راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

جبهه اتحاد برای تغییرات

سنگر توده ایها درکنار دولت است

 
 

 

در مدت کوتاهی که دولت حسن روحانی کار خود را آغاز کرده است نخستین دستاوردها و جوانه ها و احساس تغییر در جامعه و میان فعالان سیاسی، رسانه ای، سندیکایی و مدنی آشکار شده است. آغاز افشا شدن ابعاد فساد و غارت و دروغگویی باند احمدی نژاد، نظم گرفتن فعالیت های دولت و توجه به مشورت و کار جمعی و شورایی که نمونه آن تشکیل شوراهای مشورتی در جنب دولت و وزارتخانه هاست. برداشته شدن تدریجی محدودیت ها از نهادهای مدنی و صنفی مانند خانه سینما که فعالیت خود را از سر گرفت. شروع به کار عملی جبهه مشارکت و حزب اعتماد ملی و اجلاس مهم اخیر اصلاح طلبان در شهر کُرد، باز شدن چشمگیر فضای رسانه ای و برداشته شدن محدودیت ها از انتشار عکس و مصاحبه با شخصیت های طرفدار اصلاحات. خروج سیاست خارجی کشور از ماجراجویی ها و نابخردی های دوران احمدی نژاد و آغاز گشایش در فضای سیاسی بین المللی درباره ایران و از جمله نقش سیاست خارجی کشور در جلوگیری یا به تاخیر انداختن حمله به سوریه و ... همگی بخشی از دستاوردهای بزرگ جامعه ما در همین چند هفته تغییر دولت است. راه توده جز پشتیبانی قاطع از این تحولات مثبت و امید و کوشش به تداوم آن، سیاست و راه دیگری را نمی شناسد. آیا این پشتیبانی زیاده روی است؟ کسانی که در تمام سالهای دهه 70 و 80 در همین انتخابات 92 اعتقادی به شرکت در انتخابات نداشته، نه خود شرکت کرده اند و به اطرافیان خود توصیه به شرکت در انتخابات را کرده اند اکنون به این نتیجه رسیده اند که به راه توده توصیه کنند بخش بیشتری از سیاست خود را به به نقد و انتقاد از دولت اختصاص دهد تا باصطلاح تعادل حفظ شود.

ما برای این افراد احترام قائل هستیم، اما برای سیاست سنجیده ای که پیش می بریم و پشتوانه آن مشی و سیاست رهبری حزب توده ایران در برابر انقلاب بهمن 57 است تعهدی بیش از این احترام قائلیم.

کسانی که چنین توصیه ای به ما می کنند، نگرش و توصیه شان دو اشکال دارد:

اشکال نخست در آنست که در واقع دعوت به نوعی فرصت طلبی می کنند. یعنی آنکه ما از پشتیبانی از روند موجود و حمایت قاطع از آن دست بکشیم، چرا که ممکن است در آینده بر سر راه این دولت موانعی بوجود آید و موفق نشود و ما بدینگونه از هم اکنون حساب خود را جدا کرده و پاسخگوی آن نباشیم. بعبارت دیگر، بجای آنکه نیرو در پشت سر تغییر جمع کنیم، تا تغییر پیش برود، نیروی پشت تغییر را ضعیف و پراکنده کنیم تا مبادا امروز و آینده کسانی بتوانند به ما ایراد بگیرند که چرا از دولت حسن روحانی پشتیبانی کرده ایم و یا پاسخگوی عدم موفقیت های آن شناخته شویم.

اشکال دوم این نگرش نیز در این است که ما را به راهی ساده دعوت می کنند. شاید آنها ندانند که در واقع هیچ چیز در خارج کشور ساده تر از پیوستن به جمع براندازان و مخالفان و منتقدان و مطالبه محوران و طلبکاران از دولت حسن روحانی نیست. هیچ چیز هم دشوارتر از ایستادگی دربرابر این جمع ناجور و پراکنده ولی پرقدرت رسانه ای نیست. در قدرت این جریان همین بس که حتی بخشی از ملی مذهبی ها و سخنگویان طرفدار اصلاحات نیز به محض آنکه پایشان به خارج کشور رسید نتوانستند مقاومت کنند و خود لااقل برای مدتی به این جمع ناجور پیوستند و در انتخابات اخیر طرفدار تحریم شدند.

از نظر ما، رفتن به راه دشوار پشتیبانی قاطع از اقدامات دولت حسن روحانی درجهت تغییر لازم است، زیرا بیش از نگاه به اینکه دیگران درباره ما و سیاست ما چه می گویند باید به آن نگاه کرد که کدام سیاست شرایط بهتری را برای مبارزه نیروهای مدنی و صنفی و سیاسی داخل کشور، برای تغییر، برای بهبود زندگی مردم، برای دفع خطر حمله به ایران و جنگ داخلی باز می کند. کسانی که جز این می کنند و می گویند، در عمل کار نیروهای دگراندیشی را که می خواهند در جامعه ایران برای تغییر مبارزه کنند دشوار می کنند.

مثلا هر جریان صنفی و مدنی که بخواهد در ایران مبارزه کند می داند که باید در چارچوب پذیرش قانون اساسی و دیگر قوانین ایران فعالیت کند. نفی قانون و قانون اساسی یعنی قرار دادن این فعالان در موقعیتی دشوار. امکان دادن به اینکه منفعلان و ماجراجویان دربرابر فعالان خردمند و با تجربه دست بالا را پیدا کنند. به همین شکل پشتیبانی قاطع ما از اقدامات دولت حسن روحانی برای تغییر در واقع عبارتست از کمک و پشتیبانی از مبارزان و فعالان داخل ایران که بتوانند وارد یک گفتگو و فضای فعال و سازنده با ارکان دولت شوند و کمک کنند تا فضای سیاسی کشور گشوده شود. 

در خارج کشور می توان هر سخنی را گفت و هر موضعی را گرفت و خود را بسیار منتقد و مخالف و طلبکار نشان داد. ولی بیش از اینگونه ظاهر سازی های کم ارزش باید راهی را در پیش گرفت که هرچه بیشتر به امر تغییر و نیروهای طرفدار تغییر در داخل ایران کمک کند. سیاست راه توده بر اینگونه تدابیر و اندیشه ها متکی است، نه بر فرصت طلبی و ظاهرسازی های پرسروصدا ولی کم ارزش. راه توده بر مبنای همین اندیشه و مشی، قاطعانه در انتخابات 92 شرکت کرد، پس از رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی بی تزلزل اعلام داشت که باید در صحنه باقی ماند و میان نامزدهائی که در صحنه می مانند دست به انتخاب زد و بی شک و تردید، به محض اعلام شدن باقی ماندن حسن روحانی و عارف در صحنه اعلام کرد باید پشت حسن روحانی جمع شد و کار انتخابات را در همان مرحله اول به سود وی تمام کرد. به همین دلیل نیز ما وارد بحث های مربوط به ماندن و یا کنار رفتن آقای عارف نشدیم زیرا انتخاب خود را با توجه به شرایط و توازن قوا و امکانات کرده بودیم. و اکنون، ما از رای خود و از انتخاب خود دفاع می کنیم. نه تنها دفاع، بلکه منتخب خویش را برای تحقق شعارهائی که پیش از انتخابات داده بود یاری می کنیم و طبیعی است که به وقت خود، اگر انحرافی در این مسیر ببینیم لبه اتحاد و حمایت خود را کُند کرده و لبه انتقاد را تیز خواهیم کرد.

 

 

 

                        راه توده  425     28 شهریور ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت