بازگشت

آنچه حزب گفت

آنچه کلینتون اعتراف کرد

خیانت به دمکراسی

با عبور از

میدان اعدام توده ای ها

 

 هیچ حزب و نیروی سیاسی نمی تواند منکر اسناد و مدارکی شود که حزب توده ایران در ارتباط با جنگ ایران و عراق، در آستانه یورش ارتش صدام حسین به ایران و سپس در آستانه تصمیم نابخردانه ادامه جنگ، پس از فتح خرمشهر منتشر کرده است. حزب توده ایران 3 روز قبل از یورش ارتش صدام به ایران، اطلاعاتی را که از طریق دو حزب کمونیست اتحاد شوروی وقت و حزب کمونیست فرانسه در اختیارش گذاشته شده بود، طی نامه ای به اطلاع آیت الله خمینی رساند و سپس به توصیه دفتر آیت الله خمینی، این اطلاعات را دراختیار هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت گذاشت. بموجب آن اطلاعات، قرار بود جنوب ایران جدا شده و یک دولت دست نشانده امریکا در آن تشکیل شود و به همین منظور شاپور بختیار همراه با تعدادی از ژنرال های شاه سرنگون شده به بغداد سفر کرده بود.

پس از یورش صدام به ایران نیز حزب توده ایران در نامه ها و هشدارهای مکرر، چه بصورت علنی و با انتشار آنها در نشریه ارگان مرکزی خود "نامه مردم" و چه بصورت غیر علنی و ارسال آن برای دفتر آیت الله خمینی رهبران جمهوری اسلامی را از این تحلیل که شوروی و امریکا در کنار هم صدام را تشویق به حمله به ایران کرده و سلاح آن را تامین می کنند بر حذر داشت. عواملی که آن زمان در حاکمیت وقت برای دهه دوم جمهوری اسلامی جاسازی شده بودند، توانستند علیرغم همه هشدارهای حزب توده ایران، خط خود را تا پایان جنگ و با شعار "امریکا از انگلیس بدتر و شوروی از هر دو بدتر" پیش ببرند. حزب توده ایران در تمام این دوران ـ بویژه در آغاز یورش و در ستادی که در کاخ ریاست جمهوری وقت " بنی صدر" و با حضور نورالدین کیانوری تشکیل شده بود- بر این عقیده پافشاری کرد که این جنگ یک توطئه صرفا امریکائی برای به زانو در آوردن انقلاب ایران است و یگانه راه مقابله با آن تشکیل جبهه ای متشکل از همه نیروهای طرفدار انقلاب، بدون مرزبندی های مذهبی، خودی و غیر خودی در عرصه داخلی، و قرار گرفتن در جبهه دوستان انقلاب ایران در عرصه خارجی  است. متاسفانه این تلاش ها به نتیجه نرسید، گرچه در عمل، دهها کادر نظامی و غیر نظامی حزب توده ایران در راه دفاع از میهن و مقابله با ارتش متجاوز عراق کشته شدند.

پس از فتح خرمشهر و اخراج ارتش متجاوز عراق از خاک ایران نیز حزب توده ایران با تمام نیرو کوشید از ادامه جنگ جلوگیری کند و طی نامه ای در همان 10 روزی که تصمیم مهم به ادامه جنگ گرفته شد، به رهبران جمهوری اسلامی و بویژه آیت الله خمینی هشدار داد که ادامه جنگ نیز ادامه توطئه امریکائی حمله ارتش صدام به ایران است. بجای قبول این هشدار و استدلال هائی که دراین زمینه وجود داشت، در پشت پرده و با استخاره (!) مرحله دوم جنگ فرسایشی و برباد دهنده انقلاب ایران و در پی آن شدید ترین حملات تبلیغاتی به حزب توده ایران و متعاقب آن به اتحاد شوروی در نماز جمعه ها آغاز شد. علی خامنه ای، احمد جنتی و موسوی اردبیلی در نماز جمعه تهران حزب توده ایران را به دو روئی و خیانت متهم کردند و استدلالشان این بود " حالا که صدام را بیرون کرده و در آستانه پیروزی های بزرگ ( بخوانید رویای فتح کربلا و نجف) هستیم، حزب توده ایران ماهیت واقعی خود را نشان داده و از پشت نقاب "خط امام" بیرون آمده و اتحاد شوروی هم سیل سلاح را به بغداد روانه کرده است!"

کار دراینجا نیز متوقف نماند و طی دو یورش خونین به رهبری و سپس کادرهای حزب توده ایران، تاریخی ترین و وحشیانه ترین شکنجه ها را به کار گرفتند تا از زبان رهبران حزب اعتراف به "کودتا" بگیرند! حزب توده ایران را مانند 1310 رضاخانی و 28 مرداد شاهنشاهی منحله اعلام کردند و سرانجام نیز، همان ها که با شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" مبتکر ادامه جنگ در خاک عراق بودند و به بهانه مخالفت حزب توده ایران با ادامه جنگ، وحشیانه ترین یورش را به حزب توده ایران سازمان داده بودند، با قبول ناممکن بودن فتح کربلا و نجف و پذیرش آتش بس، مبتکر قتل عام توده ای ها در زندان ها شدند، تا شاید کس نداند، حق با چه کسانی بود؟ انقلابی و ضد انقلابی کدام نیروها و احزاب بودند؟ خیانت به انقلاب کار چه کسانی بود؟ و...

این همان فاجعه ای بود که با کودتای 28 مرداد نیز بوقوع پیوسته بود. در آن یورش و کودتا نیز، بموجب یادبودی که بعنوان تیتر نخست این دوشنبه می خوانید، ساطور کودتا و اختناق بر گردن توده ای ها فرو آمد.

دمکراسی همیشه در ایران با حضور حزب توده ایران در صحنه سیاسی کشور معنی داده است و اختناق و کودتا نیز با حذف و اعدام و قتل عام توده ای ها. آن خیانتی که امریکا به دمکراسی درایران می کند و در زیر می خوانید، نه فقط به قیمت جلوگیری از روند دمکراسی در ایران، بلکه به قیمت جان دهها نظامی و غیر نظامی توده ای، آوارگی هزاران خانواده، مهاجرتی کمرشکن و... تمام شد.

کلینتون در یک بازی سیاسی- دیپلماتیک تنها به بخش اندکی از حقیقت اشاره می کند، اما همان بخش هم خواندنی و دانستنی است، چرا که تائیدی است بر همه ارزیابی ها، تحلیل ها و هشدارهای حزب توده ایران. چه در ارتباط با کودتای 28 مرداد و چه در رابطه با حمله ارتش صدام حسین به ایران و چه در رابطه با ادامه جنگ با عراق و بردن انقلاب ایران به ورطه دردانگیز کنونی در جمهوری اسلامی.

 

اعتراف کلینتون:

 

بی‌بی‌سی‌: بيل کلينتون، رئيس جمهور سابق آمريکا، اخيرا در حاشيه اجلاس مجمع جهانی اقتصاد که در ناحيه ای برفگير در کشور سوئيس به نام 'داووس' برگزار شد، با  خبرنگار مجله آمريکايی Executive Intelligence Review مصاحبه کرد و گفت:
 ما پس از انقلاب ايران به آغوش صدام افتاديم

" داستان اين کشور در واقع از دهه ۱۹۵۰ آغاز شد که آمريکا، دولت دکتر مصدق را که براساس دمکراسی پارلمانی توسط مردم ايران برگزيده شده بود سرنگون کرد و شاه (محمدرضا پهلوی) را به ايران باز گرداند. ما ايران را از دمکراسی پارلمانی در دهه ۱۹۵۰ محروم ساختيم. پس از سقوط شاه نیز اکثر اعمال فجيع صدام حسين در دهه ۱۹۸۰ با آگاهی و حمايت کامل آمريکا صورت گرفت."

 

    

    مقاله در فرمات PDF :

  بازگشت