راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

تله ای برای

گرفتن

حسن خمینی

 

 

پس از انتشار نوار سخنان آیت‌الله منتظری درباره اعدام‌های سال 1367 اعضای بسیج دانشجویی 18 دانشگاه کشور که نام جدید و فرصت طلبانه "کانون خط امام" را بر خود گذاشته‌‌‌اند با نامه‌‌ای با حسن خمینی از وی خواستند تا "پاسخ قاطعی درباره انتشار صوت منتظری بدهد". بهانه انتشار این نامه ظاهرا سخنانی است منتسب به عروس آیت‌الله منتظری که حالا حسن خمینی باید به آن هم پاسخ دهد. پیام و انگیزه اصلی این نامه در بند آخر آن است: "در پایان لازم می‌دانیم که متذکر شویم شرط حضور و بقای سیاسی چهره‌ها و شخصیت‌ها در افق سیاسی ایران اسلامی به طور قطع و یقین ماندن و استقامت ورزیدن در خط امام (ره) خواهد بود."

این ادامه همان تهدیدی است که روزنامه "جوان" ارگان سپاه تحت عنوان "درسی که بیت امام آموخت" می‌کند و می‌نویسد: "بيت امام بايد براي مواجهه با اين روند راهبرد و موضع جدي و هم‌تراز از امام داشته باشد وگرنه مرجعيت خود را كمرنگ خواهد كرد و در حد پيوستگي نسبي باقي خواهد ماند."

از لحن و محتوای این نامه و تهدید پایانی آن روشن می‌شود که روزنامه سپاه و بسیج دانشجویی و نویسندگان نامه آن دنبال روشن شدن حقیقت نیستند، بنام دفاع از آقای خمینی و خط امام در واقع در حال تسویه حساب با خمینی و به ویژه حسن خمینی هستند که او را خطری برای آینده مجتبی خامنه‌‌ای می‌دانند. اگر جز این بود در همان حال که آقای خمینی را بابت دستور "اعدام انقلابی منافقین" ستایش می‌کردند، روزنامه ارگان موتلفه از عطوفت و "رافت لاجوردی" و اینکه "دانشگاه را به زندان تبدیل کرده بود" سخن نمی‌گفت و "جوان" روزنامه سپاه نمی‌نوشت که هم خانواده آیت‌الله منتظری و هم موسوی شهادت داده‌‌‌اند که "آیت‌الله خامنه‌ای در تصمیمات 1367 نقشی نداشت." (شماره 24 مرداد 95)

اگر "خط امام" یعنی صدور حکم اعدام و اعدام آنقدر کار خوبی است که باید از آن دفاع شود، چرا می‌گویید آقای خامنه‌‌ای نقشی در آن نداشت؟ چرا آقای مجتبی خامنه‌‌ای نمی‌آید سخنان موسوی و خانواده منتظری را تکذیب کند و بگوید پدر بنده صد درصد طرفدار اعدام‌ها بود و در آن نقش داشت؟ چرا در "خط امام" استقامت نشان نمی‌دهد که از افق سیاسی آینده حذف نشود ونسبتش با آقای خامنه‌ای فقط "نَسَبی" باقی نماند؟  

ولی می‌دانیم که "خط امام" و "استقامت" بر آن در زمان حیات آقای خمینی معنایی دیگر داشت و  به طرفداران دولت موسوی و بعدها "مجمع روحانیون مبارز" به دبیرکلی مهدی کروبی گفته می‌شد، در برابر مخالفان "خط امام" که در حول آقای خامنه‌‌ای به عنوان رئیس جمهور و جامعه روحانیت مبارز به دبیرکلی مهدوی کنی جمع شده بودند. آقای خامنه‌‌ای خود افتخارش این است که "نفر صدم" آن گروه 99 مخالف آقای خمینی در مجلس بوده است. مهدوی کنی دبیرکل سابق جامعه روحانیت مبارز هم در خاطراتش می‌گوید که مردم ما را مصداق "اسلام امریکایی"‌ که آقای خمینی می‌گفت، می‌دانستند: "من رفتم خدمت حضرت امام و عرض کردم؛ «بعد از۶۰ سال که از عمرمان گذشته، ما نمی‌دانستیم که امریکایی هستیم»؛ ... بعد از این دیدار، دوستان هرچه گفتند برو پیش امام، گفتم من دلم گرفته و مکدر شده ام و نمی‌روم". (گفتگو با ماهنامه یادآور)

همه اینها نشان می‌دهد که نه سپاه، نه بیت رهبر، نه راست حکومتی و غیرحکومتی دنبال روشن شدن مسئله، دنبال شناخت دلایل یک ضایعه ملی، برای اجتناب از آن، برای جلوگیری از تکرار آن، برای یافتن مسئولان آن نیستند. آنها سوژه‌‌ای برای تسویه حساب با شخص آقای خمینی و نوه او که مزاحم مجتبی خامنه‌‌ای تلقی می‌شود یافته‌‌‌اند و به آن آویزان شده‌‌‌اند. ضمن اینکه می‌خواهند خود و امثال حجت الاسلام رئیسی را از مسئولیت این اعدامها تبرئه کنند. با این انگیزه‌های ناسالم نمی‌توان یک فاجعه ملی را بسود مردم بررسی کرد!

 

تلگرام راه توده:

https://telegram.me/rahetude

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 566 راه توده - 11 شهریور ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت