راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

اقتصاد سیاسی - 44

دو نوع بهره در مناسبات
فئودالی و سرمایه داری
ف. م. جوانشیر
 

فصل سیزدهم - بهره زمین


 

پ - بهره تفضیلی 

بهره ای كه صاحب زمین از سرمایه دار می گیرد، با بهره مالكانه مناسبات فئودالی تفاوت ماهوی دارد. بهره سرمایه داری زمین از مناسبات سرمایه داری زائیده می شود و از جمله این نوع از بهره كه بهره تفضیلی نامیده می شود نتیجه بارآوری متفاوت كار یكسان و واحد انسانی در شرایط متفاوت است، كه در مناسبات سرمایه داری سرچشمه سود فوق العاده است و آنجا كه تفاوت حاصلخیزی و موقعیت قطعه زمین سبب تفاوت در بارآوری كار شده باشد. سود فوق العاده حاصل از آن شكل خود را تغییر می دهد، دگرسان می شود و به صورت بهره تفضیلی زمین در می آید، گوئی عامل ایجاد كننده آن زمین است.

        اهمیت ویژه تئوری ماركسیستی بهره زمین درست در همینجاست كه منشاء واقعی این بهره را برمبنای مناسبات سرمایه داری و برپایه تئوری ارزش، اضافه ارزش و سود متوسط توضیح می دهد، كه دلیل تازه ای بر درستی آن تئوری است.

بهره تفضیلی بردو نوع است:

بهره تفضیلی 1: هنگامی كه تفاضای بازار بر محصول معینی بالا می رود نخستین عكس العمل تولیدكنندگان گسترش سطح كشت است. اگر سال پیش هزار زمین زیر كشت گندم بود، امسال كه تقاضا برای گندم بیشتر است تولیدكنندگان در هزار و دویست هكتار گندم می كارند. یعنی زمین های تازه ای را زیر كشت گندم می آورند. افزایش تولید محصول از این طریق یعنی از طریق افزایش سطح زیر كشت "كشت سطحی" "Extensive"  نامیده می شود.(1)

        وقتی كشاورزی در سطح گسترش می یابد، فرض بر این است كه در اراضی موجود سرمایه گذاری های نوین اضافی نمی شود و تركیب آلی سرمایه تغیر نمی كند. در مساحت های یكسان، مبالغ یكسانی با تركیب یكسان سرمایه گذاری شده و لذا تفاوت سود تنها و تنها نتیجه تفاوت كیفیت طبیعی زمین یعنی نتیجه تفاوت بار آوری كار واحد انسانی در شرایط متفاوت طبیعی است. در صفحات پیش ما از سه قطعه زمین الف و ب و پ سخن گفتیم و یادآوری كردیم كه در استفاده از این زمین ها دو حالت ممكن است پیش آید. یكی اینكه میزان سرمایه گذاری برای واحد سطح تركیب آلی سرمایه ثابت بماند. در این صورت قطعه پ كه كم حاصل ترین زمین هاست.  بعد از قطعه الف و ب زیر كشت خواهد رفت. درست همین حالت است كه كشت سطحی نامیده می شود. تفاوت سودی كه در این حالت میان قطعات گوناگون زمین پدید می آید نوع اول بهره تفضیلی است.

 

به جدول زیر توجه كنید.

قطعات زمین با مساحت برابر وكیفیت های متفاوت

مبلغ سرمایه گذاری به تومان

سود متوسط سرمایه به تومان

بهای تولید فردی كل محصول به تومان

كل محصول بدست آمده ازقطعه زمین به تن

بهای تولید فردی هرتن به تومان

بهای بازار هرتن به تومان

مبلغ بدست آمده از فروش كل محصول به تومان

بهره تفضیلی كه به صاحب زمین تعلق می گیرد به تومان

الف

ب

پ

1000

1000

1000

500

500

500

1500

1500

1500

5

4

3

300

375

500

500

500

500

2500

2000

1500

1000

500

 

 

 

4500

 

 

 

6000

 

     

چنانكه می بینیم سه سرمایه دار در سه قطعه با مساحت برابر ولی كیفیت متفاوت به میزان واحد و با تركیب آلی واحد سرمایه گذاری كرده اند. ولی اولی 5 تن، دومی چهار تن و سومی 3 تن محصول بدست آورده اند. چرا كه بارآوری كار در قطعات مختلف به علل طبیعی متفاوت بوده است. سرمایه داری كه كمترین محصول را بدست آورده اضافه بر سود متوسط چیزی ندارد كه به صاحب زمین بدهد. ولی دوسرمایه دار دیگر از سود فوق العاده برابر سود متوسط به اضافه بهره تفضیلی برخوردارند و صاحب زمین می تواند بهره تفضیلی را از آن ها بگیرد و آنان را به سود متوسط قانع سازد.

     نكته اساسی كه باید در اینجا بدان توجه كرد اینست كه بهره تفضیلی یاد شده نتیجه زحمت و كار انسان مولد یعنی كارگران است. كار مولد در شرایط نابرابر طبیعی بارآوری نابرابر دارد. این تفاوت كه موهبت طبیعی است باید به همه انسان های مولد كه طبیعت از آن آنهاست تعلق گیرد اما از آنجا كه در جامعه سرمایه داری انحصار مالكیت وسائل تولید و از جمله انحصار مالكیت زمین وجود دارد و صاحب زمین آنچه را كه طبیعت به انسانهای مولد ارزانی داشته از دست آن ها می گیرد.

       قیمت گذاری محصول كشاورزی برمبنای گرانترین محصول نتیجه سلطه نظام سرمایه درای است وگرنه جامعه می توانست محصول كشاورزی را ارزان تر بدست آورد. در جدولی كه دادیم روشن است كه كل محصول كشاورزی مورد نیاز بازار حتی با در نظر گرفتن سود متوسط برای سرمایه دار جمعا" 4500 تومان تمام شده ولی به 6000 تومان فروخته شده است.

       طرز تشكیل قیمت محصولات كشاورزی در نظام سرمایه داری و بر اثر انحصار مالكیت زمین طوری است كه به قول ماركس "ارزش اجتماعی دروغین"(2)  بوجود می آید. اگر شیوه تولید سرمایه داری نمی بود و جامعه با نظام كمونیستی اداره می شد طبیعت و محصول آن به همه جامعه تعلق داشت و جامعه باجی را نمی پرداخت.

       بهره تفضیلی 2: ممكن است نتوان به نسبت رشد تقاضا برای محصول كشاورزی بر وسعت اراضی زیر كشت افزود. زیرا زمین قابل كشت محدود است. به علاوه در بسیاری مواقع گسترش سطح كشت و تكیه به آنچه كه كشت سطحی می نامند به صرفه نیست. بهتر است كه در زمین هائی كه تاكنون زیر كشت بود برای بالا بردن بارآوری كارسرمایه گذاری بیشتری بشود. این نوع تلاش برای افزایش محصول از هر واحد سطح را اصطلاحا كشت عمقی Intensive  می نامند.(3)

         روشن است كه قابلیت قطعات مختلف زمین برای پذیرش سرمایه گذاری بیشتر یكسان نیست. مبلغ واحد سرمایه گذاری در قطعات مختلف نتایج متفاوت می دهد. مثلا" قطعه زمینی كه تاكنون كشت دیم داشت ممكن است به منبع آب نزدیك باشد و با كمی سرمایه گذاری می توان آن را فاریاب كرد و محصول را چند برابر نمود. در قطعه زمین دیگری ممكن است چنین امكانی نباشد و برای فاریاب كردن آن سرمایه گذاری عظیمی ضرورت پیدا كند. قطعه زمینی كود پذیر است و می توان با دادن كود محصول بیشتر بدست آورد. قطعه دیگر این خصوصیت را ندارد. زمینی هموار برای كشت با تراكتور مساعد است، زمین دیگر نیست. در نتیجه اضافه سرمایه گذاری به مبلغ واحد در قطعات برابر نتایج متفاوت می دهد و نرخ سود سرمایه گذاران با هم فرق می كند و آنگاه كه آنان نرخ متوسط سود را بردارند باقی آن بهره زمین از نوع بهره تفضیلی 2 است.

      بهره تفضیلی 2، در اساس خود به همان بهره تفضیلی 1 متكی است. یعنی از اختلاف شرایط طبیعی و درجه سهولت حمل به بازار حاصل می شود. ولی با كمی دقت می توان در عین حال تفاوت آن دو را درك كرد و متوجه شد كه بهره تفضیلی 2 مانع تكامل كشاورزی است. پرداخت این بهره علاقه سرمایه داران را به سرمایه گذاری نوین بسیار كم می كند. برخلاف صنعت كه در آن هر كوشش برای افزایش عقلانی سرمایه گذاری سود فوق العاده ای نصیب سرمایه دار می كرد، در كشاورزی، دست سرمایه دار برای سرمایه گذاری نوین می لرزد. چرا كه هر چه سود فوق العاده هم كه بدست آورد باید به سود متوسط قناعت كند و بقیه را بابت بهره زمین به زمین دار بپردازد. از اینجا می توان فهمید كه چرا میان سرمایه دارانی كه زمینی را اجاره می كنند با صاحب زمین بر سر مدت اجاره اختلاف می افتد. متاجر (سرمایه داری كه زمین را اجاره می كند) مایل است كه اجاره بلند مدت بوده و او با پرداخت اجاره بهای ثابت سالیان هر چه درازتری همان قطعه زمین را در اختیار داشته باشد. در این صورت فوق العاده ای كه ازسرمایه گذاری های نوین بدست خواهد آورد، لااقل در طول مدت اجاره ، به خود او تعلق خواهد گرفت. اما موجر(صاحب زمین) اجاره كوتاه مدت را ترجیح می دهد ومی كوشد شرط تجدید نظر مكرر هر چند ساله یكبار در میزان اجاره بهاء را در قرارداد اجاره بگنجاند. روشن است كه هر قدر مدت اجاره درازتر و اجاره بها ثابت تر باشد، همانقدر بیشتر به سود رشد كشاورزی سرمایه داری است.

       نظری گذرا به تغییر جغرافیای كشاورزی ایران كمك می كند كه ما بهره تفضیلی و اثر آن را در رشد كشاورزی بهتر درك كنیم. در گذشته نه چند دور كشت نباتات صنعتی (پنبه، چغندر قند، نیشكر، دانه های روغنی و غیره) در كشور ما وسعتی نداشت. محصول زراعتی، به طور عمده عبارت از غلات و حبوبات بود و آذربایجان را انبار غله ایران می نامیدند. زمانی كه افزایش تولید غلات از یكطرف و افزایش تولید مواد خام صنعتی از سوی دیگر در دستور روز قرار گرفت (بخصوص پس از جنگ جهانی دوم) نخستین عكس العمل تولید كنندگان گسترش سطح كشت بود. بخش بزرگی از مراتع دشت گرگان از دست دامداران محلی بیرون كشیده شد كه در آن پنبه و گندم و غیره كاشتند. از آنجا كه زمین های تازه كشت دشت گرگان محصول ارزان تر می داد و برای كشت پنبه مناسب تر بود، تحول نسبی در جغرافیای كشاورزی ایران حاصل آمد. به طوری كه بخش قابل ملاحظه ای از تولیدات كشاورزی ایران در این منطقه تولید شد. كسانی كه انحصار تولید در این اراضی را برای خود تامین كرده بودند از بهره تفضیلی نوع 1 به مقدار قابل ملاحظه ای برخوردار شدند.

         با گذشت زمان و بویژه در دهه اخیر كاملا احساس شد كه تنها با كشت سطحی نمی توان تقاضای بازار- چه مصرف داخلی و چه صادرات،- را تامین كرد. توجه به كشت عمقی و سرمایه گذاری بیشتر در واحد سطح به مقصد بالا بردن محصول از هر واحد، جلب شد. اما همه زمین های كشور برای سرمایه گذاری بیشتر به یكسان آماده نبود. برخی زمین ها نظیر زمین های خوزستان، دشت قزوین، خراسان، جیرفت از این حیث مناسب تر بودند. ایجاد سدهای آب، تامین برق، كاربرد تراكتور و ماشین آلات صنعتی سبب شد كه این اراضی از هر واحد سطح درآمدی به مراتب بیش از سایر زمین ها بدهند. كشت برخی از محصولات پر درآمد مانند نیشكر، برای بار اول در خوزستان مقدور شد. جبرفت توانست بسیاری میوه های نوبر و لذا بسیار پردرآمد تحویل دهد، مقدار تولید چغندر قند در خراسان بسیار بالا رفت. این گونه زمین ها از بهره تفضیلی 2 برخوردار شدند و بر اثر آن تغییر تازه ای در جغرافیای كشاورزی كشور بوجود آمد.

        بدون شك در این تغییرها و بویژه در امر سرمایه گذاری های نوین كه به طور عمده دولتی است- سیاست عمومی رژیم نقش موثری ایفاد می كند. رژیم با توجه به مسئله ملی در درون كشور و استراتژی عمومی سیاسی خویش سرمایه گذاری در مناطق معینی را- ولو كم حاصل ترباشد- ترجیح می دهد و به مناطقی نظیر كردستان، آذربایجان، سیستان و بلوچستان كمتر توجه دارد. ولی صرفنظر از این عوامل، نقش بهره تفضیلی نوع 2 در تغییر نوین جغرافیای كشاورزی ایران آشكاراست. در صفحات بعد در بررسی رشد سرمایه داری در كشاورزی به این مسئله برخواهیم گشت.

یك یادآوری- تفاوت اجاره بها و بهره زمین – در اینجا بجاست كه به صورت یك یادآوری تفاوت میان اجاره بها و بهره زمین را متذكر شویم. در مطبوعات كشور ما و گاه حتی در درسنامه ها و نوشته های علمی كلمات اجاره بها(مال الاجاره)، بهره مالكانه وب هره زمین (حق الارض) را به سادگی مترادف هم می گیرند و به جای هم بكار می برند. در حالی كه این كلمات محتوی اقتصاد كاملا" متفاوتی دارند. كلمه بهره مالكانه كه از بقایای مناسبات فئودالی و بیانگر بهره فئودالی در مرحله معینی از تكامل آن در كشور ماست باید در همانجا بكار برد. اما درباره تفاوت اجاره بها وبهره زمین باید توجه داشت كه اجاره بها علاوه بر بهره زمین بهره سرمایه ای را هم كه قبلا در این زمین بكار افتاده در برمیگیرد. یعنی اگر مالكی زمین بكر خود را به یك سرمایه دار اجاره داده و آن سرمایه دار با سرمایه گذاری خود این زمین را آباد كرد (با كانال كشی، تسطیح، زه كشی، جاده سازی و غیره) و مقدار تولید در واحد سطح را بالا برده باشد وقتی كه مدت اجاره به پایان رسید، مالك زمین این قطعه آباد شده را به بهای گرانتری اجاره خواهد داد. اجاره بهائی كه او اینك طلب خواهد كرد برابر خواهد بود با بهره زمین به اضافه بهره سرمایه ای كه برای آباد كردن آن صرف شده و به بهبود زمین كمك كرده است. به این دلیل باید توجه داشت كه وقتی سخن از بهره زمین می رود منظور بهره زمین بكر است، زمینی كه هنوز سرمایه ای برای آباد كردن آن بكار نیفتاده و كاری برای بهبود آن انجام نگرفته است. اما در اجاره بها بهره حاصل از این سرمایه گذاری علاوه می شود.

 

نتیجه گیری های كلی از بحث بهره تفضیلی

1-    سرچشمه بهره تفضیلی در هر دو نوع آن اضافه ارزشی است كه كارگران تولید می كنند. بهره تفضیلی شكل دگرسان شده سود فوق العاده است كه به صاحب زمین تعلق می گیرد و به این ترتیب طبقه زمین دار در بهره كشی از طبقه كارگر شركت می ورزد.

2-     اگر چه بهره تفضیلی چیزی جز شكل دگرسان شده سود فوق العاده نیست، ولی از آنجائی كه در كشاورزی سرمایه داری به طبقه زمین دار تعلق می گیرد، نقش خلاف سود فوق العاده در صنعت ایفا می كند. به این معنا كه عامل محركه تكامل نیست، بلكه ترمز است بر سر راه سرمایه گذاری بیشتر در كشاورزی.

3-     هر قدر سرمایه بیشتری در زمین گذاشته می شود و هر چه تكامل كشاورزی و به طور كلی تكامل تمدن بیشتر است، همانقدر خراجی كه جامعه به زمینداران بزرگ می پردازد بیشتر است.

4-    بهره تفضیلی باعث گرانی كالاهای كشاورزی است. ولی تا وقتی كه نظام سرمایه داری باقی باشد حتی با ملی كردن اراضی كشاورزی نیز نمی توان این تاثیر را از میان برد. چرا كه در آن صورت نیز قیمت كالاهای كشاورزی برپایه گرانترین محصول تعیین خواهد شد و سرمایه دارانی كه با كمك طبیعت محصول ارزانتری تولید كرده اند سود فوق العاده را خود تصاحب خواهند كرد. به این دلیل ملی كردن اراضی در نظام سرمایه داری (به فرض محال كه اجرا شود) بهره تفضیلی را از میان نمی برد، بلكه آن را به سرمایه دار كشاورز می رساند. لذا می تواند گام بزرگی در راه رشد سریع سرمایه داری در كشاورزی و كاربرد هرچه وسیع تر سرمایه و تكنولوژی مدرن در این رشته باشد.


 

(1) رفیق احسان طبری برای این اصطلاح "كشت گشترشی" را پیشنهاد می كند.

(2) كاپیتال. جلد سوم. چاپ روسی . مجموعه آثار ماركس وانگلس، جلد 25 بخش دوم. ص 212/ تكیه ازماست/

(3) رفیق احسان طبری اصطلاح "ژرفش" را برای این نوع كشت پیشنهاد می كند.


راه توده 214 23.02.2009
                                                                                                                                   
بازگشت