راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

اقتصاد سیاسی -35
بحث کلیدی
سرمایه ثابت
و سرمایه متغیر
ف. م. جوانشیر
 

فصل نهم – دورپیمایی و واگرد سرمایه

1- دگرسانی های سرمایه و دورپیمایی آن ها
از آنچه تاكنون گفته ایم روشن است كه تولید سرمایه داری روند واحدی است كه هم تولید به معنی اخص كلمه و هم گردش كالا را شامل می شود .
در واقع ما بررسی تولید سرمایه داری را از فرمول عام سرمایه داری آغاز كردیم كه عبارت بود از:
پول1                كالا
               پول 2
و زمانی كه این فرمول را باز كردیم معلوم شد كه این فرمول عام از دو مبادله (گردش سرمایه) و یك مصرف بارآور تشكیل شده است. به صورت زیرین:
                  نیروی كار
پول 1                                   مصرف مولد در كارخانه    
                كالای جدید                 پول 2
                  وسایل تولید

مبادله یا گردش 1                  روند تولید 
                 مبادله یا گردش 2

بحث ما تاكنون به طور عمده روند مصرف بارآور نیروی كار و وسایل تولید را در بر گرفته است، تا ریشه های عینی ارزش افزایی سرمایه كشف شود و معلوم گردد كه چرا پول 2 بیشتر از پول 1 است و چگونه سرمایه دار از كارگر بهره كشی می كند، چگونه بخشی از اضافه ارزشی را كه به دست آورده می اندوزد و نتایج حاصل از این انباشت و گرایش تاریخی آن چیست. ولی ما تاكنون بر روی گردش سرمایه مكث نكرده و دو مرحله گردش را كه در فرمول عام سرمایه جا دارد، جز در حدودی كه برای تمیز مصرف بارآورد ضرور بوده مورد دقت قرار نداده ایم. اینك وقت آنست كه گردش سرمایه را بررسی كنیم.
اگر فرمول عام سرمایه را با دقت از نظر بگذرانیم مشاهده می كنیم كه پول 1 از زمانی كه به صورت سرمایه به كار می افتد تا زمانی كه به صورت پول 2 – بیش از پول 1 به دست سرمایه دار برگردد از سه مرحله می گذرد و سه بار دگرسان شده تغییر چهره می دهد:
1- ابتدا سرمایه به صورت سرمایه پولی است و چهره پول ـ سرمایه دارد و با این چهره وارد بازار شده و به نیروی كار و وسایل تولید بدل می شود ـ یعنی چهره خود را تغییر داده از سرمایه پولی به سرمایه بارآور (مولد) دگرسان می شود. این دگرسانی درعرصه گردش انجام می گیرد.
2- سرمایه بارآور (سرمایه مولد) در كارخانه به كار می افتد و در روند تولید ـ به معنای اخص این كلمه ـ كالای نوینی می سازد. یعنی سرمایه بارآور ضمن ارزش افزائی دگرسان شده، تغییر چهره داده به سرمایه كالایی، با ارزش بیش از ارزش نخستین بدل می شود. این دگرسانی در عرصه تولید انجام می گیرد.
3- سرمایه كالایی وارد بازار می شود تا ارزش خود را نقد كند ـ یعنی تغییر چهره داده به سرمایه پولی بدل شود، كه مبلغ آن بیش از سرمایه پولی پیش ریخته است. این دگرسانی نیز در عرصه گردش انجام می گیرد.
ماركس دگرسانی پیگیر و با تغییر چهره منظم و متوالی سرمایه را از یك چهره به چهره دیگر و بازگشت آن را به چهره نخستین "دورپیمائی" سرمایه می نامد.
اگر سرمایه از سیمای پولی آغاز به حركت كرده و پس از گذشت پیگیر و متوالی از سه مرحله مذكور، باز هم به چهره پولی بازگشته باشد می گوییم این سرمایه یك دور پیموده است.
به شكل صفحه بعد توجه كنید:
دراین شكل همان فرمول عام سرمایه است. سرمایه پولی (پول ـ سرمایه) حركت می كند، وارد بازار می شود، تغییر چهره داده به صورت نیروی كار و وسایل تولید ـ یعنی سرمایه بارآور ـ (سرمایه مولد) بیرون می آید. با این چهره وارد كارخانه می شود و در آنجا تغییر چهره داده به صورت كالای نوین (یعنی سرمایه كالائی) و با ارزشی بیش از ارزش پیش ریخته بیرون می آید و باز وارد بازار شده تغییر چهره می دهد تا به صورت نخستین خویش كه سرمایه پولی بود برگردد ـ منتها پولی كه از نظر مقدار بیش از سرمایه پولی پیش ریخته است.

چرا تغییر چهره مداوم و پیگیر سرمایه را با این دقت بررسی می كنیم؟
زیرا كه:
اولا" – اگر در یكی از حلقه های این زنجیر وقفه ای حاصل شود، تولید كاپیتالیستی مختل شده از كار باز خواهد ماند. تولید سرمایه داری تنها به صورت تكرار مداوم و منظم این دورپیمایی وجود دارد. سرمایه دار در هر یك از این سه مرحله و یا در هریك از این سه چهره خویش نقش معینی ایفا می كند. لذا باید مراحل سه گانه دورپیمایی سرمایه و دگرسانی های آن را به دقت بررسی نمود تا معلوم شود كه برای ادامه بی وقفه و مستمر دورپیمایی سرمایه چه شرایطی لازم است.
ثانیا" – هدف سرمایه دار چنان كه می دانیم، به دست آوردن و تصاحب اضافه ارزش هر چه بیشتری است و این امر رابطه مستقیم با سرعت طی یكسال فقط یك دور بپیماید، برای صاحب خود مبلغی اضافه ارزش نقد شده خواهد آورد. ولی اگر این سرمایه طی یكسال سه دور بپیماید. به فرض برابری سایر شرایط، سه برابر همان مبلغ اضافه ارزش خواهد آورد. سرمایه زمانی بزرگ و بزرگتر می شود كه به دورپیمایی افتاده و به طور مستمر و مداوم می گردد.
در صفحات پیش آنگاه كه روند تولید را بررسی می كردیم گفتیم كه سرمایه به مثابه ارزش فزاینده شیئی نیست، بلكه رابطه اجتماعی میان انسان هاست. بیانگر رابطه طبقاتی و مناسبات تولیدی سرمایه داری است كه بر شالوده بهره كشی از كارگر مزدور استوار شده است. اینك كه سرمایه را در حال دورپیمایی مداوم و مستمر آن بررسی می كنیم متوجه می شویم كه سرمایه تنها بیانگر روابط طبقاتی هم نیست، بلكه در عین یك حركت مداوم، یك دورپیمایی بی وقفه است.
"سرمایه به مثابه ارزشی كه بارور می شود، تنها متضمن روابط طبقاتی نیست، یعنی تنها متضمن خصلت اجتماعی مشخصی، كه برپایه وجود كار به مثابه كار مزدور قرار دارد، نیست. سرمایه عبارت از حركت است، عبارت از پروسه دورپیمایی با مراحل مختلفه است، كه خود به نوبه خویش متضمن سه شكل مختلف روند دورپیمایی است. بنابر این سرمایه را فقط می توان به مثابه حركت و نه مانند چیزی كه در حال سكون است، درك نمود(1)".

2- واگرد سرمایه، سرمایه استوار وسرمایه گردان
چنانكه گفتیم حركت سرمایه با یك دورپیمایی به پایان نمی رسد. سرمایه به طور مداوم و مستمر در حركت است و دورپیمایی خود را تكرار می كند. ماركس تكرار مداوم و متناوب دورپیمایی سرمایه را واگرد سرمایه می نامد.
"هنگامی كه دورپیمایی سرمایه به مثابه عمل جداگانه ای در نظر گرفته نشده، بلكه به صورت روند متناوب در نظر گرفته شود، واگرد سرمایه نامیده می شود(2)".
همه سرمایه های منفرد دورپیمایی دارند – یعنی همه آن ها الزاما از سه مرجله یاد شده می گذرند تا اضافه ارزشی كه كارگر تولید می كند به سرمایه دار برسانند ولی زمان واگرد سرمایه های گوناگون منفرد یكسان نیست. در برخی رشته ها، سرمایه در مدت یكسال چند بار می گردد و در برخی رشته ها فقط یك بار و یا كمتر.
زمان واگرد و یا سرعت واگرد سرمایه به عوامل مختلفی بستگی دارد كه مهمترین آن ها تركیب سرمایه بارآور است. هرچه تركیب آلی سرمایه بالاتر باشد، زمان واگرد آن طولانی تر است. ما تاكنون با تقسیم سرمایه از نقطه نظر ارزش افزایی آشنا هستیم و می دانیم كه سرمایه از این حیث بدو بخش اساسی متغیر و ثابت تقسیم می شود. اینك باید با تقسیم بندی دیگر سرمایه از نقطه نظر زمان و سرعت واگرد آشنا شویم.
موضوع این است كه همه سرمایه ثابت با یك سرعت نمی گردد. بخشی از سرمایه ثابت از نقطه نظر سرعت واگرد شبیه سرمایه متغیر است و به همراه آن می گردد و بخش دیگر زمان واگرد طولانی تری دارد.
سرمایه متغیر كه صرف خرید نیروی كار شده در هر دورپیمایی سرمایه نقش خود را به پایان می رساند. یعنی ارزش افزوده ای ساخته و در محصول تولید شده متبلور می كند و آنگاه كه این محصول به فروش رسد سرمایه متغیر و اضافه ارزشی كه ساخته است به دست سرمایه دار برخواهد گشت.
ولی همه سرمایه ثابت با چنین سرعتی نمی گردد. بخشی از سرمایه ثابت كه صرف خرید ساختمان، تاسیسات، ماشین آلات و تجهیزات كارخانه شده در هر دورپیمایی به طور كامل به محصول منتقل نمی شود، بلكه به تدریج و به نسبت استهلاك ارزش خود را به كالای نوین منتقل می سازد.
به علاوه شكل طبیعی این سرمایه به صورت ماشین یا ساختمان برای چندین دورپیمایی حفظ
می شود. سرمایه داری كه ماشین ریسندگی خریده، مثلا كم و بیش می تواند ده سال از این ماشین استفاده كند. در این مدت ارزش ماشین به تدریج مستهلك شده و هر سال یك دهم آن به كالای نوین منتقل می شود. اما در تمام این ده سال شكل طبیعی ماشین به جای خود باقی است و ماشین همان كاری را كه سال اول انجام می داد، در آخرین سال استهلاك نیز انجام می دهد.
این بخش از سرمایه ثابت كه ارزش آن بتدریج (به نسبت استهلاك) به محصول منتقل می شود و در چندین بار دورپیمایی سرمایه شكل طبیعی خود را حفظ می كند، سرمایه استوار نامیده می شود. ماشین آلات، ساختمان، تاسیسات و تجهیزات كارخانه جزو این بخش است.
بخش دیگر سرمایه ثابت كه صرف خرید محصول كار و مصالح كمكی شده از این حیث با سرمایه استوار تفاوت دارد. ارزش این بخش از سرمایه ثابت نه به تدریج، بلكه یكباره و در هر دورپیمایی به محصول منتقل می شود. شكل طبیعی آن نیز در هر دورپیمایی سرمایه تغییر می كند. پنبه ای كه برای نخ ریسی به كار رفته در هر دور تولید شكل طبیعی خود را تغییر می دهد و به نخ مبدل می شود. ارزش پنبه نیز تمام و كمال و به یكباره به نخ انتقال می یابد.
همچنین ارش سوخت موتور نیز در هر دورپیمایی به نخ منتقل می شود. این نوع مواد در جریان دورپیمایی نمی توانند شكل خود را حفظ كنند (سوخت موتور می سوزد و دود و خاكستر می شود)
این بخش ازسرمایه ثابت از نقطه نظر واگرد، شبیه سرمایه متغیر است. چرا كه سرمایه متغیر نیز در هر دور تولید نقش خود را به پایان می رساند. منتهی با این فرق كه سرمایه متغیر ارزش خود را به كالا منتقل نمی كند، بلكه خود آفریننده و سازنده ارزش نوین است، ارزشی كه بیش از ارزش خود اوست. اگر از این تفاوت صرفنظر كنیم و سرمایه متغیر را تنها از نقطه نظر سرعت واگرد در نظر بگیریم در این صورت سرمایه متغیر و بخش اخیر سرمایه ثابت را از نظر سرعت واگرد می توان یكی دانست و جمع آن ها را در مقابل سرمایه استوار – سرمایه گردان نامید.
جمع سرمایه متغیر و آن بخش از سرمایه ثابت كه ارزش یكباره در هر دورپیمایی به محصول منتقل می شود و شكل طبیعی آن در دورپیمایی تغییر می كند، سرمایه گردان نامیده می شود. مواد خام و مواد كمكی از این زمره اند.
بنابراین، سرمایه – كه از نقطه نظر ارزش فزائی به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم می شود، از نقطه نظر واگرد و انتقال ارزش، به دو بخش دیگر قابل تقسیم است:
1- سرمایه استوار
2- سرمایه گردان(3)
از آنجا كه دو بخش استوار و گردان یك سرمایه واحد با دو سرعت متفاوت
از نقطه نظر ارزش افزائی                                                                       از نقطه نظر سرعت واگرد و انتقال ارزش
 

سرمایه ثابت                         ساختمان، تاسیسات                                                 سرمایه استوار- به كندی می گردد و
ارزش افزانیست                    ماشین آلات                                                         ارزش آن بتدریج و به نسبت        .....                                  تجهیزات                                                            استهلاك به محصول منتقل می شود


 

                                     مواد خام وسایر
  مواد كمكی                       محصول های كار

 


                                                                                                    سرمایه گردان– به سرعت می گردد. در هر

سرمایه متغیر-                                                                                      دور تولیـد ارزش یكباره به محصول تنها سرچشمه ارزش افزائی          نیروی کار                                                     منتقل می شود ویا خود آفزیننده ارزش

.......................................................................................................نوین است.

 

 می گردد، واگرد سرمایه كل پیش ریخته عبارتست از میانگین واگرد دو بخش استوار و گردان آن و هر چه این واگرد سریع تر باشد، اضافه ارزش بیشتری نصیب سرمایه دار خواهد شد. به همین جهت سرمایه دار علاقمند به تسریع واگرد سرمایه است، در حالی كه تكامل نیروهای مولده، علیرغم میل او از سرعت واگرد می كاهد اگر به تقسیم بندی سرمایه به دو بخش استوار و گردان با دقت بنگرید، خواهید دید كه این تقسیم بندی جانب دیگری از تركیب آلی(ارگانیك)سرمایه را نشان می دهد. هر چه تركیب آلی سرمایه بالاتر باشد همانقدر سرمایه استوار بیشتر و لذا همانقدر سرعت واگرد كل سرمایه پیش ریخته كمتر است. و این بنوبه خویش تظاهری است از تضاد اساسی سرمایه داری و گرایش تاریخی انباشت سرمایه.

