راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به توضیح آقای پورمندی
واقعا آقای نگهدار
همان است که در
برائت نامه نوشته شده؟

 

آقای پورمندی، که ما اطلاع نداریم عضو رهبری جمهوریخواهان است و یا عضو رهبری سازمان فدائیان اکثریت؛ توضیحی درباره مواضع خود، برای راه توده ارسال داشته که در همین شماره راه توده آن را می خوانید.
پیش از هر چیز بابت ادبیات سیاسی که ایشان در این توضیح به کار برده است سپاسگزاریم و آن را کاملا مغایر ادبیاتی می دانیم که در برائت نامه مورد بحث – خطاب به آقای نگهدار- به کار رفته بود.
ما، خود نیز منتقد نامه ای هستیم که آقای نگهدار خطاب به آقای خامنه ای نوشته است و دلائل خود را نیز در مطلبی که در شماره گذشته راه توده منتشر کردیم، نوشتیم. بنابراین، بحث نه بر سر دفاع از مواضع آقای نگهدار، بلکه بر سر شفاف نبودن نظرات منتقدان ایشان از یک طرف و ادبیاتی است که در آن برائت نامه به خدمت گرفته شده بود. ادبیاتی که مایه ای از دوستی و رفاقت سالیان دراز نداشت.
آقای پورمندی، اشاره به فعالیت خود در سازمان جمهوریخواهان کرده و در واقع پاسخ به راه توده را از موضع جمهوریخواهان ملی نوشته است.
ما در آن مطلب خود کوچکترین اشاره ای به مواضع جمهوریخواهان نداشتیم و بحث ما در باره کسانی بود که آنها را اعضای رهبری گذشته و کنونی سازمان اکثریت می دانیم. اتفاقا یکی از ناروشنی های سیاسی در سالهای اخیر، همین مغشوش بودن مرزهای هویتی سازمان فدائیان اکثریت و جمهوریخواهان است. آیا جمهوریخواهان یک جبهه است؟ دراینصورت اعضای این جبهه کدام سازمان ها، با کدام مواضع هستند؟ سخنگوی رسمی آن کیست؟ اگر جبهه نیست، فدائیان اکثریت در آن چه نقشی دارند؟ و... این مسائل با یک اطلاعیه کوتاه چند خطی می تواند به روشنی اعلام شود، تا هر کس بداند با کدام سازمان و کدام هویت و کدام افراد روبروست.
آقای پورمندی از توهین هائی که حاشیه نویسان و پیام گذاران جسور- البته اغلب پنهان در پشت نام های مستعار- پای آن برائت نامه در سایت های فارسی زبان نوشته و منتشر کرده اند برائت جسته و آن را محکوم کرده است. ما این صراحت سیاسی را تائید و تشویق می کنیم، اما از متن همان برائت نامه ای که ایشان و آقای تابان آن را امضاء کرده اند، چند فراز را در زیر می آوریم و صادقانه سئوال می کنیم: نام این اصطلاحات و لغات و الفاظ اگر توهین سیاسی و فراخوان برای اخراج نگهدار از سازمان اکثریت نیست، پس چیست؟

1- بسیاری دلسوزان به او هشدار داده اند که بیش از این در این مرداب فرو نرود،
2- سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) باید راهی برای این معضل بیابد.
3- ما از او اعلام برائت می کنیم چون: می خواهد مخالفان سیاسی خود را در سرکوب جنبش سبز و کشتار فرزندان آزادیخواه آن شریک جرم نشان دهد
4- او دروغ های بزرگ می گوید تا بتواند با قربانی کردن همرزمان سابق خود، در نزد «رهبر» اعتباری برای حرف های خود دست و پا کند!
5- می کوشد به او- خامنه ای- یاد بدهد، چطور عمر رهبری خود را طولانی تر کند.
6- با وجدان فرخ نگهدار کاری نداریم اما می دانیم همه ی سیاست او در یک ساله و نیمه ی اخیر این بوده است که علی خامنه ای را از زیر فشار مستقیم جنبش خارج کرده و به مقام رهبری مورد احترام «هر دو جناح» و مردم باز گرداند.
7- بزرگترین دروغ این است که کسی تلاش کند مردم را با سرکوب گران خود، با سرکوب کنندگان آزادی، با قاتلان نداها و سهراب ها، به «وجه مشترک» و «درد مشترک»، دعوت کند. آقای نگهدار دروغ می گوید وقتی می نویسد تنها راه اصلاح طلبی باور به تغییر رفتار سلطان مستبد است.
8- ما از این افکار اعلام برائت می کنیم و ننگ همراهی با آن سیاستی که او می خواهد با برانگیختن همدردی مشترک با علی خامنه ای به عنوان راه اصلاح طلبی به مردم ایران بفروشد را هرگز نخواهیم پذیرفت.

واقعا باور دارید که آقای نگهدار دروغگوست؟ وجدانش خط برداشته؟ می خواهد عمر سیاسی خامنه ای بلند شود؟ ننگ همراهی با خامنه ای را قبول کرده؟ مخالفان سیاسی خود در سازمان اکثریت را می خواهد شریک جرم جنایات پس از کودتای 22 خرداد کند؟

اگر پاسخ همه این سئوالات مثبت است و ایشان چنین شخصیت از دست رفته ایست، پس دیگر چرا در برائت نامه خویش او را به همراهی با یاران و همرزمان قدیمی خویش- از جمله تابان و پورمندی- دعوت می کنید؟
نقد سیاسی – تحلیلی یعنی این؟
بقول اخوان ثالث:
نفس کاینست، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک

ما، با آنکه بسیاری از رفقای قدیمی عضو رهبری سازمان فدائیان اکثریت و حتی چریک های فدائی خلق دوران شاه را از نزدیک می شناسیم، نه از همرزمان ومبارزان قدیمی آقای نگهداریم و نه سابقه حضور در سازمان فدائیان اکثریت را داریم، اما اهل انصاف سیاسی هستیم. به همین دلیل، در آن مطلبی که آقای پورمندی به آن پاسخ داده اند، ضمن نقد نظرات آقای نگهدار در نامه به آقای خامنه ای، خواهان بیان صریح نظرات و تحلیل های روشن و کم حاشیه منتقدان نگهدار شدیم و همچنان معتقدیم پشت نقد از دیگران نمی توان سنگر گرفت. باید نظرات خود را گفت و نوشت و اتفاقا اگر چنین شود، آنوقت در بزنگاه های حوادث و رویدادهای ایران، هرکس نمی تواند به رنگی در آید! ما در همان مطلب مورد بحث، اشاره به دوستانی در رهبری سابق و کنونی سازمان اکثریت کردیم که دیدگاه ها و نظرات و ارتباط های بکلی دیگری را در سالهای اخیر انتخاب کرده اند، که بیان هم می کنند و ما مدعی آنها نیستیم، زیرا این به خودشان مربوط است و سازمان سیاسی که به آن وابسته بوده و یا هستند. از آقای طاهری پور تا آقای احمدی. حتی به نام آنها با اشاره به مطالبی که گفته و نوشته اند کردیم. قطعا اگر اطلاع کافی از نظرات آقای پرومندی و وابستگی ایشان به آن جمع و نظراتشان داشتیم، نام ایشان را هم در کنار دارندگان آن نظرات ذکر می کردیم. چنان که ایشان اکنون خود نوشته اند که با آن جمع همراه سیاسی نیستند و ما نیز حساب جداگانه ای برای ایشان در نظر می گیریم.
بحث ما، در مطلب منتشر شده در راه توده، درباره برائت نامه ای بود که ایشان هم آن را امضاء کرده بود.

راه توده 4 بهمن 1389

بازگشت