ذخیره انسانی

داعش در قلب اروپا

در مطبوعات و رسانه های اروپایی، بویژه کشورهایی مانند بلژیک و فرانسه که اقلیت مسلمان پرشماری در آنها زندگی می کنند، از اعزام روزانه دهها اروپایی به جبهه های جنگ برای پیوستن به داعش و جنگ در خاورمیانه سخن گفته می شود. بخشی از این اخبار جنبه تبلیغاتی دارد و برای ایجاد اسلام هراسی در میان مردم و فشار بیشتر آوردن به مسلمانان در این کشورهاست. بخشی دیگر برای تشویق خروج این افراد از کشور به امید پیوستن آنها به آتش جنگ منطقه ای و گسترش آن از یکسو و خلاص شدن کشورهای اروپایی از شر حضور آنان از دیگرسوست. اما بخشی از این ماجرا واقعی و ابعاد آن حتی از آنچه تصور می شود نیز فراتر است.

ریشه مسئله در انجاست که اقلیت مسلمان در کشورهای اروپایی بویژه فرانسه در بدترین شرایط ممکن زندگی می کنند. سیاست حکومتی، بویژه در دهه های اخیر بر منزوی کردن آنها قرار داشته است. جوانان مسلمان عملا هیچ آینده ای ندارند و پدران و مادران آنها در شرایط تحقیر به پست ترین حرفه ها اشتغال دارند. در عین اینکه گناه و بار بحران اقتصادی و خرابی وضع زندگی عمومی مردم این کشورها نیز بر دوش این مهاجران گذاشته شده است. شورش های وسیع چند سال پیش حومه پاریس که روزها به طول انجامید حاصل همین وضع بود. اما پیامد این شورش ها، توجه کشورهایی مانند قطر و عربستان به ظرفیت نهفته در این حومه ها و سرمایه گذاری وسیع آنها در حومه های شهرهای بزرگ و مناطق مسلمان نشین فرانسه و بلژیک و دیگر کشورهای اروپایی شد. میلیون ها یورو پول به این مناطق ارسال شد و از طریق شبکه مساجد در اختیار جوانان و خانواده ها قرار گرفت تا مساعدترین جوانانی که جذب تبلیغات اسلامی شده بودند بتوانند از این طریق برای خود کاسبی به راه اندازند یا آموزش های دانشگاهی را طی کنند. در همین حال این افراد با نظریات داعشی و تکفیری آموزش می بینند. آموزش هایی که چون شیعه ستیزی بنیاد آن است و می تواند در خدمت جنگ مذهبی قرار گیرد مقامات کشورهایی مانند فرانسه بر روی آن چشم بسته و می بندند و در واقع امید به چنین روزهایی نیز داشتند.  

بتدریج و طی سال ها نسلی از جوانان اروپایی بوجود آمد که اولا از کشور خود نفرت دارند، ثانیا از شیعیان نفرت دارند، ثالثا دارای دانش و آموزش و مهارت های وسیعی هستند که از آنها می تواند فرماندهان گروه های عملیاتی بوجود آورد.

آموزه های مذهبی آنان همان چیزهایی است که در زمان احمدی نژاد تحت عنوان "رایحه ظهور"‌مطرح شد و در فیلمی بنام "ظهور نزدیک است" به نمایش گذاشته شد. همان زمان مدتی جار و جنجال به راه انداخته شد که "سید خراسانی" که طبق روایات قرار است در کنار امام زمان باشد گویا همان "علی خامنه ای" است و "صالح ابن شعیب"‌هم جوانی گندمگون یعنی همان احمدی نژاد است و گفتند که امام زمان تا چهار سال دیگر ظهور می کند و ... آن جنجال های پوچ را همگان بخاطر دارند ولی عجیب اینجاست که درست در همان زمان همین آموزش ها میان جوانان مسلمان اروپایی با چاشنی ضدیت با مذهب شیعه رواج می یافت.

براساس این آموزش ها  "دجال" یا بقول آنان "دجل" که موجودی سه چشم است ظهور کرده و شیعیان و غربیان همراه دجال هستند و ارتش اسلامی و داعش و گروه های اسلامی نیز سربازان مهدی برای مبارزه با دجال و شیعیان هستند و این جوانان برای پیوستن به این مبارزه به خاورمیانه می روند. بنا بر این آموزه ها شخصی از خراسان نیز ظهور خواهد کرد و این می تواند بهانه کشاندن این ارتش به داخل ایران به عنوان کمک به "خراسانی" باشد. این آموزه ها بر بستر فقدان آینده برای این جوانان در کشورهای اروپایی و پول ها و وعده هایی که به آنها در منطقه جنگ در خاورمیانه داده می شود و تصور زندگی بی قید و بند و بدون مشکل و خوشگذارانی، در کنار جنگ علیه نیروهای شیطانی  و غیره مشوق این جوانان برای اعزام به کشورهای عربی است. البته آنها سر بریدن و کشتارهای داعش را تبلیغات غرب می دانند و ارتش داعش را بری از چنین اقداماتی عنوان می کنند.

بدینسان ابعاد گسیل جوانان مسلمان از اروپا به منطقه خاورمیانه بسیار بیش از آن چیزی است که عنوان و تصور می شود و از سوی دیگر یک بمب ساعتی داخلی نیز می تواند باشد. در واقع امریکا از این طریق بنوعی اروپا را به عرصه جنگ خاورمیانه کشانده و خود در کنار نشسته و زد وخوردها را تماشا می کند. بحران اقتصادی و کوته نظری رهبران اروپایی که راه حل بحران را در جنگ و فاشیسم و هیاهو و منحرف کردن افکار عمومی جستجو می کنند سرانجام گریبان خود اروپا را هم خواهد گرفت. آنچه می گذرد می تواند از آنچه رهبران اروپا از امکان دادن به شکلگیری گروه هایی مانند داعش داشتند بسیار فراتر رود. سنی ستیزی که در ایران به راه انداخته شده و برخوردی که با مهاجران افغان می شود می تواند همین زمینه را در داخل ایران نیز فراهم کند و می رود که فراهم کند.

        پیج فیسبوک راه توده