راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

او نامه حزب را

برای آیت الله خمینی برد

محمد رضا قدوه

اسلام شناسی

در رهبری

حزب توده ایران

 
 

 

مجله "اندیشه پویا" در آخرین شماره خود متن نامه رهبری وقت حزب توده ایران به آیت الله خمینی در زمانی که وی در فرانسه مستقر بود را منتشر کرد. ظاهرا این نامه را آقای امیرخسروی که در آن زمان مسئول حزب توده ایران در فرانسه بوده دراختیار اندیشه پویا گذاشته است. البته این نامه، رازی نبوده که ناگهان از صندوقچه آقای امیرخسروی در آمده و در اندیشه پویا منتشر شود. این نامه در سالهای گذشته حداقل دوبار بصورت کامل و چند بار نیز بعنوان یک سند حزبی در تائید نقش حزب ما درهمراهی با انقلاب و تاثیر روی مسیری که باید در جهت خواست مردم می رفت در مقالات راه توده منتشر شده بود. از جمله در مطلبی که بعنوان یاد کرد محمد رضا قدوه عضو رهبری وقت حزب توده ایران در راه توده منتشر شد.

محمد رضا قدوه در سال 57، همراه با نامه رهبری حزب و پیشنهاد تشکیل یک جبهه واحد برای هدایت انقلاب 57 راهی "نوفل لوشاتو" و دیدار با آیت الله خمینی شد. او که در آستانه اجتهاد قم را ترک کرده و سپس به گروه ارانی و پس از آن به حزب توده ایران پیوسته بود؛ به بسیاری از روحانیون هم سن و سال آیت الله خمینی آشنا بود و با آگاهی از خطر ارتجاع مذهبی و هشدار نسبت به نقش آفرینی آن در دوران پس از پیروزی انقلاب راهی دیدار با آیت الله خمینی شده بود.

 

زنده یاد محمد رضا قدوه، یگانه اسلام شناس حزب توده ایران نبود، اما بی شک برجسته ترین آن ها بود. خاموشی ناگهانی او در نخستین سال پیروزی انقلاب و تاسیس جمهوری اسلامی ضربه ای بود غافل گیر کننده برای حزب توده ایران. خاموشی ناگهانی، در 69 سالگی او را که از شمار جوانترین اعضای گروه 53 نفر و از قدیمی ترین اعضای رهبری حزب بود، در تاریخ 5 شنبه 14 تیرماه 1358 در ربود. قدوه عضو هیات سیاسی کمیته مرکزی حزب توده ایران بود و همراه با اولین گروه مهاجران سیاسی، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب و برگزاری پلنوم 16 کمیته مرکزی حزب راهی ایران شد. در سال 58 و در سفری که برای شرکت در شورای جهانی صلح کرد به دنبال یک تنگی نفس غافل گیر کننده در بیمارستان بستری شد. بیماری سرطان ریه او را به سرعت فرا گرفته بود و تلاش پزشکان برای نجاتش راه به جایی نبرد و او در همین سفر و در بیمارستان شهر "هاله" واقع در بخش شرقی آلمان (آلمان دمکراتیک) که سال ها در دانشگاه آن ادبیات فارسی را تدریس کرده بود خاموش شد. شهری در فاصله لابپزیک- برلین.

 

قدوه دوره تکامل درس روحانیت را در شهر اراک و سپس حوزه علمیه قم طی کرده بود، اما در آستانه اجتهاد لباس روحانیت را به روحانیون بخشید و اندک زمانی پس از ورود به مبارزات سیاسی، به گروه 53 نفر پیوست. با همین سابقه و آشنایی قدیمی با روحانیت و حتی شخص آیت الله خمینی، زمانی که وی در پاریس مستقر شد و جنبش انقلابی در ایران اوج گرفت، با نامه ای حاوی نظرات رهبری وقت حزب توده ایران پیرامون انقلاب، اوضاع کشور، آینده انقلاب و نظامی که پس از آن می تواند در ایران برپا شود، راهی پاریس و مقر استقرار آیت الله خمینی شد. در نوفل لوشاتوی پاریس، حالا روحانیونی جمع شده و کار به دست بودند که قدوه برخی از آن ها را از حوزه علمیه قم می شناخت. نسلی جلوتر از محمد منتظری، محتشمی پور و...

 

این نامه که در پایان آن بر ضرورت تشکیل یک اتحادی وسیع برای دفاع از انقلاب طرح شده بود به آیت الله خمینی رسانده شد. قدوه در همین سفر با اطرافیان آن روز آیت الله خمینی نیز دیدار کرد و با شناختی که از روحانیون مرتجع و تارک اندیش داشت، ضرورت فاصله گیری از آن ها و کوتاه ساختن دستشان از انقلاب را یادآور شد.

 

قدوه در یک خانواده روحانی در بخش "کزاز" اراک پا به جهان گذاشت و پس از ترک حوزه علمیه قم در دانشسرای عالی تهران تحصیلات خود را به پایان رساند. در همین سال ها اعتصاب بزرگ دانشسرای عالی تهران را رهبری کرد، که نخستین حرکت اعتصابی در محیط نوبنیاد دانشگاهی دوران رضاشاه بود. در جریان همین اعتصاب با دکتر تقی ارانی آشنا و هم گام شد و در سال 1316 و در جمع 53 نفر زندانی شد. پس از سقوط رژیم رضاخان به همراه دیگر زندانیان سیاسی از زندان آزاد شد و در کسوت دبیر ادبیات، به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. اندک زمانی پس از تاسیس حزب توده ایران به جمع یاران زندانی خود که حزب را بنیان گذاشته بودند پیوست. در سال های جنبش نفت و دمکراسی خواهی که دکتر مصدق رهبری آن را بر عهده داشت، زنده یاد قدوه رهبری جمعیت مبارزه با استعمار و طرفداری از صلح را برعهده گرفت و در روزهای سخت 25 تا 28 مرداد 1332 با همین سمت با دکتر مصدق ارتباط گرفته و خطر کودتا را به وی یادآور شده و خواهان صدور اطلاعیه ای جهت مقاومت با کودتاگران از جانب مصدق شد. خواستی که از سوی هیات رهبری حزب توده ایران نیز یک بار با تلفن و یک بار با مراجعه مستقیم به خانه دکتر مصدق با وی در میان گذاشته شد اما وی زیر بار نرفت. پیام های رهبری حزب را مریم فیروز و دکتر کیانوری به مصدق رساندند و پیام جمعیت ملی مبارزه با استعمار را قدوه شخصا با مصدق مطرح کرد. به شهادت زنده یاد احسان طبری، او گزارش خود از ملاقات با مصدق را صبح روز 28 مرداد این گونه به هیات اجرائیه حزب در تهران داد: «محمدرضا قدوه رئیس جمعیت مبارزه با استعمار پس از ملاقات با مصدق برگشت و حاصل آن را به «جلسه مشترک هیات اجرائیه و کمیته مرکزی گزار داد. قدوه از مصدق خواسته بود که «قبل از همه، اعلامیه کودتاهی داده شود و مردم به مقابله با کودتا فراخوانده شوند و یکی از واحدهای نظامی مورد اطمینان مقداری اسلحه در اختیار جمعیت به گذارد و اجازه داده شود که آن ها مسلحانه علیه کودتاچیان وارد عمل شوند» مصدق این درخواست را رد کرده بود.»

 

پس از شکست خیز کودتایی 1325 زنده یاد قدوه صریحا از ضرورت اعلام پایان سلطنت و برقرار جمهوری در ایران دفاع کرد و به همین دلیل، پس از کودتای 28 مرداد فرمانداری نظامی تهران تلاش بسیار کرد تا قدوه را دستگیر کند. این دستگیری برای کودتاچی ها ممکن نشد و به همین دلیل قدوه غیابا در دادگاه نظامی کودتا به اعدام محکوم شد. او نه تنها پیش از کودتای 28 مرداد عضو شورای جهانی صلح بود، بلکه در سال های مهاجرت نیز در همین سمت و مسئولیت جهانی، تا پایان عمر باقی ماند. طبع شعر کلاسیک داشت و قصیده و غزل می گفت. یک سلسله مقالات ارزشمندی با نام های مستعار در نشریه دنیا نوشت. با طنز آشنا بود و به همین دلیل نیز شوخ طبع بود. همه این هنرهای او را ریسمانی از خرافات ستیزی مذهبی به هم وصل می کرد. پس از درگذشت قدوه قرار بود مجموعه مقالات که در مجله دنیا با نام "ا.گویا" منتشر شده بود، به همراه تحقیقات، اشعار و نوشته های طنز گونه او به صورت کتاب در ایران منتشر شود، اما برای پرهیز از بهانه تراشی حاکمیت و تحریکات روحانیون قشری و مرتجع این کار انجام نشد. روحانیون قم هنوز کینه سال هایی را در دل داشتند که آیت الله برقعی به پیشنهاد قدوه و قبول شورای جهانی صلح قرار بود در کنگره جهانی صلح شرکت کند. سفری که زیر فشار همین روحانیون انجام نشد و آیت الله برقعی، که از روشنفکرترین روحانیون دوران خود بود زیر فشار روحانیون پرنفوذ قم- از جمله آیت الله بروجردی- به ناچار این شهر را ترک کرد. حضور زنده یاد قدوه با همه تجربه ای که از این رویدادها داشت در جمع رهبری حزب، حضوری بسیار ارزشمند بود و به همین جهت نیز، علیرغم خطراتی که می توانست در صورت غلبه ارتجاع مذهبی بر حاکمیت برای وی به وجود آورد راهی ایران پس از انقلاب شد. او از پلنوم هفتم که در مهاجرت تشکیل شد به عضویت کمیته مرکزی انتخاب شد و به زودی نیز عضو هیات سیاسی حزب شد و پلنوم 16 نیز این مقام حزبی را برای وی تائید کرد. بدین ترتیب، قدوه یکی از قدیمی ترین اعضای هیات سیاسی کمتیه مرکزی حزب توده ایران نیز بود و در سه دوره دبیر اولی زنده یادان دکتر رادمنش، ایرج اسکندری و دکتر کیانوری او پیوسته در همین سمت بود. زنده یاد قدوه از جمله مدافعان خط مشی وسیع ترین اتحاد سیاسی در زمان دیکتاتوری شاه بود و از شعار "جبهه واحد ضد دیکتاتوری" دفاع می کرد.

 

 

 

                        راه توده  438     28 آذر ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت