راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

بررسی تحریم انتخابات

راه کارگر

همچنان در قلعه

تحریم 80 ساله

عسگر داوودی

 
 

سعید حجاریان که او را از جمله مبتکران اصلاحات در جمهوری میدانند، هفته گذشته در مصاحبه ای توصیه کرد که "جریان تحریم" را باید بعنوان پدیده ای در جمهوری اسلامی بررسی و موشکافی کرد. البته این توصیه وی، تاکنون در طیف اصلاح طلبان و یا مدعیان اصلاحات در جمهوری اسلامی که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری طرفدار تحریم بودند و در خارج از کشور اطلاعیه هم دراین زمینه صادر کردند تاکنون واکنش مثبتی نداشته است. ما میدانیم که هم سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شاخه خارج از کشور و هم آقای امیرارجمند که نقش سخنگوی خارج از کشور جنبش سبز را ایفا می کند در این انتخابات مواضع تحریمی داشتند. همچنان که بخشی از نیروهای ملی مذهبی. ما در این طیف هنوز یک بررسی حتی ابتدائی و نه همه جانبه را درباره تحریم ندیده ایم. در طیف روبرو، یعنی نیروهای غیر مذهبی نیز تقریبا وضع به همینگونه است و جز اشاره کمرنگی که سازمان اکثریت به غلط بودن سیاست عدم شرکت درانتخابات کرده، ما در سازمان های دیگر شاهد بررسی "تحریم" نیستیم و تاکنون یگانه جریان ونشریه ای که در این زمینه پیشگام بوده، "راه توده" بوده است که خود از طرفداران قاطع شرکت درانتخابات و رای به حسن روحانی بوده است.

در ادامه بررسی هائی که از پس از انتخابات 92 در باره تحریم، در راه توده شده، اینک می پردازیم به مواضع سازمان راه کارگر.

 

 سازمان راه کارگر نیز از جمله جریاناتی بود که شرکت در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری  را تحریم کرد. این سازمان از سال ها قبل با جمله « نه 18 سال، بلکه 180 سال دیگر» هر نوع انتخاباتی را در جمهوری اسلامی تحریم و تکلیف خود را با سیاست تاکتیک و استراتژی در چارچوب شرایط ایران مشخص کرده است! سیاست تحریم انتخابات اخیر و تناقض گوئی های سازمان راه کارگر که پس از هر انتخاباتی که تحریم کرده و از جمله انتخابات اخیر که حاصل آن پیروزی حسن روحانی با بیش از 18 میلیون و 600 هزار رای، کم جالب نیست!

 

البته لازم به ذکر است که در سال 2009 در سازمان راه کارگر انشعاب بزرگی رخ داد که عملا این سازمان را به دوبخش تقسیم کرد. آنچه که دراین نوشته بررسی می شود نظرات و دیدگاه های بخش انشعابی معروف به «هیئت اجرائی» است که محمد رضا شالگونی پرچم آن را در اختیار دارد.

"ویکی پدیا" در رابطه با پروسه انشعاب در سازمان راه کارگر می نویسد:

«راه کارگر در سال ۲۰۰۹ دچار انشعابی بزرگ شد. مبنای انشعاب اساسا برپایه اختلافاتی صورت گرفت که از مدت های پیش پیرامون درک از تشکیلات و نوع سازمان یابی، رابطه آن با آزادی اندیشه و بیان مشروط و یا غیرمشروط و بطور ویژه در مورد سازمان یک تاکتیکی یا چند تاکتیکی شکل گرفته بود. دو مقاله "گره گاه ها، ضوابط و منطق حاکم بر آنها" نوشته تقی روزبه که شامل هفت سؤال و پاسخ بود و متقابلا پاسخ محمدرضا شالگونی به هفت سؤال فوق، با عنوان"اختلاف ما" نشان دهنده زمینه ها و دلایل عمده انشعاب سال ۲۰۰۹ بود... در پی انتشار نامه ای درونی با امضا 30 تن از اعضای راه کارگر بخشی از اعضای این سازمان از جمله محمد رضا شالگونی و روبن مارکاریان نظر کمیته مرکزی سازمان برای باقی ماندن در راه کارگر و بحث روی اختلافات در کنگره راه کارگر را نپذیرفتند و به همراه بخشی از اعضای راه کارگر خود را راه کارگر نامیدند و رهبری جدیدی را برای بخش منشعب راه کارگر بنام "هیئت اجرائیه سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) تشکیل دادند»

 

محمد رضا شالگونی 23 روز مانده به برگزاری انتخابات در گفتگو با سایت اخبار روز سیاست تحریم سازمان خود را اینگونه ترسیم می کند:

« حالا (چهارشنبه ، اول خرداد و 24 روز قبل از برگزاری انتخابات) که من دارم به سوال های شما جواب می دهم، مسأله تا حدود زیادی ساده تر شده و همه می دانیم که دستگاه ولایت به یک کودتای انتخاباتی تمام عیار دست زده است؛ اقدامی که کمتر از کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ نیست. زیرا آنها با حذف رفسنجانی و مشائی - یعنی دو کاندیدایی که وزنی برای خود داشتند و احتمالاً می توانستند به دردسری برای "آقا" تبدیل شوند- ریاست جمهوری را به نهادی کاملاً انتصابی تبدیل کردند... اکنون دیگر دستگاه ولایت شمشیر را از رو بسته و هر کسی را که رهبر مناسب نداند، رد صلاحیت می کند، حتی اگر طرف در همان موقع، رئیس نهادی مهم مانند "مجمع تشخیص مصلحت نظام" باشد... حتی "اصول گرایان" غیر وابسته به بیت رهبری نیز که شاید کاملاً ذوب در ولایت خامنه ای نبوده اند نیز رد صلاحیت شده اند.» و «حذف کاندیداهای نامطلوب از نظر دستگاه ولایت، هر نوع امید و توهم به تغییر وضعیت کنونی را به یأس تبدیل کرده است»

می بینیم آقای شالگونی نیز مانند همفکرانش در نامه مردم و سازمان فدائیان اکثریت (خارج از کشور) 24 روز مانده به برگزاری انتخابات چنان دچار شتابزدگی سیاسی است که با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی کار انتخابات را تمام شده تلقی کرده و نتیجه انتخابات را مشخص میداند!

او در ادامه صحبت هایش می گوید:« در جمهوری اسلامی انتخابات همیشه بی معناست... و رئیس جمهور بدون اجازه ولی فقیه، نمی تواند حتی یک پاسبان به در خانه کسی بفرستد... و وظیفه اصلی انتخابات در این نظام پوشاندن استبداد مطلقه فقیه است و ایجاد این توهم که گویا مردم حق انتخاب و مداخله در اداره امور کشور را دارند»

و در ادامه صحبت ها ایشان با امید به «شورش» می گوید: «با توجه به فلاکت بی سابقه و بی حقی عمومی و اختلافات موجود میان باندهای رژیم، وضعیت قابل اشتعالی وجود دارد که باز هم ممکن است مردم بتوانند با استفاده از فضای انتخاباتی، مخالفت شان را با رژیم بیان بکنند و حتی به شورش هایی دست بزنند... مخصوصاً در این شرایط فلاکت بار می تواند به برانگیخته شدن خشم توده ای مردم منجر شود» و «بنابراین تمرکز روی نقطه از اهمیتی زیاد برخوردار است و می تواند به اشتعال اعتراضات و شورش های توده ای بیانجامد.» و « اگر قرار است مردم این رژیم را براندازند که به نظر من، این تنها راه رهایی است، پس باید با هشیاری و خونسردی تمام، با تحلیل دقیق از شرایط مشخص حرکت کنیم تا هر گامی که بر می داریم مشخصاً در جهت توانمند کردن مردم و شکل گیری اقدامات مستقل مردمی باشد.»

و در پایان گفتگوی خود برای چندمین بار دستور شورش ها را به عنوان تنها وظیفه مردم ایران صادر می کند:

«در فضای بازی های انتخاباتی کنونی و در ماه های آینده، مهم ترین وظیفه جنبش آزادیخواهی مردم ایران و به ویژه جنبش چپ این است که بتوانند به شکل گیری اعتراضات و شورش های مردمی علیه رژیم یاری برسانند.»

برای خواندن متن کامل این گفتگو می توانید اینجا مراجعه کنید.

بعنوان جمله یادآوری در پرانتز می نویسم که این درست همان مواضعی است که پیش از انتخابات اخیر در سرمقاله نشریه نامه مردم با اصطلاح "بدیل جایگزین" مطرح شد. و البته، تقریبا با همین پیش زمینه هائی که آقای شالگونی درباره شورش مردم مطرح کرده است.

 

ــــــــ

 

به بررسی اعلامیه تحریم انتخابات هیئت اجرائی سازمان راه کارگر که از جمله ناشی از تحلیل های آقای شالگونی نیز هست و در سیزدهم  خرداد ماه 1392 (یازده روز مانده به برگزاری انتخابات) منتشر شده است، می پردازم:

«اعلامیه هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) تحریم انتخابات ضروری است ولی کافی نیست. انتخابات در جمهوری اسلامی از آغاز همیشه بی معنا بوده و تا زمانی که ولایت فقیه هست، همچنان بی معنا خواهد بود...اما انتخابات کنونی حتی در میان همه «نه» انتخابات های تاکنونی رژیم، از همه رسواتر است ... معلوم نیست آنها که اکنون طناب تحریم هایشان را بر گردن اقتصاد ایران سفت کرده اند، به آسانی حاضر به معامله با خامنه ای  و دار و دسته او باشند. در هرحال، هزینه فرمانروایی خامنه ای و برنامه های او از این پس برای مردم ایران بسیار کمر شکن تر از پیش خواهد بود و پیروزی او و دار و دسته اش در «مهندسی» بی سر و صدای انتخابات کنونی، احتمالاً برای ما سرنوشتی را رقم خواهد زد که خواهران و برادران عراقی مان در آن دوازده سال تحریم های جهنمی گرفتارش شدند.»

 

سوال این است:اکنون و با آشکار شدن شرکت مردم در انتخابات و پیروزی حسن روحانی و در آمدن حداقل بخشی از قدرت از چنگ طیف ماوراء راست جمهوری اسلامی از این تحلیل داهیانه می توان چه نتیجه گرفت؟

به ادامه بررسی علامیه تحریم پردازیم: «تحریم خیمه شب بازی انتخاباتی رژیم جمهوری اسلامی به یک درخواست توده ای گسترده مبدل شده» است. (با استناد به کدام اسناد و آمار و شواهد؟) و طرح مطالبات مردم « می تواند نیروی جنبشی لازم برای شکل گیری اعتراضات توده ای علیه «مهندسی انتخابات» و حتی «اصل ولایت فقیه» را نیز فراهم بیاورد...این بار نیز می توان با تبدیل محلات زحمتکش نشین به دژهای مقاومت در برابر این استبداد جهنمی، ضربات کارآمدتری بر طرح ها و محاسبات آنها وارد کرد.»!

در جمله های بالا لطفا به کلمات« این بار نیز» و «دژهای مقاومت» توجه کنید. می بینیم که صادر کنندگان اعلامیه بنام کمیته مرکزی سازمان مذکور در چه توهمی بسر می برند و تا چه میزان از واقعیات جامعه ایران به دورند. ظاهرا طرفداران سازمان راه کارگر آن هم بخش منشعب معروف به هیئت اجرائی در داخل کشور بارها توانسته اند محلات زحمتکش نشین را به دژهای مقاومت بر علیه رژیم تبدیل کنند که با این اعلامیه می خواهند همزمان با این انتخابات نیز، برای چندمین بار دژهای مقاومت را برپا کنند!

به راستی نویسندگان این نوع مطالب و اطلاعیه ها مردم را ابله تصور نکرده اند و نمی کوشند سر تعدادی هوادار بی خبر خود را با این نوشته ها سرگرم کنند؟

اطلاعیه با این شعار های دهان پرکن به پایان می رسد:

"سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی"

"زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم!"

 

هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)

سیزدهم  خرداد ماه 1392

 

 

 

                        راه توده  421     31 مرداد ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت