راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

"کلیات مطبوعات" نیمسال اول 1325

5 پایتخت ویران
روی دست مردم اروپا ماند
با پایان جنگ، سلطنت دلار در اروپای غربی آغاز شد
و سوسیالیسم شانه های خود را زیر ویرانه های اروپای شرقی داد.

 

جنگ دوم پایان یافته است. از شرق اروپا ویرانه ای باقی مانده و در غرب اروپا که کمتر بمباران شده و آسیب دیده، اکنون امریکا بعنوان فاتح خود نمائی می کند و دلار امریکائی آقائی.
قحطی، تورم، بازار سیاه، دزدی، نا امنی، بیماری و مرگ از زیباترین شهرهای اروپای شرقی و از وین طلائی شهرهای اشباح ساخته اند. سرمایه داری نظامی آلمان صحنه را ترک کرده و سرمایه داری غیر نظامی این کشور برای نجات خویش به دامان امریکا چنگ انداخته است تا این نظام را حداقل در بخش غربی آلمان حفظ کند و آلمان یکپارچه به دامن حریق انقلاب و پیوستن به اردوگاه سوسیالیسم نیفتد. شماری جنایتکار نازی محاکمه و اعدام می شوند اما آنها که از پشت صحنه هیلتر را جلو انداخته بودند تا سلطه سرمایه داری آلمان بر اروپا را ممکن سازد و اتحاد شوروی را به دامان امپریالیسم برگرداند، نه محاکمه می شوند و نه شناخته و نام و هویتشان اعلام. نازی ها می روند اما آنها می مانند تا نظام را حفظ کنند و می کنند. کارخانه های آلمان بار دیگر و با سرازیر شدن کمک های مالی امریکا و دفاع نظامی این کشور از آلمان رونق گرفته و تولید آغاز می شود. در شرق اروپا اما داستان به گونه ای دیگر است. اتحاد شوروی پیروز جنگ است، اما نه غارتگر است و نه استعمارگر. خود نیز در جنگ به ویرانه تبدیل شده و زمان بازسازی ویرانه ها و سرپرستی خانواده های 26 میلیون قربانی و تقریبا دو برابر این رقم مجروح و معلول جنگی فرا رسیده است. نفت و سپس گاز یگانه هدیه ایست که در گام اول می توان بی چشمداشت به شرق اروپا رساند و گام های اولیه دراین راه برداشته می شود. نظام های سوسیالیستی یا با سمت گیری سوسیالیستی در شرق اروپا قدرت را بدست می گیرند. تکنسین ها و کارشناسانی از روسیه به یاری آنها می آیند تا ویرانه هائی که تنها بخش اندکی از آن در گزارش روزنامه اطلاعات سال 1325 منتشر شده و درکلیات مطبوعات نیمسال اول 1325 بازانتشار یافته را بسازند.
بخوانیم جنون سرمایه داری نظامی- فاشیستی به رهبری آلمان را که با جنگ و جنایت می خواست سیطره خویش را بر اروپا حاکم کند و ریشه درخت سوسیالیسم را در اتحاد شوروی از خاک بیرون بکشد:

کلیات مطبوعات نیمسال اول 1325:

این پنج پایتخت قشنگ اروپائی اکنون ویرانه ای بیش نیستند!
پنج شهر بزرگ!
پنج شهر زیبائی که جهان گردان اروپائی را شیفته زیبائی خود کرده بودند، پنج نقطه ظریفی که با «اکس» نازی هم چشمی می کردند، همان شهرهائی که پیش از جنگ از زیباترین شهرهای جهان به شمار می رفتند اکنون با وضعیت فلاکت باری روبرو شده اند و عجب این است که در این شهرها بیگانگان با کمال راحتی و آسایش زندگی می کنند.
در این شهرها از یک سوی قحطی و کمیابی و از طرف دیگر خوشگذرانی و داد و ستد اشیاء لوکس حکمفرمائی دارد.
وین، بوداپست، ورشو، بخارست، صوفیه، هنوز ویرانه اند و هنوز آثار حمله و هجوم نازی ها در آنها هویدا و آشکار است.
اهالی این شهرها با سختی و پریشانی به سر می برند و باید یک ماه کار کنند تا بتوانند هزینه زندگی یک هفته را تامین نمایند.
از یک طرف مواد اولیه با احتیاجات تکافو نمی کند و از طرف دیگر پول متورم شده و ارزش اولی خود را از دست داده است.

دلار پادشاهی می کند
با تمام اقداماتی که بعمل آمده بازار سیاه هنوز در این شهرها رایج است، بیگانگان با داشتن دلار قدرت خرید دارند و می توانند آنچه را که بخواهند، هر قدر هم که گران باشد تهیه کنند.
با یک دلار می توان غذای خوب خورد و با چند دلار می شود نشاط و عشرت کرد. بازار سیاه سرسام انگیز است، قحطی و کمیابی وحشت آور است.
با این وصف وسائل نقلیه در آمد و رفت هستند، خالی می آیند و پر بر می گردند. از داروهای کمیاب آلمان گرفته تا جواهر آلات، ساعت، جوراب های ابریشمی، پوست های قاقم و خز سنجاب و خاویار همه با دلار تهیه میشوند لیکن با چه بهائی!!!
با چند دلار...
این بود که گفتیم؛ دلار پادشاهی می کند.

در وین چه خبر است؟
شهر قشنگی که یک روز آن را عروس شهرهای اروپائی می نامیدند و اکنون ویرانه ای بیش نیست و در خرابه های آن زندگی خودنمائی نمی کند.
خیابان های خرابش بسیار خلوت و در مغازه هایش چیز قابل توجهی دیده نمی شود. کسی که تازه وارد این شهر می شود تصور می کند که در روز خرید و فروش در این شهر صورت نمی گیرد و اساسا چیزی نیست که در معرض داد و ستد در آید. لیکن اگر قدری بجای خود بایستد و صبر کند می بیند که چه خرید و فروش های عجیبی صورت می گیرد و در همان مغازه های خالی چه بازار سیاهی فعالیت دارد.
در یک مغازه «کالباس» آلمان به دلار فروخته میشود، و در جای دیگر جوراب های ابریشمی بسیار ظریف به شصت سنت واگذار می گردد؛ کمی دور تر ساعت های نفیس با شش یا هفت دلار تحویل خریدار می گردد... با سه دلار و نیم در بهترین رستوران ها می توان لذیذترین غذاها را خورد و گوارا ترین مشروب را نوشید.
راست است که همه این چیزها در بازار و در مقابل چشم مردم گذارده نشده اند، شامپاین، خاویار، ران، خوک، ساعت، جوراب ابریشمی، در مغازه ها موجود نیست لیکن کار راه و چاره دارد؛ باید دلالهای بازار سیاه را پیدا و جلو دلار را شل کرد.

برویم به هنگری(مجارستان)
هنگری از خرابی و ویرانی بی بهره نمانده و سهم خود را به حد کافی دریافت کرده است. اینک فقط اشاره به اوضاع اقتصادی آن می نمائیم. در هنگری مانند همه جای دنیا پول آقاست لیکن در قبال دلار که پادشاه است مقاومتی ندارد.
یک دلار با 35 هزار اسکناس برابری دارد. در بوداپست می توان با داشتن سه دلار در بهترین شب نشینی ها شرکت کرد. لیکن اگر کسی بخواهد با اسکناس به شب نشینی برود معلوم نیست که هزینه تفریح او به کجا سر در می آورد.

بخارست، پاریس بالکان
بخارست که پیش از جنگ پاریس بالکان بود امروز کمتر از شهرهائی که تا کنون ذکر شده دچار فلاکت و نکبت نیست. این شهر که یک روز مرکز ارباب ذوق و خانم های خوش سلیقه بود اکنون از درو دیوارش وحشت و افسردگی می بارد. وضع مالی آن همانطور است که راجع به شهرهای دیگر گفته شد ولیکن کسی که دلار داشته باشد میتواند به راحتی و خوشی زندگی کند. با نیم دلار در این شهر غذای خوب میتوان خورد و با دو دلار میتوان یک اطاق در مهمانخانه برای مدت 24 ساعت تهیه کرد.

صوفیه یک شهر کوچک اعیانی
اکنون به گفتار خود خاتمه داده و به تماشای بلغارستان می رویم. قشنگ ترین شهر این کشور صوفیه است. در اینجا حرف های پیش و وضعیت اقتصادی را کنار می گذاریم. در این شهر هم همان اوضاع و همان گرفتاری ها موجود است. با این تفاوت که در اینجا ساعت ده شب کسی نمی تواند در شهر حرکت کند و فقط پلیس نظامی از این قاعده مستثنی است.
(اطلاعات)

راه توده 143 06.08.2007
 

  فرمات PDF                                                                                                        بازگشت