راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

خاطرات "سایه"

(پیر پرنیان اندیش)

محمد زهرایی

عاشق کتاب های

انتشاراتی اش بود

 

 

 

عاطفه خانم! آقای عظیمی! این کتابو نگاه کنید.

 

- حظ و تحسین در نگاه و صدای سایه موج می زند. کتاب عروسکخانه ایبسن است... با ترجمه و تحقیق شامخ استاد منوچهر انور که نشر کارنامه آن را منتشر کرده است.

 

پیش پای شما، آقای زهرایی اینجا بود و این کتابو آورد. نگاه کنید چقدر ظریف و قشنگ در آورده کتابو، اصلا حیرت انگیزه!

 

 

عاطفه: آقای زهرایی با خودش مسابقه گذاشته! هر کتابی از کتاب قبلی درخشان تر!

 

بله... واقعا کیفیت کارش بی نظیره. زهرایی یک ناشر فرهنگی فهیمده است؛ برای کتاب ارزش قائله... حافظ که دراومد، یه تعدادو بست و برد داد به یه کتابفروشی جلوی دانشگاه. اونها بسته رو باز نکردن و یه نفر اومد روی کتابها نشست. زهرایی دید. هیچی نگفت. اومد بیرون و زنگ زد و گفت؛ من حافظ کم دارم، می تونی اون حافظ ها را به من بدی، من بعدا برات می فرستم. اون بابا هم بسته رو پس فرستاده. زهرایی وقتی کتابها رو گرفت تلفن کرد به او بابا و گفت که من حافظ چاپ کردم، صندلی چاپ نکردم! این حرف قیمت داره... برای زهرایی کتاب یه چیز مقدسیه؛ دائما داره به کارش فکر می کنه و از هر چیزی ایده می گیره. خیلی آدم با استعدادیه یعنی استعداد ابلیسی داره!

 

- چند لحظه ای تامل می کند و شمرده شمرده می گوید:

 

وقتی تعریف می کنه و با چه حلاوتی هم تعریف می کنه، آدم حیرت می کنه... خدا لنعتش کنه! (می خندد)

 

 

- و اما... شرح و تفسیر «خدا لعنتش کنه» مطایبه آمیز (؟) سایه، خود موضوع کتابی مفصل است- که در دست تالیف دارم- با عنوان ماجرهای سایه و زهرایی در 3000 صفحه با عکس و سند و تفصیلات که در آن کیفیت این ارتباط شگرف و شگفت که چون شکنج ورق های غنچه تو در توست، مورد بررسی جامع و منصفانه قرار گرفته است... آقای زهرایی ناشر کتاب های سایه است.

-----------------------------------------------------

پس از درگذشت محمد زهرائی، این اطلاعیه در راه توده منتشر شد:

قلب پر مرکب محمد زهرائی باز ایستاد!

 

 با کمال تاسف اطلاع یافتیم که یکی از مدیران ارشد انتشارات در ایران "محمد زهرائی" هفته گذشته، پشت میز کارش دچار ایست قلبی شد و زندگی را بدرود گفت. نام معتبر انتشاراتی "نیل" یادگاری است که زهرائی در عرصه انتشارات از خود به یادگار گذاشت. در دهه خوفناک 60 و در  ادامه یورش های سیاسی حکومت، زهرائی نیز به جرم همراهی با حزب توده ایران بازداشت و چند سال زندانی بود. او پل ارتباطی بسیاری از نویسندگان و روشنفکران ایران با گرایش های مختلف بود چرا که ایمانی خدشه ناپذیر به همکاری و اتحاد داشت. مراسم یاد بود او در تهران برگزار شد و در همین ارتباط محمد خاتمی، علی جنتی وزیر ارشاد و شماری دیگر از مقامات دولتی پیام هائی ارسال کردند.

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  519   12 شهریور  1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت