راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

سرمقاله راه توده 525

امنیت ایران را تقابل دو بخش

منتخب و غیر منتخب تهدید می کند

 

هفته گذشته و درست در روزهای نزدیک به تائید سند تفاهم اتمی در داخل ایران، سپاه پاسداران با غوغا و جنجال از وجود مراکز موشکی "در عمق ۵۰۰ متری زمین" در ایران پرده برداشت. تاسیساتی که مشابه آن را بسیاری از دیگر کشورها نیز دارند و پیرامون آن جنجال نمی کنند زیرا در آنها نیروهای مسلح به حزب سیاسی تبدیل نشده اند و منافع گروهی و حزبی جای منافع ملی را نگرفته است. اما در ایران جنجال و هیاهو به شکل بیرونی و هرروزه فعالیت سیاسی و تبلیغی سپاه پاسداران بعنوان یک حزب مسلح راست افراطی درآمده که مردم ایران باید هزینه‌ی آن را بپردازند.

نکته ای که اما در پشت این جنجال وجود داشت نگاهی بود که سپاه می کوشید و می کوشد از "امنیت" و نقش خود در برقراری آن به جامعه ارائه دهد، که البته بنوبه خود موقعیت بسیار ضعیف شده سپاه را در افکار عمومی نشان می دهد. یکی از فرماندهان سپاه در مصاحبه ای تلویزیونی با اشاره به تاسیاست زیرزمینی سپاه اعلام کرد که ایران تنها کشور امن و بدون جنگ در منطقه ایست که آن را خشونت و ناامنی فرا گرفته و دلیل این امنیت هم همین قدرت نظامی و تاسیسات موشکی سپاه است. در یک کلام موشک است که امنیت می آورد نه مردم و دموکراسی!

این خلاصه درکی است که فرماندهان حزب مسلح سپاه پاسداران از امنیت ملی دارند.

این درک را بطور خیلی روشن روزنامه "جوان" وابسته به سپاه بیان کرده است. مدیر مسئول این روزنامه سردار عبدالله گنجی در سرمقاله ای تحت عنوان "اعتدال و اقتدار" چنین می نویسد:

"بخشی از روشنفکران جامعه بر این باورند که اقتدار در جوامع امروزی از مسیر مردمسالاری یا دمکراسی حاصل می‌شود و هر قدر مشارکت مردمی در فرآیند‌های سیاسی ـ اجتماعی گسترده‌تر باشد، اقتدار موجود از قوام و دوام بیشتری برخوردار است". روزنامه جوان در ادامه اقای روحانی رئیس جمهور و وزارت خارجه را نیز در زمره همین گروه قرار می دهد و می نویسد:

"رئیس‌جمهور در مجمع عمومی فرماندهان سپاه فرمودند: «نیروهای مسلح ما باید بدانند که در جامعه مردمسالار مشغول خدمت هستند»". این سخن بر سردار سرمقاله نویس گران آمده که چرا گفته شده نیروهای مسلح ما در جامعه مردمسالار فعالیت می کنند، یعنی حق خودسری ندارند و باید تابع قدرت سیاسی منتخب مردم باشند. سردار مدعی است که نتیجه این درک از اقتدار و امنیت که نیروهای مسلح را تابع دموکراسی می خواهد آن شده که دولت های منطقه هار شده اند و "مواجهه آنان با دولت جمهوری اسلامی بعضاً در تاریخ ایران و خصوصاً تاریخ بعد از انقلاب بی‌سابقه است. تاکنون اتفاق نیفتآده است وزیر خارجه عربستان (در دولتی که شعار تعامل و تنش‌زدایی سر داده است) به خود اجازه دهد که دست رد به سینه وزیر خارجه ما بزند، در فاجعه منا رئیس‌جمهور ما شرایط یک تماس تلفنی با شاه سعودی را نداشته باشد، به وزیر ارشاد ویزا ندهند و وزیر بهداشت ما آواره تا جده شود، امارات معلمان ایرانی را دستگیر، موهای آنان را تراشیده و تحقیر کند و وزیر خارجه ما به شاه کویت برای یک تماس التماس کند، امریکا برای اولین بار از پذیرش نماینده ما به نیویورک (که ربطی هم به امریکا ندارد) خودداری کند."

 

سردار مدیر مسئول روزنامه سپاه به این پرسش پاسخ نمی دهد که چرا با وجود این همه آزمایش و موشک هوا کردن و تاسیاست زیرزمینی به نمایش گذاشتن، کشورهای منطقه با ایران چنین رفتار می کنند؟ اگر دموکراسی اقتدار نیاورده، لااقل موشک سپاه که باید اقتدار آورده باشد، پس چرا مثلا عربستان به خود اجازه می دهد که با ایران آنگونه که روزنامه سپاه مدعی است برخورد کند و کمترین اهمیتی هم به تهدیدات رهبر و بیانیه جنگی فرمانده سپاه و نمایش موشکی آن ندهد و آنها را پوچ و توخالی تلقی کند؟ آیا پاسخ را بجای قدرت موشکی ایران، درضعف "دموکراسی" آن نباید جستجو کرد؟ وجود یک بخش غیرمنتخب در حاکمیت که در تقابل دائمی با بخش منتخب آن قرار دارد چشم اسفندیار و بزرگترین نقطه ضعف و عامل شکننده اقتدار و امنیت ایران نیست؟ آیا کشورهای منطقه روی نفرت مردم ایران از بخشی از حاکمیت و بویژه بی اعتباری کامل بیت رهبری و نیروهای مسلح حساب نکرده اند؟ وقتی آش آنقدر شور می شود که رسما در رسانه های "اصولگرا" می نویسند که بخشی از مردم از چپ شدن ماشین سردار همدانی ـ مسئول کشتار عاشورای ۸۸ـ در سوریه خوشحالند چه پیامی به کشورهای منطقه می رسد و کدام اقتدار و امنیت به نمایش گذاشته می شود؟

آنچه ایران را در سال ۱۳۸۰ از دچار شدن به سرنوشت صدام حسین و طالبان نجات داد موشک های سپاه نبود بلکه حضور میلیونی مردم در انتخابات دوم خرداد ۷۶ بود، انتخاباتی که سردار جعفری فرمانده سپاه پاسداران بدون داشتن کمترین حق و احساس مسئولیت آن را "فتنه" می نامد و به کشورهای منطقه نشان می دهد که بخش مسلح و غیرمنتخب حاکمیت در تقابل با میلیون ها مردم کشور خود قرار دارد. وی بدینسان و با این سخنان امنیت کشور و مردم را در خطر قرار می دهد. اگر در کشور ما حساب و کتاب، و بر عملکرد رهبر نظارتی وجود داشت سردار جعفری را بخاطر بیان همین یک سخن نه تنها فورا برکنار می کردند بلکه او را به محکمه نظامی می کشاندند.

امریکا تنها در کشورهایی موفق شده است که در آنها ضعف دموکراسی وجود داشته است. نقطه ضعف دولت قذافی در لیبی در همینجا بود. همانطور که در سوریه نیز امریکا از همین دریچه وارد شد. هر دو کشور به ویرانه تبدیل شدند. برعکس نقطه قوت امنیتی ایران وجود شکلی از دموکراسی و بخشی منتخب در نظام سیاسی است، همانطور که نقطه ضعف امنیتی کشور ما تقابل با همین نظام انتخاباتی و وجود بخش مسلح در حاکمیت است که در تقابل با بخش منتخب عمل می کند.

برخلاف آن نتیجه ای که فرماندهان سپاه می خواهند با موشک هوا کردن و نشان دادن تاسیسات زیرزمینی بگیرند و مدعی اند که این دموکراسی و انتخابات و بقول سردار مدیر مسئول جوان "مشارکت مردمی" نیست که عامل امنیت و اقتدار است بلکه موشک و قدرت نظامی سپاه است که امنیت را موجب شده، اتفاقا وجود یک جریان غیرمنتخب که بصورت حزب سیاسی مسلح صاحب موشک عمل می کند بزرگترین عامل خطر برای امنیت ملی ایران است. هر قدر این قدرت نظامی بیشتر غیرپاسخگو شود خطرات امنیتی ایران چه از درون و چه از بیرون بیشتر می شود.

با این نگاه انتخابات اسفند ماه مجلس خبرگان و شورا در واقع انتخاباتی است که در آن آینده ایران و امنیت آن رقم می خورد. اگر بخش مسلح حاکمیت بتواند به هر شکل جلوی ورود نمایندگان مردم را به این دو مجلس سد کند در آنصورت باید در انتظار بزرگترین حوادث و خطرها برای آینده ایران و امنیت مردم ما بود. 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                        راه توده  525   30 مهرماه  1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت