راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

تحلیل هفتگی 16 آبان 61
فاشیسم حجتیه
سازمان یافته، به خیابان ها آمده

 

به خیابان های تهران و برخی از شهرهای بزرگ ایران مانند اصفهان و مشهد در روزهای اخیر، بویژه پس از مناظره احمدی نژاد و میرحسین موسوی نگاهی باید انداخت تا متوجه عمق خطر شد. گروه ها یا "واحد"های نیمه مسلح حزب پادگانی به سبک جوانان نازیسم آلمان، در شهرها ظاهر شده اند. فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی از آنها حمایت می کنند. رئیس جمهور – احمدی نژاد- تا دیروز در میان همین اوباش نیمه مسلح قرار داشته و اکنون می خواهد به هر قیمت 4 سال دیگر، نه تنها 4 سال دیگر، بلکه برای سالهای پس از دوره دوم ریاست جمهوری نیز بماند و نقش آفرینی کند.
 

دو ماه و نیم پیش از یورش اول به حزب توده ایران، تحلیل هفتگی 16 آباد 1361 منتشر شد. تحلیلی که اگر به تاریخ آن نگاه نکنیم، با اندک تغییراتی، گوئی برای امروز و پس از مناظره های تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری نوشته شده است. یعنی قدرت سازمان یافته حجتیه، که با اتوبوس بدون نمره در جمهوری اسلامی به حرکت در آمد و اکنون به قطاری سریع السیر – و البته باز هم بدون نمره و پلاک- می ماند که سراسر ایران را طی می کند.
هیچ حزب و سازمان سیاسی در آن سالهای اول تاسیس جمهوری اسلامی مانند حزب توده ایران از خطری سخن نگفت که امروز ملت ایران آن را در دولت احمدی نژاد شاهد است. سخن از احزاب و سازمان های سیاسی، زیرا در جمع روحانیون، شخص آیت الله خمینی بیش از هر روحانی دیگری از این خطر مطلع بود و از آن وحشت داشت، اما خود او نیز نتوانست این اتوبوس بی نمره را از حرکت باز دارد. نمره و پلاک آنها "حجتیه" بود که آن را از همان ابتدای پیروزی انقلاب از اتوبوس خود کندند تا بتوانند به حرکت خود ادامه بدهند.
آن احزاب و سازمان هائی که در آن سالها نتوانستند خطر با ببینند و یا حتی باور کنند، امروز هم همچنان سردرگُم اند که این سردر گمی را می توان در موضع گیری های انتخاباتی آنها در همین روزها شاهد بود. هنوز نمی دانند احمدی نژاد کیست و پشتش به کجا گرم است و آن دیکتاتوری که میرحسین موسوی در مناظره تلویزیونی اش با احمدی نژاد به آن اشاره کرد و آن نگرانی رو به افزایشی که درباره فاشیسم دولتی در ایران رو به گسترش است همین است!
به خیابان های تهران و برخی از شهرهای بزرگ ایران مانند اصفهان و مشهد در روزهای اخیر، بویژه پس از مناظره احمدی نژاد و میرحسین موسوی نگاهی باید انداخت تا متوجه عمق خطر شد. گروه ها یا "واحد"های نیمه مسلح حزب پادگانی به سبک جوانان نازیسم آلمان، در شهرها ظاهر شده اند. فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی از آنها حمایت می کنند. رئیس جمهور – احمدی نژاد- تا دیروز در میان همین اوباش نیمه مسلح قرار داشته و اکنون می خواهد به هر قیمت 4 سال دیگر، نه تنها 4 سال دیگر، بلکه برای سالهای پس از دوره دوم ریاست جمهوری نیز بماند و نقش آفرینی کند.
از آن تحلیل هفتگی بخوانید:

حجتیه- "خطرناک، مرموز، ریاکار"
مقابله مسلمانان انقلابی پیرو خط امام سران "حجتیه" و ایادی پنهان و پیدای آن در ادارات و نهادها، در حیات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و تبلیغاتی و اجتماعی کشور، بیش از پیش شدت می یابد و می رود تا به عنصر مهم و اصلی مقابله "خط"ها تبدیل شود. و این امر ناشی از خطری است، که از ناحیه این خط ضد انقلابی، که در لباس "اسلام" مخفی شده و شبکه وسیع تشکیلاتی و نفوذی خود را در همه جا گسترده، متوجه انقلاب شده است.
شیوه عمل "حجتیه" مخفی شدن زیر پرده دود تبلیغات ضد توده ای و ضد کمونیستی است. حجتیه ای ها جملات خود را علیه خط امامی ها به بهانه حمله علیه حزب توده ایران به انجام می رسانند و همان چیزی را، که فعلا جرات نمی کنند خطاب به پیروان صدیق خط امام بگویند، خطاب به توده ای ها بر زبان می آورند، تا "فرصت" مناسب به دست آید. مجله "پیام انقلاب"، ارگان سپاه پاسداران، بر این حقیقت اشاره دارد، هنگامی که می نویسد:
"تاکید بر خطر کمونیسم همان حیله همیشگی دنیای غرب را می رساند که به بهانه خطر کمونیسم کشورهای تحت سلطه خویش را به استثمار می کشاند."
در باختران، عناصر حجتیه و شبه حجتیه فعالیت زیانمند دارند، حتی در درون انجمن های اسلامی کارخانه های بزرگی چون ذوب آهن اصفهان و ایران ناسیونال تهران، عناصر انقلابی علیه عوامل حجتیه و روش های آن موضع گرفته اند. در بندر گز نوحه خوانی یک حجتیه ای، که می خواست شعارهای ضد توده ای را در مراسم عاشورا جانشین شعارهای اصیل انقلابی کند، با پاسخ مردم سوگوار، می گفتند: "خدایا تو حجتیه را ریشه کن کن" روبرو گردید.
بیش از پیش، از صدر تا ذیل، عبارت "منافق" در برگیرنده "حجتیه ای ها" نیز می شود، که با تظاهر به اسلام، خلاف آن و خلاف خط امام عمل می کنند. امام جمعه کرمان در این هفته طی جلسه ای گفت: "اگر چه نام مذهب و دین بر سر زبان هاست و اگر چه عده ای اهل نماز و دعا هستند، ولی دین دار واقعی نیستند."
به جاست که از سرمقاله روزنامه اطلاعات جملات چندی را ذکر کنیم، تا به رفقا برای دادن توضیحات و کار و روشنگری یاری رساند. روزنامه، که جریان "حجتیه" را بدون نام بردن از آن، ولی با آشکاری تمام "خطرناک، مرموز و ریاکار" می نامد، به نقد عکس العمل آنان در برابر تسخیر لانه جاسوسی می پردازد و "گناه بزرگ و سنگین" کسانی را، که اعلام موضع نکردند، خاطرنشان می سازد و می نویسد:
"سکوت رنگ نوعی نفاق به خود میگیرد و این خطرش بیشتر است... اشخاص و جمعیت هایی که پیش از همه و پیش از همه مدعی مبارزه با لامذهبی و کفر و ضلالت و بهائیت و بابیت بودند، معذالک به اخفاء مواضع روی آوردند... اگر راستی کسی هم در مبارزه با بابیت و بهائیت صادق بود، باید در درجه اول همین لانه جاسوسی آمریکا را نشانه می گرفت... اگر سکوت کند، چه روحانی باشد چه در حد مرجعیت چه غیر روحانی، اگر چه همه عمر را به بحث در باره امام زمان (عج) در مبارزه با مشی بابی و بهائی گذرانده باشد. دیگر افشاء شده است. ایشان اساسا مبارزه با آمریکا و اذنابش را قبول ندارند و برعکس به چیزهای دیگری باور دارند".
اگر هم این ارزیابی، که این ها "دیگر افشا شده اند"، هنوز کاملا واقعی نباشد و هنوز کاری جدی و ریشه ای در برابر مبارزان مسلمان خط امامی در این زمینه باقی مانده باشد، ولی اهمیت این موضع گیری و بیان روشن مطلب از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا که سلامت و پیشرفت انقلاب، استحکام و قابلیت مقاومت آن، به روشن شدن و تشخیص صف ها و طرد خط ناسالم و خطرناک و ریاکار، خطی که نسبت به آمریکا و اذنابش باور دیگری دارد- خط حجتیه- وابسته است.

بار دیگر "مسئله زمین" در مرکز توجه
یکی از مهم ترین مسائل مطروحه در این هفته، "مسئله زمین" و ضرورت انجام اصلاحات ارضی بنیادی بود. این مسئله، تنها یک مسئله مربوط به دهقانان نیست، بلکه مربوط به انقلاب، مربوط به تحقق مهم ترین اهداف آن به مثابه یک تحول بنیادی عمیق و واقعی و همه جانبه، و مربوط به سرنوشت و راه آینده تکامل آن است. به همین جهت هم هرگز، در 45 ماهی که از پیروزی انقلاب می گذرد، این مسئله از فهرست اساسی ترین مسائل انقلاب ایران خارج نشده، برعکس، شدت و اهمیت و حدت خود را همچنان حفظ کرده است.
ولی در طول این هفته، بار دیگر این مسئله با دو واقعه مهم، یکی تشکیل "سمینار سراسری کشوری هیئت های هفت نفری" به مدت دو روز در تهران، و دیگری سمینار چهار روزه "شوراهای اسلامی روستایی" زیر پوشش "جهاد سازندگی" در تهران و ملاقات هایی که در جهت آن ها بین دهقانان و مسئولان محلی با مهم ترین مقامات مملکتی به عمل آمد و سخنانی که مسئولان در باره این مسئله حیاتی گفتند، بار دیگر در مرکز توجه قرار گرفت.
اولین سمینار سراسری هیئت های هفت نفری در بهار امسال، خواست مصرانه و انقلابی این نهاد را در اجرای اصلاحات ارضی واقعی و رفع نقایص و ابهامات طرح قانونی، که کلیات آن در اسفند گذشته به تصویب مجلس رسیده بود، و بویژه لزوم حذف تبصره مربوط به "مزارعه و اجاره"، که مسخ کننده اصل اصلاحات ارضی است، و هم چنین طرد نقاط ضعفی که اصل القای بزرگ مالکی را مخدوش می ساخت، با صراحت و قاطعیت بیان داشت. در این فاصله "کمیسیون ویژه" مجلس در آن طرح تغییراتی داد و آن را برای بحث شور دوم در مجلس شورا آماده ساخت.
با توجه به وعده های مسئولان متعهد و به اصرار سمینار قبلی و بویژه با توجه به خواست عمومی و جدی قاطبه دهقانان زحمتکش، انتظار می رفت که این تغییرات در جهت ریشه کن کردن قطعی بزرگ مالکی و ارائه طرحی به واقع انقلابی و بنیادی باشد. تا کنون متن این طرح مصوبه "کمیسیون ویژه" انتشار نیافته و لذا قضاوت در باره آن جز از راه چند جمله ای که آقای فاضل هرندی نماینده امام در "ستاد واگذاری زمین" گفته است، مقدور نیست. به نظر می رسد که سمینار این هفته برای توضیح متن مصوبه "کمیسیون ویژه" و توجیه باقی ماندن اصل "مزارعه و اجاره" (که از شیوه های بهره کشی فئودالی و مغایر با نیازهای انقلاب و ضرورت لغو بزرگ مالکی است)، در کنار شیوه فروش زمین و شیوه واگذاری مجانی آن، تشکیل شده باشد و بعلاوه رهنمودهای جدیدی در باره ترکیب جدید و عملکرد هیئت ها و باز بودن دست ارگان های اجرایی در انتخاب بین شقوق فوق داده شده باشد.
آقای فاضل هرندی خود بر ضرورت واگذاری مجانی زمین، که البته تنها راه درست و شایسته انقلاب و تنها شیوه عملی و بنیادی است، تکیه کرد. ولی به وضوح معلوم شد، که بین متن قانون و توان مجریان قانون، اختلاف سطح در نحوه طرح و قاطعیت حل مسائل وجود دارد. به نظر می رسد که مسلمانان انقلابی پیرو خط امام امید دارند، که ضعف قانون و نارسایی های آن را مجریان انقلابی درعمل جبران کنند و مثلا از بین چهار شق بهترین و مناسب ترین راه را برگزینند.
اما خطر ابقای نارسایی ها و نقایص در متن قانون در همین جاست. که قانون معیوب در دست مجریان ناباب یا تاثیر پذیر یا مرعوب و یا در جوی نامساعد و در مناطقی زیر حاکمیت نامطلوب، می تواند به حربه ای به سود بزرگ مالکان تمام شود و لااقل از برایی و فراگیری آن کاسته شود. در این صورت امر حیاتی اصلاحات ارضی، آن چنان که شایسته است، به نحو بنیادی حل و فصل نخواهد شد و رگ و ریشه غده سرطانی بزرگ مالکی در پیکر جامعه ما هم چون یک کانون فساد و غارت و بیداد باقی خواهد ماند.

راه توده 226 08.06.2009
 

بازگشت