راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

گفتگو با یکی از رهبران

حزب کمونیست ایتالیا

مردم زیر فشار

بمباران از هوا

یورش تبلیغاتی از زمین

سایت حزب کمونیست روسیه

ترجمه آزاده اسفندیاری

 

 

نهم ماه سپتامبر" فائوستا سارینی" مسئول روابط بین الملل حزب کمونیست ایتالیا همراه هیاتی ازاعضای حزب و دیگر فعالین چپ و یک گروه موسیقی ضد فاشیست ایتالیا وارد مسکو شدند. هدف از این سفر دیدار از جمهوری جدید التاسیس "جمهوری خلق نوا راسیا" (جمهوری روسیه نو در شرق اوکرائین) اهداء کمک های انسان دوستانه و همدردی با مردم این جمهوری بود که دولت اوکرائین به مردم این منطقه تحمیل کرده و آمریکا و سازمان نظامی ناتو توسط فاشیست های حاکم  بر اوکرائین آن را هدایت میکنند.

به مناسبت مسافرت هیات ایتالیایی به مسکو"ماریا کلیمانوا" خبرنگار نشریه روسی"سوابودنایا پرس" با  این عضو رهبری حزب کمونیست ایتالیا مصاحبه کرده است.

او در این مصاحبه به پرسش های "ماریا کلیمانووا" در باره حزب کمونسیت ایتالیا، چپ اروپا، تحریم های روسیه از سوی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا و حوادث اوکرائین چنین پاسخ داد:

"در سال های اخیرمتأسفانه وضعیت کمونیست ها و چپ در ایتالیا سیر نزولی داشته است که واقعیتی است تلخ و ناگوار. در گذشته نه چندان دور حزب کمونیست ایتالیا یکی از قدرتمند ترین احزاب کمونیست جهان بود. کمونیست های ایتالیایی در مبازره با فاشیسم زمان جنگ دوم جهانی در صف اول قرار داشتند و به همین مناسبت بعد از جنگ حزب ما بین مردم از بخت و اقبالی شایان توجه برخوردار شد. در دهه 90 میلادی قرن گذشته به علت بحران هایی که بر اثر تخریب  اردوگاه سوسیالیسم بوجود آمد، حزب 90 در صد اعضای خود را از دست داد. اگر قبلا حزب کمونیست در پارلمان، فراکسیون قوی و تاثیر گذاری در سیاستهای کشور داشت، متأسفانه در حال حاضر حزب کمونیست بلند آوازه ایتالیا هیچ نماینده ای در پارلمان  ندارد.

اخیرا با تلاش رهبری و فعالان حزب کمونیست، ما توانستیم حزب را احیا و بر بحران های داخلی فائق گردیم. در دوسه ساله اخیر، روی آوری زحمتکشان، روشنفکران، دانشجویان و معلمان به حزب، راه را برای دستیابی به آرمان های حزب کمونیست هموار کرده است. در حال حاضر شمار اعضای حزب به 10هزار نفر می رسد. دیگر سازمان های چپ در کشور ما تقریبا 23 هزار عضو دارند که با توجه به معضلات اجتماعی مانند بیکاری و فساد فراگیر، ما می توانیم در یک ائتلاف همه جانبه با آن ها در جامعه ایتالیا تاثیر گذار باشیم و سنت های مبارزاتی چپ را احیاء کنیم. زمینه اجتماعی مبارزه با ناهنجاری ها در کشور وجود دارد. وظیفه و احساس مسئولیت ایجاب میکند تا ما صفوف خود را هر چه  بیشتر مستحکم کرده و همراه با  دیگر احزاب چپ اروپایی با خطراتی که جهان را تهدید میکند مبارزه کنیم.  

برخلاف کشورما، خوشبختانه در برخی از کشورهای اروپایی مانند اسپانیا، فرانسه، یونان، قبرس، آلمان، چک و پرتقال جنبش کمونیستی و چپ بسیار  قوی هستند و مورد استقبال جوامع  این کشورها قرار دارند. حضور جنبش توانمند چپ در این کشور ها بارقه امیدی است برای تبدیل شدن آن به جنبشی سراسری در اروپا تا بلکه بتوان با بسیج مردم پرچم صلح طلبی و عدالت اجتماعی را به دست گرفت."

