راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

شانس بزرگ ج. اسلامی

انتخابات 92 بود

مصر نباید

به سوریه دوم

تبدیل شود!

آذرفریتاش

 
 

 

شواهد نشان میدهد که امریکا و ناتو به قیمت تحمیل یک جنگ داخلی به مردم مصر می خواهند اخوان المسلمین را به حاکمیت این کشور بازگردانند. همین شواهد و نشانه ها، می گویند که آنچه که توسط نظامی ها در مصر انجام شده، حتی اگر کودتا هم نام داشته باشد دارای محتوائی است که مورد حمایت میلیون ها مردم مصر است. مردمی که حاکمیت اخوان المسلمین را آزمودند و به هیچ قیمت حاضر به تکرار آن نیستند. صدها گروه اجتماعی در سراسر مصر تشکیل شده که در آن ملیون و حتی چپ ها نیز حضور دارند. آنها به میان مردم در دورافتاده ترین نقاط مصر می روند و علیه اخوان المسلمین افشاگری می کنند. اهمیت قانون اساسی را برای مردم تشریح می کنند و از آنها می خواهند که نظراتشان را درباره این قانون بگویند و در انتخابات آینده شرکت کنند. این یک جنبش وسیع و شاید یگانه در منطقه خاورمیانه است که در مصر شکل گرفته است و مطبوعات سرمایه داری غرب به آنها حتی اشاره ای هم نمی کنند و در عوض، بی وقفه روی مظلومیت مرسی برکنار شده و ظلم ارتشی که کودتا کرده تاکید می‌کنند. "ناصریست" ها بیشترین حضور و فعالیت را در گروه های اعزامی به اقصی نقاط مصر دارند. و باز شواهد نشان میدهد که مشوق و حتی تحریک کننده اخوان المسلمین برای ادامه حضور خیابانی کسانی هستند که با سفارتخانه های امریکا و انگلیس و برخی از دیگر کشورهای اروپائی در تماس و ارتباط اند. طرح بزرگ، تبدیل مصر به سوریه ای تازه است. اگر ارتش دست به اقدام نمی زد نیز نتیجه ادامه حاکمیت اخوان المسلمین و ریاست جمهوری محمد مرسی به همانجائی ختم می شد که حالا با جنگ داخلی می خواهند به آن دست پیدا کنند: تبدیل مصر به پایگاه فتنه و تقابل با هر حرکت مردمی در منطقه، به پشت جبهه جنگ در سوریه و از جمله تخته پرشی برای حمله نظامی به ایران. آن شماری که در جریان برکناری مرسی تاکنون کشته شده اند، بسیار کمتر از آن فاجعه ای بود که اخوان المسلمین می خواست با قتل عام دگراندیشان و ملیون و هر گروه و حزب معترضی در مصر راه بیاندازد. همین که امریکا ادامه کمک های نظامی اش به مصر را منوط به بازگشت محمد مرسی به کاخ ریاست جمهوری کرده کافی نیست تا بدانیم در مصر چه می گذرد؟

اینها نتیجه ایست که من از پیگیری اخبار مصر در هفته گذشته بدست آورده ام و در ادامه آن از دو مقاله روزنامه "اومانیته" ارگان حزب کمونیست فرانسه نیز نکاتی را به آن اضافه می کنم:

طرفداران اخوان المسلمین همچنان در خیابان های مصر پخش اند. ارتش مصر نیز در خیابان ها حضور دارد اما با خودداری از سرکوب وسیع آنان. مدت بازداشت مرسی تمدید شده است. دولت موقت مصر از هواداران اخوان المسلمین و مرسی می خواهد تا آنها نیز در انتخابات آینده و پیش از موعد شرکت کنند تا وزن آنها هم در جامعه مصر آشکار شود، اما آنها روی نتیجه انتخابات گذشته پافشاری دارند و به همین دلیل هر طرح آشتی ملی را رد می کنند. این پافشاری به گونه ایست که گوئی آنها می خواهند ارتش سرانجام متوسل به زور شود و جنگ داخلی آغاز شود. سنگر بندی خیابانی آنها و این شعارشان "ما اماده مبارزه هستیم وشهید میشویم" همین تمایل (تحریک خارجی) را نشان میدهد .

شیخ الازهر از سوی مقامات دولت انتقالی در ماه ژوئن مسئولیت مذاکره با گروهای رادیکال و تندرو اسلامی را پذیرفت اما این گروه ها این مذاکره را نیز قبول نکردند. این سخن دولت موقت واقعیت دارد که "اخوان المسلمین مسئول شکست میانجیگری بین المللی برای پیدا کردن راه حل بیرون رفتن از بحران سیاسی در مصر است که در ماه گذشته برگزار شد". 

آنها که بعنوان میانجیگری از امریکا و اروپا آمده بودند و آزادی مرسی را پیش شرط مذاکرات تشخیص داده بودند مصر را ترک کرده اند و این نشان میدهد که دولت های آنها خوب میدانند مصر را به کدام سو می رود. آنها نه تنها آزادی مرسی را از دولت موقت خواسته بودند بلکه خواهان آزادی سیاسی اخوان المسلمین شده و آزادی رهبران دستگیر شده اسلامگرا را پیش شرط اغاز مذاکرات بین طرفین اعلام کرده بودند. شرایطی که از طرف دولت انتقالی غیر قابل قبول اعلام شد.

احزاب ملی و نیروهای چپ مصر نیز تظاهراتی را در سراسر کشور برای حمایت از انقلاب مردمی که منجر به برسرنگونی مرسی از قدرت شد در تاریخ 30 روئن برگزار کردند. در این راهپیمائی نیروهای چپ و دمکراتیک سیاست های دولت مرسی و اخوان المسلمین را بشدت مورد انتقاد قرار دادند. مردم علیه بی تدبیری و بی کفایتی دولت  اخوان المسلمین به خیابان ها آمده بودند. کشور درآستانه  رکود کامل اقتصادی است. فقر در سراسر مصر تشدید شده است. آن خشم اجتماعی که منجر به سرنگونی رژیم حسنی مبارک شد، سپس متوجه حکومت اخوان المسلمین شد.

امریکا برای اینکه متحد استراتژیک خود را در منطقه از دست ندهد از دولت مرسی همانگونه حمایت کرد که رژیم مبارک حمایت می کرد. کمک سالانه امریکا به ارتش مصر یک میلیارد یورو است اما حالا تهدید کرده که این کمک را به ارتش نمی کند. دخالت متحدان منطقه ای واشنگتن، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی و کویت در رویدادهای مصر بیشتر از گذشته مشهود است.  ریاض از شکست مرسی که از طرف امیرنشین قطر حمایت مالی میشد ناخشنود است.

قطر نقش کلیدی در حمایت از شورشیان اسلامگرا در لیبی، سوریه و نقاط دیگر منطقه دارد. کویت   کمک مالی میلیارد یوروئی برای سلفی های مصر ارسال کرده است، بنیاد گرایانی که از اخوان  المسلمین هم تندرو تر و رادیکالتر هستند. این کمک ها و ارتباط ها مشوق تشدید شورش تا برپائی جنگ داخلی در مصر و تکرار فاجعه ایست که در سوریه بوجود آوردند. شاید هدف آنها تقویت نقش خود بعنوان قدرت های منطقه باشد و به همین منظور دو کشور بزرگ و قدرتمند منطقه یعنی مصر و سوریه را به نابودی کشانده اند، اما در نهایت، آن که سود بزرگ را می برد اسرائیل است که دو کشور بزرگ منطقه با دو ارتش نیرومند را تکه پاره می کند.

 

 

 

                        راه توده  420     24 مرداد ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت