راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

مردم ایران هم آخوند زیاد دیده اند و هم غیر آخوند

مردم هوشیار

به طرح و برنامه

 رای دادند

 
 

 

برخی از فعالان سیاسی که گاه خود را چپ و ماورای انقلابی معرفی می کنند، یا دوست دارند به این عنوان شناخته شوند، در اینجا و آنجا و در نشست ها و جلسات خصوصی از اینکه باز هم مردم ما به یک "آخوند" رای داده اند انتقاد دارند. این انتقاد شامل حال آنهائی نیز می شود که مردم را به شرکت در انتخابات و رای به حسن روحانی تشویق کرده اند. آنان با وجود آنکه 34 سال از انقلاب گذشته و مردم ما انواع آخوند و غیرآخوند را دیده و تجربه کرده اند، همچنان در گذشته و حتی پیش از انقلاب درجا می زنند.

بدیهی است که صحبت بر سر آخوند نیست. محمد خاتمی آخوند بود و احمدی نژاد آخوند نبود. ولی جامعه درباره این دو چه نظر و چه قضاوتی دارد؟ استقبالی را که از محمد خاتمی در هر محفل فرهنگی و هنری و روشنفکری کشور می شود مقایسه کنید با وضع احمدی نژاد که حتی اندک حامیان وی از جمع کسانی که از صدقه سر دولت او کیسه اندوختند روی دفاع از وی را ندارند. جامعه ما دوران آخوند و غیرآخوند را سالهاست که پشت سر گذاشته و اینان می خواهند تحت عنوان لائیک یا "چپ" کشور ما را یک دوره تاریخی به عقب ببرند و دعوای آخوند و غیرآخوند را زنده کنند.

یکی از حساس ترین و تاریخی ترین لحظات مناظره های تلویزیونی نامزدهای انتخابات 92 لحظه ای بود که حسن روحانی خطاب به سردار قالیباف گفت : "من سرهنگ نیستم. من یک حقوقدان  هستم" برخی همین یک جمله را عامل پیروزی وی می دانند. و این یعنی افکار عمومی کشور ما همچنان یک روحانی را نه تنها بر یک غیرروحانی از نوع جلیلی و حداد عادل ترجیح می دهد بلکه آن را بر یک نظامی از نوع قالیباف نیز رجحان می دهد و در این زمینه اشتباه نمی کند. این در حالی بود که قالیباف خود، به درست یا غلط، نماینده آن قشر حاکم نظامی شناخته نمی شد و می کوشید از آنان لااقل در ظاهر رفتار و گفتار فاصله بگیرد، اما مردم هوشیارتر از آن بودند که در انتخاب خود اشتباه کنند.

نتیجه انتخابات 92 که عبارت بود از پیروزی یک روحانی با پشتیبانی دو روحانی دیگر – هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی – غلبه نوعی آگاهی و پختگی را در جامعه ما نشان داد. مردم ما به لباس حسن روحانی رای ندادند، به برنامه و طرحی که او برای آینده کشور ترسیم می کرد رای دادند. این یک گام بزرگ به جلو بود. برخی سکولارها یا مدعیان چپ که فاقد برنامه و امکان برقراری ارتباط با توده مردم هستند از این "گام به پیش" ناراحتند. آنان هنوز در رویای سوار شدن بر موج نفرت از روحانیت یا مذهب هستند. همین اشتباه است که آنان را حذف یا به آلت دست راست تبدیل می کند و همین عامل موجب می شود که نمی توانند مورد اعتماد مردم قرار گیرند. آنان بدون آنکه بکوشند از مردم خود چیزی بیاموزند می خواهند آموزگار و راهبر آنان شوند. با دست کم گرفتن مردم و رای و خواست و اندیشه و تدبیر آنان نمی توان راهبر آنان شد. این درسی است که تاریخ صدساله اخیر ایران آموخته و این آقایان نمی خواهند از آن بیاموزند.

 

 

 

                        راه توده  44    10 بهمن ماه 1392

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت