راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

اهداف تقلبی

آرمان های

پوسیده!

 

 

هفته گذشته ماموران امنیتی از برگزاری نشست ادبی کانون نویسندگان ایران جلوگیری کردند. در این نشست که بدلیل فشارهای امنیتی قرار بود در یک رستورن برگزار شد شماری از نویسندگان تصمیم داشتند درباره "عصر ترجمه" و ترجمه های خود سخنرانی کنند. همین هفته پس از لغو کنسرت علیرضا قربانی در مشهد، برنامه گروه وی در دانشگاه شهید بهشتی تهران هم لغو شد. ظاهرا علت لغو این برنامه تنبیه قربانی بدلیل مصاحبه وی با سایت موسیقی بوده که در آن گفته است : "متاسفم که بگویم به خاطر همین است که هم اکنون وضع کشور به این صورت در آمده است. قوه قضاییه و دادستانی به جای این که به فکر اختلاس‌های میلیاردی باشد که همواره در کشور رخ می‌دهد مانع از اجرای کنسرت‌هایی می‌شوند که می‌تواند به اعتلای فرهنگ کشور بینجامد." در حالیکه پیش از آن علم الهدی امام جمعه مشهد کنسرت این گروه را "مطرب بازی" نامیده و گفته بود : "پیامبر اکرم حدود حرم امام رضا را بین دو کوه معرفی کردند و حرم امام رضا زیر این سقف و گنبد نیست و همه این شهر مال امام رضا (ع) است". بدین معنا پخش موسیقی رادیو و تلویزیون نیز باید در تمام شهر مشهد ممنوع شود چون کل این شهر حرم امام رضا است.

همه اینها علاوه بر اینکه هدف کوتاه مدت و تنگ نظرانه مخالفت و چوب گذاشتن لای چرخ دولت حسن روحانی را دنبال می کند، در مفهومی وسیع تر نوعی تلاش برای تحریف همه آرمان های انقلاب 57 و گذاشتن آرمان های تقلبی به جای آن است. همانها که در انقلاب هیچ حضور و هیچ کس نامی از آنها نشنیده بود اکنون امام جمعه ها و کاربدستان و رویش کرده دوران رهبری آقای خامنه ای و فراتر از آن به مفسر انقلاب نیز تبدیل شده و می خواهند آرمان های انقلاب را به مخالفت با نویسندگان، با نوع پوشش، با دموکراسی و آزادی، با موسیقی و هنر و ادبیات و سینمای مردمی تبدیل کنند. یعنی آرمان های ساواکی و حجتیه ای و ارتجاع مذهبی را بجای واقعیت خواست های مردم در انقلاب بگذارند.

در حالیکه نه تنها اهداف و آماج های انقلاب مردم آنچه امثال علم الهدی می گویند و نهادهای امنیتی و قوه قضائیه مجری آن شده اند هرگز نبوده است، برعکس خواست آزادی و خارج کردن برخورداری از مواهب اقتصادی و ادبیات و موسیقی و هنر از یک دایره و قشر محدود به اکثریت جامعه از خواست های بنیادین مردم بود. مردم انقلاب نکردند که تلویزیون از خانه ها و سینماها از شهرها جمع شود یا همه مشهد به حرم امام رضا تبدیل شود، برعکس برای آن آمدند که دستاوردهای فرهنگی میان همه مردم تقسیم شود.

فراموش نکردیم بخش وسیعی از جامعه ایران پیش از انقلاب بدلایل مذهبی تلویزیون را تحریم کرده بود و عملا هزاران و میلیون ها خانواده از حق و امکان بهره گیری از تلویزیون و برنامه ها و فیلم های آن محروم شده بود. همین ها بودند که پس از انقلاب برای نخستین بار به صف استفاده کنندگان از برنامه های فرهنگی پیوستند و بسیاری از آنها بعدها نسل نوین هنرمندان و بازیگران و نویسندگانی را بوجود آوردند که امروز مغضوب قدرت محسوب می شوند. همان هنرمندانی که حتی حاضرند برای مردم رایگان برنامه اجرا کنند باید کنار روند تا راه برای اوباشی که بنام مداح بر سر و سینه خود می زنند و ساعتی میلیون ها تومان دستمزد می گیرند باز شود.

هدف امثال علم الهدی و کسانی که پشت سر نهادهای امنیتی جمع شده اند و با موسیقی و هنر و ادبیات و سینما مخالف می کنند، فقط مخالفت با دولت حسن روحانی نیست، فقط ناامید و خسته کردن مردمی که تسلیم آنها نمی شوند هم نیست، صرف تحریف آرمان های انقلاب هم نیست، فقط وحشت از جمع شدن چند نفر زیر یک سقف هم نیست، ایجاد انحصار فرهنگی نیز هست. آنها می خواهند فرهنگ و هنر فقط در انحصار یک قشر ممتاز و محدودی باشد که همه گونه امکانات را در زیر سقف خانه های خود دارند و نیازی به امکانات عمومی ندارند. هدف بازگرداندن جامعه به دوران پیش از انقلاب، به دوران انحصاری بودن دستاوردهای فرهنگی و هنری است، چرا که آگاهی ها از این طریق نیز میان مردم ریشه می دواند و گسترده می شود. همانگونه که قدرت و ثروت باید در دست یک جمع محدود باشد، هنر و فرهنگ را نیز برای شماری محدود می خواهند. این آرمان نهایی آنهاست. 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  496  -  14 اسفند 1393

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت