راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

تحلیل هفتگی رویدادهای ایران تا سال 1362
هشدار حزب توده ایران
سرکوب آزادی ها
و ادامه جنگ عراق
دو فاجعه علیه انقلاب
  27 تیر ماه 1361
 

برخی از رویدادهای ایران و جهان
27 تیر ماه 1361 برای اعضاء و هواداران

ایران
مهمترین رویدادهای کشور ما در هفته گذشته عبارت بودند از: درجبهه جنگ "مرحله تازه ورود نیروهای مسلح ایران به خاک عراق" و در جبهه داخلی "بالا گرفتن رودر روئی میان پیروان خط امام با افراد و گروه هایی نظیر وابستگان به "انجمن حجتیه"، بویژه جناح ارتجاعی و آمریکائی آن، و همچنین قشریون انحصار طلب و خودمحوربین، که با حاکمیت خط امام مخالفند" و همچنین "طرح باز هم حادتر مسئله فعالیت قانونی احزاب سیاسی".

تحلیل جمع این رویدادها نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران در یکی از حساس ترین لحظات زندگی خود، با دشواری ها و توطئه ها و دام های گوناگون خارجی و داخلی روبروست و همه انقلابیون راستین و همه پیروان واقعی و پشتیبانان صدیق خط امام می کوشند و وظیفه دارند، که با این دشواری ها مقابله کنند. از جمهوری اسلامی ایران و از صلابت و قدرت خط ضد امپریالیستی، ضد استبدادی و مردمی امام خمینی با تمام قدرت و توان خود دفاع کنند و با هشیاری علیه همه توطئه های داخلی و خارجی بایستند.
واقعیات نشان می دهد که حمایت مردمی بیکران از انقلاب و اهداف آن، آنچنان پشتوانه و سرمایه ایست که با تکیه بر آن و با درایت و هشیاری می توان بر همه توطئه ها پیروز شد، دشمنان را شکست داد و دام ها را بی اثر کرد.

در جبهه جنگ
مرحله تازه ای در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران انقلابی، که همه می دانند صدام آن را طبق منافع و با تحریک آمریکا آغاز کرد، پیش آمده است. و این در حالیست که همه می دانند که امریکای جنایتکار، درست مانند همکار خود صدام، بیرق صلح و خاتمه جنگ و عدم شرکت در درگیری را بلند می کند، ولی عملا بند بند منافعش در گروی ادامه جنگ است. در ورای پرده دودی که امریکا ایجاد کرده، هدف اصلی اش تحمیل یک جنگ فرسایشی طولانی است. همین چندی پیش بود که حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی به درستی گفت:
"تحلیل من این است که تا جنگ باشد، به نفع امریکاست. امریکا از جنگ هم در جهت تضعیف امکانات دو کشور، بلکه چند کشور که با امکاناتشان از عراق حمایت می کنند، استفاده می کند و هم از این جنگ در جهت به فروش رساندن اسلحه و مهمات استفاده می کند و هم نیازمند می کند کشورهای منطقه را به کشورهای استعماری". (از مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی (29/1/61).

اکنون به وضوح دیده می شود که ضمن تثبیت برای ادامه تشنج و زمینه سازی برای بسط درگیری، امریکا می کوشد از نظر نظامی و اقتصادی ایران انقلابی کنونی و عراق را که می تواند در آینده حکومتی مردمی داشته باشد و در صف دول ضد امپریالیستی قرار گیرد، تضعیف کند و جلو امکانات میهن انقلابی ما را برای پرداختن به مسائل بنیادی تکامل جامعه و طرد وابستگی بگیرد. هدف نهائی امریکا از بسط درگیری و تضعیف ایران انقلابی و فرسایش قدرت آن، زمینه سازی برای براندازی جمهوری اسلامی ایران است. در چنین شرایطی حداکثر هشیاری و سنجیدن همه جوانب امر و احتراز از دام های گوناگون امریکا ضرورت حیاتی دارد. به حق روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله 23 تیر خود نوشت:
"به لحاظ آنکه دشمن همواره در صدد جبران شکست های خود بوده است، بایستی راه آینده با دوراندیشی و تدبیر و دقت بیشتری ادامه یابد و برای حوادث آینده پیش بینی های لازم را انجام دهیم. این امر بدون برآورد نیروها و همچنین بررسی نیازها و امتیازها امکان پذیر نیست".

این ارزیابی درست هم برای مسئله لبنان و قدس و هم در مسئله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و دام های امریکا صدق می کند. امریکای جنایتکار به دروغ ادعای صلح خواهی می کند، به همانگونه که صدام به دروغ مدعی آتش بس است. هم اکنون دشمن به جبران ضعف در جبهه، علیرغم همه ادعاهای اخیرش، جنایات قبلی خود در بمباران شهرها و مناطق مسکونی را تشدید کرده است. دول ارتجاعی عرب بیشتر زیر "چتر حمایتی" امریکا گرد آمده اند و امریکا نیز اعلام کرده است که از دوستان خود حمایت خواهد کرد و امنیت آنها را تضمین خواهد نمود. دولت آمریکا پیشنهاد کرده است که "مانور مشترک نظامی با عربستان سعودی و دیگر کشورها" ترتیب داده شود. از پاکستان و ترکیه خبر از تدارکات تازه و نقل و انتقال نیرو می رسد. ناوهای جنگی آمریکا مسلح به سلاح هسته ای در خلیج فارس در گشت و گذارند. شیطان بزرگ از یک سو پایگاه های جدید نظامی خود را در منطقه به جنب و جوش آورده و نیروهای واکنش سریع آماده می کند و از سوی دیگر اعلام می کند که "قادر به مهار کردن ایران نیست"، بازار دیپلماتی و تبلیغات برای ارعاب دول منطقه و تشدید وخامت و تشنج در اطراف خلیج فارس و تحریک دولت ها علیه ایران باز هم داغ تر شده است. گروه های آبرو باخته ضد انقلابی، چه فراری و چه در درون کشور، با ولع در این پندارند که از آب گل آلود ماهی بگیرند و طولانی شدن جنگ را محیط مناسبی برای خود فرض می کنند. تهدید به نابود کردن مراکز مهم اقتصادی و نفتی ما و تهدید به کوبیدن مناطق مسکونی غیر نظامی ما بتدریج به فعل در می آید. تا جائی که نخست وزیر، آقای موسوی هشدار می دهد که از این جانیان "حتی می توان منتظر فاجعه های بزرگتری هم باشیم".
این جانیان و از جمله "واین برگر" وزیر دفاع امریکا و "برد" لیدر اکثریت جمهوری خواه در سنای امریکا اعلام کرده اند که با دولت هایی نظیر عربستان سعودی وارد مذاکره شده اند، تا همکاری های عملی امریکا و کشورهای مرتجع منطقه را علیه ایران سازمان دهند. واحد مرکزی خبر از واشنگتن گزارش داده است که کاخ سفید با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد که امریکا در جنگ ایران و عراق حاضر است به کشورهائی که در منطقه، که خود را در معرض خطر می بینند، کمک نماید. امریکا حاضر است تضمیناتی برای حفظ امنیت آنها انجام بدهد! رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا هم گفت که امریکا باید به کشورهای خلیج (فارس) اسلحه بفروشد و اجازه دهد که این کشورها سلاح هایشان را تحویل عراق بدهند. همه اینها نشانه هایی از عمق توطئه و گستردگی دامی است که آمریکا، در صورت ادامه جنگ و با استفاده از آن، تدارک دیده است.
در برابر این تدارکات و دام گستری ها، اصل عبارتست از نجات و تحکیم انقلاب ایران از خطر توطئه ها و بند دام ها و تثبیت جمهوری اسلامی ایران و نیل به سوی اهداف بزرگی که انقلاب پیش روی داشته است و دارد.
همه رفقا باید به این وضع بغرنج توجه دقیق داشته باشند. با برخورد یک بعدی و سطحی، با جستجوی پاسخ مطلق مثبت یا منفی، نمی توان تمامی بغرنجی و پیچیدگی وضعی را، که توطئه های گوناگون امپریالیسم پیرامون ایران به وجود آورده است، توضیح داد. درست به خاطر همین وضع است که حداکثر درایت و هشیاری در برابر انواع دام ها و حیله های امریکا و توجه به همه جوانب و پیامدهای سیاستی که اتخاذ می شود، ضرورت دارد، تا بتوان هر چه سریع تر و کامل تر جمهوری اسلامی ایران را تحکیم کرد و با پشتیبانی از خط امام، انقلاب را به پیش برد. این همان نکته اساسی است که در آخرین پرسش و پاسخ رفیق کیانوری، مورخ 12 تیر و 26 تیر، به تفصیل توضیح داده شده است و وظیفه تک تک رفقاست که دقیقا به آن توجه نمایند و در بحث ها و روشنگری های خود، آن مطالب را ترویج کنند.

برگزاری روز قدس
حزب توده ایران که همواره حامی و مدافع نبرد دلیرانه خلق قهرمان فلسطین و پشتیبان صادق و پیگیر خصلت ضد امپریالیستی و مردمی خط امام بوده و با تمام توان خود در این راه کوشیده است، از مدتی قبل اعلام نمود که در این راه پیمائی ها شرکت خواهند جست. هفته قبل اطلاعیه دبیرخانه کمیته مرکزی در این زمینه انتشار یافت که جملاتی از آن در تحلیل هفته قبل ذکر گردید. اما برخی از جراید در آستانه روز قدس با چاپ مطالبی که هیچ گونه کمکی به اتحاد همه مسلمین و همه ضد امپریالیست ها و همه ضد صهیونیست ها نمی کرد، در صدد تحریف و دگرگون ساختن تدارک ضد امریکائی و ضد صهیونیستی روز قدس برآمدند. در عین حال، علیرغم این جو غالب، برخی گروهک ها و افراد و انجمن های معلوم الحال کوشیدند که اینجا و آنجا، در طی راه پیمائی ها، در شعارهای شفاهی و حتی گاه در شعارهای کتبی روی پارچه ها، با طرح شعارهای انحرافی، امریکا را غیر عمده کنند. گروهی از افراد وابسته به حجتیه و مائوئیست ها، بهر کسی که پوستر "مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل" را در دست داشتند، حمله کرده، پوسترها را پاره می کردند و ضمنا توهین به حزب توده ایران را جاشنی عمل خود می ساختند. آشکارا دیده می شد که چند دسته 20 نفره از نوجوانان با شعار "مرگ بر شوروی، مرگ بر حزب توده"، موظف بودند که شعار اصلی روز را لوث کنند.
بدون شک افراد مشکوک و عناصر نفوذی و یا افراد بی اطلاع و احتمالا صادق، ولی ناآگاه، که عملشان در جهت شکستن آن جو غالب و حیران کردن و سرگشته کردن مردم است، هنگامی جری می شوند و دور بر می دارند و درخت از بیخ بر می آورند، که بعضی از شخصیت های سرشناس حکومتی، به خصوص که اشتهاری هم به خط امامی بودن داشته باشند، سیبی از باغ رعیت بخورند. آقای نخست وزیر در روز قدس، لابد به خاطر حفظ "تعادل" و در بیم از شانتاژ برچسب خوردن، در نطق خود، که به طور عمده علیه امریکا و صهیونیسم متوجه بود، متاسفانه روالی که دارد عادت می شود به اتحاد شوروی حمله کرد و گفت که: "مزورانه تر از او جهان اسلام ندیده است"! بدون تردید آقای موسوی نمی خواست تمام دسایس امریکا و قبل از او انگلستان و هم اکنون اسرائیل را، که در شیوه های مزورانه بسی استادند تطهیر کند، دلیل آنکه، پس از بازبینی متن، خوشبختانه در هیچ یک از روزنامه ها این حمله گفته شده به چاپ نرسید، ولی در چنین شرایطی، وقتی نمایندگان برجسته خط امام چنین می گویند و می نویسند و مصاحبه می کنند، آن عنصر مشکوک یا آن عضو حجتیه شدیدترین سوء استفاده ها را می کند.

افترا و پرونده سازی
"گزارش های ساختگی ترتیب می دهند که گویا "توده ای ها مسلح می شوند"! ما رسما اعلام می داریم که این گونه پرونده سازی ها به حزب توده ایران نمی چسبد. حزب ما از همان اولین روز آغاز فعالیت مجدد علنی اش، یکی از شروط پذیرش عضویت افراد را این اصل قرار داد، که "اگر در جریان انقلاب دانسته و یا اتفاقی سلاحی به دست آورده اند، آن را به مقامات مسئول تحویل دهند".
رفقا! این عبارات برای شما آشناست. جملاتی است که نامه سرگشاده کمیته مرکزی حزب، مورخ 28 اردیبهشت 61، و اکنون تقریبا دو ماه پس از انتشار آن، در روزنامه اطلاعات مورخ 23 تیرماه 61، این عنوان درشت را می خوانیم که: "کاندیدای منفرد وابسته به حزب توده با سه اسلحه دستگیر شد"!
قاعدتا اگر شخصیت های مسئول پیرو خط امام و نهادهای انقلابی پیرو خط امام به موقع در برابر این تحریکات و پرونده سازی ها که جزئی از نقشه شیطانی علیه آزادی های قانونی و سیاسی و در نهایت علیه خود جمهوری اسلامی ایران و زندگی سالم و شایسته سیاسی آنست، موضع نگیرند، می توان منتظر بود که محرکین و انواع گروهک ها و انجمن ها و افراد مشکوک و نفوذی، انواع این گونه پرونده ها را بسازند، تا مگر بتوانند کارزار توده ای ستیزی را به عنصر اصلی حیات سیاست داخلی کشور بدل کنند.
امروز یک "کاندیدای منفرد وابسته!" و فردا شخص دیگر و پس فردا لابد یک "خانه تیمی"! می تراشند، تا این طور القاء کنند که حزب ما در کار تدارک رو در روئی مسلحانه است! تکرار می کنیم:
"این رذیلانه ترین افترائی است که دشمنان انقلاب به حزب ما وارد ساخته اند، حزبی که تمام سیاست و فعالیتش در جهت مخالف یک چنین افترائی بوده و هست و بدون تردید تا هنگامی که خط امام خمینی خط حرکت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران باشد، خواهد بود".

مسئله احزاب سیاسی و قانونیت آنها
بیش از پیش و با سرعت مسئله فعالیت قانونی احزاب و گروه های سیاسی طرفدار انقلاب و جمهوری اسلامی ایران، به مسئله گرهی زندگی اجتماعی در زمینه تامین آزادی ها بدل می شود. تحقق خواست عینی اجتماع و نیاز بی تردید انقلاب، که در شعار "آزادی" همراه با "استقلال" در "جمهوری اسلامی" تجلی یافته بود، براثر حوادث مختلف و شرایط ویژه، مدتی به تاخیر افتاد، ولی اینک مدتهاست که دیگر تامین آرامش متکی بر قانون و احترام به شعارها و وعده ها و عملی ساختن قانون اساسی با حدتی روز افزون در جامعه ما مطرح می شود. مسئله آزادی فعالیت احزاب طرفدار انقلاب، همانطور که برخی رویدادها و موضع گیری های هفته گذشته نیز ثابت کرد، بصورت مسئله عمده در این زمینه در می آید، بویژه پس از تصویب آئین نامه مربوط به قانون احزاب، این پرسش دائمی و قابل فهم برلب هر پرسنده ای هست و در برابر شخصیت های سیاسی و مذهبی و در مطبوعات و جلسات مطرح می شود که تکلیف احزاب سیاسی و قانون اساسی و شعارهای زمان انقلاب چه میشود؟ عکس العمل در برابر این پرسش ها که برای تکامل آینده جامعه انقلابی ایران حیاتی است، ابدا ساده و تک بعدی و یک دست نیست. در محافل مختلف حاکمیت و پیرامون آن، شما شاهد پاسخ های گوناگون و گاه به کلی مغایر هم، در این زمینه می شوید. بگذریم از عمل عناصر ساواکی و افراد مشکوک و عوامل نفوذی و وابستگان به رژیم گذشته، که در ایجاد جو کنونی بی تاثیر نبوده اند، جوی که در آن پاسخ درست و قانونی و انقلابی به این مسئله داده نشود و یا با ترس و رعب در این زمینه موضع گیری شود. کارشکنی مخرب و شانتاژ فلج کننده هم اینک از جوانب دیگری نیز انجام می گیرد. نخست فعالیت تب آلود و خصمانه گروه هایی نظیر جناح ارتجاعی و امریکا زده "انجمن حجتیه" که اینک دیگر تمام طیف مخالفان تعمیق مردمی انقلاب در زیر لوای آن گرد آمده اند، سپس بقایای پرنفوذ نیرومند لیبرال، بویژه بخشی که نقاب "اسلامی" نیز بر چهره خود زده اند. و بالاخره جنب و جوش کور و مخرب قشریون و انحصارطلبان که در "نادانی" و "بی تجربگی" خویش، دارند ضربه های مهلک به اتحاد مردم انقلابی ما و هشیاری و بیداری آنها نسبت به حادترین و جدی ترین مسائل انقلاب می زنند. موج "توده ای ستیزی" هفته های اخیر، بدون هیچ مناسبتی و تنها به خاطر آنکه اینگونه محافل و انجمن ها نزدیکی لحظه تصمیم را حس می کنند و جامعه را تشنه تامین آزادی ها و تعیین تکلیف فعالیت های قانونی سیاسی می بینند، تعمدا بالا برده می شود. در مقابل، نیروهای اصیل خط امامی، که قاعدتا باید بیش از پیش درک کنند که هدف اینگونه محافل نه تنها توده ای ها، بلکه همچنین خط امامی های راستین و نابود کردن این هر دو جریان است، گاه آشکارتر و قاطع تر، ولی چه بسا با تردید و رعب. موضع گیری هائی می کنند.

بدین سان، عرصه آزادی های دموکراتیک و به طور مشخص آزادی فعالیت سیاسی احزاب انقلابی دگراندیش بیش از پیش به صحنه هماوردی خط ضد امپریالیستی و مردمی امام و پیروان صدیقش با انواع مخالفان آگاه و ناآگاه بدل می شود.
زندگی ثابت می کند که در حال حاضر رسمیت و قانونیت و فعالیت آزاد سیاسی احزاب طرفدار سوسیالیسم علمی و جانبدار انقلاب و در درجه اول حزب توده ایران، به ملاک واقعی صحت و پیگیری و اصالت موضع گیری های عام و کلی در این زمینه بدل شده است. زندگی این واقعیت گفته شده در نامه سرگشاده اخیر کمیته مرکزی حزب ما را ثابت می کند که:

مسئله ناتوان ساختن و درهم شکستن و نابودی حزب توده ایران به یکی از عمده ترین رهنمودهای امپریالیسم امریکا به دست یاران خود و به یکی از عمده ترین مواد برنامه عمل روزانه همه دار و دسته های ضد انقلابی، توطئه گر و چپ رو مبدل گردیده است."
شگفت انگیز خواهد بود، اگر پیروان واقعی خط امام و انقلابیون واقعی این مسئله را نبینند و در دام افتند و برخی هم سوئی ها و هماوائی ها آنها را به روی خود نیاورند. نه تنها شگفت انگیز، بلکه هلاکت بار خواهد بود. زیرا که دشمن، با این توطئه، راه را برای نابودی خود پیروان راستین خط امام خمینی باز می کند. فاجعه انگیز خواهد بود، اگر عناصر صدیق انقلابی و نهادهای انقلابی و شخصیت های مسئول در زیر جو فشار و شانتاژ خرد شوند و به نخستین گام "رضایت" دهند، زیرا جلوگیری از فعالیت رسمی حزب ما و به اصطلاح حذف آن، زمینه ساز جلوگیری از هرگونه واقع بینی و هشیاری، هر نوع موضع گیری به سود محرومان جامعه، هر نوع اقدام قاطع و ریشه ای علیه امپریالیسم، و به سخن دیگر، ضربت مرگبار بر خط امام خواهد بود. بیان شاعر نه تنها یک تعبیر شاعرانه، بلکه بیان یک حقیقت بارز است:
"دوستان گوش کنید. مرگ من مرگ شماست. مگذارید شما را بکشند. مگذارید که من بار دیگر. در شما کشته شوم".

حزب ما برپایه اعتماد به موضع گیری امام خمینی رهبر انقلاب در این زمینه، فعالیت آشکار و علنی خود را آغاز کرده و بیش از سه سال است سیاست همکاری همه جانبه و دراز مدت با مبارزان انقلابی مذهبی را با پیگیری و صداقت اجرا می کند. ما به این سیاست اصولی خود، علیرغم برخی ناآگاهی ها و اشتباهات یاران گمراه انقلاب ادامه خواهیم داد و آنها را از افتادن در دام برحذر خواهیم داشت. مفید است که رفقا برای آشنائی بیشتر با مسائل و برای غنای بحث های روشنگرانه خویش بار دیگر با دقت نامه سرگشاده کمیته مرکزی مورخ 28/2/61 و آخرین پرسش و پاسخ های رفیق کیانوری، دبیر اول کمیته مرکزی حزب، را در این زمینه مطالعه کنند.


راه توده 201 10.11.2008


 

 فرمات PDF                                                                                                        بازگشت