راه توده                                                                                                                                                          بازگشت

 

 

احمدی نژاد

فرد نبود

اشتباه نکنید!

 

 

ظهور پدیده ای بنام احمدی نژاد در جمهوری اسلامی نه ناگهانی بود و نه غیر قابل پیش بینی. این پدیده از آغاز انقلاب 57 در ایران حضور داشت و پا به پای انقلاب و جمهوری اسلامی جلو آمد و همیشه این نگرانی وجود داشت که آنها یک روز تمام اهرم های قدرت را در جمهوری اسلامی قبضه کنند. این پدیده حاصل نطفه ای بود که در سالهای پیش از کودتای 28 مرداد بسته شد و بعد از کودتا نیز رژیم شاه به حمایت از آن برخاست تا هم در مقابل اندیشه های نو در میان مذهبیون روحانی و غیر روحانی و هم در مقابل ملیون و دگراندیشان چپ بایستد. تمام تجربه کارشکنی علیه دولت مصدق و دشمنی با حزب توده ایران در جریان جنبش ملی دهه 30 را آنها دراختیار داشتند. شیخ محمود حلبی، انجمن حجتیه را در مشهد با همین انگیزه بنیانگذاری کرد و کودتای 28 مرداد پشت آن ایستاد. نخست تریبونی را در رادیو مشهد در اختیارش گذاشتند و سپس در تهران امام جمعه  یکی از معروف ترین مساجد تهران در قلب جنوب تهران و در میان مردم دارای گرایشات مذهبی. خیابان منطقه مولوی تهران. آنها شبکه های سلولی ساختند و در آستانه انقلاب 57 به گفته آیت الله خزعلی و آیت الله ربانی شیرازی نزدیک به 30 هزار کادر داشتند. آنها، کارکشته بودند، بخشی با تبری جوئی از انجمن حجتیه وارد حکومت شدند و برخی بی نیاز از تبری جوئی در دل حاکمیت جای گرفتند. آنها بتدریج تا قلب سپاه پاسداران، قلب نهادهای امنیتی، قلب بیت رهبری، قلب زندانها و قوه قضائیه و... جای گرفتند و در تمام این جایگیری ها نقاب دفاع از انقلاب و آیت الله خمینی را بر چهره زدند و سنگ او را به سینه تا توانستند بتدریج آرمان ها و اهداف خود را بعنوان آرمان های انقلاب جاسازی کنند، بتوانند رهبر انقلاب 57 را به حاشیه رانده و رهبر جمهوری اسلامی را بعنوان رهبر انقلاب با شعارهای من درآوردی خودش جا بیاندازند. توانستند بنیاد و موسسه ای بنام آیت الله خمینی برپا کنند اما علیه او عمل کنند. موسسه مصباح یزدی در قم که بنام آیت الله خمینی جواز فعالیت گرفته و مشغول است. آنها در مجالس جمهوری اسلامی بودند اما بسیار کم تظاهر تا زمانی که بتوانند بعنوان حامی دولت خودشان سر بلند کنند. چنان که در دوران 8 ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد کردند و هنوز در مجلس نهم نفس می کشند و بقایای خود را توانسته اند برای مجلس دهم نیز حفظ کنند.

احمدی نژاد فرد نبود، کارگزار این جریان بود که در مقاطع مختلف امتحان خود را در کنار آنها پس داده بود. در مخالفت با اشغال سفارت امریکا و ضرورت حمله به سفارت شوروی وقت، در جنگ و جنایت در کردستان، در ترور های خارج از کشور (از جمله ترور عبدالرحمان قاسملو در وین). آنها سکان را دادند دست احمدی نژاد و خود در کنار جای گرفته و همه ارگان های نظامی و غیر نظامی که در آنها نفوذ و حتی تسلط داشتند را برای دفاع از او بسیج کردند. در دوران او توانستند احزاب اسلامی را منحله اعلام کنند. جنایاتی را که در دهه 60 در زندان ها مرتکب شده بودند، به نوع دیگری تکرار کنند. توانستند دهها میلیارد دلار پول نفت دوران او را سرمایه قدرت حکومتی خود کنند، توانستند ایران هراسی را همسو با اسرائیل سازمان بدهند، توانستند زمینه ظهور داعش در کشورهای اسلامی را فراهم سازند، تحریم ها را گردن مردم ایران بگذارند و خود پول دور زدن تحریم ها را پارو کنند و .... دهها مانور و دستآورد دیگر. آنها برای حفظ احمدی نژاد در پست ریاست جمهوری علیه میرحسین موسوی کودتا کردند. کسی که به همراه طرفداران و یاران آیت الله خمینی از ابتدا در مقابل و تقابل با آنها بود. آنها در اواخر دوران دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد بتدریج به این نتیجه رسیدند که احمدی نژاد مهره ای ضعیف است و حریف مردم و انقلاب 57 نیست و دوره اش نیز رو به پایان است. بنابراین باید جانشینی مناسب تر از او را به صحنه بیآورند. سعید جلیلی همین مهره بود که مصباح یزدی پدر معنوی کنونی اندیشه حجتیه و شبکه های مارپیچ و تو در توی این اندیشه که صدها برابر خوفناک تر از حجتیه اولیه است پشت وی ایستادند.

همه این تمهیدات و نقشه ها به یک دلیل ساده تاکنون با شکست در قبضه کامل و سلاخی خون ریز مردم و یاران انقلاب 57 تمام شده است. به آن دلیل که مردم ایران را نمی شناسند، نمی توانند خود را از شر انتخابات و صندوق های رای بعنوان یک دستآورد بزرگ انقلاب 57 خلاص کنند.

احمدی نژاد کارگزار چنین ماجرائی بود و ساده لوحی است که تصور شود احمدی نژاد تمام شد. احمدی نژاد بعنوان یک فرد تمام شده است. فردی ضعیف که گرفتاری های روانی و شخصیتی نیز دارد و دستش برای مردم رو شده است. اما جریانی که احمدی نژاد را روی کار آورد هست و به این آسانی میدان را ترک نخواهد کرد. یگانه اهرم مقابله و طرد این جریان همانا هوشیاری مردم و بسیج عمومی مردم برای شناخت ساختار حکومت، شخصیت ها، جریان های سیاسی و تعیین تکلیف با همه آنها در پای صندوق های رای در هر مرحله از انتخابات در ایران است. انتخابات و رای در جمهوری اسلامی دارای این اهمیت تاریخی است و آنها که آن را نفی و طرد و تحریم می کنند، بی خبرانی هستند که از عمق رویدادهای ایران با خبر نیستند.

 

به تلگرام راه توده بپیوندید

https://telegram.me/rahetudeh

 

 

 

        پیج فیسبوک راه توده

 

 

 

                       شماره 545 راه توده - 27 اسفند ماه 1394

 

                                اشتراک گذاری:

بازگشت