راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

افشای اسناد
کودتای ناکام
در جمهوری بلاروس

ترجمه و تدوین کیوان خسروی

 

پایان انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری سوسیالیستی بلاروس، همراه شد با افشای اسنادی که نشان میدهد دولت آلمان به کمک دولت لهستان نه تنها در پی دخالت دراین انتخابات بودند، بلکه تدارک یک کودتا را در این کشور دیده بودند.
خبرگزاری "ریانووستی" گزارش داد: "الکساندر لوکاشنکو" رئیس جمهور بلاروس در یک کنفرانس خبری، اسناد و اطلاعاتی را دراختیار خبرنگاران قرار داد که بموجب آن دولت های آلمان و لهستان در تدارک سرنگونی دولت در این جمهوری بوده اند. زمان این کودتا، همزمان بوده است با 19 حوادث دسامبر سال 2010 ، یعنی زمانی که معترضان و مخالفان سازمان داده شده به ساختمان نخست وزیری در مینسک حمله کردند. لوکاشنکو به خبرنگاران گفت که بخش اعظم پول این کودتا از آلمان و لهستان وارد کشور شده بود و ما از این پس باید برای حفظ کشور و تضمین آینده آن، آنچه را که روی داده است با دقت بررسی و دنبال کنیم. البته این بدان معنا نیست که روی مشکلاتی که بدنبال افشای این اسناد برای کشور بوجود خواهند آورد سرپوش بگذاریم.
لوکاشنکو برنده قطعی انتخابات ریاست جمهوری بلاروس اعلام شده و هفته گذشته طی مراسم، سوگند ریاست جمهوری را ادا کرد. در آستانه این مراسم، پارلمان اروپا در اجلاس خود، با مداخله صریح در امور داخلی این جمهوری اعلام کرد که مخالف ادامه ریاست جمهوری لوکاشنکو در جمهوری بلاروس است زیرا پس از 10 سال ریاست جمهوری او باید کنار برود. این درحالی است که نزدیک به 70 درصد مردم جمهوری 14 میلیون نفری بلاروس در انتخاباتی که ناظران خارجی نیز بر آن نظارت داشتند به وی رای دادند. او چهره ای ملی و محبوب برای مردم کشورخویش است و اکنون جمهوری بلاروس به مدلی برای مردم کشورهای جدا شده از اتحاد شوروی سابق تبدیل شده است. در سوسیالیسمی که در بلاروس دنبال می شود، از مدل چین نیز بهره گیری شده است. بهداشت و درمان و تحصیل در کشور مجانی است و بیکاری تقریبا وجود ندارد. کشاورزی و صنایع این جمهوری که در زمان اتحاد شوروی نیز پیشرفته ترین جمهوری اروپائی آن نظام بود، اکنون به گونه ای جهش کرده که صادر کننده بسیاری از تولیدات صنعتی و کشاورزی به جهان است.
آنچه که آلمان و دیگر کشورهای اروپائی را تا حد دخالت کودتائی در بلاروس نگران کرده، همین استقرار و تثبیت موقعیت اقتصادی و سیاسی بلاروس است. این جمهوری دروازه غرب اروپا به قلب روسیه است و اکنون این دروازه به قلعه ای تبدیل شده که اروپا می کوشد آن را فتح کرده و به حیاط خلوت خویش تبدیل کند. تمام نگرانی اروپا آنست که بلاروس برای مردم اروپا به مدل موفقی تبدیل شود که جاذبه های آن به دردسری برای دولت ها و حاکمیت ها دراین منطقه تبدیل شود. نگرانی دیگر غرب و بویژه آلمان که نزدیک ترین قدرت اروپائی به این دروازه است، پیوندهای رو به گسترش روسیه و چین با جمهوری بلاروس است، بویژه اگر آن طرحی به اجرا در آید که بموجب آن مینسک، پایتخت بلاروس به بزرگترین و مدرن ترین مرکز پخش فرستنده های نوین تلویزیونی تبدیل شود. در این زمینه چین درحال کمک و تلاش است. با راه افتادن این فرستنده های تلویزیونی، انحصار رسانه ای در جهان سرمایه داری از هم خواهد گسست و مردم اروپا، در جریان اخبار و رویدادهای آن بخش از جهان قرار خواهند گرفت که اکنون کمترین پوشش خبری به آن داده می شود. مانند چین، ویتنام، کره، کشورهای افریقائی، کشورهای امریکای لاتین و...
اینها بخشی از نگرانی آلمان و لهستان است. بویژه دولت و حاکمیت لهستان که اکنون جمهوری بلاروس را بزرگترین و نزدیکترین خطر برای ادامه موجودیت و تثبیت خود تلقی می کند.
در ارتباط با کودتای فاش شده در بلاروس، سایت حزب کمونیست فدراسیون روسیه به نقل از روزنامه "ساوتسکایا راسیا" نوشت:

14 ژانويه نخستين بخش اطلاعات مربوط به این کودتا منتشر شد. برای این کودتا، ابتدا فوريه سال 2010 سازمانی با نام «حقيقت» را بوجود آوردند و سپس یکی از رهبران آن را نامزد انتخابات ریاست جمهوری اعلام کردند. این فرد "ولاديمير نيکلايف" نام داشت. از جمله اهداف این کودتا، که در سیاست تبلیغاتی نیکلایف منعکس بود، دنبال کردن استراتژی ایجاد تقابل میان روسیه و بلاروس بود. نیکلایف که در گذشته الکلی بوده، با بهره گیری از تجربه علم کردن لخ والسا(بعنوان سندیکالیست) در لهستان و "واسلاو هاول" نمایشنامه نویس چکسلواکی، از سوی رسانه های غربی بعنوان شاعر ملی بلاروس معرفی می شد. سپس شبکه پخش شایعات در کشور فعال شد. در راس این شایعات، بیماری، کناره گیری و استعفای لوکاشنکو قرار داشت. با این شایعه هم جنگ روانی علیه دولت را بوجود آوردند و هم واکنش مردم در صورت موفقیت کودتا و برکناری لوکاشنکو را بررسی کردند. بخش دیگری از شایعات درباره حساب های بانکی لوکاشنکو در خارج از کشور و انتقال ثروت بود.
هدف بلافاصله پس از کودتا، خصوصی سازی موسسات ملی و حراج کشور با نازل ترین قیمت و پیوند با صندوق بین المللی پول بود.
پرداخت رشوه به ناظران انتخاباتی برای تغییر نتیجه انتخابات نیز بخش دیگری از طرح کودتای آلمان- لهستان در بلاروس بود. آنها با این رشوه می خواستند ناظران تابع خویش را وارد شبکه انتخاباتی کنند. تغییر برگه های انتخاباتی و تعویض نام لوکاشنکو و نوشتن نام نیکلایف نیز از جمله طرح های این کودتا بود.
علاوه بر آلمان و لهستان، امریکا نیز 211 هزار دلار در اختیار گروه هلسينکی و 6 هزار یورو دراختیار بنياد "فرونت لاين“ برای تامین هزینه کودتا قرار داده بود. همچنین 97 هزار به تشکیلات "اتحادیه لیبرال ها و دمکرات های اروپا" قرار گرفته بود تا برای کودتا هزینه کنند.
برای هزینه تبلیغات نیز در یک نوبت 400 هزاردلار و در نوبت دیگر600 هزاردلار در نظر گرفته شده بود.

راه توده 4 بهمن 1389
 

بازگشت