راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

دفن روحانیت ایران
در چاه های دو قلوی جمکران

 

مرحله نوینی از توطئه ها در جمهوری اسلامی آغاز شده است. این مرحله جدا از روندی که در 6 سال گذشته و در واقع در دو دهه گذشته شروع شده نیست و همچنین در پیوند است با کودتای 22 خرداد. هدف، تکامل قطعی رویدادهای 6 سال گذشته و بازگشت ناپذیر کردن کودتا علیه انقلاب 57 است. این که این مرحله به موفقیت بیانجامد و یا در نیمه راه و در نیمه تکامل سقط جنین شود، بستگی به بسیاری از عوامل دارد. عواملی که بنظر ما بسیار هم جدی است و هرگز نباید آن را دست کم گرفت. از جمله آگاهی مردم، تاثیرات عمیق انقلاب 57 روی مردم و جامعه ایران، جناح بندی های رو به گسترش در درون حاکمیت و  بویژه تجربه اندوزی روحانیت، نیروهای مذهبی و ملی تحول خواه و ...­

آنگونه که رویدادها نشان میدهد، ضد انقلابی که طی دو دهه گذشته گام به گام در حاکمیت جمهوری اسلامی مواضع قدرت را تسخیر کرده، برای حفظ این مواضع، درعین حال که مانند حاکمیت بیرون آمده از یک کودتای کلاسیک، علیه مردم، احزاب، شخصیت ها، نهادها و آزادی ها عمل می کند و منتظر فرصت برای زدوبند پایانی با قدرت های جهانی است، به آینده نیز اندیشیده و برای آن طرح و برنامه دارد. آنها بخوبی می دانند که هنوز در ایران، زنجیر انتخابات بر پایشان بسته است، همانگونه که میدانند انتخاباتی که درآن مردم حضور نداشته باشند مشروعیت ندارد. حتی اگر این شرکت نسبی باشد. آنها همچنین می دانند که دیگر شعار علیه مفاسد اقتصادی و هاشمی رفسنجانی و این نوع ترفندها خریدار ندارد. به همان اندازه که ملی گرائی، دفاع سالوسانه از هویت ایرانی و تبدیل روحانیت به سپری برای تمام حملات انتقادی مردم خریدار دارد.

بدین ترتیب، ما تا آستانه انتخابات مجلس که سال آینده برگزار می شود، شاهد تکامل این توطئه تازه خواهیم بود و در صورت موفق از آب درآمدن این توطئه، آن را به اشکالی متعالی تر برای انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری به خدمت خواهند گرفت.

آنچه که درحال حاضر پیش برده می شود و روز به روز نیز تشدید می شود، توطئه حذف آن گروه از روحانیون ایران است که از ارتجاع مذهبی فاصله گرفته و برای خود در صف مردم جای باز کرده اند.

ستاد توطئه که در پشت صحنه گرداننده بسیاری از حوادث و رویدادها و طرح هاست، بسیار آگاهانه روحانیت قشری را پیش انداخته و پیش کشیده تا مردم هرچه بیشتر آماده حذف روحانیت از صحنه سیاسی شوند. به همین منظور، شاهدیم که دردولت احمدی نژاد هر چند گاه یکبار از زبان این و یا آن – بویژه رحیم مشائی- سخنی گفته و طرح می شود که دو لبه دارد. یک لبه آن جلب نیروی ملی و جوان و حتی گرایش های سیاسی است و لبه دیگر آن تحریک روحانیون قشری تا علیه این سخنان و مواضع وارد میدان شوند. بدین ترتیب، آنها درحالی که نیرو برای آینده جمع می کنند و زمینه اجتماعی برای خود فراهم می کنند، روحانیتی را پیش می اندازه که مردم بدلیل نفرت از کلام و حتی چهره آنها، روز به روز بیشتر متمایل به حذف کامل روحانیت از قدرت و سیاست و حکومت می‌شوند. با همین هدف و منظور، اولا تمام تریبون‌ها دراختیار این گروه از روحانیون منفور مردم است و دوم، با دست همین روحانیون و به کمک نیروهای نظامی و شبه نظامی روحانیونی منزوی شده و از صحنه حذف می شوند که مردم مذهبی به آنها اعتماد و اعتقاد دارند.

حاصل این تقابل و تضاد، آن فرصتی است که بموجب آن هر فرد و یا هر دولت و یا هر نظامی که روحانیت را بکلی از صحنه حذف کند، با استقبال و تائید مردم روبرو می شود. چنان که حتی بخشی از جامعه ممکن است به وی یا به افراد تشکل وابسته آن رای بدهند. هدایت کنندگان این توطئه، تمام مدت آنچه را روحانیت ارتجاعی و قشر از جنایت و دروغ و تقابل با مردم می گوید و می کند خواست و آرمان انقلاب 57 معرفی می كنند و بدین ترتیب آخرین آجرها را از زیر پای نیروهای طرفدار آرمان های واقعی انقلاب می کشد. این توطئه که ما آن را دراین مرحله توطئه حذف روحانیت از صحنه سیاسی ایران می شناسیم، بشکل بسیار دقیق و مرموزانه ای بدست خود روحانیت پیش برده می شود و سخنگویانی مانند خود رهبر و منصوب شدگان وی در شورای نگهبان، در نماز جمعه‌ها و در نمایندگی‌های وی دارد. ما به حسن نیت و یا سوء نیت این و یا آن روحانی و سکاندار حاکمیت کاری نداریم، با نتیجه ای که می خواهد به آن دست پیدا کنند کار داریم.

ما نه نیروی مذهبی هستیم و نه طرفدار حکومت مذهبی در ایران، اما امر مبارزه سیاسی برای حفظ آخرین سنگر های انقلاب 57 وظائفی را برعهده توده‌ای‌ها قرار میدهد که در ورای حسن نیت‌ها و سوء‌نیت ها قرار دارد. حکم روحانیتی که در 32 سال گذشته در ایران نقش داشته و عمل کرده، حکمی یکسان برای همه آنها نیست. همچنان که پایان حیات سیاسی روحانیت در ایران نیز دور از منطق سیاسی است.

بنابراین، ما به وظیفه حزبی و سیاسی و انقلابی خود عمل می کنیم. یعنی افشای توطئه ها، بسیج همه نیروها و حرکت در چارچوب جبهه‌ای که هدف نهائی آن جلوگیری از بسته شدن کامل دفتر انقلاب 57 است. به همین دلیل است که اعتقاد داریم جنبش سبز و شعارها و خواست‌های آن روز به روز و متناسب با شرایطی که در کشور حاکم است و آنچه برای آینده حدس زده می شود باید تکامل یابد و این تکامل با ریشه‌های اقتصادی و طبقاتی جنبش عمیق نارضائی مردم پیوند یابد. در این چارچوب وظیفه ما روحانیت سیتزی نیست، بلکه بازشناسی دسته بندی‌ها در درون روحانیت، دفاع از ادامه حیات سیاسی آن روحانیونی است که در صف مردم قرار دارند. همانگونه که وظیفه ما، شناخت توطئه ها و افشای آنهاست.

ما باز هم در این باره خواهیم نوشت، البته با جزئیاتی بیشتر. بویژه در باره اهداف و وابستگی‌های طراحان توطئه‌های جدید.



راه توده 4 بهمن 1389

بازگشت