راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

اقتصاد سیاسی- 16
پرولتر تولید می کند
سرمایه دار
ارزش اضافه می برد
ف. م. جوانشیر

فصل چهارم – ماهیت بهره كشی سرمایه داری
 


 
 
2- هدف تولید سرمایه داری و قانون مطلق این شیوه تولید
اگر كسی پای منبر سرمایه داران بنشیند یا سخنرانی های پرطمطراق آن ها را كه صفحات روزنامه های كشورهای سرمایه داری از جمله كشور ما را پر می كند، بخواند، گمان خواهد برد كه تولید سرمایه داری امر اقتصادی نیست و تنها بر اثر انگیزه های اخلاقی بسیار مجردی در گردش است. آقایان سرمایه داران، سرمایه گذاری خود را عاملی برای "افزایش قدرت و ثروت و عظمت كشور"، "تامین رفاه عامه"، "تحصیل رضایت مصرف كننده" و غیره معرفی می كنند و هر روز صد بار تاكید كرده و منت بر سر كارگران می گذارند كه برای هزاران نفر كار تهیه كرده اند، "به آنان نان می دهند"، "از خانواده های فلك زده آنان نگاهداری می كنند" و غیره و غیره. اما در واقع امر این ترهات كه سهل است، آفرینش ارزش مصرف هم چنانكه گفتیم هدف سرمایه دار نیست. قصد سرمایه دار تولید كننده نخ یا كبریت، نه نخ است، نه كبریت، تصاحب اضافه ارزشی است كه بر اثر كار كارگر تولید می شود. آفرینش ارزش مصرف فقط محمل و وسیله ای است برای رسیدن به این هدف، سرمایه دار كارگر را برای تولید نخ یا كبریت استخدام نكرده بلكه برای تولید اضافه ارزش به كار گرفته است.
تولید اضافه ارزش هدف تولید سرمایه داری و قانون مطابق این شیوه تولید است.
ماركس می گوید:
"در این شیوه تولید، نیروی كار برای آن خریداری نمی شود كه به وسیله خدمت آن نیرو و یا محصولی كه به وجود می آورد نیازمندی های شخصی خریدار برآورده شود. هدف آن ارزش افزایی سرمایه خریداری است، یعنی تولید كالایی است كه بیش از آنچه پرداخت شده كار در برداشته باشد. بنابر این محتوی قسمت ارزشی باشد كه خریدار بابت آن چیزی نپرداخته است و با این وجود به وسیله فروش كالا نقد می شود. تولید اضافه ارزش یا افزونگری قانون مطلق این شیوه تولید است(1).
یكی از سرمایه داران ایرانی در لحظه ای كه از شدت ریاكاری خسته شده و آن را مانعی بر سر راه كسب سود بیشتر می بیند، برخلاف همقطاران خود صراحت را ترجیح داده همین مطلب را كه ماركس با بررسی علمی خویش ثابت كرده به زبان رجزخوانی ومبارزه جوئی به شرح زیر بیان می كند:
"مردم و مقامات مسئول باید بدانند! كه منفعت محرك اصلی سرمایه گذاری است و به هیچ وجه هم چیز بدی نیست! سرمایه گذاری خصوصی برای منفعت است"(2).
این سرمایه دار طلب می كند كه "ارزش های اجتماعی" و اخلاق عمومی تغییر داده شود، تا مردم برای چنین شیوه تولیدی احترام قائل شوند و هر سرمایه داری را كه بیشتر منفعت می برد محترم تر بدارند! اما برخلاف ادعا و انتظار سرمایه داران، شیوه تولیدی كه محرك اصلی آن كسب منفعت باشد، چیز بسیار بسیار بدی است و هرگز نمی تواند شالوده سالمی برای تكامل همه جانبه اجتماع بشری به وجود آورد. ماركس این واقعیت را با بررسی علمی و منطق آهنین خویش اثبات می كند. و ما گام به گام به دنبال او پیش می رویم.
3- سرمایه چیست؟
پس از توضیحاتی كه دادیم اینك می توانیم به مطلبی كه در آغاز فصل سوم بیان كردیم برگردیم و تاكید كنیم كه اگر چه سرمایه درنظر اول چیزی نیست جز مبلغ چشمگیری پول، اما در واقع امر هر پولی سرمایه نیست. سرمایه پولی است كه ارزش آن با تصاحب اضافه ارزش تولید شده توسط كارگران افزایش می یابد.
"در پله معینی از تولید كالایی پول به سرمایه بدل می شود(3)" و آن وقتی است كه نیروی كار بدل به كالا شود و صاحب پول بتواند با پول خود این كالای ویژه را بخرد و با تصاحب اضافه ارزش حاصله از مصرف مولد آن، این پول را بزرگ و بزرگتر كند. به عبارت دیگر سرمایه یك مشت پول نیست، اهرم بهره كشی از كارگر است، یك شیئی نیست.
"یك رابطه ویژه و از نظر تاریخی معین تولید اجتماعی" است(4).
به سخن ماركس:
"سرمایه شیئی نیست، رابطه تولیدی - اجتماعی معینی است كه به فرماسیون تاریخی معینی از جامعه تعلق دارد. رابطه ای است كه در شیئی تجسم یافته و به این شیئی خصلت ویژه اجتماعی می دهد(5).
سرمایه بیانگر آن مناسبات تولیدی است كه میان طبقه كارگر محروم از مالكیت وسایل تولید و مجبور به فروش نیروی كار و طبقه سرمایه دار مالك وسایل تولید برقرار می شود و بنابرآن بخشی از حاصل زحمت، به رایگان به تصاحب سرمایه داران در می آید.
باتوجه به آنچه گفتیم روشن است كه برای پیدایش و ادامه شیوه تولید سرمایه داری كافی نیست كه مقدار قابل ملاحظه ای پول در دست عده معدودی جمع شود. این شرط لازم است ولی كافی نیست. علاوه بر آن باید تعداد كثیری از مردم از هر گونه مالكیت وسایل تولید محروم گردند و جز فروش نیروی كار خویش راهی برای ادامه زندگی نداشته باشند. درعین حال آن ها باید آزاد باشند كه نیروی كار خود را بفروشند. برده، محروم از مالكیت وسایل تولید است ولی آزاد نیست كه نیروی كار خود را به هركس خواست بفروشد. رعیت نیز از مالكیت وسایل تولید بویژه مالكیت زمین محروم است ولی بازهم یا رسما و قانونا و یا عملا و بنابر شرایط عمومی اقتصادی سیاسی كشور، قادر به ترك زمین و فروش آزاد نیروی كارش نیست.
سرمایه داری زمانی پدید می آید كه در سطح بالایی از تكامل تولید كالایی اولا – مقادیر قابل ملاحظه ای پول در دست عده معدودی گرد می آید و ثانیا تعداد كثیری از مردم بدل به پرولتر می شوند، یعنی بدل به انسان هایی می شوند كه از دو نظر "آزادند".
1- از نظر شخصی و حقوقی آزادند و حق دارند نیروی كار خود را به هركس خواستند بفروشند.
2- از هرگونه مالكیت وسایل تولید "آزادند" و برای زنده ماندن چاره ای جز فروش كار خویش ندارند.
دربحث از اهمیت تئوری ماركسیستی – لنینیستی تولید كالایی به چگونگی ورشكست شدن و پرولتر شدن توده های كثیر دهقانان و پیشه وران خرده پا كه زمینه رشد سرمایه داری را فراهم می آورد، اشاره ای داشتیم. در پایان این بخش به این بحث برخواهیم گشت و نشان خواهیم داد كه سرمایه داری چگونه جاده را برای پیشرفت خود می كوبد، چگونه با فئودالیسم می جنگد، تا نیروی كار رعیت ها را "آزاد" كند و در اختیار خود گیرد. و با چه بی رحمی میلیون ها انسان را از هستی ساقط می كند تا قطب پرولتری را به وجود آورد. آنچه دراینجا تذكر آن را به آموزندگان درسنامه ضرور می دانیم این است كه ضمن توجه به انباشت ثروت در قطب سرمایه داران، هرگز آنچه را كه در قطب مقابل می گذرد از نظر دور ندارند و توجه داشته باشند كه :
تولید سرمایه و انباشت آن در یك قطب همواره با تولید پرولتر در قطب دیگر همراه است.
سرمایه شیئی بی حركتی نیست، دائما در حركت و دوران است و در جریان این حركت مداوم است كه به هدف خود: تولید و تصاحب اضافه ارزش دست می یابد. درجریان این حركت است كه به طور مداوم قشرهای وسیعی از جامعه را از مالكیت وسایل تولید محروم می كند و به صفوف پرولتاریا: فروشندگان الزامی نیروی كار و بردگان نوین می راند. سرمایه دار بدون قطب مقابل خود: پرولتر، وجود ندارد.

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

(1) ماركس- كاپیتال. جلد اول ، چاپ فارسی، ص 561/ تكیه از ماست
(2)نشریه پنجمین كنفرانس اتاق بازرگانی كشور، تهران 1349، ص 213
(3) لنین، كارل ماركس، ترجمه فارسی، ص 13

(4) لنین، كارل ماركس، ترجمه فارسی، ص 13

(5)ماركس، مجموعه آثارماركس و انگلس جلد 25، ص 381- 380 چاپ روسی

 

 

راه توده 185 14.07.2008

 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت