راه توده                                                                                                                                                         بازگشت

 

 

حزب توده ایران

به دلیل این نظرات گردن زده شد

ماهیت انقلاب 57

با سلطه ارتجاع مذهبی

هرگز دگرگون نخواهد شد

 

اشاره- آنچه را در زیر می خوانید از مجموعه "نظری به سیر انقلاب كشور ما" كه در شهریورماه 1361 گردآور و در تهران منتشر شد برگرفته شده است. دو محور اساسی برای گزیده زیر مورد نظر بوده است، "قانون" و "بی قانونی" در جمهوری اسلامی"، "نقش ارتجاع مذهبی در جمهوری اسلامی"، "خطر ارتجاع مذهبی برای انقلاب 57" و "نقش ارتجاع در به شكست كشاندن انقلاب". یعنی درست همان نکات گرهی که بحث امروز درایران است. بحثی و کشاکشی 27 ساله. بسیاری از نیروهای سیاسی انقلاب که همچنان در میدان هستند فراموش کرده اند و نسل جدیدی که به میدان در آمده بکلی نمی داند حزب توده ایران در سالهای اول انقلاب چه گفت و به چه جرمی چنان قتل عامی از آن کردند. امروز با بهره گیری از هر امکان و ارتباطی که وجود دارد باید نسل جدید کشور را که اتفاقا گرایش به چپ در آن رشد کرده، با آن کوشش و جان باختگی حزب توده ایران آشنا ساخت تا هم بداند حزب توده چه گفت و درباره انقلاب چگونه می اندیشید و هم بداند که امروز با استفاده از آن تجربه چه باید بکند و چگونه در صحنه حضور خود را حفظ کند. دفتر چهار سال اول بنای جمهوری اسلامی را باید گشود و از سد سانسور و فیلتر و ممنوعیت ها همانگونه گذشت که از سد فراموشی ها.

  راه توده

انقلاب ایران، انقلابی است واقعی، خلقی و برجوشیده از ژرفای ده و شهر ایران، از نوع انقلابات رهائـی بخش ضد امیریالیستی.

         حتی اگر انقلاب ایران، سرانجام "مسخ شود" یا شكست بخورد و بدست دژخیمان ارتجاعی و امیریالیستی در خون غرق گردد - احتمالی كه بطور عینی محتمل است-  این توصیف از انقلاب اعتبار و قوت علمی خود را حفظ میكند. انقلاب میتواند شكست بخورد، ولی شكست، خصلت انقلاب را آنچنان كه بود و هست دگرگون نمی سازد و نمی توان گفت: "دیدی ما می گفتیم!"

وجود خطوط مختلف در این انقلاب، نبرد گاه پنهان و گاه آشكار این خطوط با هم، تلاش آنها برای خنثی گذاشتن عمل یكدیگر و در نتیجه درجا زدن انقلاب، برخی را گیج كرده است. ما در این نوشته می خواهیم از انقلابی  نماها سخن بگوئیم. آنها که موراه تودهاضع مهمی را در دولت و نهادهای آن، در ارتش و سپاه و در دیگر نهادهای انقلابی در دست دارند و در سیاست خارجی، داخلی، اقتصادی و فرهنگی رخنه كرده اند و دارای نظریات خاص خود  در جهت حفظ بهره كشی و غارت گری هستند. اعضای این خط هر نامی كه روی آن بگذارید عملا "جبهه متحد نیروهای ضد انقلاب" ی هستند كه با دكوراسیون مذهبی وارد میدان شده اند و می خواهند ثابت كنند كه انقلاب به زیان بهره كشان، شرعی نیست!      

در یك كلمه، این خط، در این لحظات كه این سطور نوشته می شود، به پیروزی نهائی خود اگر كاملا مطمئن هم نباشد، باور دارد و این تهدیدی است برای انقلاب و انقلابیون راستین.

این مبارزه یكی از بغرنج ترین و خطرناك ترین مراحل مبارزه "كه بر كه" در انقلاب 57 است. مبارزه ای كه در همه انقلاب ها تا حل نهائـی خود از مراحل متعدد و بسیار دشواری می گذرد و فضای پر بیم و امیدی را بوجود می آورد. نمی توان حل مساله را خیلی آسان گرفت. برای عده ای از مردم ایران كه غالبا در اثر تحلیل های سرسری و با بكار بردن اصطلاحات مبهمی مانند "حكومت اینها"، "حكومت آخوندها" همه را به یك چوب می رانند، درك منظره مغشوش كنونی محال است.

این خط كه ماهیتا ضد انقلابی است، از این گیجی برای سرخورده كردن و دلسرد ساختن مردم از انقلاب استفاده می كند و استفاده هم كرده است. در واقع اگر سرانجام گرفتن این نبرد بطول انجامد، بر درجه سردرگمی و دلسردی عمومی بحد خطرناكی افزوده خواهد شد. امید است مبارزه دو خط به آن درجه از وضوح و خوانائی برسد كه مردم حساب "خط انقلاب" را از مغلطه های ارتجاعی "خط دوم" كه در پوشش مذهب و احكام قرآنی و تفسیرهای فقهی صورت می گیرد، جدا كنند و بدانند كه در ایران انقلاب نشده است كه مثلا  " دست لخت مردان را در روزهای گرم تابستان در سطل رنگ غوطه ور سازند" و یا بر در و دیوار شهر "مرگ بر بد حجاب!" بنویسند و جلوی لوایح خلقی مانند ملی كردن بازرگانی خارجی و اصلاحات ارضی و غیره را سد كنند و افكار عمومی را علیه انقلاب برانگیزند.        (/تیرماه 1361)

--------------------------------------------

 

فاجعه "بی قانونی"

 

اشاره- برای آنكه دقیق تر دانسته شود، آنچه امروز در جامعه ایران می گٌدرد چكٌونه ریشه در كٌذشته دارد و حزب توده ایران در سال های اول پیروزی انقلاب با چه دانش تئوریك و درك عمیق سیاسی رویدادهای ایران را ارزیابی و پیش بینی كرد، كٌزیده زیر را می  آوریم.

        

         آنچه هم برای تداوم انقلاب و هم برای مردم تحمل ناپذیراست، آن است كه "بی قانونی"، قانون انقلاب شود، دوران كٌذار به درازا كشد، آن چه "موقت" باید باشد، جنبه "دائم" به خود بگیرد.

* قانون اساسی جمهوری اسلامی فعالیت احزاب، جمعیت ها، انجمن های سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده را قانونی می شناسد، به شرط آن كه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نكنند.

* قانون اساسی می گوید {نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آن كه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد.} اما به عیان می بینیم كه نشریات احزاب وفادار به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بدون هیچ دلیل قانونی و حتی بدون طی مراحل قانونی توقیف شده اند.

* قانون اساسی جمهوری اسلامی ایجاد امنیت قضائـی را از وظائف حتمی دولت جمهوری اسلامی ایران قرار داده است. اما دست هائـی با اقدامات خود "امنیت قضائی" مردم مومن به انقلاب را متزلزل می كنند.

* قانون اساسی بازرگانی خارجی را دولتی اعلام كرده است، اما سه سال است كه در این راه كارشكنی می شود، زیرا شورای نگهبان مهمترین اصول آن را مخالف موازین شرع تشخیص داده و قانون اساسی از نظر تطابق آن با احكام شرع زیر علامت سئوال قرار كٌرفته است.

* "جلوگیری از بهره كشی از كار دیگری" از اصول قانون اساسی است، ولی كسانی نه فقط استتْمار را بد نمی دانند، بلكه كارگر را اجیر كارفرما می خوانند.

انقلاب فقط در سایه اجرای قانون و با شناختن حقوق تمامی شهروندانی كه به نظام جمهوری اسلامی وفادارند، می تواند خود را تحكیم و تثبیت كند.

         از سوی برخی عناصر برای توجیه قانون شكنی ها چنین استدلال می شود كه: اگرقانون اجرا نشد، مهم نیست، نظم اجرا شد. زیرا بدون نظم هیچ كاری از پیش نمی رود. این استدلال مخدوش است، نظمی كه متكی به قانون نباشد، زورگوئی است و با زور نمی توان جامعه را در روندی سالم اداره كرد. یك نظام عادلانه و مردمی كه حمایت توده های زحمتكش را پشتوانه دارد، نیاز به زورگوئی ندارد. كافی است كه به قانون تكیه كند تا مشكلات را گام به گام از پیش پا بردارد.  (شهریور 1361)

 

 

 

 

 

  فرمات PDF :                                                                                                                        بازگشت