راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

"الگو سازی »

خارج ازکون و مکان

آقای نگهدار!

 

 

 

Farrokh Negahdar

 

نگاهی که این مقاله عرضه کرده است در حقیقت نوعی ته مانده بازسازی شده ی همان تئوری «راه رشد غیر سرمایه داری» است. نگاهی که جهان را به دو قطب تقسیم کرده و سپس این سوال را در مقابل تو قرار می دهند که: تکلیف را روشن کنید! کشور شما باید از جهان اول حمایت کند یا از جهان دوم ؟

اولا این بازسازی اساسا غیر ممکن است. چون نقشی که در دوران جنگ سرد بر عهده اتحاد شوروی بود اکنون وجود ندارد. آنها که در این عکس ایستاده اند هیچ یک برتری یا زعامتِ نظامی یا اقتصادی یا ایدئولوژیک بر دیگری ندارند. آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.

دوم این که دست کم برای ایران سوال این نیست که باید از این ۵ تا حمایت کند یا از آن ۷ تا. سوال واقعی برای ایران - و نیز ترکیه - این است که جای آن کشور در کنار این ۵ تاست یا نه؟ اشتباه استراتژیک مرگ باری است هرگاه ایران را کسی با لیبی و عراق و سوریه و افغانستان یکی بگیرد. ایران یک قدرت منطقه ای و یک بازیگر موثر بین المللی بوده و هست.

سوم این که از این نوشته بوی توهم پراکنی پیرامون استراتژی کلی دولت حسن روحانی برمی خیزد؛ بویی که برای جریان دلواپسان سخت دلنشین است. آنها نیز متوهم اند که خط مشی دولت روحانی و سیاستی که آقای ظریف پیش می برد کشانیدن ایران زیر بردگی «امریکای جهانخوار» است. بارها نوشته ام که این حرف آقای ظریف کاملا درست است که هیچ قدرت مستقل و تاثیر گذاری در دنیای معاصر وجود ندارد که فاقد مستحکم ترین مناسبات سیاسی و اقتصادی با ایالات متحده امریکا و متحدان آن باشد. اگر شک دارید به مناسبات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی همین ۵ قدرتی توجه کنید که عکس های رهبری شان زینت بخش مقاله است. اشتباه مهلک شما این است که دارید فکر می کنید اگر دولت روحانی راه همین ۵ کشور را طی کند سرانجام ایران «بردگی» خواهد بود. شما هیچ استدلالی برای این ترس و این پیش بینی تلخ خود ارایه نداده اید.

دیدگاه مستتر در مقاله در باره مناسبات قدرت در جهان معاصر تلخ، مرعوب و بشدت مخرب است. معنای منازعات گلوبال در دنیای معاصر منازعه برده داران و بردگان نیست. مضمون این مناسبات نیز، برخلاف دوران جنگ سرد، رقابت میان دو نظام اجتماعی اقتصادی متفاوت، سرمایه داری و سوسیالیسم، نیست. مضمون این رقابت ها کنترل منابع تولید، نیروی انسانی، انرژی، مواد خام ... کنترل بازارها و تکنولوژی است.

مقاله فکر می کند ایران نباید در کنار آن ۷ قدرت G7 بایستد، زیرا دنیا آنها دنیای برده داری است. مقاله مایل است ایران پشتیبان این ۵ قدرت BRICS باشد چون این علیه نظام برده داری است و حق است.

حق و امید این است که این ۵ قدرت تلاش می کنند و باید تلاش کنند که کشورشان هرچه زودتر به نظامات و دست آوردهایی دست یابد که آن ۷ قدرت در جوامع خود رشد داده اند.

فکری که، در درون خود، آن ۷ قدرت را «باطل» و این ۵ قدرت را «حق» توصیف می کند، چنانچه اجرایی شود، بعید است ایران را به سویی جز کره شمالی سوق دهد.

‎‎August 11‏، ساعت ‏17:20‏ · ویرایش شده · پسنديدن

 

Mohammdnaghi Beigzadeh

امیر عزیز این مقاله طرح بحث جدید نیست بلکه همانگونه که آقای نگهدار هم اشاره کرده اند بازگشت به مسائل وخط گذشته دو اردوگاه "حق"و"ناحق" میباشد .توجه داشته باشیم از نظر نویسنده مقاله تلاش ومبارزه در جهت احقاق حقوق ملی و توانمندی کشور در عرصه های گوناگون ا...دیدن موارد بیشتر

‎‎August 14‏، ساعت ‏00:19‏ · پسنديدن

Amir Behboodi

نقي عزيز اتفاقا منظور من هم اين بود كه نسبت به آن نمي توان بي طرف ماند و فقط آن را در فيس بوك قرارداد موضع تو يعني به قول جديدي ها "تعامل سازنده با جامعه ي جهاني" بسيار درست است و مسلما مبنا بايد منافع كوتاه مدت و درازمدت مردم ايران باشد. منافع هم بطور خلاصه دموكراسي و عدالت اجتماعي است

August 14‏، ساعت ‏22:47‏ · پسنديدن · 1

بقیه پیام ها را میتوانید با مراجعه به فیسبوک آقای نگهدار خودتان دنبال کنید.

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  472   20 شهریور ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت