راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

نگاهی به اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران بمناسبت برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری
فرزند ناقص الخلقه ای
بنام "رئیس جمهور" در جمهوری اسلامی

 
 

بهمن ماه 1358، یعنی یکسال پس از پیروزی انقلاب 57 در سرنگونی نظام استبدادی شاهنشاهی، اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. چند ده میلیون مردم ایران که نقش آفرین انقلاب بودند - بویژه کارگران صنایع تولیدی که در راس آنها کارگران صنعت نفت قرار داشتند و مهر خود را بر انقلاب کوبیده بودند- ، نه شناختی از چهره های سیاسی – مذهبی که قدرت را بدست گرفته بودند داشتند و نه خود این نیروها از گرایش های اقتصادی و سیاسی یکدیگر با اطلاع بودند. حاکمیتی نا همگون، که خود در انتظار انواع رویدادها و تصفیه ها و کشاکش ها بود، قدرت را در دست گرفته بود و اولین انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کرد. توده های مردم جز چند چهره روحانی که در راس آنها آیت الله خمینی قرار داشت و سپس آیت الله طالقانی و آیت الله منتظری بقیه روحانیون را هم دقیقا نمی شناختند و نمی دانستند آنها با انقلاب به پیروزی رسیده چه می خواهند بکنند. یگانه حزب منسجم و دارای برنامه که در صحنه سیاسی ظهور علنی یافته بود حزب توده ایران بود که آرمان های اقتصادی و سیاسی انقلاب را بصورت مدون منتشر کرده و خواهان تحقق آنها بود. حاکمیت ناهمگون جمهوری اسلامی، برای دستیابی به انسجامی تشکیلاتی حزب جمهوری اسلامی را تاسیس کرد. حزبی که رهبری آن خود کانون اختلاف و چند دستگی بود. در چنین فضائی انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و ابوالحسن بنی صدر که پس از انقلاب به همراه آیت الله خمینی به ایران بازگشته بود، با نزدیک به 11 میلیون رای برنده آن انتخابات شد. چند عامل دست به دست هم داد تا مردم رای خود را در آن انتخابات به سود بنی صدر به صندوق ها ریختند که در اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران در پایان این انتخابات به آن اشاره شد. ابوالحسن بنی صدر شاید می توانست در آن اقیانوس اختلافات درون حکومتی جمهوری اسلامی چنان شنا کند که ضرورت داشت، اما او ماهی آن اقیانوس نبود. خود وی می تواند هر ادعائی داشته باشد، اما واقعیت در موضع گیری ها و نقش آفرینی های شتابزده و آلوده او به خودبزرگ بینی و انحصار طلبی و بیگانگی اش با جامعه ای که در آن بزرگ نشده و رشد نکرده بود نهفته است. شاید تفاهم با بخشی از روحانیون که آیت الله بهشتی در راس آنها بود و تشکیل کابینه ای ائتلافی آغاز آن شنا بود، اما چنین نکرد و جدال با بهشتی و رهبری حزب جمهوری اسلامی را پیش گرفت و سرانجام نیز در نامقدس ترین اتحاد ها، با سازمان مجاهدین خلق که به سمت اعلام جنگ مسلحانه با رهبری جمهوری اسلامی می رفت و چند گروه کوچک مائوئیست به اتحاد رسید. آن هم در کوران جنگی که صدام حسین آغازگر آن بود. او نتوانست از حمایتی که آیت الله خمینی از او می کرد، آنگونه که باید استفاده کند و آن را تبدیل نیروی فشار برای تفاهم با روحانیونی کند که در رهبری حزب جمهوری اسلامی قرار گرفته بودند.

بی شک، این دوران و تاثیری که اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برجای گذاشت، بیماری آیت الله خمینی در همین دوران و انتقالش به بیمارستان قلب و حوادث هولناک پس از برکناری بنی صدر، بخش مهمی از تاریخ انقلاب و تاریخ جمهوری اسلامی است و آنچه در بالا به آن اشاره شد، نگاهی بسیار ابتدائی و گذرا به این دوران است. ما برای انتشار بخش هائی از اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران بمناسبت پایان اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، چاره ای نداشتیم جز اشاره به نکات بالا، بویژه برای نسلی که آن سالها و آن دوران را به خاطر ندارد و اگر مطلبی هم در مطبوعات کشور خوانده و می خواند و یا مطلبی از صدا و سیما در این ارتباط می شنوند همگی آلوده به تحریف های تاریخی رایج در جمهوری اسلامی است.

رهبری حزب توده ایران در اعلامیه ای بلافاصله پس از برگزاری انتخابات انتشار داد، به نکاتی در باره این انتخابات و سرانجام آن اشاره کرد که از نظر پیش بینی آنچه روی خواهد داد، درحد پیشگوئی بود. بویژه اشاره به روند اجتناب ناپذیر سقوط بنی صدر.

در این اعلامیه همچنین اشاره به دلیل کاهش شرکت مردم در انتخابات و دلائل آن و همچنین دوری حاکمیت از آرمان ها و خواست های مردم در انقلاب 57 شد. کاهشی که متاثر از همان دلائل در هر انتخاباتی گسترده تر و عمیق تر شد. حتی در دو خیزش تاریخی انتخابات دوم خرداد 1376 و 22 خرداد 1388.

کسانی که عادت به تحریف تاریخ و دشمنی با حزب توده ایران دارند و نسلی که آن سالها را به یاد ندارند، همچنان تبلیغ می کنند و یا تصور می کنند حزب توده ایران چشم بسته از هر آنچه در جمهوری اسلامی در آن سالها روی میداد حمایت می کرد، در اعلامیه ای که تنها یکسال پس از انقلاب انتشار یافت و آن را در زیر می خوانید، برای نخستین بار به نقش مخرب نیروهای راستگرای مذهبی و از آن مهم تر، نفوذ در سپاه پاسداران و کمیته های انقلاب را مطرح کرد. کمیته هائی که بعدها تبدیل به نیروی انتظامی شدند.

اکنون بخش هائی از آن بیانیه تاریخی را بخوانید:

 

بیانیه کمیته مرکزی حزب توده ایران

گزینش نخستین رئیس جمهوری اسلامی ایران بدون تردید یکی از برجسته ترین رویدادهای سراسر تاریخ میهن ماست.

انتخاب نخستین رئیس جمهور صرف نظر از هر گونه نتیجه گیری در باره آن، پیروزی بزرگ انقلاب ایران به شمار میرود.

در باره نتیجه انتخابات انجام شده باید یادآور شویم با آن که مقام رئیس جمهور، طبق قانون اساسی، از اختیارات زیادی برخوردار نیست، معذالک می تواند تاثیر مثبت یا منفی در روند ثتبیت و تحکیم و گسترش انقلاب ایران داشته باشد.

در همین دوران کوتاه پس از پایان رای گیری، شاهد ارزیابی های گوناگونی در باره نتیجه عملی این انتخابات و اثراتی که این نتیجه می تواند در سرنوشت آینده انقلاب ایران داشته باشد، هستیم.

ما می کوشیم جریان این رویداد مهم و نتیجه آن را مورد بررسی قرار دهیم:

علیرغم سرو صدای تبلیغاتی روزهای انتخابات، نتیجه انتخابات نشان می دهد که شرکت مردم در انتخابات رئیس جمهور بسی محدودتر از شرکت آنان در همه پرسی برای تائید جمهوری اسلامی، و حتی در انتخابات برای مجلس خبرگان و یا در همه پرسی برای تصویب قانون اساسی بوده است. تعداد شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری بیش از 3 میلیون نفر نسبت به تائید کنندگان قانون اساسی کاهش یافته است. با کمال تاسف باید پذیرفت که این کاهش از آن شهادت می دهد که قشر چشم گیری از زحمتکشان یدی اقدام برای تغییرات بنیادی به سودشان را با تردید می نگرند.

 ناخرسندی بخش مهمی از رای دهندگان از برخی زیاده روی های ناصواب راست گرا و افراطی مذهبی و همچنین خرابکاری های عوامل دشمن، که در نهادهای انقلابی مانند کمیته ها، سپاه پاسداران و دادگاه های انقلاب رسوخ کرده اند.

در آغاز دوران مبارزه انتخاباتی برای ریاست جمهوری، حزب جمهوری اسلامی که می توانست نقش مهمی در انتخابات بازی کند، دچار اشتباه از جهت اتخاذ یک روش پیگیر برای ادامه راه انقلاب گردید. رشد اختلافات ناشی از این وضع و عوامل ذهنی ناشی از خودگرائی برخی از رهبران حزب، این حزب را دچار یک بحران داخلی کرد که در نتیجه نتوانست کاندیدای مناسبی، که بتواند در میدان مبارزات انتخاباتی اعتماد توده رای دهندگان را جلب کند، معرفی نماید. پس از شکستی که براثر پافشاری روی نامزدی فرد ناشناخته ای مانند جلال الدین فارسی، نصیب این حزب شد، این حزب دیگر نتوانست در این میدان قد راست کند. اعمال فشار اکثریت رهبری حزب جمهوری اسلامی در زمینه تحمیل یک کاندیدای نامناسب سبب بروز اختلاف شدید در میان رهبری و اعضاء و هواداران آن حزب گردید و در نتیجه ابتکار عمل این حزب عملا از بین رفت.

برای نیروهای چپ رو، به دنبال اشتباه قبلی ( که با تحریم تصویب قانون اساسی مرتکب شده بودند) وضعی پیش آمد که نتوانستند کاندیدای مستقلی را در میدان مبارزه وارد کنند و تا آخر نگاه دارند.

نیروهای پیرو «خط امام خمینی» خیلی دیر دست به کار شدند و در حقیقت پس از شکست جلال الدین فارسی، به طور متفرق و سازمان نیافته و با تزلزل برای معرفی کاندیدای خود، یعنی آقای دکتر حسن حبیبی، وارد میدان مبارزه شدند. برنامه آقای حبیبی تنها دو روز پیش از انتخابات در تهران منتشر شد و ظاهرا در بزرگ ترین شهرها هم امکان انتشار نیافت.

بر پایه بررسی و ارزیابی این عوامل است که ما، برخلاف آقای بنی صدر و مبلغین «راه» ایشان، عقیده نداریم که 7/10 میلیون رای نوشته شده به نام ایشان، رای برای نظریات مبهم ایشان در مسائل گوناگون سیاست داخلی و سمت گیری حادثه جویانه و خطرناک ایشان در سیاست خارجی است.

ما اطمینان داریم که نیروهای عظیم راستین انقلاب ایران، که یک پارچه مدافع «خط امام» در سیاست داخلی و خارجی هستند، به کمک واقعیت زندگی، خیلی زود این اشتباه بزرگ را تصحیح خواهند کرد.

ما امیدواریم که آقای بنی صدر در مقام پرمسئولیتی که قرار گرفته اند، پس از گذراندن دوران «پرجوش» پیروزی، موفق شوند که خونسردانه با واقعیات سیاسی و اجتماعی برخورد کنند و از تحمیل آزمایش هائی که در تاریخ دوران معاصر، صدها بار آزمایش شده و با شکست دردناکی برای آزمایش کنندگانش پایان یافته، بر جامعه ما، خودداری نمایند.

آقای بنی صدر این امکان استثنائی را در زندگی یافته اند که یا منشا خدمات بزرگ به ملت ایران در راه حل مشکلات عظیمی که با آن روبروست، بشوند و یا آن که با اتخاذ سمت گیری غیر منطبق با نیازها و ضروریات جامعه ما، زیان های جبران ناپذیری به انقلاب ایران وارد سازند.

حزب توده ایران از صمیم قلب خواستار آن است که حالت اول از این دو حالت به واقعیت درآید.  

کمیته مرکزی حزب توده ایران

10 بهمن ماه 1358

 

 

 

   راه توده  364      15 خرداد ماه 1391

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت