راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

ویتنام متحد

پس از 4 میلیون کشته

در جنگ استقلال

 

کسانی که در سالهای گذشته به ویتنام سفر کرده  اند، به چشم خویش سر زمین های وسیعی را دیده اند که حیات در آنها مرده است. سر زمین های سوخته ای که هیچ چیز در آن نمی روید. این تنها محصول بمباران های گسترده ویتنام توسط امریکا نیست. در هر شهر ویتنام، گورستان های بزرگی وجود دارد که هزاران قربانی جنگ ویتنام در آن خوابیده اند و در هر شهر میادین و خیابان های متعددی وجود دارد که نام قهرمانان ملی و قهرمانان مقاومت در برابر اشغالگران را برخود دارد. این کشور با دشواری بسیار توانسته دوباره روی پای خود بایستد اما هنوز عوارض جنگی که فرانسه و امریکا به ویتنام تحمیل کردند در هر گوشه ای نمایان است. سطح زندگی مردم هنوز پائین است. امریکا و چند کشور بزرگ اروپائی، پس از فروپاشی اتحاد شوروی این فجایع را به گونه ای دیگر آغاز کردند. نخستین قربانی یوگسلاوی بود که تکه پاره شد و هر تکه آن میان امریکا و آلمان تقسیم شد و اوج این مسیر اکنون به اوکرائین رسیده است. اطلاعات بسیار با ارزشی اخیرا منتشر شده که نشان میدهد که جدال در اوکرائین بر سر معاون این کشور است که آلمان می خواهد آنها را به تعطیلی بکشاند تا صنایع معدنی خود را از ورشکستگی نجات دهد. در حقیقت بحران اقتصادی غرب را، اکنون با جنگ خواهند کنترل کنند. اما این جنگ در کنار گوش کشورهای بزرگ سرمایه داری غرب متوقف می ماند و یا گسترش یافته و به قلب این کشورها نیز سرایت خواهد کرد؟ این سئوال مرکزی حوادث این هفته ها پیرامون اوکرائین است. به همین دلیل است که نسل جوان کنونی ایران را باید به عقب بازگرداند و از مهم ترین وقایع جنگی قرن بیستم و پس از جنگ دوم جهانی و نتایج آن آشنا کرد. این نسل باید بداند به چه دلیل باید از شروع یک جنگ درایران جلوگیری کرد و به چه دلیل باید با سیاست نظامی و جنگی بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی مخالفت کند.

باز گردیم به ویتنام که جنگ در آن تایلند و کامبوج و ... را نیز شامل شد اما با وسعت ویرانی و کشتاری که در ویتنام از خود باقی گذاشت. در جنگ ویتنام 4 میلیون مردم این کشور کشته شدند.

 

30 ژانویه 1968 نبرد نهائی برای وحدت دو ویتنام که آنها را فرانسوی ها از هم جدا کرده بودند و امریکا برای حفظ این جدائی خونین ترین جنگ را به مردم ویتنام تحمیل کرده بود آغاز شد.

جنبش چریکی ویتنام جنوبی بنام "ویت کنگ" و نیرو های چریکی- نظامی ویتنام شمالی حملات نظامی گسترده ای را در سراسر خاک ویتنام جنوبی آغاز کردند. این روز همزمان بود با آغاز سال نو ویتنام که به عید " تت" معروف است.

با آغاز این مرحله از نبرد رهائیبخش، توجه افکار عمومی جهان بیش از پیش به فجایعی که در جنگ ویتنام امریکائی ها و پیش از آن فرانسوی ها دراین کشور مرتکب شده بودند معطوف شد و مخالفت بخش عظیمی از مردم سراسر جهان را علیه ادامه عملیات نظامی آمریکا در ویتنام برانگیخت. در آن دوران، تظاهرات گسترده ای جهت اعتراض به سیاست های جنگ طلبانه و سود آوری کارخانجات اسلحه سازی امریکا آغاز شد که در تاریخ جنبش صلح و ضد جنگ در اورپا و آمریکا نقطۀ عطفی بود. تظاهرات وسیع و تاریخی ماه مه دانشجوئی در فرانسه که سپس صدها هزار تن از مردم این کشور نیز به آن پیوستند و همچنین جنبش "هیپی ها" که بعدها به بیراهه کشیده شد، پدیده هائی است تاریخی که هر یک به نوعی با جنگ ویتنام و جنایات امریکا و فرانسوی ها دراین کشور پیوند خورده است.

پیشینۀ جنگ در ویتنام به خیلی پیش تر از این ها مربوط میشد. در جریان جنگ جهانی دوم ویتنام به تصرف ژاپن درآمد، ولی با پایان جنگ و شکست ژاپن از نیرو های متفقین، ویتنام جان تازه ای گرفت و مردم خواستار استقلال کشورشان از استعمارگران شدند. در سال 1945 پس از پایان جنگ جهانی دوم "هوشی مین" بنام دولت ویتنام بیانیۀ تاریخی استقلال این کشور را قرائت کرد و یکسال بعد نیز به عنوان اولین رئیس جمهور ویتنام انتخاب شد. پس از اعلام استقلال کشور ویتنام، فرانسه که از دیرباز رقیب ژاپن برای چنگ اندازی بر منابع طبیعی هندوچین بود، سیاست های استعمارگرایانۀ خود را این بار بصورت جنگ با مردم ویتنام آغاز کرد تا جای خالی ژاپن را بگیرد. استعمار فرانسه با مقاومت جنبش استقلال طلبانه مردم ویتنام روبرو شد. در طول جنگ های پاتیزانی علیه فرانسه، ژنرال جیاب رهبر ارتش مردمی ویتنام، نیروی نظامی متشکلی از جوانان رزمنده ویتنامی را سازمان داد که در برابر ارتش متجاوز فرانسه ایستادگی کردند و فرانسویان مجبور به تسلیم شدند. فرانسه زیر فشار حاصل از این شکست نظامی حاضر به مذاکره و گفتگو شد و به تشکیل کنفرانس ژنو 1945 تن در داد. اوج این جنگ که به پیروزی جنبش چریکی ویتنام علیه فرانسوی ها شد، با نبرد "دین بین فو" که آن را ژنرال "جیباپ" رهبری می کرد گره خورده است. ژنرالی که در سال 2013 در وطن خویش ویتنام در گذشت.

در کنفرانس ژنو فرانسه استقلال سه کشور مستعمرۀ خود، کامبوج، لائوس و ویتنام را پذیرفت، اما ویتنام به دو بخش تقسیم شد تا پس از مذاکره و رای گیری وحدت آن تعیین شود. اما ویتنام جنوبی با حمایت و تشویق دولت های آمریکا و فرانسه به مذاکرات صلح ادامه نداد و از شرکت در آن سر باز زد و این سرآغاز جنگ وحدت دو بخش ویتنام در این کشور بود. جنگی که امریکا به مردم ویتنام تحمیل کرد و نتایج فجیع و اسفناکی را در تاریخ بشریت به بار آورد. جنگی که بشدت فرسایشی بود. کارخانه های تولید اسلحه از طریق فروش جنگ افزار ها و به بهانه بازسازی مناطق جنگی ویران شده، سود های کلانی را نصیب خود کردند. در این جنگ نزدیک به 4 میلیون ویتنامی کشته شدند. تعداد بمب هایی که در ویتنام فرود آمد سه برابر بیشتر از مجموع بمب های جنگ دوم جهانی بود که از سوی تمامی کشورهای درگیر در آن جنگ بر خاک اروپا فرو ریخته شد. شش شهر صنعتی این کشور بکلی ویران شد. زمین های قابل کشت تخریب و آلوده به سموم جنگی گردید و بیش از پنج میلیون روستایی خانه های خود را از دست دادند.

از فجایع ضد بشری جنگ ویتنام، استفاده از "عامل نارنجی" بود. " عامل نارنجی" نوعی جنگ افزار شیمیایی بود که برای نابودی جنگل های ویتنام که پناهگاه جنگنده های "ویت کنگ" بشمار می رفتند، توسط ارتش آمریکا بکار برده شد. روستائیان حمایت کنندگان اصلی و تنها پشتیبانان چریک های "ویت کنگ" بودند. چریک های جنگنده با این برگ زدایی از جنگل ها، دچار مشکل تغذیه و تدارکات می شدند. در اثر "عامل نارنجی" نزدیک 400 هزار ویتنامی کشته یا دچار نقص عضو شدند و نزدیک 500 هزار کودک ناقص الخلقه بدنیا آمدند.

در سال 1972 میلادی نیروی هوایی ویتنام جنوبی دهکده ای به نام "چانگ بانگ" را با بمب ناپالم بمباران کرد. انتشار تصاویر کودکانی که در محل پرتاب این بمب با بدن های سوخته می دویدند جهان را تکان داد. رئیس جمهور وقت آمریکا "ریچارد نیکسون" عکس ها را جعلی خواند. اما جهانیان دیگر این تکذیب ها و دروغ های امریکا را در باره جنگ ویتنام باور نکردند. مردم سال های سال سرنوشت کودکان سوختۀ آن روز را دنبال کردند تا اینکه این کودکان بزرگ شدند و از خاطرات بمباران آنروز با خبرنگاران سخن گفتند و به قهرمانان رسانه های جهانی تبدیل شدند.

در ماه مارس 1968، نزدیک 500 غیر نظامی در روستای کوچک "مای لای" ویتنام، قتل عام شدند. حتی حیوانات روستا را نیز کشتند و به دختران نوجوان دهکده تجاوز شد. پس از انتشار تصاویر هولناک این قتل عام، تنها 16 افسر ارتش آمریکا متهم به جنایات جنگی شدند و فقط یک ستوان ارتش به زندان محکوم شد!

پس شکست آمریکایی ها در ویتنام و خروج شتابزده آنها از خاک ویتنام، دولت دست نشانده امریکا در سایگون پایتخت ویتنام جنوبی سرنگون شد.

سرانجام، پس از یک دورۀ انتقالی، دو بخش ویتنام - شمالی و جنوبی- ادغام شدند و در سال 1976 میلادی، جمهوری سوسیالیستی ویتنام اعلام شد. پایتخت ویتنام واحد نیز شهر "هانوی" که در طول جنگ وحدت پایتخت ویتنام شمالی بود اعلام شد.

دشواری های بازسازی کشور ویران با شکست آمریکایی ها پایان نیافت. بازسازی اقتصاد متلاشی شده از جنگ، در گیری های مرزی و تلاش دولت ویتنام برای مقابله با نسل کشی رژیم "پل پوت" در کامبوج که همسایه ویتنام است و با مردم ویتنام سرنوشت مشترک دارد واحد مرحله تازه ای شد.

دشواری بازسازی کشور و نجات کامبوج از نسل کشی با فروپاشی نزدیک ترین متحد ویتنام، یعنی اتحاد شوروی دو چندان شد. ضربۀ بزرگی به اقتصاد این کشور وارد آمد. علیرغم از هم پاشیدگی اردوگاه سوسیالیسم، دولت ویتنام همچنان به سمت گیری سوسیالیستی ادامه داد و بتدریج سمت گیری اقتصادی چین را که دومین متحد این کشور پس از اتحاد شوروی بود برگزید.

اکنون ویتنام برای توسعۀ و تحول اقتصادی، راه اصلاحات را برگزیده است. در حالیکه شکل و محتوی غالب سیستم، مالکیت جمعی بر وسایل تولید است، دولت ویتنام از دخالت مستقیم و بازدارنده در فرآیند های اقتصادی پرهیز می کند و بیشتر نقش تسهیل کننده را در اقتصاد دارد. این کشور کوشید تا با استفاده از رقابت پذیری در داخل و در سطح جهانی اقتصاد بازار را سازماندهی کند و درعین حال با جنبه های منفی اقتصاد بازار و جهانی سازی مقابله کند. در اثر سیاست های درست اصلاحات اقتصادی، ویتنام در پایان دهۀ 90 به اولین صادر کننده فلفل و دومین صادرکننده قهوه و برنج در جهان مبدل شد و در صنایع انرژی، نفت، گاز و زغال از سایر کشورهای منطقۀ پیشی گرفت و در بخش ذوب آهن و فولاد نیز قدم های بزرگی را برداشت و در صدد افزایش سهم صادرات محصولات ذوب آهن ویتنام در بازارهای جهانی افزایش یافت. همچنین در حوزه صنایع دیگر نیز ویتنام پیشرفت های نسبتا خوبی در زمینه تولید فرآورده های غذایی، ماشین آلات راهسازی، سیمان و مواد شیمیایی پیدا کرد. این اصلاحات که با نظارت و کنترل دولتی همراه است موجب کاهش اتکای بودجه به کمک های خارجی، افزایش تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه شده و رشد اقتصادی را به 7.5% در سال رسانیده است.

 

 

 

                        راه توده  45    25 اردیبهشت ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت