راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

خواب و خیال های
اقلیتی 10 در صدی
برای قبضه انتخابات
مجلس آینده ج.اسلامی

 

در هفته اخیر٬ یک سلسله خبر و اطلاعات از اردوگاه پاره پاره راستگرایان معروف به "اصولگرایان" به بیرون راه یافته که حاکی از بن بست و سردرگمی و حاد شدن بحث های پشت پرده است. از مجموع این اخبار، در این اردوگاه سه "راهبرد" برای انتخابات مجلس پیش بینی شده است:

1- بخشی از حاکمیت معتقد است که باید انتخابات را با حضور احمدی نژاد و "جریان انحرافی" تضعیف شده برگزار کرد. بنحوی که حضور آنان در انتخابات همچون رقیب اصولگرایان موجب حضور مردم بر سر صندوق های رای شود، بدون آنکه قدرت تاثیرگذاری بر نتیجه انتخاباتی را داشته باشند که باید اکثریت اصولگرایان راستگرا و نظامی های مورد تائید آقای خامنه ای از آن بیرون بیآید.

2- بخش دیگری از حاکمیت این راهبرد را ناممکن می داند، زیرا اولا احمدی نژاد نمی ایستد تا او را به این آسانی آلت دست کرده و همچون عروسک وارد خیمه شب بازی انتخابات کنند و تازه اگر چنین کند نیز اصولا کسی در انتخابات شرکت نمی کند. بنابراین هدف حاصل نمی شود.  ضمن اینکه وضع اکنون طوری شده که هر یک رایی که بنام هواداران احمدی نژاد به صندوق ریخته شود نه رای مثبت به او بلکه رای منفی به "آقا" خواهد بود و نظام نیز آنقدر ضعیف و صف بندی در آن آنقدر وسیع شده که توان یک صندوق سازی و تقلب و تکرار کودتائی دیگر را ندارد. بنابراین پنداشت برگزاری انتخابات در رقابت با "جریان انحرافی" منتفی است و باید بدنبال رقیب دیگری بود. از اینجا مسئله یک جریان اصلاح طلب ضعیف شده مطرح شده است. جریانی که حضورش در انتخابات همان نقشی را داشته باشد که حضور احمدی نژاد و باند ضعیف شده اش می تواند داشته باشد. آنها بر این تصورند که در چنین حالتی بخشی از مردم در انتخابات شرکت کرده و راستگرایان طرفدار طرح رهبر برای ادامه خصوصی سازی و اجرای طرح صندوق بین الملل و همچنین سیاست نظامی- اتمی وی به همراه فراکسیون وسیع تر و پرقدرت تر سپاهی های مورد تائید رهبر، همگی با هم تحت نام اصولگرا مجلس آینده را قبضه خواهند کرد.

3- راهبرد دوم هم از نظر بخشی از حاکمیت ناممکن است زیرا معتقدند نه اصلاح طلبان و باصطلاح "اصحاب فتنه" با آن پایگاه گسترده ای که در جامعه دارند حاضرند بصورت تضعیف شده و حکومتی در انتخابات شرکت داده شوند و به اعتبار خود لطمه بزنند و نه اگر چنین شود مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد. درعین حال که تن دادن به حضور جدی و واقعی اصلاح طلبان و جنبش سبز در عرصه انتخاباتی، نتیجه ای جز باخت جبهه اصولگراها و نظامی ها و از کف دادن اکثریت مجلس نخواهد بود. رهبراد سوم از کنار آن دو راهبرد اول و دوم بیرون آمده است. بموجب این راهبرد بهتر است برای مدتی شدت حمله به باصطلاح "جریان انحرافی" و "اصحاب فتنه" کاسته شود و هر دو را تا انتخابات نیمه جان حفظ کرده و به شکلی تضعیف شده به عرصه انتخابات کشاند. با حضور این دو در انتخابات و رقابتی که به زعم آنها میان این دو جریان بوجود می آید، هم تنور انتخابات گرم می شود و بخشی از آراء انتخاباتی میان آنها تقسیم شده و جبهه راست اکثریت مجلس را بدست می آورد.

این راهبرد بنظر بخشی از حاکمیت عاقلانه تر می رسد، در حالیکه بنظر عده ای دیگر، علاوه بر آنکه نتیجه مثبتی نخواهد داشت٬ پیامدهای منفی هر دو راهبرد نخست را هم خواهد داشت.

در این میان٬ تمام سردرگمی و چندپاره شدن و "راهبرد" های تخیلی باصطلاح "اصولگرایان" ناشی از درماندگی در یافتن راه حل برای یک سوال و یک مشکل بزرگ است که حکومت در آن گیر کرده است. این که چگونه می‌توان به یک جریان سیاسی که حداکثر 10 درصد رای نیم بند جامعه و 80 درصد مخالف پروپا قرص دارد کمک کرد تا از طریق برگزاری یک انتخابات باصطلاح "پرشور" اکثریت کرسی‌های مجلس را نصیب خود کند؟ 

 

 

 

                                راه توده  321        6 تیر ماه  1390

 

بازگشت