آن در چارچوب پروژه‌ً اصلاح از درون یا اصلاحات دوم خردادی ادامه پیدا می ‌كند، با این تصور كه در سایر تغییر مصادیق فتح نهادهای انتخابی و اعمال استراتژی فشار از پایین و چانه ‌زنی از بالا می‌ شود به اهدافی رسید و پروژه‌ً تحول ‌طلبی در ایران را از طریق همین سازوكارهای موجود با تغییر مصادیق یا اعمال فشار بر حاكمیت جلو برد.

افشاری گفت: آن موقع مشكل را فقط در سطح نیروها ارزیابی می ‌كردیم، مسائلی كه پس از خروج طرح اصلاح قانون مطبوعات در ابتدای دوره‌ی مجلس ششم رخ داد و بن ‌بستی كه مجلس ششم در آن قرار گرفت، هیچ ‌كدام تصویب نشد یا دولت در اجرای برنامه‌ های اصلاحی خود موفق نبود، لذا دوره‌ً جدیدی در تحكیم یا جنبش دانشجویی شروع می‌ شود. بعد از این بخش غالب جنبش دانشجویی به تدریج تا به امروز با رویكرد اصلاح از درون ساختار قدرت یا اصلاحات پارلمانتاریستی جدا می‌ شود كه جنبش ما تا به امروز در این مرحله قرار دارد. در این انتخابات می ‌بینیم كه این رویكرد در مجموعه‌ً جنبش دانشجویی بروز و ظهور بیشتری داشت و فاصله‌اش با احزاب و گروه‌ های سیاسی شناخته شده بیشتر شد.( به زبان بی زبانی یعنی جنبش مورد اشاره آقای افشاری انتخابات را تحریم کرد و حسابش را از اصلاحات جدا!) شاید در بین كسانی كه در این انتخابات بر اساس استراتژی اصلاح از بیرون ساختار قدرت وارد این انتخابات نشدند و نسبت به آن موضع منفی در پیش گرفتند، تقریبا شاخص ‌ترین جریانی كه پشتوانه‌ً اجتماعی داشت جنبش دانشجویی بود.( بر سر تقسیم این مدال از این پس ما شاهد جدال های جدی خواهیم بود. یعنی خیلی ها حاضر نخواهند شد این مدال را به سینه بزنند. همان ها که در سالگرد 16 آذر فریادهای انقلابی در سخنرانی خاتمی سر کشیدند و اکنون بیم دارند که نتوانند در دولت احمدی نژاد نفس با صدای بلند هم بکشند!)

در ادامه‌ً این پروژه انتخابات انجام شد و صرف ‌نظر از اینكه اصلاح از درون مفید هست یا نیست، به نظر من این انتخابات مهر باطلی بر این رویكرد زد كه دیگر امكانپذیر نیست، چرا كه لازمه‌ی اینكه اصلاح از درون ادامه پیدا كند وجود یك جنبش و پایگاه اجتماعی فعال است كه این انتخابات نشان داد این پایگاه اجتماعی فعال وجود ندارد و نیروهای تحول‌ خواه از طریق سازوكارهای موجود امكان موفقیت ندارند.( بدین ترتیب و براساس اظهارات افشاری، حتی برای اصلاحات نیز پایگاه اجتماعی فعال وجود ندارد، بنابراین از ایشان باید پرسید پایگاه فعال اجتماعی برای یک گام بلند تر و فراتر، یعنی رفراندوم کجاست؟) لذا باز در همان دوگانه‌ای كه پس از این محور شكل ‌گیری آرایش نیروهای سیاسی در ایران خواهد بود یعنی دوگانه‌ً فعالیت در چارچوب ساختار موجود یا تلاش برای تغییر بنیادین ساختار موجود این دوگانه‌ای است كه حرف اول شكل ‌گیری آرایش جدید نیروهای سیاسی در ایران است.( به زبان بی زبانی، یعنی حالا که زورمان نرسید وزنه 40 کیلوئی را بلند کنیم، برای تغییر ساختاری که این اجازه را نداد، بی آنکه پایگاه فعال اجتماعی هم وجود داشته باشد، دل را می زنیم به دریا و می رویم رکورد 400 کیلو را با رفراندوم بلند کنیم!)

این فعال دانشجویی در ادامه گفت: چه بسا بعد از این شاهد این باشیم كه محافظه ‌كاران جدید به معنای مدافعان ساختار موجود كه هم بخشی از اصلاح ‌طلبان را در بر می‌گیرد، یعنی از عمق افراطی ‌ترین جریانات راست تا ممكن است به نهضت آزادی ختم شود، كه این مجموعه نیروها با همه‌ً تفاوت‌هایی كه دارند معتقدند در چارچوب ساختار موجود باید فعالیت كنند و این روش را ادامه دهند. در كنارش گروه‌هایی قرار می‌ گیرند كه تركیب طیف متنوعی دارند كه معتقدند ناگزیر برای رسیدن به دموكراسی، به پیشرفت باید تغییرات بنیادینی در ساختار قدرت ایجاد شود و ساختار و رویه ‌های آن معقول شود، البته ممكن است كسانی هم از حوزه‌ً اصلاح ‌طلبی در چارچوب دفاع از جامعه‌ً مدنی قائل باشند كه چون امكانات فعلی جامعه اجازه‌ای این را نمی ‌دهد كه به سمت حركت‌ های ساختارشكن برویم روش اصلاحات تدریجی و اصلاحات از درون را ادامه دهیم كه معتقدم این بخش غالبی نیست و تاثیر چندانی در شكل‌ گیری سرنوشت آن جریان یا جبهه ندارد.( همان نتیجه گیری بالا که نوشتیم، باضافه رد همگان و محافظه کار خطاب کردن اصلاح طلبان، اما با یک زرنگی. یعنی نگفتن راه کار پیشنهادی. این ساختار را با توجه به شرایطی که خود وی بعنوان نبودن شرایط بسیج اجتماعی در بالا بیان می کند، چگونه باید شکست؟ اسف بار نیست، که یک جنبش گسترده دانشجوئی و در واقع جنبش دانشجوئی ایران در گسترده ترین دوران خود، تئوریسین های تاثیر گذاری شبیه افشاری و مومنی و دیگرانی پیدا کرد که پشت الفاظ قلنبه قلنبه پنهان شدند و در واقع ابتدائی ترین آموزش حضور در جنبش ها را نداشتند و تاریخ را نیز مرور نکرده بودند؟)

بخش دیگری از لفاظی ها و پنهان شدن افشاری پشت جملات بی سروته را در این سخنرانی بخوانید، که به نوعی پیشرفت به عقب است:

«... به هر صورت جنبش دانشجویی در این دوره عامل ‌گر و مجری پروژه‌ی اصلاح از بیرون ساختار قدرت نیست، بلكه زمینه ‌ساز شكل‌ گیری و تسریع این جریان است. نتیجه‌ً انتخابات ریاست جمهوری نهم این ایده را در كشور تقویت كرده و به اعتقاد من فرآیند آن را تسریع می ‌كند. »

( بدین ترتیب و بموجب اظهارات افشاری در ابتدای همین سخنرانی اصلاحات از درون ناممکن بود و حالا اصلاحات ساختارشکن از بیرون هم ممکن نیست. حداکثر کاری که ایشان معتقد است جنبش دانشجوئی باید بکند اینست که خودش را بکشد کنار و دیگران را بدهد دم توپ)

افشاری در بخش دیگری از تحلیل خود از شرایط سیاسی آینده (به طرح رفراندوم و ضرورت ساختارشکنی توجه داشته باشید) این اولین نقش است و طبیعی است واكنش حساسیت ‌هایی كه به نظر می ‌رسد [بخشی از] مسئولان با این نقش دارند، برخوردهایشان با جنبش دانشجویی شدیدتر خواهد بود و نوع رفتار و برخوردها با ادوار قبل متفاوت خواهد بود. اگر بخواهیم از پیامدهای انتخابات درس بگیریم چیزی كه خود را نشان داد و به غفلت و ایراد جنبش دانشجویی هم برمی‌ گردد نوعی عدم توجه مطلوب به مسائل اجتماعی جامعه است. یعنی تقریبا همه‌ً حواس و توجه فعالان سیاسی تحكیم، روشنفكران و نخبگان، معطوف به مسائل حوزه‌ً قدرت در بعد سیاسی است و از مسائل اجتماعی غافل بودند و توجهی نكردند كه فعالیت‌ هایشان را حول تغییر روابط در حوزه‌ً اجتماعی قرار دهند.

مشكلاتی چون بی‌ كاری، فقر، فساد، زنان خیابانی، اعتیاد و مصرف روزافزون قرص‌های شادی ‌آور مجازی، از مسائل عمده‌ً حوزه‌ً اجتماعی هستند كه در مجموع منجر شدند تا جامعه‌ً ایران شرایط آنومیك و ناپایداری را پیدا كند، انتخابات نیز در همین بستر شكل گرفت و این نتایج به دست آمد، لذا این مسائل توجه ویژه‌ای می‌ طلبد و من فكر می ‌كنم در فضای آینده‌ً جنبش دانشجویی توجه به این مسائل بیشتر خواهد شد، همچنین توجه به مسائل درون دانشگاه.

(این که آقای افشاری ضعف بزرگ غفلت از مسائل اقتصادی( البته بی آنکه تازه مستقیم هم این را بگوید) را بر زبان می آورد، قطعا یک گام به جلوست و اعترافی قابل ستایش، اما از ایشان باید پرسید، حالا دیگر با قبول این واقعیات چرا جنبش دانشجوئی را تشویق به کناره گیری از صحنه و تشویق دیگران برای ساختار شکنی می کنید؟ خوب، همین شعارها و خواست ها را پرچم جنبش دانشجوئی کنید. جنبش دانشجوئی به تئوری پردازی و سخنرانی هائی که ترجمه سخنان جامعه شناسان سرمایه داری است نیازمند نیست. همین شعارها بسیج کننده جنبش و برقرار کننده پیوند با مردمی است که نامشان طبقه متوسط نیست. این میدان را نباید در گذشته برای امثال ده نمکی و احمدی نژاد خالی نمی کردید، که کردید. گذشته را بگذاریم برای گذشته و صلوات بفرستیم. برای امروز و فردا دیگر چرا نسخه های بالا را می پیچید؟ با همین شعار آب و نان و کار و بیمه و... به میدان در آئید تا یورش دولت آینده به جنبش دانشجوئی با مقاومت مردم و یا حمایت مردم از این جنبش همراه شود. فراتر از آن، دولتی که با همین شعارها از مردم رای گرفته نتواند شانه از زیر بار مسئولیت شعارهای اقتصادی که داده خالی کند و دست در دست موتلفه و بنیادهای مالی و مافیای شکر، یورش به دانشجویان و کارگران و پرستاران، کارمندان و روستائیان و حاشیه نشینان شهرها را در اولویت برنامه خود قرار دهد! آن زمان که ما گلوی خود را در آستانه کنفرانس برلین و پس از آن پاره کردیم و گفتیم "مافیای اقتصادی" را افشاء کنید، از "عالیجنابان اقتصادی" سخن بگوئید، مطالبات اقتصادی توده مردم را در کنار آزادی ها مطرح کنید، گوشی شنوا وجود نداشت. بسیار خوب. حالا چرا؟)

افشاری ادامه می دهد: دانشجوی نسل امروز ما تفاوت معنادار و زیادی با نسل ‌های قبل خود دارد. در گذشته می‌ بینیم كه حوزه‌ی عمومی پررنگ می ‌شود و حوزه‌ی خصوصی خیلی كمرنگ می‌ شود، مثلا دانشجویی در دهه‌ً 30، 40 یا 50 به راحتی می ‌پذیرد كه تمام جان، آینده، دارایی و خانواده‌ً خود را برای آرمان سیاسی ـ اجتماعی خود فدا كند ولی به مرور كه تا این دوره می‌ رسیم، می ‌بینیم این كمرنگ می ‌شود و به موازات این بعد خصوصی پررنگ شده است. این فقط مختص دانشجویان نیست، الان ویژگی نسل فعلی و جوانان و مردم ماست و البته شرایط جهانی به این نقطه رسانده است كه حوزه‌ً خصوصی افراد در كنار حوزه‌ی عمومی برایشان مهم است و میزان فداكاری و ایثارگری در حوزه‌ً عمومی به شدت سابق نیست و چه ‌بسا اساسا معتقدند حوزه‌ً خصوصی یك فرد مهمتر از حوزه‌ً عمومی است.

( حتی اگر این استدلال و شناخت افشاری از جامعه و از دانشجویان و از گذشته و حال جنبش دانشجوئی بپذیریم که پذیرفتنی هم نیست، حالا باید از ایشان پرسید با این بضاعتی که اشاره فرموده اید می خواهید ساختار شکنی کنید؟)

 

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                                        بازگشت