3- تاثیر سرعت واگرد سرمایه در نرخ و حجم اضافه ارزش
درصفحات گذشته وقتی از نرخ و حجم اضافه ارزش سخن می گفتیم، كاری به مدت زمان نداشتیم. ما در آن وقت در واقع یك دورپیمایی تام سرمایه را صرفنظر از این كه در چه مدتی انجام شده باشد در نظر گرفتیم و گفتیم كه حجم اضافه ارزش با تعداد كارگرانی كه در آن واحد بهره كشی می شوند و با نرخ بهره كشی متوسط از هریك از آن ها، رابطه مستقیم دارد. هر چه كارگر بیشتر و نرخ بهره كشی متوسط از هر كارگر بیشتر باشد حجم اضافه ازشی كه سرمایه دار به دست می آورد بیشتر است. اینك می توانیم و باید كه عامل زمان را هم وارد كنیم و ببینیم حجم اضافه ارزشی كه سرمایه دار در مدت یكسال بدست می آورد به چه عواملی بستگی دارد. زیرا برای سرمایه دار آنچه مهم است این است كه در مدت زمان هرچه كمتری حجم هر چه بیشتری از اضافه ارزش بدست آورد. بنابر این حجم اضافه ارزشی كه سرمایه دار در مدت یكسال به دست می آورد به سه عامل بستگی پیدا می كند:
1- عده كارگرانی كه در این مدت از آنها بهره كشی كرده
2- نرخ متوسط بهره كشی از هر كارگر (از این دو عامل قبلا" اطلاع داشتیم)
3- سرعت واگرد سرمایه. (این عامل تازه ایست كه بررسی می كنیم)
فرض می كنیم نرخ اضافه ارزش در موسسه معینی 100% است. اگر در این موسسه سرعت واگرد سرمایه چنان باشد كه سرمایه متغیر (كه برای خرید نیروی كار كارگران صرف شده) طی سال یكبار بگردد در این صورت نرخ سالانه اضافه ارزش نیز همان 100% خواهد بود. ولی اگر سرعت واگرد افزایش یابد، به طوری كه سرمایه متغیر طی سال دو بار بگردد، در این صورت سرمایه دوبار اضافه ارزش برای سرمایه دار تولید كرده و نرخ سالانه اضافه ارزش در این موسسه 200% خواهد شد و به فرض برابری سایر شرایط، حجم اضافه ارزش نیز كه نصیب سرمایه دار شده دو برابر خواهد شد و برعكس اگر سرعت واگرد كمتر، مثلا" نصف شود، نرخ سالانه اضافه ارزش و حجم سالانه اضافه ارزش به نصف خواهد رسید.
در اینجاست كه سرمایه دار بی نهایت علاقمند است كه بر سرعت واگرد سرمایه بیفزاید.
چگونه می توان بر سرعت واگرد افزود؟ برای یافتن پاسخ این پرسش باید به فرمول عام سرمایه و طرز دورپیمایی سرمایه برگردیم. ما دیدیم كه هر دورپیمایی سرمایه از یك روند تولید و دو مبادله تشكیل شده است كه روند تولید در كارخانه و روند مبادله در بازار – یعنی درعرصه گردش انجام می گیرد. برای این كه زمان واگرد كوتاه تر شود، باید زمان تولید – یعنی مدت زمانی كه روند تولید در درون كارخانه طول می كشد و زمان گردش، یعنی مدت زمانی كه خرید و فروش و به سامان رسانیدن محصول طول می كشد، كوتاهتر شود.
زمان تولید به دو عامل اساسی بستگی دارد: یكی تكنولوژی تولید كه در موسسات مختلف و رشته های مختلف متفاوت است. و دیگری ، شدت آهنگ كار، مدت روزانه كار، تعداد كارگران و نظایر آن.
نخستین عامل بسته به تكامل علوم و فنون است و هرچه سرمایه دار از وسایل مدرن تری استفاده كند می تواند از زمان تولید بكاهد. مثلا" در كارخانه چرم سازی باید پوست حیوانات را مدت معینی در مواد شیمیایی خوابانید و یا در رنگرزی باید مدت زمان معینی صبر كرد تا رنگ خشك شود، در نانوایی باید مدتی انتظاركشید تا خمیر ور بیاید…. این گونه زمان های انتظار كشیدن و صبر كردن در هر موسسه و در هر رشته ای فراوان است و به این دلیل یكی از جهات تكامل نیروهای مولده و تكنولوژی تولید، پیدا كردن راه حل و وسایل نوینی است كه از این زمان های انتظار بكاهد.
دومین عامل تعیین كننده زمان تولید مربوط به رابطه سرمایه دار و كارگر و شدت بهره كشی است. سرمایه دار اصرار می ورزد و فشار می آورد كه بر روزانه كار كارگر بیافزید. آهنگ كار آنان را شدیدتر كند، با ایجاد نوبت كاری موسسه را شب و روز در حال كار نگهداردن با استخدام كارگر اضافی – بویژه كارگر فصلی – از زمان تولید به كاهد.
زمان گردش – زمان گردش نیز بنوبه خود از دو قسمت تشكیل می شود:
نخست زمانی كه در آن هنوز امر تولید ادامه دارد: مانند حمل و نقل كالا و رساندن آن به محل مصرف. این بخش ا زگردش كالا در حد معقول خویش ضروری و ادامه تولید است و مدت زمان آن نیز نظیر زمان تولید بستگی به تكامل نیروهای مولده دارد. هر چه نیروهای مولده تكامل یافته تر باشد هر چه اقتصاد جامعه زیرسازی محكم تر و مدرنتری داشته باشد، این بخش از زمان گردش كوتاهتر است. دركشوری كه وسایل حمل و نقل مدرن تر و جاده ها، بندرها و فرودگاه های مجهز تری دارد. طبیعی است كالاها بهتر و سریع تر به مقصد می رسند.
دومین بخش زمان گردش، عبارت از زمانی است كه در آن سرمایه به دنبال مشتری مناسب می گردد و در انتظار آنست كه كالای خود را به قیمت مناسب بفروشد. سرمایه داران می كوشند این بخش از زمان گردش را نیز كوتاهتر كنند. آن ها هزار و یك نوع وسیله از قبیل استفاده از آگهی های تبلیغاتی، استفاده از طرز خدمت بهتر و سریع تر، فروش به اعتبار و نسیه و اقساط و غیره و غیره پیدا می كنند تا بتوانند كالای خود را هر چه زودتر بفروشند. اما در عمل این بخش از زمان گردش به طور كامل وابسته به ظرفیت خرید توده مردم و محاسبه دقیق كالای مورد نیاز بازار است. كه سرمایه دار قادر به تعیین آن نیست. هدف از گردش سرمایه داری كالا، نقد كردن اضافه ارزش است. و به این دلیل سرمایه دار تا وقتی نتواند اضافه ارزشی را كه در كالا نهفته است به پول بدل كند – یعنی تا وقتی كالای او را به قیمت مناسبی نخرند، حاضر به فروش نیست. از اینجا است كه این بخش از زمان گردش با تغییرات رونق و ركود بازار تغییر می كند. در زمان رونق كوتاهتر است و در زمان ركود بسیار طولانی.
تلاش برای كوتاهتر كردن این بخش از زمان گردش هزینه بزرگی ایجاب می كند كه هزینه زاید و كاملا غیرمولد و به اصطلاح برج است. هزینه ای كه بابت آگهی های تبلیغاتی صرف می شود، هزینه انبارداری زاید به قصد نگاهداری كالا تا یافتن مشتری مناسب و نظایر این ها – برج هایی است كه از جیب جامعه به هدر می رود.
 

 

 

(1) كاپیتال، جلد دوم. چاپ فارسی. صفحات 89-90 (تكیه از ماست)
(2) كاپیتال. جلد دوم. ترجمه روسی. ص 175 (تكیه از ماست)
(3) توجه خوانندگان را به این نكته جلب می كنیم كه اقتصاد سیاسی سرمایه داری تقسیم سرمایه را از نقطه نظر ارزش افزایی – كه تقسیم اصلی و ماهوی است، قبول ندارد. اما تقسیم آن را از نقطه نظر سرعت واگرد می پذیرد. در كتابها و نوشته های اقتصادی سرمایه داری كه به زبان فارسی منتشر می شود و از جمله در گزارش های سازمان برنامه و بانك مركزی معمولا" اصطلاح سرمایه ثابت و متحرك را به جای سرمایه استوار و گردان بكار می برند.
 

 

 

راه توده 204 01.12.2008

 


 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت