راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

تاریخ جنبش کمونیست
 وکارگری ایران- 15
پیروزی بزرگ
حزب توده ایران
برای ورود
به مجلس چهاردهم
عبدالصمد کامبخش
 

 

 

ب- فعالیت سیاسی

 

فعالیت عمده سیاسى حزب در این دوران متوجه خنثى نمودن نقشه امپریالیسم انگلیس به منظور تجدید سلطه خود و تحمیل يك دوره دیکتاتورى نوین به مردم ایران به دست سید ضیاءالدین بود. این نقشه بسیار دقیق تنظیم شده بود- خواه از ­نظر تبلیغات وسیع قبلى، مصاحبه‌ها و مواعیدى که به مردم ایران درباره برقرارى دمکراسى واقعى و دوستى با اتحاد شوروى داده مى شد و خواه از جهت انتخاب برق آساى سید ضیاء به نمایندگى مجلس که مى بایست از طرفى مبین "عشق و علاقه " مردم و از سوى دیگر موجب مصونیتش باشد.

تنها چیزى که در این نقشه به حساب آورده نشده و یا اینکه عاملى فرعى محسوب شده بود اراده مردم کشور، درجه انزجار آنان از سیاست گذشته و آمادگى براى جلوگیرى از تجدید آن و وجود حزب منظم پیکارجوئى نظیر حزب توده ایران بود که علیرغم جوانى خود مى توانست این مبارزه را سامان دهد.

اکنون حزب توده ایران در مقابل دومین آزمایش مبارزه سیاسى خود قرار گرفت. از مبارزه با تبلیغات فاشیستى و به طور کلى با نفوذ معنوى آلمان، حزب سربلند بیرون آمد. ولى در آن موقع حزب در مقابل بخشى از افکار فریب خورده عمومى قرار داشت و مبارزه اش نیز در جهت فعالیت متفقین بود. و حال آنکه مبارزه علیه سیدضیاءالدین و نقشه هایش در حقیقت مبارزه با نیروى مادى و معنوى سیاست انگلیس یعنى یکى از متفقین در جنگ با آلمان فاشیستى بود.

عامل مهمى که حزب در این مبارزه مى توانست بدان تکیه کند آمادگى مردم کشور براى یشتیبانى چنین مبارزه اى بود که خود زمینه مساعدى را براى تشکیل جبهه‌ای واحد آماده مى ساخت.

حزب از شناساندن سیماى واقعى سید ضیاءالدین به آن قسمت از افکار عمومى که وی را هنوز واقعآ عنصرى انقلابى مى دانستند آغاز نمود و این افشاگرى را با سرسختى و حوصله هرچه تمامتر و با ذکر واقعیات تعقیب کرد: خدماتى که روزنامه "رعد" تحت مدیریت سید به موقع خود به سیاست انگلیس در ایران انجام داده بود، مأموریت فوق العاده وى به آذربایجان مساواتى به منظور اجراى نقشه انگلیس‌ها، انتشار رساله ویژه  به طرفدارى از قرارداد 1919 و غیره. بعلاوه واقعیات روز نیز شاهد گویاى وابستگى وى به نقشه هاى انگلیس بود که حزب آن را یکى پس از دیگرى فاش می‌ساخت: تجلیل در مناطق تحت اشغال ارتش انگلیس، انتخاب وى از یزد با دخالت مستقیم کنسول انگلیس، سبقت جستن جرائد شناخته شده به طرفدارى انگلیسی‌ها در تجلیل و ترویج شخصیت وى و غیره.

در بدو ورود خود سید ضیاء اصول عقاید و نظرات خویش را در رساله اى به نام "شعائر ملى " منتشر ساخت. این رساله قبل از هر چیز نشانه دورى مطلق سید از محیط آن روزى بود. بزعم نویسنده رساله دعوت به ترك لباس اروپائى، بر سر گذاشتن کلاه یوستى، اعاده  حجاب و اعلام مبارزه با مختصر اقدامات مترقیانه اى که رضاشاه اجبارا به اقتضاى خواست زمان انجام داده بود مى توانست زمینه مساعد در میان مخالفین دوره دیکتاتورى رضاشاه را فراهم سازد. نگارنده "شعائر ملى " به منظور جلب قشر مرتجع روحانیون، مردم عامى به قول خود "عنعناتى " را براى ایرانیان قائل شده بود که هیچگاه از سنن مردم ایران نبوده است. کتاب "شعائر ملى " به نقطه ضعف مهمى براى سید ضیاءالدین مبدل گردید. این کتاب نشان داد که سید از واقعیت ایران به طور جدى عقب مانده است و تحولى را که در روح ایرانیان گذشته بود نتوانسته است درک کند. کلیه تبلیغاتى که براى آراستن شخصیت سید و جلوه دادنش بمثابه يك قهـرمان اصلاحات شده بود، در اثر آشکار شدن ارتجاع و عقب ماندگى مفرط فکرى سید، عقیم ماند و زمینه شکست او از هر باره فراهم شد.

مطالب رساله "شعائر ملى " در جرائد حزبى طى مقالات مفصل و مسلسل جز به جز در معرض تجزیه و تحلیل و انتقاد کوبنده قرار گرفت. مطبوعات حزب هدف و مقاصد نویسنده، سخافت فکرى و عوام فریبى‌هایش را افشاء نمودند به نحوى که سنگ روى سنگ بناى آن باقى نماند. نقش عمده را در این زمینه روزنامه  "رهبر"  بازى کرد.

در مقاله اى که به مناسبت فعالیت دو ساله روزنامه "رهبر" در شماره 479 مورخه دهم بهمن 1323 نوشته شده مبارزه قلمى این روزنامه به ویژه علیه سیدضیاءالدین چنین جمع بندى گردیده است:

"قدرت منطق و زبردستى نویسندگان روزنامه حزبى... موجب شد هر يك از دشمنان که با ما به مبارزه قلمى برخاست خود مفتضح... از میدان در رفت.

بهترین مثال صحت این ادعا مبارزه عظیم و پرافتخاریست که روزنامه رهبر تحت نظر سازمان رهبرى حزب بر علیه سردسته مرتجعین و سرآمد خائنین- سیدضیاء نمود. بى شک این مبارزه در تاریخ مطبوعات ایران به نام روزنامه رهبر صفحه درخشان و جاویدانى باز نموده است. سید از این نبرد بى آبرو، حقیر، منکوب و مغلوب بیرون آمد و قطعا در نتیجه ضربات سهمگینى که از قلم رهبر خورده است هرگز نخواهد توانست قد علم کند. "

ونیز:

"استعمارطلبان خود به خوبى مى دانند که تا چه اندازه کوشش ما در عقیم گذاشتن نقشه هاى محیلانه و ماهرانه آنها مفید، مؤثر بوده است. ما مى توانیم بدون اینکه تصور اغراق گوئی یا لاف زنی  برود، خود را قهـرمان شکست (نقشه)هائى بدانیم که استعمار براى رونق کار سید ضیاءالدین طرح کرده بود. "

حزب توده ایران به کار تبلیغاتى و افشاگرى نقشه هاى سید ضیاءالدین در مطبوعات خود اکتفا ننمود. حزب تمام شبکه سازمانى خود را براى مبارزه عملى نیز تجهـیز نمود. ميتينگ‌ها، نمایشات عظیمى در سرتاسر کشور به رهبرى حزب تشکیل شد که شرکت کنندگان آن خواستار محاکمه سید به عنوان عامل کودتا و قیام علیه حکومت مشروطه و طرد از ایران به عنوان کسى که داوطلبانه از تابعیت ایران دست کشیده است بودند.

سرآغاز کارزار عملى حزب توده ایران ميتينگ عظیمى بود که روز 25 مهر 1322 در تهران به دعوت حزب داده شد. در سرمقاله روزنامه "مردم " شماره 111 مورخ 26 مهـر زیرعنوان "تا ساعت 9 شب مردم در تمام شهـر فریاد مى زدند: مرده باد سید ضیاء"، درباره عظمت و تأثیر این نمایش عظیم چنین ‌می‌خوانیم:

"قدرت توده امروز معلوم شد. توده ستمدیده، دشمنان استبداد و ارتجاع، آزادیخواهان، کارگران کارخانه هاى تهران و حومه، دهقانان اطراف، روشنفکران، افسران آزادیخواه، پدرکشته ها، مادرمرده ها، زنان بى فرزند که در میتینگ چهل هزار نفرى حزب توده  ایران در میدان سنگلج جمع شده بودند، يك رأى... فریاد خود را براى آزادى، نفرت و انزجار خود را از استبداد و ارتجاع... طنین انداز کردند.

... دیروز حزب توده بزرگترین ضربه را به ارتجاع، وارد آورد ... و به مردم ایران و عالمیان گفت که ما مخالف دیکتاتورى و آخرین بقایاى کهنه آن در ایران هستیم..."

 

ميتينگ‌ها و نمایش هاى بی نظیر، همه مراکزى را که سازمان حزب توده ایران در آن تشکیل شده بود، فرا گرفت. سیل تلگراف هاى حاکى از انزجار و تنفر از ورود سید ضیاء و فعالیت آغازشده وى به مرکز روان شد.

در نمایش عظیمى که در تبریز داده شد ناطقین گفتند:

"آذربایجان بانى دیکتاتورى را نمى پذیرد، خائن ملت را به محاکمه جلب کنید."

در آغاز کار مجلس چهاردهم نیز فراکسیون حزب توده ایران قبل از همه نسبت به اعتبار نامه سید ضیاء اعتراض کرد تا بتوان اسناد و مدارك مربوط به خیانت وى به اصول مشروطیت و عدم صلاحیتش را از تریبون مجلس براى عامه مردم ایران تشریح نمود. ولى بنا به تقاضاى دکتر محمد مصدق که وى نیز در این باره اجازه صحبت خواسته بود فراکسیون تصمیم گرفت به منظور همکارى و مبارزه در جبهه هرچه وسیع تر علیه سبد ضیاءالدین- مظهـر آن روزى ارتجاع- از اجازه خود به نفع دکتر مصدق صرف نظر نماید.

 

 

 

 

   راه توده  350     10 بهمن ماه 1389

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت