راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

 

"خسرو لطفی"

یک تن از میان 10 تن

 

 

یکی از تیرباران شدگان گروه اول توده ایها در جمهوری اسلامی که معروف به "گروه 10 نفره اول" است، "خسرو لطفی" است. دراین گروه ناخدا افضلی، سرهنگ کبیری، سرهنگ عطاریان، سرهنگ آذرفر، فرزاد جهاد و.... در میدان تیر زندان اوین تیرباران شدند. یکی از تاریخی ترین اسناد مربوط به این تیرباران، نوار مصاحبه یکی از شاهدان این اعدام در زندان اوین است که تاکنون چند بار در راه توده منتشر شده است. این مصاحبه تلفنی را سربازی که در میدان تیرباران حاضر بوده با برنامه ساز رادیو ملی ایران بنام "سعید قائم مقامی" انجام داده است. در این شماره راه توده، یکبار دیگر این مصاحبه را منتشر می کنیم.

خسرو لطفی، در جمع همین 10 تن تیرباران شد. عضو سازمان نوید، سازمان مخفی و فعال طرفدار حزب توده ایران در دهه 1350 بود. ریزه نقش با جثه ای استخوانی اما روحیه ای پولادین و استوار. با فرزاد جهاد از دوران دانشجوئی دوست بود و هر دو پس از انقلاب در جمع کادرهای ورزیده سازمان نوید به سازمان غیرعلنی حزب منتقل شدند.

اخیرا، اطلاعات زیر را یاران او در ایران جهت انتشار در راه توده ارسال داشته اند که می خوانید:

 

 خسرو لطفی در سال 1332 در روستای "تالارپشت" کیاشهر در قائم شهر مازندران در خانواده ای متوسط  و کشاورز بدنیا آمد.

تحصیلات ششم ابتدائی را در دبستان مری واقع در روستای مجاور در سال 1344 – 1343 به پایان رساند. دوران متوسطه را در شهرستان قائمشهر در دبیرستان های رضاشاه کبیر و دبیرستان رازی در سالهای 1351 – 1350 به پایان رساند و همان سال در رشته بیمه اجتماعی در تهران دانشجو شد که بعد از دو سال بعلت فعالیت های سیاسی از دانشگاه اخراج و سپس در تاریخ 15 / 10 / 1352 در رشته مکانیک در تهران شروع به تحصیل کرد. ولی مجددا در سال 1354 از دانشگاه اخراج و به سربازی اعزام شد.

خسرو در طول دوران دانشجویی در کارخانه جنرال مکانیک آن زمان کار میکرد تا بتواند مخارج زندگی خود را تامین کند. وی دوران سربازی را در پادگان قوچان در سال 1356 به پایان رساند. بعد از دوره سربازی همچنان به فعالیت های سیاسی ادامه و به سازمان نوید پیوست.

در سال 57 با سقوط رژیم شاه به دانشگاه بازگشت و همزمان به فعالیت سیاسی و توده ای مخفی خود ادامه داد.

لطفی، شب 21 بهمن، درجمع توده ای های مسلح، در زیر پل میدان امام حسین (میدان فوزیه سابق) تانک کودتاچیان را با کوکتل مولوتف متوقف کرد و روز بعد همراه یاران خود به فتح پادگان های نظامی ارتش شاهنشاهی رفت.

در بهمن ماه سال 1361 ناپدید شد. خانواده اش بعد از هفته ها جستجو خبردار شدند که دستگیر شده است. از وی 8 ماه هیچگونه خبر و نشانه ای نبود تا اینکه یک روز به خانه تلفن کرد و چند کلمه ای را با مادرش سخن گفت. دیگر اعضای خانواده اجازه مکالمه با او را نیافتند.

در تاریخ 8 / 12 / 62 به همراه 9 تن دیگر از یارانش از جمله ناخدا افضلی و ... اعدام شد و به شهادت رسید. خانواده اش مدت ها به دنبال پیکر او بودند و نیافتند تا اینکه بعد از مدت ها تله خاکی را در قطعه 93 بهشت زهرا به خانواده اش نشان دادند و گفتند خسرو در اینجا دفن شده است!

 

مصاحبه رادیوئی شاهد صحنه تیرباران را از روی لینک زیر ببینید:

 

http://www.rahetudeh.com/rahetude/sazmanenezami/html/2sanad-Afzali.html

 

 

 

 

به تلگرام راه توده بپیوندید

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

به تلگرام راه توده بپیوندید

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

                       شماره 546 راه توده - 19 فروردین ماه 1395

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت