راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

راستگرایان مجلس
اگر راست می گویند
برنامه اقتصادی
جایگزین را اعلام کنند

 

بدنبال فاش شدن اختلاس چند هزار میلیارد تومانی در دولت احمدی نژاد حامیان راستگرا یا بقول خودشان "اصولگرا"ی احمدی نژاد می‌کوشند از سیاست‌های اقتصادی دولت فاصله بگیرند. مثلا سایت راستگرای "فردا" در انتقاد از سیاست‌های دولت احمدی نژاد آن را به "پیروی تام و تمام از سیاست‌های بانک جهانی، به عنوان بزرگ‌ترین بنگاه ترویج و بسط اقتصاد لیبرالی" متهم می‌کند و می‌نویسد :"اکنون کار به جایی رسیده که رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد دولت احمدی نژاد با افتخار از تایید بانک جهانی" سخن می‌گویند.

فردا با یادآوری "سیاست تسامح احمدی‌نژاد در قبال پرونده‌های فساد اقتصادی بعضی اطرافیان و دهن کجی به مدعیان با ارتقاء دادن مرتبه و منزلت آن‌ها و ایستادن یک تنه در مقابل رسیدگی قضایی، رواج اختصاصی‌سازی‌های گسترده شرکت‌ها و کارخانجات دولتی و شکل گیری غده‌های سرطانی که نمونه‌اش را در پرونده بزرگ‌ترین اختلاس تاریخ کشور دیدیم ... گسترش حیف و میل بیت‌المال و سکوت رئیس دولت در برابر این جریانات، هزینه تراشیدن برای نظام در صورت برخورد با فساد اطرافیان" از این همه انتقاد می‌کند.

اینکه سیاست‌های دولت احمدی نژاد مطابق دستور بانک جهانی است درست است. اینکه کارشناسان بانک جهانی همین چندی پیش فاجعه اقتصاد کنونی ایران را نمونه "موفق" اجرای نسخه‌های اقتصادی خود معرفی کردند نیز درست است و نشاندهنده ماهیت این بانک و سیاست‌های اقتصادی آن است. پیشتر نیز بانک جهانی دولت بن‌علی در تونس را "قهرمان اقتصاد" معرفی کرده بود. یعنی همان اقتصادی که در آن جوانی براثر بیکاری خود را به اتش کشید و جرقه‌ای شد به انبار باروت خشم مردم تونس و انقلاب آن کشور.

آنچه جای سوال و شگفتی دارد در اینجاست که همین آقایان راستگرا که در سایت‌هایی نظیر "فردا" قلم می‌زنند و کمیسیون‌های اقتصادی مجلس را در اختیار دارند تا همین چندی پیش مدافع همین نظام اقتصادی بودند و آن را "بدون جایگزین"‌ معرفی می‌کردند. هرکس که کمترین انتقادی از سیاست‌های اقتصادی بانک جهانی می‌کرد به او می‌تاختند و مدعی بودند "آلترناتیو دیگری وجود ندارد"، "جراحی دردناکی است که باید انجام شود"، "دستاوردهای بزرگ این سیاست‌ها بزودی آشکار خواهد شد". البته این سیاست‌ها برای آنان که سه میلیارد دلار را بالا کشیدند و سرمایه دارن نظامی و دولتی امثال انصاری‌ها و هدایتی‌ها و زنوزی‌ها و عسگراولادی‌ها و خاوری‌ها و ... خیلی "دستاورد" داشت ولی برای مردم ما چه؟

هنوز یک هفته از گفتگوی همین‌ آقایان با حمید رضا فولادگر یکی دیگر از "اصولگرایان" راست و رئیس کمیسیون اصل 44 مجلس نگذشته است که در آن مشکل اقتصاد ایران را در عرصه خودروسازی عدم اجرای کامل نسخه‌های بانک جهانی، یعنی خصوصی سازی کامل این صنعت دانسته بود. چطور آقایان آن موقع یاد بانک جهانی نیفتادند؟ شما که مدعی هستید منتقد سیاست‌های اقتصادی دولت احمدی نژاد و بانک جهانی هستید بفرمایید آلترناتیو و پیشنهاد و نسخه جایگزینتان چیست؟ یا اینکه تنها با احمدی نژاد و مشایی مشکل دارید و می‌خواهید خودتان مجریان همین سیاست‌ها باشید؟

شواهد نشان می‌دهد که هیچ تفاوت و تمایزی چشمگیری میان راست گرایان به اصطلاح "اصولگرا" در سیاست‌های اقتصادی وجود ندارد. همه آنان مدافع و مسئول همین فاجعه اقتصادی هستند که در کشور ما حاکم شده است و باد در پرچم بیت رهبری است. اختلافی اگر باشد یا بر سر وابستگی مجریان این برنامه‌ها به این یا آن باند حکومتی است یا بر سر آهنگ و شتاب برنامه ها. همه آنان متفق هستند که اموال ملی متعلق به مردم باید هر چه سریعتر به اموال شخصی این آقایان تبدیل شود. همه آنان مخالف نظارت مردم هستند. همه مدافع گات و سازمان تجارت جهانی و واردات چند صد میلیاردی هستند که به نابودی تولید ملی در ایران انجامیده است. همه پشتیبان سیاست‌های به اصطلاح اصل 44 آقای خامنه‌ای هستند که نابودی تولید ملی و خارج کردن آن از مالکیت و نظارت مردم را هدف گرفته است. همه بقول آقای میرحسین موسوی به اقتصاد قاجاری معتقدند و بودجه مملکت را کیسه شخصی خود می‌خواهند که هرجور خواستند دست در آن کیسه کرده و به هرکس خواستند بذل و بخشش کنند. مگر همین‌ها نمی‌گویند و نگفتند "اگر موسوی بیاید اقتصاد ما خراب می‌شود" و بخاطر همین در مجلس مانند اوباش شعار "مرگ بر موسوی" سر ندادند؟

آقایان حتی حاضر نیستند در یک حزب، یک سازمان، یک تشکل دارای شناسنامه متشکل شوند زیرا در اینصورت باید برنامه اقتصادی خود را ارائه دهند و برنامه‌ای غیر از برنامه احمدی نژاد و بانک جهانی ندارند، برنامه‌ای که اکنون که نتایج فاجعه‌بار اجرای آن درآمده می‌خواهند شانه از زیر بار آن خالی کنند. اگر یک ارزن حقیقت در انتقادهای آنان از احمدی نژاد وجود داشت برنامه اقتصادی خود را ارائه می‌دادند تا مردم درباره آن قضاوت کنند. تا آن زمان اینگونه انتقادات سطحی جز دورویی و دروغگویی و رقابت بر سر قدرت معنای دیگر ندارد.

 

 

 

                                راه توده  336        18  مهر ماه  1390

 

بازگشت