راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

تحلیل هفتگی- 11 مهرماه 1361
دو قانون اساسی
که استبداد
آنها را باطل کرد!
 

سرنوشت قانون اساسی جمهوری اسلامی رسیده است به لحظه ای که می توان گفت "به موئی بند است". 3 دهه نقض و تعطیل و تحریف اصول و بندهای آن، سرانجام با کودتائی که در 22 خرداد 1388 انجام شد، سرنوشت آن را به موئی بند کرده است.
این همان سرگذشت دردناکی است که قانون اساسی مشروطه طی کرد و استبداد رضاشاهی بر آن نقطه پایان گذاشت. پسرش نیز به بهانه دفاع از قانون اساسی مشروطه علیه آن کودتا کرد و دوران 25 ساله استبداد آریامهری را جانشین قانون اساسی کرد. هر بار که فرصت یافت، در سخنرانی ها و نطق های سلطنتی اش گفت که قانون اساسی را قبول دارد اما با تعبیری که خود از این قانون می کند.
این، همان روشی است که اکنون علی خامنه ای دنبال می کند و خود را "نظام" و کلامش را "قانون اساسی" اعلام کرده و می کند.
بدین ترتیب، قانون اساسی جمهوری اسلامی که هنوز و همچنان زیربنای جنبش عمومی مردم ایران علیه استبداد و کودتا و دیکتاتوری است و برای جلوگیری از مرگ قطعی آن تلاش می شود، همان میثاقی است که حزب توده ایران از ابتدای تصویب و رفراندم آن بر ضرورت دفاع از آن تاکید کرد. ضرورت این دفاع درک نشد. چپ روها و حتی پاره ای ملیون ایران حزب توده ایران را بخاطر همین دفاع شماتت کردند و نیروهای مذهبی داخل حکومت، که بعدها لایه به لایه حذف شدند، با اغماض بر نقض اصول و بندهای این قانون نگاه کردند.
جنبش سبز، به شهادت جلسات مناظره های تلویزیونی میرحسین موسوی و سخنرانی ها وی و همچنین محمد خاتمی بر محور دفاع از قانون اساسی و ضرورت اجرای اصول تعطیل شده آن شکل گرفت. آنها که سه دهه این قانون را نقض کرده و استبداد سلطنتی را احیاء کرده اند، بر آشفته از این شعار، پس از کودتای 22 خرداد قوای نظامی و انتظامی را به خیابان ها کشیدند تا توی دهان مردمی بزنند که می گفتند: "رای ما کجاست؟" و این یعنی حق رای و انتخاب ما که در قانون اساسی ثبت شده کجاست؟
حوادث انتخابات اخیر، شاید چشم و گوش آنهائی را نیز باز کرده باشد که حتی در ماه های پیش از انتخابات منتقد راه توده شده بودند و با شعار "ضرورت دفاع از قانون اساسی" که در مقالات تحلیلی راه توده روی آن تاکید شده بود، به مخالفت برخاسته بودند.
تصور کرده بودند، لحظه، لحظه فرا رفتن از قانون اساسی است، درحالیکه ما اعتقاد داشتیم و همچنان نیز داریم که باید از قانون اساسی با همه عیب و ایرادها و نواقصی که دارد در برابر یورش استبداد دفاع کرد. تنها پس از سد راه استبداد است که مردم می توانند فرصتی یافته تا فکری برای تصحیح و رفع این عیوب و ایرادات به سود جنبش کنند. تغییر قانون اساسی پس از طی این مسیر می تواند جنبه های مثبت داشته باشد و نه در زمانی که استبداد حاکم است و می تواند به سود خود قانون اساسی را تغییر داده و با تغییر برخی اصول و افزودن برخی اصول جدید، به استبداد و خودکامگی لباس قانونی بپوشاند.
دردوران 8 ساله ریاست جمهوری محمد خاتمی، اگر درک این نظر دشوار بود، امروز و پس از کودتائی که صورت گرفته، درک آن نباید دشوار باشد.
ما در ادامه این مشی و برای یادآوری یکی از عرصه های نبرد دشوار حزب توده ایران در سالهای نخست تاسیس جمهوری اسلامی، از تحلیل هفتگی 11 مهرماه 1361 بخشی را استخراج و منتشر می کنیم که مربوط به همین بحث است. بحث ضرورت دفاع از قانون اساسی و جلوگیری از مقابله راستگرایان برای تحریف و تغییر و تعطیل آن.
 

تحلیل هفتگی 11 مهر 1361
«در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران- این بزرگ ترین دست آورد انقلاب، که حقوق مردم و راه تکامل کشور در آن تثبیت و تسجیل شده- نظام اقتصادی ایران به صراحت تعیین گردیده است. در این قانون سه بخش دولتی و تعاونی و خصوصی نشخیص داده شده و تصریح گردیده است، که بخش خصوصی "مکمل" آن دو بخش اصلی است.
هم اکنون در جامعه ما، و از جمله در حاکمیت و پیرامون آن، نبردی جدی بر سر آن که: آیا باید قانون اساسی محترم شمرده و اجرا شود، یا آن که مخدوش و عقیم گردد، در جریان است. حزب توده ایران، به موقع خود، هر آن چه در توان داشت، به طور مثبت و سازنده به کار برد، تا قانون اساسی بازتاب دقیق و بی خدشه آرمان های انقلاب و خواست های مبرم و حیاتی مردم زحمتکش باشد. حزب ما با آن که معتقد بود و هست که متن تهیه شده دارای کمبودها و نارسائی هایی است، به آن در رفراندوم رای مثبت داد و از آن پس قاطعانه و پیگیرانه از آن دفاع می کند. ما در مسئله حیاتی فوق نیز ضرورت جدی و بی تردید اجرای قانون اساسی را طلب و پیشنهادهای مشخص و سازنده خود را، در حدود امکانات، مرتبا ارائه می کنیم.
ما که در صحنه های مختلف عدالت اجتماعی و آزادی های دموکراتیک و حقوق اساسی مردم و غیره، در سنگر قانون اساسی، از اهداف انقلاب بزرگ مان دفاع می کنیم، با تمام قوا مدافع قانون اساسی هستیم. همه رفقا باید اهمیت این موضع گیری اساسی را در دفاع از قانون اساسی، در همه زمینه ها و به ویژه در حال حاضر در زمینه بخش های اقتصادی کشور، عمیقا درک کنند: همه مردم را به اهمیت آن آگاه سازند و در نبرد بین "خط"ها، به باوری صادقانه و مجدانه و پیگیرانه از پیروان صدیق خط مردمی و استقلال طلبانه امام برخیزند. باید همه ما تفاوت بین موضع گیری ها را در این عرصه، که حجت الاسلام خوئینی ها به درستی آن را عرصه اصلی نبرد بین "خط امام" و "جریان مخالف" خواند، به روشنی ببینیم و با افشای جریان مخالف و با نشان دادن سازنده نقاط ضعفی، که اگر علاج نشود، می تواند منجر به تقویت جریان راستگرا به زیان قانون اساسی گردد، از گرایش مثبت و مترقی و مدافع قانون اساسی پشتیبانی کنیم.
در رویارویی خط ها، هفته ای که گذشت، اخباری را به همراه آورد، که هم نشانه یورش عملی راستگرایان مخالف خط امام است و هم نمایانگر کوشش انقلابی در دفاع از قانون اساسی و از بخش دولتی. از منافع مردم زحمتکش و از مصالح میهنی، که آن را مستقل و شکوفا می خواهیم.»
 


راه توده 234 14.09.2009
 

بازگشت