راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

کلید واژه های

آقای خامنه ای

در سخنرانی هایش!

 

 

آقای خامنه ای در این اواخر به شمار دیدارهای نمایشی و سخنرانی های یکطرفه خود افزوده و هر دو سه روز یکبار "رهنمود"هایی خطاب به مردم و دولتمردان ارائه می دهد. در سخنرانی های اخیر وی سه واژه "دشمن"، "نفوذ" و "جنگ نرم" جایگاهی ویژه و خاص و تکراری دارد. واژه هایی که حکایت از بیم و نگرانی عمیق ایشان از موقعیت و آینده خود و بیت رهبری دارد که ظاهرا مورد هجوم نفوذ و جنگ نرم دشمن قرار گرفته اند. ایشان در آخرین دیدار چند روز پیش با گردانندگان صدا و سیما به همین موضوع بازگشت و با اشاره به "خطرات به مراتب بیشتر و نگران کننده تر جنگ نرم در مقایسه با جنگ سخت" گفت: " جنگ نرم برخلاف جنگ سخت، آشکار، قابل فهم و ملموس نیست و حتی در برخی موارد طرف مقابل ضربه خود را می زند اما جامعه هدف، دچار خواب آلودگی و عدم احساس حمله است".

در سه کلید واژه آقای خامنه ای مهمتر از همه واژه "دشمن" است که در ادبیات حکومتی تحول یافته و با شکست های پیاپی نامزدهای رهبر در انتخابات تقریبا با مفهوم "مردم" یکی شده است. یعنی بتدریج در ادبیات رهبری و تبلیغات رسانه های دست راستی و صدا و سیما هرچه به دشمن نسبت داده می شود بیانی دیگر از همان خواست ها و آرا و نظرات مردم است. مثلا وقتی می گویند "دشمن" با سلاح حقوق بشر به جنگ جمهوری اسلامی آمده یعنی اینکه مردم می خواهند برای تامین حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خود مبارزه کنند. یا جایی که می گویند دست های دشمن پشت سر جنبش سبز بود یعنی مردم حامی آن جنبش بودند. یا وقتی می گویند دشمن برای انتخابات برنامه دارد یعنی مردم در انتخابات نمی خواهند به ما و جریان راست و افراطی حکومتی رای بدهند.

آقای خامنه ای همین اندیشه را بطور غیرمستقیم در سخنان خود اینگونه می گوید و تاکید می کند: "مخاطبان اصلی جنگ نرم مردم هستند ... تغییر باورهای مردم مهمترین هدف این جنگ پیچیده است". بعبارت دیگر مردم با تغییر باورها و پذیرش اندیشه "دشمن" خود به دشمن تبدیل می شوند. آقای خامنه ای با زدن یک کانال بین تبلیغ دشمن و باور مردم هم موقعیت ضعیف خود را نزد مردم و افکار عمومی نشان می دهد و هم می کوشد توجیهی برای پاسخگو نبودن در برابر مردم بیابد و راهی برای موجه ساختن کودتا علیه رای و انتخاب مردم و کنار گذاشتن انتخابات از نظام سیاسی ایران پیدا کند.

اما آنچه آقای خامنه ای آن را "جنگ نرم" می خواند چیست و چه محتوایی دارد؟

جنگ نرم در واقع عبارتست از تشخیص این واقعیت و این خطر که مردم ایران تصمیم گرفته اند حکومت را درون خود هضم کنند. ادعای اینکه "دشمن به جای جنگ سخت، شیوه جنگ نرم را در پیش گرفته" یعنی مردم ایران تصمیم گرفته اند همان کاری را با حکومت کنونی انجام دهند که با همه متجاوزان عرب و مغول و ترکمن و مستبدان ایرانی فارس و ترک و غیرفارس کرده اند. آنجا که دیده اند تقابل مستقیم و "جنگ سخت" ممکن است میهن شان را به نابودی و ویرانی کامل بکشاند به روش "جنگ نرم" روی آورده اند و متجاوزان و مستبدان را درون خود هضم و وادار به پذیرش و تن دادن به عرف و عادات و آیین ها و آداب و رسوم و فرهنگ و هنر و ادبیات و خواست های خود کرده اند.

فغان از "جنگ نرم" در واقع پیش بینی سرنوشتی است که مردم برای حکومت تدارک دیده اند و البته بی دلیل نیست. از قدیم گفته اند که "مردم به دین ملوک خود هستند". این اندیشه مارکسیستی هم که "در جامعه طبقاتی ایدئولوژی حاکم ایدئولوژی طبقه حاکم است" بیان علمی تر و دقیق تر همین حکمت و شناخت تاریخی مردم است. پرسش این است آنجا که مردم ایدئولوژی حاکمان خود را نپذیرند چه روی می دهد و چه کسانی باید بروند؟ مردم یا حاکمان؟ "جنگ نرم" در واقع بیان همین واقعیت آشکار شده بر حکومت است که مردم ایدئولوژی و اندیشه های تحمیلی حکومتی را نمی پذیرند؛ حاضر به "جنگ سخت" و وارد شدن به روند خشونت و جنگ افروزی داخلی و منطقه ای هم نیستند. بنابراین درک حاکمیت از "جنگ نرم" مجموعه تدابیر و روش هایی است که مردم از طریق آن می کوشند ایدئولوژی حاکمیت را پس بزنند، آن را درون خود هضم و با خواست های خود همسو کنند. "انتخابات" بطور بدیهی در مرکز این تدابیر و ابزار عمده " جنگ نرم" است.

در اینجاست که کلیدواژه سوم آقای خامنه ای وارد عرصه می شود یعنی "نفوذ". معنای "نفوذ" در ادبیات سیاسی آقای خامنه ای عبارتست از کوشش برای وارد کردن منتخبان مردم به درون حاکمیت. بدینسان وقتی آقای خامنه ای مثلا به اطلاعات سپاه هشدار می دهد که: "دشمن" می خواهد با ابزار "جنگ نرم" در ایران "نفوذ" کند و وظیفه اطلاعات سپاه است که جلوی آن را بگیرد، بطور خیلی ساده یعنی: مردم می خواهند از طریق انتخابات نمایندگان خود را به درون حاکمیت بفرستند و سپاه باید مانع آن شود. بنابراین "نفوذ" همان حق انتخاب مردم است و "نفوذی" یعنی منتخب مردم یا بیان کننده بالفعل یا بالقوه خواست ها و نظرات آنان که یا در حاکمیت و ارکان تصمیم گیری وارد شده یا ظرفیت ورود در این ارکان را دارد. به همین دلیل است که نه تنها شمار بزرگ هنرمندان و روزنامه نگارانی که برای بیت رهبری تبلیغ نمی کنند و سیاسیون اصلاح طلب نفوذی بالقوه هستند بلکه امثال خاتمی و موسوی و کروبی و حتی روحانی نیز "نفوذی" محسوب می شوند. 

 آقای خامنه ای در دیدار با مسئولان سیمای حکومتی سرنوشت خود و بیت رهبری را در این "جنگ نرم" چنین پیش بینی می کند:

"در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست..."

یعنی ابزار "دشمن" که همان مردم باشند انتخابات است و با ترفند مقابله با براندازی نمی توان به مصاف آن رفت. حتی حذف و کنار گذاشتن روحانیان هم الزاما مطرح نیست. بلکه جهت مبارزه مردم آن گروهبندی های حکومتی است که ابزارهای قهر و خشونت را در دست دارند.

این سخنان و درک ایشان از شرایط و خطری که حکومت وی و بیت رهبری را تهدید می کند به همان اندازه واقع بینانه و آینده نگرانه است، که تسلیم نشدن وی به خواست مردم و آنها را دشمن تصور کردن غیرمسئولانه و نابخردانه. 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  524   23 مهرماه  1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت