|
رهبر جمهوری
اسلامی، اکنون سالهاست که از خیمه روحانیت به خیمه سپاه رفته است و تبعا
انتخابات اسفند ماه دو مجلس شورا و خبرگان رهبری مستقیما متاثر از این
مناسبات خواهد بود. بویژه که رهبر جمهوری اسلامی می کوشد فرزند خویش "مجتبی"
را جانشین خود سازد. امری که همآنقدر با مخالفت روحانیت ارشد مذهبی و سیاسی
همراه است که با موافقت فرماندهان سپاه که در این سالها با وی در ارتباط
مستقیم بوده اند روبروست.
ما این رویداد کودتائی را محتمل می دانیم که رهبر جمهوری اسلامی سرانجام
ترتیب یک نمایش نظامی- مذهبی را داده و سپاه در یک همایش و یا حتی یک رژه
نمایشی با جانشین رهبر "مجتبی" بیعت کند و از مجلس خبرگان وقت نیز بخواهد
که این بیعت را تائید کند. طبیعی است که برای گرفتن این تائید، کار از
تهدید فراتر رفته و به گرفتن گریبان خبرگانی بیانجامد که مخالفت این
برگماری نمایشی اند.
انتخابات مجلس خبرگان که در اسفند ماه برگزار می شود دارای اهمیتی است که
در بالا به آن اشاره کردیم.
هدف رهبر جمهوری اسلامی و فرماندهان سپاه تابع کردن این مجلس با خواست های
آینده خود و یا اگر نتوانستند چنین کنند، خنثی کردن این مجلس برای انتخاب
رهبر جایگزین است.
سه نگرانی درباره مجلس خبرگان وجود دارد:
1- روحانیون اصلاح طلبی كه در ارتباط نزدیك با آیت الله خمینی بوده و همین
نزدیكی به آنان اعتباری بیش از وزن حکومتی میدهد به این مجلس راه یابند.
2- روحانیون محافظه كار و راستگرائی كه ادعای مرجعیت دارند در این مجلس
صاحب قدرت شوند.
3- حضور فردی نظیر هاشمی رفسنجانی با رای بالای مردم در این مجلس.
بنابراین، طبیعی است که رهبر تصمیم بگیرد و یا گرفته باشد، برای تائید
جانشینی که او معرفی می کند مجلس خبرگان را از درون و بیرون تضعیف و تابع
خود کند. از درون با حذف روحانیون اصلاح طلب و تضعیف روحانیت بزرگ سنتی و
منزوی كردن هاشمی رفسنجانی و از بیرون با تبلیغات کمتر در باره انتخابات
مجلس خبرگان، بی اهمیت جلوه دادن آن و دور کردن مردم از شرکت در این
انتخابات.
با شکست سیاست نظامی- اتمی، ننگ کودتای 88 و فاجعه 8 ساله دولت احمدی نژاد
و چپاولی که از مملکت در این دوران انجام شد، فرماندهان سپاه و بیت رهبری
بیش از گذشته در پیوند حمایتی از یکدیگر قرار خواهند گرفت، زیرا این هر دو
ارگان در همه این شکست ها نقش آفرین اصلی بوده اند.
آیا این پیوند می تواند منجر به دور زدن مجلس خبرگان و یک خیز کودتائی برای
تعیین یک جانشین برای رهبر کنونی نظام بشود؟ این سئوالی است که باید به آن
اندیشید و یکی از قوی ترین احتمالات همان است که در بالا به آن اشاره کردیم.
یعنی نمایش بیعت سپاه با جانشین رهبر، پیش از در گذشت رهبر و یا حتی پس از
درگذشت وی.
در دو دهه گذشته، میان رهبر نظام و نیروهای نظامی پیوندی برقرار بوده كه در
گذشته میان شاه و ارتش برقرار بود. چفیه ای كه رهبر بر گردن می اندازد هم
علامت وابستگی او به نیروهای نظامی و انتظامی و بسیجی است و هم علامت
وابستگی همین نیروها به وی.
ما در تاریخ معاصر ایران و بویژه در دوران اولیه سلطنت محمدرضا شاه که
مانند پدرش از دل ارتش بیرون نیآمده و مدارج نظامی را یک به یک از سربازی
تا میرپنجی طی نکرده بود، شاهد این طی مسیر بوده ایم. در تمام عکس هائی که
از شاه جوان، چه هنگام تحویل گرفتن سلطنت از پدرش در کنار اتومبیلی که او
را به تبعید انگلیس خواسته می برد و چه در تمام طول سالهای قبل از 28 مرداد،
بندرت عکسی از شاه جوان پیدا می شود که لباس نظامی به تن نداشته باشد. این
حالت تا اواسط دهه 1340 نیز ادامه داشت. در تمام سالهای دهه 30 که دولت ها
و پارلمان در کشاکش سیاسی مملکت بودند، شاه جوان یگانه فعالیتش حضور در رژه
های نظامی، بازدید از پادگان های نظامی، دادن سردوشی نظامی، دیدن مانورهای
نظامی و... بود و پیوندش را با ارتش مانند یک حزب سیاسی مسلح مستحکم می کرد.
پس از کودتای 28 مرداد، با لباس شخصی، پس از فرار سه روزه، از رم به تهران
بازگشت اما فورا لباس شخصی را از تن درآورده و دوباره لباس نظامی را به تن
کرد. حتی در جریان انقلاب سفید و تقسیم زمین بین کشاورزان هم لباس نظامی را
از تن در نیآورد. تنها دراواخر دهه 40 و 7 سال از دهه 50 که منجر به انقلاب
و سقوط رژیم وی شد، او شیک ترین کت و شلوارهای دوخت معروف ترین خیاط های
فرانسه را می پوشید و تنها در مانورها و بازدیدهای نظامی با لباس نظامی
حضور می یافت!
هرگاه سران ارتش را به حضور می پذیرفت لباس نظامی به تن می کرد تا نشانه
پیوندش با ارتش و فرماندهی عالی بر ارتش خدشه دار نشود. برای حضور در هر یک
از نیروها لباس آن نیرو- دریائی، زمینی، هوائی- را می پوشید و برای حضور در
جمع فرماندهان سه نیرو، لباس سراپا مدال و درجه هر سه نیرو را همراه با
حمایل مخصوص فرماندهی کل قوا را به تن می کرد.
این همان مسیری است که آقای خامنه ای با انداختن چفیه نظامی به گردن، در
سالهای رهبری اش طی کرده و اکنون که به انتخابات مهم مجلس خبرگان نزدیک می
شویم، همین مناسبات با سپاه و حتی ارتش می خواهد نقش تعیین کننده ایفاء کند
و از دل آن رهبر جانشین بیرون بیآید.
بدین ترتیب است که دو انتخابات مجلس شورا و مجلس خبرگان اسفند ماه با
سرنوشت رهبری در آینده گره خورده و نه تنها خود باید چشم و گوش را باز
کنیم، بلکه چشم و گوش مردم را نیز بیش از گذشته باز کنیم.
|