 

 در ادامه مصاحبه، عضو رهبری حزب کمونیست ایتالیا درباره حوادث اوکرائین گفت:

"متاسفانه وسایل ارتباط جمعی کشور ما به تبعیت از دیگر رسانههای انحصاری غرب واقعیتهای آن کشور را تحریف می کنند و با خبرها و گزارش های خلاف واقع مردم را فریب می دهند. چنان فضا سازی کردهاند که افکار عمومی، روسیه را مسوول جنگ و آدمکشی در اوکرائین میدانند. در راس همه این دروغ پردازی ها حزب دمکرات، حزب حاکم ایتالیا قرار دارد که با دیگر احزاب حاکم  اروپایی در یک صف واحد عمل می کند. البته میدان خبری کشور و جهان آنچنان هم در اختیار آنها نیست. احزاب ضد فاشیست، چپ ها و کمونیستها و طرفداران آنان سعی فراوان به کار می برند تا واقعیتهای دردناک اوکرائین را درمعرض دید همگان قرار دهند. وجود اینترنت و دیگر امکانات مستقل خبری نقش قابل  توجهی در افشای جنایتهای فاشیستی حاکمان اوکرائین ایفا میکنند. علیرغم حمایت همه جانبه ایالات متحده آمریکا و دولت های اروپایی از دولت کیف و تبلیغات یکسویه آنها، نمی توان حوادثی مانند کشتن و سوزاندن مردم بیگناه  در محل اتحادیه های گارگری شهر بندری " ادسا " و یا کشتار و ویرانی های "نواراسیا " را از افکار عمومی جهان پنهان کرد".

مسوول روابط بین الملل حزب کمونیست ایتالیا درباره تحریم های آمریکا و کشورهای اروپایی علیه روسیه نیز گفت:

"تحریم ها علیه روسیه خواه ناخواه حکم پرتاب "بومرنگ" را دارد، چرا که اثرات منفی آنها شامل کشورهای تحریم کننده هم میشود. برای مثال هر چند ایتالیا همواره در گذشته با اتحاد شوروی و  روسیه کنونی روابط خوبی در زمینههای سیاسی و اقتصادی داشته است، اما با پیوستن ایتالیا به تحریم کنندگان، روسیه مجبور به اقدامهای متقابل است و واردات روسیه از ایتالیا بشدت محدود شد. چنین تصمیماتی به اقتصاد بحران زده کشورهای تحریم کننده خصوصا کشور ما آسیب های فروانی وارد خواهد کرد و قبل از همه دود این تحریم ها به چشم مردم زحمتکش یعنی تولید کنندگان اصلی جامعه خواهد رفت.

اگر به ریشههای پیروی کشورهای اروپایی در مورد تحریم های روسیه از ایالات متحده آمریکا نظری انداخته شود، پی خواهیم برد که این یک تابعیت همه جانبه یعنی سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی است. اروپا در یک موقعیت  درهم و پیچیده با ایالات متحده آمریکا قرار دارد. آمریکا با تسلطی که به لحاظ نظامی بر کشورهای اروپایی دارد آنها را از ورای اقیانوس ها به دنبال ماشین جنگی خود میکشاند.

برژینسکی،  در یکی از کتابهای خود یاد آوری کرده است " دیر یا زود اروپا در مرکز حوادث جهانی قرار خواهد گرفت". به نظر ما جنگ در اوکرائین کوه یخی است که نوک آن پدیدار گشته است. وضعیتی که در اوکرائین به وجود آمده، همان چهار راه حوادثی است که برژینسکی سالهای دور در کتاب خود نوشت. در این فضا سازی ها چه کسی است که نداند هدف روسیه است و بس.

ایالات متحده آمریکا بر این امر واقف است که اروپا با روسیه منافع مشترک استراتژیک دارد. بر این اساس با تسلط خود بر سازمان نظامی ناتو و کشورهای اروپایی درگیری نظامی در اوکرائین را سازمان داد تا نه تنها مانع دستیابی اروپا به منافع اقتصادی خود با روسیه شود بلکه راه خود را برای کوبیدن روسیه هموار سازد.

در گیری های نظامی منطقه ای ناشی از یک چنین استراتژی است که سالها است توسط آمریکا ادامه دارد. از آن جمله جنگهای سالهای اخیر دربالکان، افغانستان، عراق، لیبی و اخیراً نیز در سوریه. ایجاد نا امنی در ونزوئلا و مشکل آفرینی برای کوبا. ایالات متحده بر این باوراست  که با جنگ و ویرانی و کشت و  کشتار می تواند مقاومت مردم و کشورهای جهان را در هم کوبیده  بر سرنوشت بشریت حاکم گردد.

از طرفی، جناح های دیگر سیاست جهانی مانند چین و روسیه و دیگراعضای سازمان "بریکس" (چین، روسیه،هندوستان، برزیل و آفریقای جنوبی ) دست روی دست نخواهند گذاشت تا ایالات متحده آمریکا و شرکای اروپایی آن جهان را به ورطه نابودی بکشانند. خوشبختانه جهان گام های تازه ای را برداشته است. با اتحاد هایی که ایجاد شده و یا در حال شکل گرفتن هستند، تک قطبی بودن قدرت در جهان از بین می رود. جنگی که  در دروازه های روسیه، شرق اوکرائین یا "نواراسیا" در جریان است جنگی است که با استقامت مردم این مناطق روبرو شده است و نشانه طرح دیگری است دال بر اینکه جهان تک قطبی به سردمداری آمریکا دارد به تاریخ سپرده میشود".

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  474   سوم مهر ماه 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت